ب) زنجیره های روایی
-زنجیره ی میثاقی: اساس شکل گیری این داستان زنجیره های میثاقی محسوب می شوند که شامل قرار برگزاری مجلس مهمانی در عصر روز یکشنبه ـ طبق قرار قبلی ـ از سوی دوستان راوی و تصمیم راوی برای شرکت نکردن در این مجلس است که نهایتاً راوی عهدی را که با خود بسته می شکند و در مهمانی مذکور شرکت می کند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-زنجیره ی اجرایی: تلاش راوی برای عبور از کوچه ها و خیابان های باریک، تلاش برای به اتمام رساندن مطلب ناتمام از سوی راوی، تلاش راوی برای تهیه ی شمع، دعوت شدن مجدد راوی به مجلس مهمانی دوستان و پذیرفتن این دعوت از سوی راوی زنجیره های اجرایی داستان محسوب می شوند.
-زنجیره ی انفصالی: رفتن راوی از شرکت به خانه اش، رفتن اعضای خانواده ی راوی به پشت بام به خاطر خاموشی برق، رفتن راوی به چند مغازه برای تهیه ی شمع، برگشتن از مغازه ها و رفتن به خانه و رفتن راوی به مجلس مهمانی و برگشتن مجدد او به خانه اش زنجیره های انفصالی روایت را تشکیل داده اند.
۱۰-کمدی خانه تکانی[۶۱۸]
در این داستان که به شیوه ی راوی دانای کل بیان شده است، چند نفر از ساکنین یک خانه که قصد خانه تکانی قبل از نوروز دارند، قالیچه ی خود را وسط کوچه می تکانند که خاکش گرفته شود، این موضوع باعث ناراحتی و شکایت همسایه ها می شود اما کسانی که در حال انجام این کار هستند نه تنها به ناراحتی همسایه ها اهمیتی نمی دهند بلکه جواب آن ها را هم می دهند و به این ترتیب در کوچه جار و جنجالی به راه میافتد، اما باز هم رقیه خانم(صاحب قالیچه) حاضر نیست که به حرف همسایه ها گوش بدهد تا این که بالاخره یکی از اهالی محل متوسل به زور می شود و غائله را ختم می کند.
-بالاخره پای زور در کار می آید و قولتشن آقای گردن کلفتی چاقویی به رقیه خانم نشان می دهد و می گوید: این چاقو را می بینی؟ زود تا قالیت با این چاقو از وسط دو تکه نشده جمعش کن و ببر. این جا دیگر رقیه خانم جا می زند و قالی را جمع می کند و قال را می کند.
-تحلیل داستان
الف) کنشگران
ساکنین خانه ای که در آن مشغول خانه تکانی هستند در این روایت نقش کنشگر فاعل را بر عهده دارند و هدف آن ها هم گرفتن گرد و خاک قالیچه در وسط کوچه است. اهالی محل که به این کار اعتراض می کنند در نقش بازدارنده در روایت حضور دارند و رقیه خانم که به حمایت از افرد خانواده اش می پردازد و با اهالی محل بگومگو می کند ابتدا نقش یاری رسان را دارد ولی در ادامه که جار و جنجال بیشتر می شود خود رقیه با پافشاری زیاد قصد ادامه ی کار را دارد و به نوعی نقش فاعل را بر عهده گرفته است و هدف هم همان تکاندن قالیچه وسط کوچه است. در این قسمت شخص گردن کلفتی که با چاقو رقیه خانم را تهدید می کند نقش بازدارنده را دارد.
از طرف دیگر می توان گفت که اهالی محل فاعل هستند و هدف آن ها ممانعت از کار رقیه خانم و خانواده اش است و شخص چاقو به دست به عنوان یاریگر در رسیدن آنها به هدفشان کمک می کند.
دو کنشگر اعطاکننده و دریافت کننده در این روایت حضور ندارند.
فاعل
خانواده ی رقیه خانم
هدف
تکاندن گرد وخاک فرش در وسط کوچه
بازدارنده
همسایه ها/آقای گردن کلفت
یاری رسان
رقیه خانم
اعطاکننده
____
دریافت کننده
____
ب) زنجیره های روایی
-زنجیره ی اجرایی: تلاش رقیه خانم و افرد خانواده اش برای تمیز کردن فرش و تلاش اهالی محل برای منصرف کردن آن ها از این کار زنجیره های اجرایی این روایت هستند.
