شکل ۲-۴ چگونگی شکلگیری امپراطوریهای اولیه را نشان میدهد. همانگونه که در این شکل نشان داده شده است. امپراطوریهای بزرگتر، تعداد بیشتری مستعمره دارند. در این شکل، امپریالست شماره ۱ قویترین امپراطوری را ایجاد کرده است و بیشترین تعداد مستعمرات را دارد.
شکل۲-۴ چگونگی شکلگیری امپراطوریهای اولیه]۱۲[
۲-۵-۱-۲ مدلسازی سیاست جذب: حرکت مستعمرهها به سمت امپریالیست
سیاست همگونسازی (جذب) با هدف تحلیل فرهنگ و ساختار اجتماعی مستعمرات در فرهنگ حکومت مرکزی انجام میگرفت. کشورهای استعمارگر، برای افزایش نفوذ خود، شروع به ایجاد عمران (ایجاد زیرساختهای حمل و نقل، تاسیس دانشگاه و …) کردند. به عنوان مثال کشورهایی نظیر انگلیس و فرانسه با تعقیب سیاست همگونسازی در مستعمرات خود در فکر ایجاد انگلیس نو و فرانسه نو در مستعمرات خویش بودند. با در نظر گرفتن شیوه نمایش یک کشور در حل مسلئه بهینهسازی، در حقیقت این حکومت مرکزی با اعمال سیاست جذب سعی داشت تا کشور مستعمره را در راستای ابعاد مختلف اجتماعی سیاسی به خود نزدیک کند. این بخش از فرایند استعمار در الگوریتم بهینهسازی، به صورت حرکت مستعمرات به سمت کشور امپریالیست، مدل شده است]۱۲.[
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل ۲-۵، شمای کلی این حرکت را نشان میدهد.
شکل۲-۵ شمای کلی حرکت مستعمرات به سمت امپریالیست]۱۲[
مطابق این شکل کشور امپریالیست کشور مستعمره را در راستای محورهای فرهنگ و زبان به سمت خود جذب میکند. همانگونه که در این شکل نشان داده شده است، کشور مستعمره (Colony)، به اندازه واحد در جهت خط واصل مستعمره به استعمارگر (Imperialist)، حرکت کرده و به موقعیت جدید(New Position of Colony) ، کشانده میشود. در این شکل، فاصله میان استعمارگر و مستعمره با نشان داده شده است. نیز عددی تصادفی با توزیع یکنواخت (و یا هر توزیع مناسب دیگر) میباشد. یعنی برای داریم]۱۳.[
(۲-۴)
که در آن عددی بزرگتر از یک و نزدیک به ۲ میباشد. یک انتخاب مناسب میتواند باشد. وجود ضریب باعث میشود تا کشور مستعمره در حین حرکت به سمت کشور استعمارگر، از جهتهای مختلف به آن نزدیک شود.
شکل۲-۶ حرکت واقعی مستعمرات به سمت امپریالیست]۱۲[
با بررسی تاریخی پدیده همگونسازی، یک حقیقت آشکار در این زمینه این است که علی رغم اینکه کشوهای استعمارگر بطور جدی پیگیر سیاست جذب بودند، اما وقایع بطور کامل مطابق سیاست اعمال شده آنها پیش نمیرفت و انحرافاتی در نتیجه کار وجود داشت. در الگوریتم معرفی شده، این انحراف احتمالی با افزودن یک زاویه تصادفی به مسیر جذب مستعمرات، انجام میگیرد. بدین منظور، در حرکت مستعمرات به سمت استعمارگر، کمی زاویه تصادفی نیز به جهت حرکت مستعمره، اضافه میکنیم. شکل ۲-۶ این حالت را نشان میدهد. بدین منظور اینبار به جای حرکت به اندازه ، به سمت کشور استعمارگر و در جهت بردار واصل مستعمره به استعمارگر، به همان میزان، ولی با انحراف در مسیر، به حرکت خود ادامه میدهیم. را به صورت تصادفی و با توزیع یکنواخت در نظر میگیریم (اما هر توزیع دلخواه و مناسب دیگر نیز میتواند استفاده شود)]۱۱.[
(۲-۵)
در این رابطه، پارامتری دلخواه میباشد که افزایش آن باعث افزایش جستجوی اطراف امپریالیست شده و کاهش آن نیز باعث میشود تا مستعمرات تا حد ممکن، به بردار واصل مستعمره به استعمارگر، نزدیک حرکت کنند. با در نظر گرفتن واحد رادیان برای ، عددی نزدیک به /۴π، در اکثر پیادهسازی ها، انتخاب مناسبی بوده است.
