۲- اجرای برنامه توسط مروج کشاورزی
۱- برنامه ریزی فعالیتهای ترویجی
همان طور که جدول ۲-۵ نشان میدهد، سطوح قضاوت برای ارزشیابی به هشت سطح تقسیم شده که پائینترین سطح برنامه ریزی فعالیتهای ترویجی و بالاترین سطح پیامدهای اجتماعی میباشد. سطوح بالای جدول عموماً نتایج سطوح پائین هستند. در اصل ارزیابها میتوانند توجه خود را به هر یک از این سطوح معطوف نمایند. هر چه سطحی که آنها مشاهده میکنند بالاتر باشد، به همان نسبت درستتر و دقیقتر خواهند توانست اظهارنظر کنند که اهداف نهایی برنامهی ترویجی تا کجا حاصل شده است. در عین حال بهعنوان یک قاعده، خیلی مشکل است که برای سنجش میزان تغییرات در سطوح بالاتر، معیارهای سنجش مناسب را پیدا کرد. به همین ترتیب، بسیار مشکل است که تأیید کنیم تغییرات حاصل شده در این سطوح فقط نتیجهی فعالیتهای ترویجی است و عوامل دیگری در آن تأثیر نداشتهاند. چنانچه در طی ارزشیابی به سطوح پائینتر توجه شود، خیلی آسانتر خواهد بود که نمایش دهیم تغییرات در نتیجهی فعالیتهای ترویجی بوده است، هر چند شاید نیروی انسانی لازم و وسایل مورد نیاز برای انجام این امر همیشه در دسترس نباشد (تبرائی و زمانیپور، ۱۳۸۵). بنابراین، توجه به سطوح پائینتر در طی فرایند ارزشیابی کمک بسیار قابل توجهی به اصلاح و بهبود برنامهها در مراحل مختلف تهیه و اجرا مینماید.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۴-۶) انواع ارزشیابی
ارزشیابیها را با توجه به معیارهایی مانند زمان، کارایی، اعتبار، ارزشیابها و … به انواعی تقسیم نمودهاند که در ادامه به بعضی از این تقسیمبندیها اشاره میشود.
۲-۴-۶-۱) انواع ارزشیابی با توجه به زمان
در این نوع تقسیمبندی مدلهای زیادی وجود دارند. برای مثال اسکریون[۲۰] ارزشیابی را به دو دستهی ارزشیابی مرحلهای یا جاری یا تکوینی[۲۱]و ارزشیابی پایانی یا نهائی یا تراکمی[۲۲] تقسیم کرده است. نوع دیگری از تقسیمبندی ارزشیابی از نظر زمان وجود دارد که در سه دستهی ارزشیابی ابتدائی[۲۳]، ارزشیابی جاری[۲۴] و ارزشیابی پایانی[۲۵] جای میگیرد. گروهی دیگر ارزشیابی را از نظر زمان به سه دستهی پیش از اجرا، ضمن اجرا و پس از اجرا تقسیم کردهاند. بهطور کلی در گذشته تأکید اصلی بر ارزشیابی تراکمی یا نهائی بود ولی امروزه اهمیت ارزشیابی مرحلهای بیشتر شده است. اما به طور کلی بر اساس زمان اجرا، ارزشیابیها را میتوان به سه دسته تقسیم نمود که عبارتند از:
ارزیابی پیش از اجرا یا ابتدایی: یعنی در مرحلهی برنامه ریزی و تدوین طرح صورت میگیرد. ارزیابی پیش از اجرا، به منظور شناسایی نیازمندیهای جامعه و بخش مورد نظر، مشکلات و موانع توسعهی بخش و بررسی چگونگی و راهکارهای پاسخگویی به نیازمندیها و رفع موانع انجام میشود و در عین حال آشنایی با منابع و امکانات موجود و قابل حصول نیز در این ارزیابی مورد نظر است. کارکرد دیگر ارزیابی پیش از اجرا، اولویتبندی طرحها یا بررسیهای اقتصادی، اجتماعی، فنی، مالی و … میباشد.
ارزیابی حین اجرا یا جاری: این ارزیابی از نظر زمانی، در طول مدت زمان اجرای طرح صورت میگیرد. ارزیابی حین اجرا برای دستیابی به نتایج زیر صورت میگیرد:
الف) تضمین اجرای دقیق طرح بهصورتی که در برنامهی طرح آمده است.
ب) اصلاح ناهمخوانیهای طرح: اهداف این ارزیابی، شناسایی موانع و کاستیهای اجرای طرح و رفع آنها، تطابق اهداف طرح (ستاندهها) با نیازها و مشکلات جامعه و … میباشد.
