۲-۴-پیشینه پژوهش
۲-۴-۱ تحقیقات انجام شده در داخل کشور
پژوهشهای انجام شده درباره ی سبکهای شناختی نتایج مختلفی به بار آورده اند. از جمله اینکه رابطه سبکهای مختلف شناختی با جنسیت، سطح تحصیلات، رشته ی تحصیلات، و سطح توانایی افراد مورد پژوهش قرار گرفته است.
در رابطه با سبکهای چهارگانه ی یادگیری کلب، علاوه بر پژوهشهای متعدد خارجی که به نمونه ای از آنها اشاره خواهد شد، در ایران برای اولین بار پژوهشی به وسیله ی حسینی لرگانی (۱۳۷۷) انجام گرفته و رابطه سبکهای یادگیری با متغیرهای مختلف بررسی شده است. مهمترین یافته ی این پژوهش این است که میان سبکهای یادگیری دانشجویان سه رشته ی مختلف تحصیلی، یعنی پزشکی، فنی- مهندسی، و علوم انسانی تفاوت وجود دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بیگی (۱۳۸۱) در پژوهشی با عنوان رابطه بین سبک یادگیری و خلاقیت دانشجویان دختر مقطع راهمنایی به این نتیجه رسیده است که بین سبک های شناختی و خلاقیت ارتباط معنی داری وجود دارد به این صورت که افراد خلاق بیشتر گرایش به سبک نابسته به زمینه دارند و افراد غیر خلاق بیشتر گرایش به سبک وابسته دارند.
عاصمیان(۱۳۸۴) ، رابطه سبک های شناختی ( واگرا،همگرا،جذب کننده،و انطباق یابنده) با مولفه های یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که بین یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین سبک های شناختی و راهبردهای یادگیری سطح بالا تفاوت معنی داری وجود دارد.
حسینی نسب،روئین و سلطان القرایی (۱۳۸۵) در پژوهش خود با عنوان بررسی رابطه سبک های شناختی با عوامل شخصیتی دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز به این نتیجه رسیدند که بین سبک های شناختی با توجه به عوامل شخصیتی تفاوت وجود دارد. بین شیوه های یادگیری با توجه به جنسیت و گروه های تحصیلی تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که برونگرایی ، همبستگی مثبت با شیوه های یادگیری تجربه ی عینی و آزمایشگری فعال و هبستگی منفی با شیوه های یادگیری مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی دارد. ابعاد دلپذیری و با وجدان بودن با شیوه های یادگیری آزمایشگری فعال رابطه مثبت و با تجربه ی عینی و مشاهده ی تاملی رابطه منفی دارند. ابعاد روان رنجورخویی و انعطاف پذیری با هیچکدام از شیوه های یادگیری ارتباط معنی داری ندارند.
یزدی (۱۳۸۸)، در پژوهشی شیوه های و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهرا را مورد بررسی قرار داده است ، و به این نتیجه رسیده است که دانشجویان دانشکده های مختلف از شیوه ها و سبک های یادگیری متفاوتی استفاده می کنند . دانشجویان دانشکده هنر بیشتر از شیوه تجریه عینی و سبک های واگرا – انطباق یابنده ، دانشجویان دانشکده فنی از شیوه های مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی و سبک جذب کننده ، دانشجویان دانشکده روان شناسی از شیوه های آزمایشگری فعال ، مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا و دانشجویان دانشکده علوم پایه نیز از شیوه مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا استفاده می کنند.
غیبی(۱۳۸۹) ، رابطه بین سبک های شناختی و خودکارآمدی دانشجویان گروه های تحصیلی را مورد مطالعه قرار داده است و گزارش نموده است که دانشجویان علوم انسانی سبک شناختی انطباق یابنده و دانشجویان فنی و مهندسی سبک همگرا و دانشجویان علوم پایه سبک جذب کننده داشتند.
روزگرد(۱۳۹۰)، رابطه بین تیپ های شخصیتی با سبک های شناختی در بین دانشجویان را مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که بین تیپ شخصیتی افراد با سبک های متفاوت شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین تیپ های شخصیتی مایزر – بریگز با شیوه یادگیری مشاهده تاملی ارتباط معنی دار وجود نداشت، بین تیپ شخصیتی مایزر – بریگز با شیوه های یادگیری مفهوم سازی انتزاعی ، آزمایشگری فعال ، تجربه عینی رابطه معنی دار وجود داشت. لذا مشاوران تحصیلی در زمینه هدایت تحصیلی دانشجویان بایستی به تیپ های شخصیتی و سبک های یادگیری افراد توجه داشته باشند.