۲-۵-۱-۳ جابجایی موقعیت مستعمره و امپریالیست
سیاست جذب در عین نابودی ساختارهای اجتماعی سیاسی کشور مستعمره در بعضی موارد نتایج مثبتی را نیز برای آنها در پی داشت. بعضی از کشورها در نتیجه اعمال این سیاست، به نوعی از خود باوری عمومی دست یافتند و پس از مدتی همان تحصیل کردگان (به عبارت دیگر جذب شدگان فرهنگ استعماری) بودند، که به رهبری ملت خود برای رهایی از چنگال استعمار پرداختند. نمونه های فراوانی از این موارد را میتوان در مستعمرات انگلیس و فرانسه یافت. از سوی دیگر نگاهی به فراز و نشیب چرخش قدرت در کشورها به خوبی نشان میدهد که کشور هایی که زمانی در اوج قدرت سیاسی – نظامی بودند، پس از مدتی سقوط کردند و در مقابل کشورهایی سکان قدرت را در دست گرفتند که زمانی هیچ قدرتی در دست نداشتند. در مدلسازی این واقعه تاریخی در الگوریتم معرفی شده به این صورت عمل شده است که در حین حرکت مستعمرات به سمت کشور استعمارگر، ممکن است بعضی از این مستعمرات به موقعیتی بهتر از امپریالیست برسند (به نقاطی در تابع هزینه برسند که هزینه کمتری را نسبت به مقدار تابع هزینه در موقعیت امپریالیست، تولید میکنند.) در این حالت، کشور استعمارگر و کشور مستعمره، جای خود را با همدیگر عوض کرده و الگوریتم با کشور استعمارگر در موقعیت جدید ادامه یافته و این بار، این کشور امپریالیست جدید است که شروع به اعمال سیاست همگونسازی بر مستعمرات خود میکند. تغییر جای استعمارگر و مستعمره، در شکل ۲-۷ نشان داده شده است. در این شکل، بهترین مستعمرهی امپراطوری، که هزینهای کمتر از خود امپریالیست دارد، به رنگ تیرهتر، نشان داده شده است. شکل ۲-۸، کل امپراطوری را پس از تغییر موقعیتها، نشان میدهد]۱۱.[
شکل ۲-۷ تغییر جای استعمارگر و مستعمره]۱۱[ | شکل ۲-۸ کل امپراطوری، پس از تغییر موقعیتها]۱۱[ |
۲-۵-۱-۴ قدرت کل یک امپراطوری
قدرت یک امپراطوری برابر است با قدرت کشور استعمارگر، به اضافه درصدی از قدرت کل مستعمرات آن. بدین ترتیب برای هزینه کل یک امپراطوری داریم.
(۲-۶)
که در آن هزینه کل امپراطوری nام و عددی مثبت است که معمولا بین صفر و یک و نزدیک به صفر در نظر گرفته میشود. کوچک در نظر گرفتن ، باعث میشود که هزینه کل یک امپراطوری، تقریبأ برابر با هزینه حکومت مرکزی آن (کشور امپریالیست)، شود و افزایش نیز باعث افزایش تاثیر میزان هزینه مستعمرات یک امپراطوری در تعیین هزینه کل آن میشود. در حالت نوعی در اکثر پیادهسازی به جوابهای مطلوبی منجر شده است]۱۱.[
۲-۵-۱-۵ سیاست رقابت استعماری