ارزیابی پس از اجرا یا پایانی: این ارزیابی پس از اتمام کار اجرای طرح صورت میگیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که ارزیابی پس از اجرا، بلافاصله پس از اتمام اجرا باید انجام شود و گروهی عقیده دارند پس از چند سال از گذشت دورهی بهرهبرداری (۴ تا حدود ۱۰ سال) لازم است به عمل آید. بدین ترتیب «استفاده از تجربیات و دستاوردهای طرحهای اجرا شده در برنامه ریزی و اجرای طرحهای جدید» و «اصلاح اشکالات و نارساییهای طرحهای اجرا شده و در حال بهرهبرداری» دو هدف و کارکرد مهم این نوع ارزیابی است (شیرزاد، ۱۳۸۲ الف).
۲-۴-۶-۲) انواع ارزشیابی از نظر کارائی
بر اساس کارایی، ارزشیابی را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
واگشتی (ناظر به گذشته)[۲۶]: در زمان معینی انجام میگیرد و به بررسی تناسب کارائی و بازدهی دربارهی کاربرد امور تا زمان انجام ارزشیابی مربوط میشود.
مداوم[۲۷]: از پیش در طرح پیشبینی میشود و بهطور منظم و مرتب به فاصلهی زمانی کوتاه به خاطر طرح یا عملیات، به بررسی کارایی روند و بازدهی فعالیتهای طرح میپردازد (قلی نیا، ۱۳۷۶).
۲-۴-۶-۳) انواع ارزشیابی از لحاظ درجهی اعتبار
از لحاظ درجهی اعتبار، فروتچی[۲۸] یک تقسیمبندی دوگانهای را از ارزشیابیها ارائه میدهد که عبارتند از:
ا) ارزشیابی تصادفی یا روزمره یا غیررسمی: ارزشیابی غیررسمی به معنی ارزشیابی بدون برنامه نیست و ضرورتاً هم معنای کم هزینه بودن از آن استنباط نمیشود؛ اما این رهیافت معمولاً نیازمند تمهیدات با در نظر گرفتن جزئیات کامل نیست. البته در صورت ضرورت، این ارزشیابی بر اساس یک طرح از قبل تهیه شده، انجام میشود. معمولاً ارزشیابی غیررسمی بهوسیلهی یک تیم تخصصی از کارکنان همان پروژه یا توسط یک سازمان غیردولتی انجام میشود و نتایج و پیشنهادهای حاصل بهصورت گزارشهای دورهای یا پایانی به نهادهای تأمین کنندهی اعتبارات مالی ارائه میگردد. سه نوع اصلی ارزشیابی غیررسمی عبارتند از:
خود – ارزشیابی: از این نوع ارزشیابی در سازمانهای غیردولتی، نهادهای کمککننده و مؤسسات مجری برنامهها استفاده میشود. بهعنوان بخشی از فرایند توسعهی نهادی، توسعهی منابع انسانی و برنامه ریزی محسوب میگردد. ظرفیت یک سازمان در بازنگری نحوهی کار خود به یک شیوهی خودانتقادی، نشان دهندهی بلوغ آن سازمان است. خود – ارزشیابی به وسیلهی مسئولان اجرایی طرحها و پروژه ها و با تمرکز بر جنبه های حائز اهمیت پروژه ها (طراحی، تعیین خطمشیهای موجود، تحلیل داده های نظارت، تهیهی طرحهای کاری، آموزش، تنظیم بودجه و برقراری روابط با نهادهای کمککننده) انجام میشود. در حالی که خود - ارزشیابی باید بهطور طبیعی بخشی از فرایند معمول نظارت درونی و پاسخگویی باشد، لیکن امکان دارد برای انجام آن مبادرت به اجرای فعالیتهای ویژهای هم بشود.
ارزشیابی مشارکتی: فرض ارزشیابی مشارکتی آن است که توسعه در حقیقت فرایند توانمندسازی مردم و البته نه به شیوهی ارائه نهادههای خارجی یا ملاحظات از بالا به پائین برای مردم است. اساس و بنیان ارزشیابی مشارکتی بر این اصل بنا شده است که زنان و مردان روستایی افراد شایسته و مسئولی هستند که خود میتوانند در مورد کیفیت زندگیشان اظهارنظر و قضاوت نمایند. ارزشیابی مشارکتی، مشوق مشارکت در تصمیمگیری، اجرا و تقسیم منافع حاصل از برنامههای توسعه است. نورمن آپهوف که طرفدار اصلی ارزشیابی مشارکتی است اذعان میکند: «این که ارزشیابی مشارکتی را به راحتی بتوان به پروژه های توسعه که بدون هیچ ملاحظهای از طرف بهرهبرداران ذینفع برنامه ریزی و اجرا شدهاند پیوند زد، انتظار معقول و مستدلی نیست. ارزشیابی مشارکتی بخش جداییناپذیر فرایند برنامه ریزی و اجرا است که در آن بهرهبرداران و بهرهبرداران پروژه های توسعه قادرند بسیار بیشتر از نیروی کار و پول خود مشارکت نمایند. ارزشیابی مشارکتی با تأکید بر جمعآوری اطلاعات کیفی و بررسی اثرات غیرملموس ملاحظات توسعهای میتواند دیدگاه های مختلف زنان و مردان را تغییر دهد و عدم تعادل و توازن جنسیتی را در جمعآوری داده ها نمایان سازد».
