۳- در طول چهار هفته گذشته تا چه حد انرژی (توان، قوت) کافی برای انجام کارهای روزانه خود را داشتهاید؟
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴- تا چه حد از نظر توانایی جسمانی قادرید به مکانهای مختلفی مثل بازار،خانه اقوام، پارک، پیاده روی و… بروید؟
۵- چقدر از وضعیت خواب خود (خوب خوابیدن) راضی هستید؟
۶- چقدر از توانایی خود در انجام امور روزمره زندگی، راضی هستید؟
۷- چقدر از توانایی کاری خود راضی هستید؟
۷
۳۵
۲٫ سلامت روانی
۱- در کل چقدر از زندگی خود لذت می¬برید؟
۲- تا چه حد احساس می کنید زندگیتان جدی و معنی دار است؟
۳- در طول چهار هفته گذشته تا چه حد در انجام امور زندگی تمرکز لازم را داشته اید ؟
۴- آیا ظاهر بدن خودتان را همین گونه که هست قبول دارید؟
۵- از خودتان به شخصه چقدر رضایت دارید؟
۶- چقدر دچار حالاتی مانند دلگرفتگی، ناامیدی، اضطراب و افسردگی می¬شوید؟
۶
۳۰
۳٫ سلامت محیط
۱- تا چه حد در زندگی احساس راحتی، آرامش خاطر و امنیت روانی می کنید؟
۲- چقدرمحیط زندگی شما از نظر بهداشتی و پزشکی سالم است؟
۳- آیا برای رفع نیازهای خود، پول کافی دارید؟
۴- تا چه حد به اطلاعاتی، که در زندگی روزمره مورد نیاز شماست دسترسی دارید؟
۵- تا چه حد فرصت و امکان انجام فعالیتهای تفریحی را دارید؟
۶- چقدر از شرایط محل سکونت خود رضایت دارید؟
۷- چقدر از دسترسی خود به خدمات بهداشتی و درمانی رضایت دارید؟
۸- چقدر از امکانات حمل و نقل (ایاب و ذهاب) خود راضی هستید؟
۸
۴۰
۴٫ روابط اجتماعی
۱- چقدر از روابط شخصی خود ( با دوستان، اطرافیان، فرزندان، والدین،هم سالان ) رضایت دارید؟
۲- چقدر از میزان حمایت و پشتیبانی دوستان خود راضی هستید؟
۲
۱۰
سبک زندگی
سبک زندگی اصطلاحی است که از ۱۹۳۹ به بعد درزبان انگلیسی رواج یافته است. به نظر میرسد تا پیش از این، نیاز به این اصطلاح وجود نداشته است، اما امروزه این اصطلاح کاربرد عامیانه زیادی دارد و بیشتر برای توصیف نوع خانه و اسباب و اثاثیهای که فردآن را مطلوب خود می داند یاایدهآل خود می داند به کار برده می شود. از این نظر این اصطلاح برای توصیف و بیان تلقی فرد از زندگی یا زندگی ایدهآل که معمولا در فعالیتها، علایق و نگرشهایش منعکس می شود به کار می رود. اما در تعریفی ساده و کلیتر می توان سبک زندگی را شیوه زندگی به نحو دقیق تر، الگو و شیوههای زندگی روزمره تعریف کرد که نه تنها شامل الگوهای فردی مطلوب از زندگی بلکه شامل تمام عادات و روشهایی است که فرد با اعضای یک گروه به آنها خو کرده یا عملا با آنها سر و کار دارد، می شود(صالحی ۴۲:۱۳۸۶ ).
