اهمیت تعلیم و تربیت مذهبی در خانواده
از نظر تربیت، خانواده کلاس اول زندگی و پرورش کودک است. طفل مبانی زندگی را در آنجا فرا میگیرد و خوب و بد را از کانون خانه و خانواده میآموزد و این امر تا حدی است که کفر و ایمان کودک را هم شامل میشود. پدر و مادر دخالت در سعادت و شقاوت فرزند خود دارند.
نقش عبادی والدین بر فرزندان
از وظایف مهم والدین نسبت به فرزندان تعلیم دادن تکالیف و عبادات دینی است این کار بایستی از دوران قبل از بلوغ آغاز شود و بعضی از عبادات به صورت تمرینی به کودک آموزش داده شود تا در سنین بالاتر برای فرزند مشقتی نداشته باشد. در زمینه آموزشهای مذهبی بایستی از روشهای مختلف تشویقی، برگزاری مسابقه و رقابتهای صحیح کودکان، اعطاء جایزه و .. استفاده کرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نقش خانواده در تربیت مذهبی
در گرایش کودکان و نوجوانان به امور دینی و مذهبی عناصر مختلفی نقش دارند. از جمله مهمترین و مؤثرترین این عوامل خانواده میباشد.
شروع تربیت مذهبی
در اصل از نظر اسلام تربیت از گهواره آغاز میشود و در خانواده شکل میگیرد. مقدمات و پایهگذاری آن از مرحلهی تشکیل جنین و حتی قبل از آن است ولی آنچه که صورت رسمی دارد از لحاظ تولد است و با ذکر اذان و اقامه در دو گوش کودک شروع میشود.
پیدایش حس مذهبی
بررسیهای روانکاوان نشان میدهد که این امر مربوط به ماههای قبل از چهار سالگی است و حتی در برخی از کودکان از حدود سنین ۲-۳ سالگی هم دیده شده است و در سن ۶ سالگی میتوان به وضوح تظاهرات مذهبی و علاقه به انجام دادن رفتار مذهبی را در کودک دید.
آغاز سوالات مذهبی
کودکی که در یک خانواده دیندار زندگی میکند به طور معمول در سنین چهار سالگی که به اصطلاح «سن چراها» نامیده میشود به خدا توجه میکند و سئوالاتی در رابطه با خدا میپرسد.
چگونگی پاسخگوئی به سوالات
آنچه مهم است دادن پاسخ به سئوالات است که باید درست و قانع کننده باشد.
قواعد مورد استفاده در تربیت دینی
قواعد مورد استفاده در تربیت دینی عبارت است از: ۱- قاعده محبت ۲- بهرهمندی از لذایذ ۳- تشویق و تحریض ۴- اعمال سندیت.
اهداف کلی تربیت مذهبی
از نظر اسلام هدف از آموزش نجات فرد از جهل و نادانی و هدف از پروش آگاهاندن و ایجاد تعالی در فرد برای جهت دادن به سوی تکامل و رساندن به مقام عبودیت است هدف اصلی از تعلیم و تربیت کودکان این است که والدین به بچههای خود بیاموزند پدر و مادر خود باشند.
والدین مسئولان اصلی تربیت مذهبی
پدر و مادر باید به گونهای کودک خود را تربیت کنند که در بزرگسالی بتواند جایی در این دنیا برای خود پیدا کند. تعلیم و تربیت از لحظه به دنیا آمدن آغاز میشود و در تمام طول عمر انسان ادامه مییابد.
عالیترین فرم تربیتی
خانواده عالیترین سیستم تربیتی است که تمام شرایط در آن فراهم است و به همین علت تأثیر و نقش آن بیش از دیگر سیستمهای تربیتی است.
نقش تشویق و تنبیه در تربیت فرزند
در واقع نشان دادن رضایتمندی و خوشایندی و برعکس، موافق نبودن و نارضایتی، سادهترین عکسالعملی است که پدر و مادر میتوانند در مقابل کاری که کودک انجام میدهد از خود نشان دهند.در تمام اعمال روزمرهی کودک؛ باید پاداش و تنبیه وجود داشته باشد و این همان انضباط است. نکتهی مهم این است که تشویق و تنبیه باید به دور از افراط و تفریط باشد.
