شیب شمالی
N
شیب غربی
W
فصل اول
مقدمه
۱-۱– کلیات
سیستماتیک: علم بررسی تنوع موجودات زنده است. این علم شامل کشف، توصیف و تفسیر گوناگونی های زیست شناختی و تلفیق اطلاعات حاصل از این گوناگونی ها به شکل سیستم های طبقه بندی پیش نگر است. علم سیستماتیک به بررسی علمی اشکال مختلف و گوناگونی های موجود در عالم جانداران و هر گونه رابطه بین آنها می پردازد (۱۴) .
تعریف فلور و فلورستیک
فلورستیک: شاخه ای از علم گیاه شناسی است که به شناسایی و لیست کردن همه ی گونه های گیاهی یک منطقه می پردازد. رستنی های یک منطقه را فلور مینامند. به کتاب یا دیگر آثاری که رستنی های یک منطقه را شرح می دهند نیز فلور گفته می شود. فلور در معنای دوم ابزاری برای شناسایی تاکسون های یک منطقه به شمار می آید. بنابراین فلورستیک در بر دارنده ی بررسی فلور ها (رستنی های مناطق) و تهیه ی فلور ها (کتاب های رستنی های مناطق) است (۱۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برای شناخت فلور و پوشش گیاهی یک منطقه داشتن اطلاعات کلی از تاریخچه اکولوژی، منابع شناسایی، موقعیت جغرافیایی، عوامل دیرینه شناسی و ویژگی های کمی و کیفی آن فلور ضروری است. در واقع مجموع این یافته ها سیمای یک فلور و پوشش گیاهی یک منطقه را ترسیم مینماید و آگاهی از این یافته ها مقدمه ای برای شناخت کامل یک فلور است (۳۰).
زیستگاه ها بلوک های ساختمانی اساسی محیط زیست میباشند که توسط حیوانات و گیاهان اشغال شده اند و به عنوان واحدی برای توصیف محل و مدیریت حفاظت از محیط زیست مهم هستند. زیستگاه به عنوان منطقه ای که در آن یک موجود زنده یا گروهی از موجودات زنده زندگی می کند شرح داده می شود و توسط اجزای زنده و غیرزنده محیط زیست تعریف می شود (۹).
۱-۲- ویژگی های سرزمین ایران
کشور پهناور ایران در جنوب غرب آسیا یکی از مناطق نیمکره شمالی است که به سبب برخی عوامل از جمله شرایط اقلیمی متفاوت، وجود کوههای مرتفع حصار مانند در اطراف، وجود کویر بزرگ مرکزی و با وسعتی بیش از ۱۶۴۰۰۰۰ کیلومتر مربع، نوعی ویژگی و تنوع زیستی در هر گوشه و کنار خود دارد و در هر بخش آن، ترکیب خاص عناصر مختلف زیستی نوعی اکوسیستم ویژه بوجود آورده است. نواحی مختلف جغرافیای گیاهی در فلات ایران باعث جریان ژنتیکی عظیم در این منطقه شده و در نتیجه تنوعی خاص در گونه های گیاهی پدید آورده است که در مقایسه با کشورهای همجوار و برخی نقاط دیگر بسیار جالب است. برخی از گونه های گیاهی در حصار موانع طبیعی در سرزمین اصلی خود ایران به صورت بومزاد (اندمیک) محصور مانده اند. بخش بزرگی از این سرزمین را نواحی بیابانی، نیمه بیابانی و کویری تشکیل میدهد. ساکنان نواحی بیابانی و نیمه بیابانی ایران همواره به پوشش گیاهی آن سخت وابسته بوده اند و هر کجا که پوشش گیاهی توانسته است میکروکلیمای مناسبی پدید آورد مردم در آنجا سکنی گزیده اند. همین عرصه های محدود پوشش گیاهی، به سبب تنوع آب و هوائی، توپوگرافی و ادافیکی بسیار متفاوت و ناهماهنگ است. پوشش گیاهی کشور ایران به طور اخص، معمولا از پهنه های محدود گسسته و پراکنده تشکیل یافته است. در صد پوشش این پهنه ها در نواحی شمالی و برخی نواحی شمال غربی و پر باران بسیار بالاست ولی در نواحی خشک و کم باران که تبخیر آن چندین برابر بارش است در صد آن بسیار پائین ولی در عوض تنوع گونه ای در آنها بسیار بالاست (۶).
تنوع گونه ای گیاهان در ایران رقمی چشمگیر دارد و در مقایسه ایران یکی از کشورهای کم نظیر جهان از این حیث است. در ایران ۱۶۷ تیره از گیاهان آوندی وجود دارد که شامل ۱۲۱۵ جنس بوده، بعضی از آنها فقط دارای یک گونه و بعضی از آنها تا حدود ۸۰۰ گونه دارند. مجموع تاکسونهای موجود در ایران حدود ۸۰۰۰ است که شامل حدود ۶۴۱۷ گونه، ۶۱۱ زیر گونه، ۴۶۵ واریته، و ۸۳ هیبرید است. از این تعداد حدود ۱۸۱۰ تاکسون بومزاد (اندمیک) ایران هستند. آمار فعلی مربوط به بررسی های انجام شده تا سال ۱۳۷۹ درهرباریوم مرکزی دانشگاه تهران است (۶).