سبک زندگی عبارت است از هر شیوه متمایز و قابل تشخیص زیستی که ابعاد اوقات فراغت ( شامل نحوه گذراندن تعطیلات ، نوع و تعداد مسافرت ، نوع و میزان ورزش ، نوع و میزان مطالعه، گرایش به هنر، میزان استفاده از رسانه ها). امروزه نظامهای اجتماعی اغلب از طریق سبکهای زندگی تولید و باز تولید می شوند. سیستم جهانی به خاطر به دست آوردن سود تمایل به کالایی کردن شدید سبکهای زندگی دارد. کالاهای هویتی در بازار مصرف ارائه میشوند و معاقب آن هویتهای وابسته به این بازار و سبک زندگی که ارائه می دهد، تولید و بازتولید میشوند یعنی هویتها در جستجوی تولید و بازتولید خود، نیازهای بازار به کالاهای هویتی را افزایش می دهند، این کالاها در ظاهر لایههای سطحی جامعه را هدف گرفتهاند در حالیکه لایههای هویتی و درونی افراد نیز از این روند تأثیر بسیار می گیرند. در ادبیات جامعهشناسی، از مفهوم سبک زندگی دو برداشت و دو گونه مفهومسازی متفاوت به عمل آمده است. در نگاه نخست که سابقه آن به دهه ۱۹۲۰ باز می گردد، سبک زندگی معرف شدت و موقعیت اجتماعی افراد و غالبا به عنوان شاخصی برای تعیین طبقه اجتماعی به کار رفته است(پاییز۱۹۳۵ ، چایمن ۳ ). از نگرش دوم سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی بلکه شکل اجتماعی نوینی دانسته می شود که تنها در متن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرفگرایی معنا مییابد( گیدنز ۱۹۹۱ ، بوردیو ۱۹۸۴ )( فدرستون ۱۹۹۱، لش و یوری ۱۹۸۷).
تعریف نظری مصرف فرهنگی
مصرف فرهنگی به بیان ساده به معنای استفاده از کالاهای تولید شده نظام فرهنگی است و مشخص کننده نوع سلیقه مصرف کننده میباشد(بوردیو،۱۱۲:۱۹۸۴). درواقع، سلیقه بیش از هر چیز در الگوی مصرف فرهنگی افراد بروز مییابد(فاضلی،۱۲۷:۱۳۸۲). سلیقه مجموعه متحدی از ترجیحات تمایز بخش است که قصد ابرازگری واحدی را در منطق خاص هر خردهفضای نمادینی (نظیر میدان مصرف فرهنگی) به نمایش میگذارد(بوردیو،۲۴۳:۱۳۹۰). از نظر بوردیو با در نظر گرفتن سلیقه و ترجیحات افراد در انتخاب و مصرف کالاهای فرهنگی میتوان به موقعیت اجتماعی آنان پی برد. زیرا اصولا حس زیباییشناختی که گروههای مختلف از خود نشان میدهند و نوع مصرف فرهنگی خاصِ آنها خود را در تقابل با یکدیگر مشخص و تعریف میکنند(واکووانت،۱۳۷۹). بر این اساس، در این پژوهش تمایل به مصرف انواع کالاهای فرهنگی نخبه گرایانه، میانمایه و عامیانه به عنوان الگوهای مشخص کننده سلیقه افراد در نظر گرفته شده است. تضاد اصلی میان این سلیقه ها در حوزه ماده واسلوب، محتوا و فرم، شعور و شور، تأ
مل و هیجان، و در یک کلام کیفیت و کمیت، به چشم میخورد(بوردیو،۱۳۹۰). جایی که سلیقه نخبه گرایانه با علاقه به هنر تجربی، انتزاعی، آوانگارد، و هنر پیچیده به لحاظ فرم مشخص می شود؛ سلیقۀ عامیانه معطوف به هنر با ویژگی واقعگرایی، کاربردی، و تزئینی میباشد(رامین،۱۳۸۹).
تعریف نظری اوقات فراغت
اوقات فراغت به معنای زمانی است که پس از کار، رفت و آمد به محل کار و برآورده کردن نیازهای بدنی مانندخوابیدن، خوردن، خوردن، شست و شو و مانند اینها باقی میماند(صیادیفرد، ۲۰۰۶).
تعریف عملیاتی اوقات فراغت
اوقات فراعت، به زمانهای اطلاق می شود که افراد کار ضروری ندارند و معمولا در این موقع نیاز به انجام فعالیتهای فرحبخش و نشاط آور در بین آنها بیشتر می شود. فرد بر طبق تمایل شخصی خود، زمان را تنظیم می کند که این برنامهها از فردی به فرد دیگر متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد(رئیسی، ۱۳۸۶: ۴).