خورشید(۱۳۹۰)، رابطه چندگانه ویژگی های شخصیتی و سبک های شناختی دادنش آموزان متوسطه نظری شهرستان بیجار را مورد مطالعه قرار داده است. و به این نتیجه رسیده است که ویژگی شخصیتی برون گرایی با سبک شناختی همگرا همبستگی منفی دارد.ویژگی شخصیتی موافق بودن ،با سبک شناختی واگرا همبستگی منفی دارد. ویژگی های شخصیتی روان رنجوریی با هیچ یک از سبک های شناختی ، رابطه معنادار ندارد. همچنین میان ویژگی های شخصیتی دانشجویان دختر و پسر و سبک های شناختی آنان تفاوت معنی داری وجود ندارد و رابطه میان ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری دانشجویان با رشته تحصیلی آنها نیز معنادار نبود.
امینی(۱۳۹۰) ،در پژوهشی رابطه غلبه طرفی مغز (جانبی شدن) با سبک های شناختی و نقش آن در برنامه ریزی آموزش از راه دور را مورد مطالعه قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که دو متغیر غلبه ی طرفی مغز و رشته ی تحصیلی، با یکدیگر رابطه معناداری دارند.
قربانخان(۱۳۹۰ )، رابطه سبک شناختی و یادگیری خودتنظیمی در پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار داده است. و به این نتیجه رسیده است که بین سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی رابطه ای وجود ندارد و افراد با هر سبک شناختی می توانند پیشرفت قابل توجه ای در زمینه تحصیلی داشته باشندو و بین سبک شناختی و یادگیری خودتنظیمی رابطه معناداری دیده نشد. اما بین یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.
خالقی(۱۳۸۴ )، رابطه بین سبک دلبستگی و یادگیری خودتنظیمی را مورد مطالعه قرار داده است. و به این نتیجه رسیده است که بین سبک دلبستگی و خودتنظیمی رابطه معنی داری وجود دارد. و به این صورت که یادگیری خودتنظیمی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و معنی دار و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه معنی دار دارد. همچنین سبک دلبستگی ایمن به طور مثبت یادگیری خودتنظیمی و ابعاد آن (فراشناخت،شناخت و انگیزش) را پیش بینی می کند و سبک اجتنابی به صورت منفی فقط بعد شناخت و انگیزش را پیش بینی می کند. سبک دوسوگرا نیز بصورت منفی یادگیری خودتنظیمی و فراشناخت را پیش بینی می نماید.
تقی زاده(۱۳۸۷ )، رابطه بین یادگیری خودتنظیمی و انگیزه پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار داده است و نتایج مطالعات او نشان داده است که بین یادگیری خود تنظیمی و انگیزش پیشرفت در مدارس سنتی رابطه معناداری وجود دارد. و بین یادگیری خود تنظیمی و انگیزش پیشرفت در مدارس آموزش از راه دور رابطه معنا داری وجود ندارد.
شیرازی(۱۳۸۹ )، عوامل موثر بر یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری را مورد بررسی قرار داده است. و به این نتیجه رسیده است که : ۱- جنسیت ، تاهل، اشتغال، وضعیت اقتصادی و نوع پذیرش دانشجویان برتاب آوری و خودتنظیمی یادگیری آنها تاثیری ندارد.۲- وضعیت سکونت دانشجویان بر تاب آوری آنها موثر بوده اما بر خودتنظیمی یادگیری آنها موثر نیست. ۳- میزان علاقه به رشته تحصیلی دانشجویان بر تاب آوری و خودتنظیمی یادگیری آنها موثر است. ۴- میزان ساعت مطالعه دانشجویان بر خودتنظیمی یادگیری آنها موثر است، اما بر تاب آوری آنها تاثیری ندارد. ۵- بین یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه بین دست برتری و متغیرهای روانشناختی مدت هاست مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.در ایران نیز علی پور و صالح میر حسنی در سال (۱۳۹۰ )هوش کلامی و عملی و خرده مقیاس آن بین چپ دست ها و راست دست ها را با بهره گرفتن از آزمون هوش وکسلر بزرگسالان مورد بررسی ومقایسه قرار داده اند ، و گزارش کرده اند بین افراد چپ دست و راست دست در هوش کلی ، هوش کلامی و سه تا از خرده مقیاس های هوش کلامی و برخی ازمولفه های هوش عملی تفاوت معناداری وجود داردو هوش کلی و کلامی افراد چپ دست در این پژوهش ، بیشتر از راست دست ها بوده است.