۱-۳- تاریخچه مطالعات فلورستیکی در ایران
علیرغم اینکه ایرانیان در علم استفاده از گیاهان و بالطبع شناسایی آنها سابقهای بس طولانی دارند، معهذا در دوران تحول این علم در دنیا و جایگزینی متدهای نوین در شناسایی گیاهان، سابقه چندانی در منابع و مأخذ متعلق به ایران در این دوره دیده نمیشود. در حالی که در سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ میلادی در کشورهای اروپایی با احداث هرباریومها و باغهای گیاهشناسی زمینههای لازم برای توسعه علم گیاهشناسی فراهم میشد، در ایران تحول قابل ملاحظهای مشهود نبود. از این رو در همین سالها جاذبههای گیاهشناسی ایران، موجب انجام مسافرتهای متعدد گیاهشناسان اروپایی به ایران گشت، نمونههای گیاهی متعددی در این سالها از ایران جمع آوری گردید که هم اکنون در هرباریومهای اروپایی نگهداری میشوند ( قهرمان ۱۳۷۵) (۱۰).
به طور یقین تنوع فلور و پوشش گیاهی از عوامل اصلی قرار گرفتن سرزمین وسیع ایران در کانون توجه علم گیاه شناسی و گیاه شناسان بوده است (۳۰).
۱-۳-۱- تاریخچه مطالعات فلورستیکی ایران:
اطلاعات در این زمینه در ایران حاصل مطالعات فلوریستیکی در حدود ۳۰۰ سال است که اغلب توسط گیاه شناسان خارجی جمع آوری شده است. مرحوم پروفسور احمد پارسا که از بنیان گذاران علم گیاه شناسی نوین در ایران است، از ابن سینا – د انشمند بزرگ ایرانی – به عنوان بنیان گذار فلور در آسیا و ایران یاد میکند (۳۰).
سرآغاز سفر های گیاهشناسی اروپائیان در ایران احتمالاً در سال ۱۶۸۴ میلادی بوده که دکتر کمپفر آلمانی به جنوب قفقاز، رشت, قزوین, اصفهان، شیراز و کرانه های خلیج فارس رفت. یکی از ره آوردهای علمی او از این سفر چند ساله مجموعهای از گیاهاناین نواحی بود که به بریتیش میوزیم در لندن منتقل شد (۱۰).
پس از او دانشمندان و کسان دیگری به ترتیب زیر به ایران آمدند:
۱۷۷۴-۱۷۷۰ میلادی: گملین آلمانی گیاهان گیلان را گرد آوری و به بریتیش میوزیم داد.
۱۷۸۴-۱۷۷۰ : دانشمند فرانسوی آندره میشو گیاهان برخی از نواحی جنوبی ایران را جمع کرد و آنها را به هرباریوم گیاهشناس نامی فرانسوی آلفونس دوکاندل در فرانسه داد.
۹۷-۱۷۹۶ : دو فرانسوی به نامهای الیویه و برونییر گیاهان نواحی شمالی و غربی ایران را جمع کردند. در حدود همین سالها، بلانژه فرانسوی نیز در مسافرت خود به تهران, اصفهان، شیراز و بوشهر, گیاهاناین نواحی را گرد آورد.
۱۸۲۸ : سیوویتس , اهل مجارستان، مجموعهای از گیاهان خوی و ارومیه را گرد آورد.
۱۸۳۷-۱۸۳۵ : اوشه الوای فرانسوی دوبار بهایران سفر کرد. از طریق بغداد به کرمانشاه, همدان و اصفهان رفت و در مسیر خود مجموعهای از گیاهان زردکوه، نعل کوه, خوی، تبریز، دماوند, اصفهان، بوشهر و بندر عباس را تهیه کرد. در سفر دوم، درایران در گذشت ( مدفنش در صحن کلیسای ارامنه جلفای اصفهان است). مجموعههای او را که در موزه تاریخ طبیعی پاریس محفوظ است گیاهشناس نامدار سوئیسی ادموند بواسیه معرفی کرد.
۱۸۴۳-۱۸۴۲ : تئودرکچی، گیاهشناس اتریشی، دوبار متوالی به ایران سفر کرد. بار اول که از طریق خیلج فارس بهایران آمد, گیاهان جزیره خارک, بوشهر, دالکی, شیراز, تخت جمشید وکوههای مجاور آن را گرد آورد. بار دوم از گیاهان ارتفاعات البرز مجموعهای تهیه کرد. بعدها نامهای گیاهان گرد آمده ازاین نواحی را در مجلههای خارجی منتشر کرد و گونههای جدید بسیاری از ایران را شناسانید.