احساس عدم موفقیت در تربیت فرزند
در واقع زیر بنای بسیاری از مشکلات فرزندپروری مربوط به شناخت نداشتن پدر و مادر نسبت به رفتارهای طبیعی کودک و داشتن انتظاراتی کلیشهای نسبت به فرزند خوب میباشد و گاهی بر این اصل اساسی چشم پوشیدهاند که همهی کودکان با هم تفاوتهای فردی دارند.
توصیه به والدین در امر تربیت مذهبی
والدین در امر تربیت مذهبی باید بدانند برای آمادگی بخشیدن به فرزند کلید کار، دوست داشتن است و کلید دوست داشتن صداقت است که صداقت عامل مهمی است در روحیات فرزند، برای پیشرفت او و برای کشیدن وی به سوی تربیت بسیار لازم است.
نقش اجتماع و رابطه آن با کودک
به هر میزان که طفل زودتر به سن رشد برسد و زودتر خود را بشناسد امکان حفظ خود در برابر عوامل گمراهکنندهی اجتماع بیشتر خواهد بود، به همین نظر وظیفه مربی از یک دید، هدایت طفل است به سوی اهداف مطلوب و از سوی دیگر بالا بردن سطح آگاهی اوست.
عرفی عاملان تربیتی
عاملان تربیتی یک شخص شامل معلم، مدیر، مستخدم مدرسه، همکلاسیها، هممدرسهایها با وجود این که تماس طفل با آنها از خانوادهها کمتر است نقش سازندگی این عده در طفل بسیار است و نیز افراد اجتماع- از بقال و عطار و کتابفروش، پلیس، پاسبان، مسجدی، روحانی و … -که ارتباط کودک با آنها لحظهای و کوتاه است در عین این که نقش این گروه در کودک اندک است؛ قابل بازگشت نیست.
اهمیت تعلیم و تربیت در مدرسه
از حساسترین لحظات زندگی کودکان و نوجوانان زمان ورود به مدرسه و کسب تجارب تازه و متنوع اجتماعی است. اولین برخوردهای رسمی اجتماعی کودکان در مدرسه صورت میپذیرد.
چگونگی رابطه والدین و مدرسه
رابطه والدین و مدرسه باید به گونهای باشد که در طریق اصلاح و بازسازی کودکان همکاری و هماهنگی داشته باشند.
ضرورت ارتباط خانه و مدرسه
پیوند مستمر اولیاء و مربیان در تمام زمینهها ضامن اصلی رشد شخصیت کودکان و نوجوانان است.
شخصیت معلم و تأثیر آن در تربیت
شخصیت و تعادل روانی معلم بیش از سایرین مورد توجه کودک است و لذا از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا معلم به عنوان الگو میتواند در دانشآموزان واکنشهای مثبت و سازنده و یا منفی و مخرب ایجاد کند.
اهمیت نقش معلم در امر تربیت
معلم در مدرسه تنها فردی است که میتواند گاهی نفوذی همانند نفوذ والدین برای کودک داشته باشد، طفل را بسازد و یا او را از نو جهت دهد.
رابطه میان معلم و تربیت کودک
میان معلم و تربیت کودک رابطهی مهمی برقرار است در واقع از شرایط اساسی مربی داشتن صبر و بردباری و تحمل رفتار ناسازگارانه کودک است از جمله ویژگیهای معلم شایسته عبارت است از الف: آشنایی با روشهای تربیت کودک. ب: مهربانی و همدردی با دانشآموزان. ج: تلفیق دانش و کردار. د: وقار و متانت. هـ: قدرت بیان.
وظایف مدرسه
از وظایف مدرسه انتقال ارزشها، پاسداری از نظام ارزشی حاکم بر جامعه و انتقال آن به خانوادهها از طریق دانشآموزان را عهدهدار میباشد. برای این که مدرسه در این مهم موفق شود میبایست در ارائه ارزشها به طور کامل هوشیارانه و آگاهانه عمل کند و به جای پرداختن به صرف انتقال مجموعهای از اطلاعات شناختی، به رفتارها و ایجاد تغییرات مطلوب در رفتارها بپردازد.
نقش وسایل ارتباط جمعی با بنای اخلاقی تربیت