حکیمی کلخوران،خداپناهی،حیدری(۱۳۸۹ )، رابطه دست برتری با توانایی های دیداری – فضایی و انعطاف پذیری شناختی مورد مطالعه قرار داده اند و گزارش کرده اند تونایی های دیداری – فضایی و انعطاف پذیری شناختی با دست برتری رابطه معنادار دارند. نتایج تحقیقــات آنها نشان می دهد دست برتری و جنس بر انعطاف پذیری شناختی تاثیر دارند به صورتی که پسران و افراد چپ برتر در زمینه انعطاف پذیری شناختی عملکرد ضعیف تری نسبت به دختران و افراد راست برتر دارند اما دو متغیر جنس و دست برتری در تاثیر بر انعطاف پذیری شناختی دارای کنش متقابل نیستند. همچنین تاثیر دست برتری بر میزان توانایی های دیداری – فضایی است به صورتی که افراد چپ برتر در توانایی های دیداری – فضایی عملکرد بهتری نسبت به افراد راست برتر دارند .
سلگی(۱۳۹۰) ، در پژوهشی به مقایسه هوش اجتماعی و هوش هیجانی دانشجویان با توجه به دست برتری آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که هوش اجتماعی و هوش هیجانی با دست برتری برتری رابطه دارند.همچنین دانشجویان راست دست از میزان خودآگاهی،هوشیاری و مهارت اجتماعی بالاتری برخوردارند.
آخوندی(۱۳۹۰) ، ارتباط دست برتری با سبک های تفکر در دانشجویان را مورد مطالعه قرار داده است. و به این نتیجه رسیده است که بین دست برتری و سبک های تفکر قانونی ، اجرایی ، قضایی ، تک قطبی ، سلسله مراتبی ،کلی ،جزیی، بیرونی ،آزادمنش و محافظه کار ارتباط معنی داری وجود دارد.به این ترتیب که گروه چپ دست برتر در سبک تفکر قضایی و کلی نسبت به گروه راست دست،نمره بیشتری دارند،در سبک تفکر اجرایی و سبک تفکر جزیی حالت عکس بود یعنی گروه راست دست،نمره بالاتری داشتند همچنین مردان چپ دست در سبک تفکر قانونی ، سلسله مراتبی و آزادمنش نسبت به مردان راست دست برتر نمره بالاتری به دست آورند.
۲-۵-۲- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
پژوهشهای هیکسون[۷۰] و بالتیمور[۷۱] (۱۹۹۶) و نایت[۷۲]، الفنباین[۷۳]، و مارتین[۷۴] (۱۹۹۷) نشان داده اند که بین زن و مرد از لحاظ سبکهای یادگیری کلب تفاوت وجود دارد و مردان بیشتر به تجربه ی عینــی تمایل دارند در حالی که زنان عمـــوماً تأملی تر عمل می کنند. فوجی (۱۹۹۶ به نقل از سیف،۱۳۸۶) رابطه بین هوش و سبکهای یادگیری را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که سبکهای یادگیری همگرا و واگرا به ترتیب با استدلال کلامی و غیرکلامی قوی تر رابطه دارند.
فریتزیک[۷۵] (۱۹۹۰،به نقل از رحمانی،۱۳۷۹) بین ویژگیـــهای شخصـــیتی و سبکـــهای یادگــیری بزرگسالان،همبستگی بالایی را یافت ؛ بطوریکه تیپ سلطه گر دارای سبک یادگیری همگرا و تیپ سلطه پذیر دارای سبک جذب کننده و تیپ عامل دارای سبک واگرا و تیپ برجسته دارای سبک انطباق یابنده می باشد.
کانو – گارسیا و هیوز (۲۰۰۰) در پژوهشی در مورد رابطه بین سبک های یادگیری کلب و پیشرفت تحصیلی به این نتیجه رسیدند که دانشجویان دارای پیشرفت تحصیلی بالا از دانشجویان دارای پیشرفت تحصیلی پایین در سیاهه ی سبک های یادگیری کلب (۱۹۸۵) در تجربه عینی ، مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده ی تاملی بیشتر نمره آورده بودند.