۱۸۴۹-۱۸۴۷ : دکتر بوزه، از اهالی ریگا (لتونی) ، از آذربایجان، گیلان, مازندان، تهران، اصفهان و یزد گیاهانی را گرد آورد که بعدها بواسیه در کارهای خود از آنها استفاده کرد. گیاهان بوزه در کتاب او به نام سفری به ماوراء قفقاز و ایران در ۴۹-۱۸۴۵ در مسکو به چاپ رسید.
۱۸۵۱-۱۸۵۰: دکترستاکس انگلسیی در نواحی مرزی بلوچستان ایران و پاکستان گیاهانی را جمع کرد.
۱۸۶۷-۱۸۶۵: پروفسور هاوسکنخت آلمانی گیاهان کردستان و کوههای مجاور صحنه را جمع کرد. همچنین با شناسایی گیاهان گرد آورده شلیمر، طبیب ناصرالدین شاه و معلم دارالفنون قدیم، به محتوای گیاهشناختی کتاب او کمک نمود. در همان سالها کافر برخی از گیاهان کاشان را جمع کرد.
۱۸۵۸: فن بونژ، از دوستان بواسیه، به ایران و افغانستان سفر کرد و مجموعههایی شامل دو هزار گونه گیاهی از گرگان، مازندران، شاهرود, مشهد، طبس، تهران، اصفهان، یزد و کرمان فراهم آورد. همه گونههای گرد آورده او بوسیله بواسیه معرفی و چاپ شد.
۱۸۸۶-۱۸۸۵: دکتر شتاپف، رئیس هرباریوم کیو (لندن) ، در سفری به ایران، گیاهان کازرون و حوالی کتل مالو و کتل پیرزن را گرد آورد. وی کارهای ارزشمندی درباره گیاهان ایران دارد.
۱۸۹۴: فرین توصیف مجموعه گیاهان گرد آورده خود از بندرگز و گرگان را به چاپ رسانید.
۱۹۰۸: جیمز گیاهان باغی کرمان را جمع کرد.
۱۹۰۹-۱۸۷۹: اشتراوس در مسافرتهای متعدد خود در نقاط غربی ایران در مدت سی سال اقامت خود دراین کشور، گیاهان بسیاری از نقاط مختلف گرد آورد. توصیف این گیاهان را برنمولر در ۲۰۲ صفحه در پنج شماره مجله ”با یهفته تسوم بوتانیشن سنترال بلات“ از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ و مجموعه دیگری را به نام (مجموعه جدید اشتراوس) در ۲۴۱ صفحه در سه شماره همان مجله در سالهای ۱۱-۱۹۱۰ چاپ کرد. مجموعهای از خزهها و هپاتیکهای ایران نیز گرد آوری شد که بخشی از آنها را شیفنر تشخیص داد و وصف آنها را در ۱۹۰۸ منتشر کرد.
۱۹۰۲: سین تنیس گیاهانی از گرگان و ارتفاعات آن نواحی گرد آورد.
۱۹۳۹-۱۸۸۹: گیاهشناس نامدار، ی. برنمولر، از اهالی وایمار آلمان، چندین بار به نقاط مختلفایران مانند کرمان، یزد، بوشهر و اصفهان سفر کرد. از مجموعه گیاهان گردآورده افراد دیگری مانند اشتراوس، کناپ و گائوبا نیز در انتشارات خود بهره گرفت. او حدود پانصد گونه تازه در ایران کشف کرد.
۱۹۱۳: پوپنوک گیاهان جزیزه هرمز در خلیج فارس را جمع کرد.
۱۹۲۰-۱۹۱۹: گاندژر گیاهان کرانههای جنوب ایران را گرد آورد و وصف آنها را چاپ کرد.
۱۹۲۶: گروسهایم توصیف گیاهانی از تبریز، جلفا، مرند، کوه میشوداغ، یام، صوفیان، انیلزنیل را به چاپ رسانید.
۱۹۲۶-۱۹۲۵: گیلیات- سمیث گیاهانی از نقاط مختلف آذربایجان گرد آورد که بوسیله دکتر تاریل، رئیس وقت هرباریوم و کتابخانه کیو، به چاپ رسید.
۱۹۲۷: مکمیلان گیاهان مسجد سلیمان را جمع کرد.
۱۹۲۸: چیک گیاهان شیراز و نواحی مجاور آن را گرد آورد.
۱۹۲۸: هرنر گیاهان بوشهر، دشت ارژن (فارس) و میان کتل را جمع کرد.
۱۹۲۹: دارلینگتون و کاوان گیاهان آذربایجان، اصفهان, قزوین و کرمانشاه را جمع کردند.