-زنجیره ی انفصالی: ورود افراد خانواده ی رقیه خانم به کوچه و بعد از آن ها ورود افراد مختلف و ساکنین و اهالی خانه های دیگر به کوچه و ورود شخص چاقو به دست به ماجرا و نهایتاً برگشتن رقیه خانم به خانه اش زنجیره های انفصالی این روایت محسوب می شوند.
۱۱-ورزش حیدر قلی خان[۶۱۹]
حیدر قلی خان که به خاطر بیماری به پزشک مراجعه کرده است و پزشک به او گفته که علاوه بر استفاده از دارو و دوا باید هر روز مقداری هم پیاده روی کند تصمیم می گیرد که در بعضی از کارهای خانه، مثل خرید کردن به همسرش کمک کند تا در ضمن پیاده روی ای هم کرده باشد. اما حیدر قلی برای تهیه ی هر کالا و جنسی که از خانه بیرون می رود به خاطر کمبود کالای مورد نظرش خیلی بیشتر از آن مقداری که در نظر داشته مجبور به پیاده روی می شود. پنج روز متوالی حیدرقلی هر روز به خاطر تهیه ی یک جنس صبح از خانه بیرون رفته و بعد از ظهر بر می گردد و با سختی بسیار کالای مورد نظر همسرش را تهیه می کند. اما در نتیجه ی این پیاده روی ها علاوه بر خستگی و ناتوانی اعصابش هم ضعیف می شود.
ـ …… حیدر قلی خان که خیال می کرد این کار فقط نیم ساعت وقت می گیردوقتی دم فروشگاه رفت دید صفی بسته اند به درازای صف محشر. صبح داخل صف شد و یک ساعت بعد از ظهر بیرون آمد در حالی که دیگر زانوهایش رمق نداشت. از جانش سیر شده بود و می خواست خودکشی کند…… یک ساعت بعد از ظهر ناهاری خورد و خوابید. چیزی نگذشت که فریادی کشید و سرآسیمه از خواب پرید. زنش پرسید: چطور شده؟ گفت: هیچی! خواب دیدم که می خواهی فردا مرا دنبال تخم مرغ بفرستی!
تحلیل داستان
الف) کنشگران
در این روایت حیدر قلی خان نقش کنشگر فاعل را دارد و در قسمت های مختلف داستان چند هدف را دنبال می کند که عبارتند از: تهیه ی یک قوطی رنگ و تعمیر میز آشپزخانه، خریدن لامپ دویست برای حیاط خانه، خریدن مقداری لپه، خریدن سیب زمینی و پیاز، تهیه ی دو تا مرغ نیمچه. می توان گفت که علاوه بر این موارد هدف اصلی و کلی فاعلی در این داستان غلبه بر بیماری به وسیله ی پیاده روی روزانه بوده است.
در قسمت های مختلف داستان هم عوامل و اشخاصی نقش کنشگر باز دارنده را دارند: نبودن قوطی رنگ نیم کیلویی در مغازه های رنگ فروشی، عدم تولید لامپ دویست از سوی کارخانه داران و کمبود این جنس در بازار، کمبود مواد خوراکی و تقاضای زیاد مردم.
البته کنشگر یاری رسان هم در این قسمت ها حضور دارد و باعث می شود که حیدر قلی خان به اهداف خود برسد، یکی از عواملی که نقش یاری رسان دارد اراده و عزم فاعل است که باعث دوندگی و استقامت فراوان او برای پیداکردن اجناس مورد نظرش می شود. دوست فاعل (فروشنده ی لامپ) و چانه نزدن فاعل بر سر قیمت، خوار بار فروش آخری که دلش برای فاعل می سوزد، ایستادن طولانی مدت در صف فروشگاه را هم می توان دیگر عوامل یاری رسان در روایت محسوب کرد.
البته در بعضی از قسمت های داستان همسر حیدر قلی خان فاعل است و هدف او هم یک جا دست به سرکردن شوهرش به خاطر حضور زنان مهمان در خانه و یک جا هم کباب کردن مرغ در فر است و در این قسمت ها حیدرقلی خان نقش یاری رسان را دارد.
در این روایت حیدر قلی خان اعطاکننده و همسرش دریافت کننده هستند. همچنین پزشک معالج اعطا کننده و حیدر قلی خان دریافت کننده محسوب می شوند.
فاعل
حیدر قلی خان
هدف
تهیه ی اجناس و کالاهای مختلف/پیاده روی برای بهبود بیماری