ارزشیابی بهرهبرداران: بازخورد سازماندهی شده و سنجیده از طرف بهرهبرداران واقعی پروژه های توسعه نیز نوعی ارزشیابی غیررسمی محسوب میشود. این نوع ارشیابی یکی از راه های تعیین محدودیتها و توافق بر روی راهحلهای عملی و فوری است (شعبانعلی فمی و همکاران، ۱۳۸۳).
۲- ارزشیابی رسمی و بررسیهای گسترده: ارزشیابی رسمی معمولاً توسط نهادهای کمککننده یا با همکاری آنها و مجریان برنامهها انجام میشود. این رهیافت به دلیل نیاز به استخدام مشاوران بیرونی، مدارک و اسناد زیاد و حیطهی بررسی، پرهزینه و زمانبر است. انواع ارزشیابی رسمی بر اساس زمان اجرا عبارتند از:
ارزشیابی قبل از اجرای برنامه
ارزشیابی تکوینی
ارزشیابی پایانی (شعبانعلی فمی و همکاران، ۱۳۸۳).
این دو نوع ارزشیابی بر روی یک طیف قرار دارند و هر چه به میزان نظم و حالت سیستماتیک در کار ارزشیابی افزوده شود، بر میزان اتخاذ تصمیمهای مفید برای برنامه افزوده خواهد شد. با توجه به اینکه در تحقیق حاضر ارزیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از دیدگاه کشاورزان مجری طرح و بهرهبرداران واقعی پروژه انجام گرفته است، میتوان به نوعی آن را ارزشیابی بهرهبرداران دانست که نوعی از ارزشیابی غیر رسمی محسوب میشود.
۲-۴-۶-۴) انواع ارزشیابی با توجه به ارزشیابان
بر اساس این که فردی که به منظور ارزیابی پروژه به خدمت گرفته میشود از افراد داخل تیم اجرایی برنامه یا شخصی خارج از برنامه باشد، ارزشیابی به دو دستهی درونی و بیرونی تقسیم میشود:
ارزشیابی درونی: منظور از ارزشیابی درونی آن است که ارزشیابی توسط کارکنان و دستاندرکاران تهیه و اجرای برنامه یعنی افراد درون برنامه انجام شود. ارزشیابی درونی میتواند یادگیری از طریق عمل را ارتقاء دهد، زیرا دستاندرکاران برنامهها خود از نزدیک درگیر پرسیدن «چگونه» و «چرا» در مورد فعالیتهایشان هستند.
ارزشیابی بیرونی: منظور از ارزشیابی بیرونی این است که ارزشیابی بهوسیلهی اشخاصی که خارج از برنامه هستند، انجام میشود. بهطور کلی ارزشیابی درونی بیشتر مناسب ارزشیابی تکوینی است و ارزشیابی بیرونی غالباً برای ارزشیابی نهایی مفید میباشد (رضایی و همکاران، ۱۳۸۷).
به طور خلاصه ارزشیابیها را با توجه به عوامل مختلفی از جمله زمان انجام ارزشیابی، کارایی، رسمی یا غیر رسمی بودن و اینکه چه کسی ارزشیابی را انجام میدهد میتوان به انواع مختلفی تقسیم نمود. اما مسألهی مهمتری که بعد از تقسیمبندی ارزشیابی مورد توجه میباشد، انتخاب یک الگوی مناسب برای ارزشیابی برنامه میباشد. ارزشیابی نقش بسیار مهم و مؤثری را در تصحیح حرکتها و فعالیتها دارد. نقاط ضعف و نقاط قوت برنامهها و طرحهای انجام شده یا در دست اجرا را نشان میدهد. لذا مناسبترین روشها و راهحلها را در جهت پیشبرد اهداف تعیین میکند. وجود ارزشیابی، بازنگری مناسبی جهت اصلاح و تداوم برنامه محسوب میشود. از طرف دیگر، تأثیرگذاری و کارایی برنامهها را هیچگاه بهطور دقیق نمیتوان اندازه گرفت. با این حال، وجود الگوهای ارزشیابی این عدم اطمینان را به حداقل میرساند (عبدالملکی، ۱۳۸۲؛ قلینیا، ۱۳۷۶).