کلینجر[۷۶] (۲۰۰۳) در پژوهشی خود با عنوان « رابطه بین سبکهای یادگیری یادگیرندگان بزرگسال ثبت نام کرده در دوره های برخط در دانشگاه پاریس و موفقیت و رضایت از یادگیری الکترونیکی» به این نتیجه رسید که تفاوت معنا داری بین متغیرهای تحقیق وجود ندارد. وی در پژوهش خود از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب استفاده کرده است. دلیل این امر را وی چنین ذکر می کند که خصوصیت انعطاف پذیر یادگیری الکترونیکی باعث می شود که همه کسانی که در این دوره های ثبت نام می کنند از این دوره ها رضایت داشته باشند. چون امکان تطبیق تمام سبک های یادگیری با این نوع از آموزش وجود دارد.
هوفر، یو[۷۷](۲۰۰۳) در مورد ارتباط استفاده فراوان از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با کاهش اضطراب امتحان به این نتیجه رسیده اند که بین استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و کاهش اضطراب امتحان پیشرفته رابطه معنی داری وجود دارد.
هیزر و کوبایایشی[۷۸] (۲۰۰۳) نشان دادند دست برتری عامل مهمی در ایجاد تفاوت های شناختی و فکری نمی باشد و متغیرهای دیگر، مانند فرهنگ دخیل هستند.
کسیدی[۷۹] (۲۰۰۴، به نقل از سیف ۱۳۸۶) در مورد ارتباط بین هوش و سبک های شناختی به این نتیجه رسیده است که بین هوش و سبک های شناختی هیچ گونه رابطه معنی داری وجود ندارد.
تایلر،کوریگان[۸۰](۲۰۰۵) در مورد ارتباط یادگیری خودتنظیمی و حل مسائل علوم و ریاضیات پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که بین یادگیری خودتنظیمی وحل مسائل علوم و ریاضیات پیشرفته رابطه معنی داری وجود دارد.
همچنین گالاگر[۸۱] (۲۰۰۷) در پژوهشی با عنوان «سبک های یادگیری، خودکارآمدی و رضایت از یادگیری الکترونیکی: آیا یادگیری الکترونیکی برای هر کسی است؟» به این نتیجه رسید که تفاوت معنی داری در رضایت کسانی که با سبک های گوناگون در این نوع آموزش ثبت نام کرده بودند، مشاهده نشد.
کالپانا و میردولا[۸۲](۲۰۰۷) بین سبک تفکر دو جنس و تسلط جانبی اختلاف معنی داری را گزارش کرده اند، هرینگتون[۸۳](۲۰۰۹) در پژوهشی نشان داد است که دست برتری در سرعت و دقت افراد موثر است.
مالکوم[۸۴] (۲۰۰۹) در پژوهشی «رابطه بین سبک های شناختی و موفقیت در یادگیری برخط» پژوهشی مورد بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش نشان داد که همه سبک های یادگیری (لازم به ذکر است که در این پژوهش از سبک یادگیری کلب استفاده شده بود) می توانند در یادگیری الکترونیکی موفق باشند. هر چند چون این تحقیق در یک دبیرستان صورت گرفته است، محقق خاطر نشان می کند که در تعمیم نتایج پژوهش به دیگر گروه های سنی باید جانب احتیاط را رعایت کرد. با این حال، خود نشان از انعطاف پذیری بالای این نوع آموزش در مقایسه با آموزش حضوری دارد.
کیمبر[۸۵](۲۰۰۹) در پژوهشی تاثیر آموزش راهبرد یادگیری خودتنظیمی بر اضطراب ریاضی را در بین معلمان کارآموز مورد مطالعه قرار داده است. و به این نتایج رسیده است که اثر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بعنوان راه حلی برای جلـــوگیری از اضطــراب درس ریاضی به خوبی اثبات نمی شود.اگر چه یادگیری خودتنظیمی با ریاضیات پیشرفته و حل مسائل علوم در ارتباط است.
( راهبردهای یادگیری خود تنظیمی که در این مطالعه بررسی شده است شامل مدیریت زمان شخصی، چگونگی خواندن متن ریاضی به منظور فهم آن، استفاده از تخمین در حل مسائل ریاضی بود).
واوروا، هلادیک، هرباکووا[۸۶](۲۰۱۲) در پژوهشی عملکرد مکانیزم های یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان کمک حرفه ای در دانشگاه توماس باتا در ازلین مورد بررسی قرار دادند. آنها عوامل شناختی و غیر شناختی را که در فرایند توسعه خودتنظیمی نقش کلیدی دارند را مورد توجه قرار دادند.آنها بررسی کردند که این عوامل چطور و تحت چه شرایطی به مهارت های لازم برای یادگیری خود فرد تبدیل خواهد شد.آنها به این نتیجه رسیدند موفقیت در یادگیری به انگیزه بستگی دارد که به نوبه خود شدیداً تحت تاثیر انتخاب مناسب زمینه تحقیق یا شغل آینده است که در راستای تامین انتظاراتی است که یکی از عوامل انگیزشی معنی دار می باشد. یک دانشجوی با انگیزه فرایند یادگیری اش را فعالانه تنظیم می کند. و در رابطه با یادگیری، چنین دانشجویی درباره راهبردهای بکار گرفته شده فکـــر می کند و آنها را بر اساس موفقیت ها و شکست هایش تعریف می کند.
در دیگر کشورها نیز رابطه بین دست برتری و متغیرهای روانشناختی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است ، به عنوان مثال ارتباط دست برتری با متغیرهایی مانند حافظه کوتاه مدت و بلند مدت (جاسپرز فایر و پتوز،۲۰۰۵) ، جنس (بارنت و کوربالیس ، ۲۰۰۲) ، یادگیری زبان و مغز (سان تاو و دیگران،)، عملکرد فضایی (ریو و همکاران،۲۰۰۴و علی پور،۱۳۸۷) از جمله موضوعات بررسی شده است.
فصل سوم: روش اجرای پژوهش
مقدمه
درحوزه علوم رفتاری ، از جمله روان شناسی و علوم تربیتی ، انتخاب رویکرد انجام پژوهش بر پایه جهان بینی و نوع مثال فکری(پاردایم) است که پژوهشگر اختیار می کند.(سرمدو همکاران،۱۳۸۴).
آگاهی از روش انجام پژوهش می تواند الگویی برای انجام پژوهشهای بعدی گردد و به انجام پژوهشهای بعدی کمک نماید. دراین فصل روش شناسی پژوهش حاضر معرفی می شود. در ضمن به تفصیل جامعه آماری ، نمونه و روش نمونه گیری ، روش های گردآوری اطلاعات ، ابزارهای پژوهش و روش های آماری تحلیل داده ها بحث می شود.
۳-۱- روش پژوهش
از آنجایی که بررسی رابطه سبکهای شناختی و با دست برتری و مشخص نمودن میزان رابطه آنها کار اصلی این تحقیق است، پژوهش حاضر تحقیق غیر آزمایشی و پس رویدادی (علی – تطبیقی) است. .به منظور تعیین میزان رابطه انواع سبک های شناختی و با دست برتری از آزمون خی دو ، آزمون t مستقل ، تجزیه وتحلیل واریانس یک راهه((ANOVA و آزمون تعقیبی شفه استفاده می شود.
۳-۲- جامعه آماری
جامعه آماری عبارتست از گروهی از افراد اشیاء یا حوادث که حداقل دارای یک صفت یا ویژگی مشترک هستند. در پژوهش ، مفــهوم جامعه به کلـــیه افرادی اطلاق می شــــود که عمل تعمــیم پذیری در مــــورد آنها صورت می گیرد(دلاور،۱۳۸۲). جامعـــــه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویانی تشکیل می دهندکه در سال تحصیلی ۹۳-۹۲ دردانشگاه خوارزمی مشغول به تحصیل بودند.
۳-۳- حجم نمونه و روش نمونه گیری
این پژوهش در قالب یک روش تحقیق غیرآزمایشی انجام شد. به این منظور نمونه ای به حجم ۹۰ نفر آزمودنی ( ۴۳ نفر چپ دست ، ۴۷ نفر راست دست ) از بین دانشجویان دانشگاه خوارزمی و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. بدین صورت که با در نظر گرفتن کلاس به عنوان واحد نمونه گیری و با توجه به تعداد دانشجویان هر دانشکده، چند یاچندین کلاس از هر دانشکده انتخاب شد.
۳-۴- ابزارهای پژوهش
در این تحقیق از پرسشنامه های زیر برای گردآوری داده ها استفاده شده است:
۱-پرسشنامه مشخصات کلی.
۲-پرسشنامه سبک یادگیری کلب.