۲-۴-۷) مدلهای ارزشیابی
به منظور اجرای یک برنامهی مناسب ارزشیابی در سطوح مختلف، مدلهای متفاوتی ارائه شده که مبنا و اساس فعالیتهای ارزشیابی را تشکیل میدهند. این مدلها بر اساس دیدگاه های خاص پدیدآورندگان آنها که هر یک جنبه یا جنبه هایی خاص از ارزشیابی را مورد نظر قرار داده، به وجود آمدهاند. لازمهی ارزشیابی مناسب از برنامههای ترویجی، داشتن یک مدل ارزشیابی میباشد. بنابراین از ابتدای دههی ۱۹۷۰ به بعد تأکید بیشتری برای ایجادمدلهای ارزشیابی برای مدیریت برنامههای ترویجی صورت گرفت (رفیعیان، ۱۳۸۷؛ محسنی و همکاران، ۱۳۸۳). انتخاب یک مدل مناسب برای ارزشیابی فعالیت خاص در ترویج و آموزش کشاورزی، بستگی به اهداف ارزشیابی، تجارب و میزان اطلاع مجریان، ماهیت موضوع و … دارد. از طرف دیگر، گاهی برای حصول به هدفی خاص، یک مدل جوابگو نبوده، بلکه از تلفیق چند مدل استفاده میگردد. یعنی با وجود انواع مدلهای ارزشیابی، ضرورتی در کار نیست که طرحریزان برنامه، خود را به یک مدل محدود نمایند. بهتر آن است که در صورت وجود شرایط و داشتن توانایی های لازم، از دو یا چند مدل استفاده نمایند. در تلفیق مدلها با یکدیگر، باید توجه داشت که مدل جدید، حداقل همپوشانی را داشته باشد، یعنی نقاط مثبت الگوی مادر اخذ شده و نقاط منفی موجود درمدل، توسط سایر مدلها رفع گردیده باشد. همچنین دوباره کاریها در آن از بین برود تا مدل تلفیقی قابل استفاده محسوب گردد. برتری هر مدل، تنها با توجه به موقعیت اجرایی و شرایط معنی و مفهوم پیدا میکند. باید توجه داشت که مدلهای ارزشیابی فعلی، تنها قادر به ارزشیابی فعالیتهایی خاص یا بخشی از یک فعالیت کلی هستند. این یکی از محدودیتهای مدلها میباشد. در ثانی با تغییر سیستم، مدلها نیز جهت تطابق خود با شرایط جدید، نیاز به تغییر دارند؛ لذا تغییر و تکامل مدلهای ارزشیابی نیز امری حیاتی و لازم میباشد (قلینیا، ۱۳۷۶). مدلهای ارائه شده برای انجام عمل ارزشیابی در دو ویژگی مهم مشترک هستند:
هدف اساسی تمام مدلها فراهم ساختن اطلاعاتی است که به فرد در سنجش فعالیتهای برنامه کمک میکند. در تمام مدلها عامل ارزشیابی نقش فراهم کنندهی اطلاعات را ایفا میکند و ارزش عمل ارزشیابی تابع ارزش اطلاعات جمعآوری شده است.
تمام مدلها تلاش میکنند که اطلاعات دقیق را فراهم آورند (رفیعیان، ۱۳۸۷؛ محسنی و همکاران، ۱۳۸۳).
مدلهای ارزشیابی را میتوان نظمی تجربهشده تلقی کرد که به موجب آن، قابل استفاده بودن نتایج ارزشیابی تضمین میشود. صاحبنظران، مدلهای ارزشیابی را با این نیت توسعه دادهاند که نتایج تجربیات خود را با دیگران در میان بگذارند. علاوه بر این، برای ارزشیابی برنامهها، مدلهای گوناگونی ارائه شده است که هر کدام بر اساس رویکردها و هدفهای ارزشیابی، دارای شیوهی خاصی هستند (گرانجر و جون[۲۹]، ۲۰۰۷؛ قلینیا، ۱۳۷۶). در انتخاب مدل های ارزشیابی عوامل متعددی تأثیرگذار میباشند؛ مکی و هورتون[۳۰] ( ۲۰۰۳ )، این عوامل را در موارد زیر خلاصه کردهاند:
استفادهکنندگان بالقوه یا مورد نظر
فرایند تصمیمگیری
عواملی که بر تصمیمگیری تأثیر میگذارند.
عملکرد در یک نمونهی واقعی (طرز تفکر، مؤسسات، علائق، اطلاعات، چشماندازی برای آینده)