در این معادله، ICT بیانگر سرمایهگذاریICT است. همان طور که اشاره شد، بازدهی مازاد تولید نسبت به سرمایه گذاری ICT است. در نتیجه،ICT نه تنها رشد محصول و بهرهوری نیروی کار را که از طریق سهم درآمدی آن قابل مشاهده است، افزایش میدهد، بلکه اثرات مازادی نیز ایجاد می کند، که باعث افزایش رشد بهرهوری کل عوامل تولید و از آن طریق رشد محصول می شود. سرمایه گذاری ICT پیامدهای خارجی مثبتی دارد، که نرخ بازدهی اجتماعی فراتر از نرخ بازدهی خصوصی خواهد بود. بنابراین، برای بررسی اثر مازادICT، ابتدا باید رشد TFP را محاسبه کنیم و سپس، اثر سرمایه ICT بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید برآورد شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۹-اندازه گیری بهرهوری کل عوامل
برای اندازه گیری بهرهوری کل عوامل تولید، روشهای گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد، که انتخاب آنها به هدف ، نوع استفاده و همچنین سطح دسترسی به اطلاعات مورد نیاز جهت محاسبه، بستگی دارد. در یک تقسیم بندی کلی، روشهای اندازه گیری بهرهوری کل عوامل تولید، شامل روشهای غیر پارامتری و پارامتری میباشد. (ولیزاده زنور، ۱۳۸۸: ۱۳-۱۱)
۳-۹-۱-روش غیر پارامتری
در روش غیر پارامتری بدون استفاده از تابع تولید به برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید میپردازیم. روش حسابداری رشد و شاخص عددی از جمله روش های غیر پارامتری برآورد بهرهوری کل عوامل تولید میباشند. شاخص عددی که به صورت ترکیبی از قیمتها و مقادیر میباشد نیز به روشهای شاخص قیمتی لاسپیرز، پاشه، فیشر و ترنکوئیست بدست میآیند. در شاخص های مقداری که به دو روش مستقیم و غیرمستقیم بدست می آید نیز همین شاخص ها وجود دارند.
۳-۹-۲-روش پارامتری
در این روش با بهره گرفتن از تخمین تابع تولید، بهرهوری کل عوامل تولید محاسبه میگردد. بدین صورت که ابتدا، فرم تبعی معینی برای تابع تولید در نظر گرفته می شود. این فرم می تواند لئونتیف، کاب-داگلاس، CES و یا به طور کلی خطی یا غیر خطی باشد. سپس تابع تولید به روش اقتصاد سنجی برآورد و بر اساس تابع تولید برآورد شده، کششهای تولید نیروی کار و سرمایه مشخص و نهایتاً بهرهوری کل عوامل تولید محاسبه میگردد.
به عنوان نمونه فرض کنید، تابع تولید کلان باشد، که در آن و به ترتیب سطح تولید، بهرهوری کل عوامل تولید(یا متغیر مقیاس)، نیروی کار شاغل و میزان انباشت سرمایه به کار گرفته شده در تولید باشند. F نیز فرایند به کار رفته در تولید را نشان میدهد.
اگر از رابطه بالا نسبت به زمان دیفرانسیل بگیریم:
(۱)
از تقسیم طرفین بالا بر داریم:
(۲)
با جایگذاری قیمت نیروی کار (w) و سرمایه ® رابطه بالا به صورت زیر نوشته می شود.
(۳)
که در رابطه بالا به ترتیب رشد موجودی سرمایه، نیروی کار، بهرهوری کل عوامل تولید و رشد تولید میباشد. و هم به ترتیب کشش تولید نسبت به سرمایه و نیروی کار هستند.
حال اگر بازار نهادهها رقابتی باشد، پرداختی به نیروی کار و سرمایه برابر با بازده نهایی آنها خواهد بود. در این صورت و به ترتیب سهم سرمایه و نیرویکار از تولید خواهد بود. همچنین اگر بازده تولید نسبت به مقیاس ثابت باشد، داریم در این صورت:
(۴)
که در آن، جملۀ اول نرخ رشد بهرهوری نیروی کار و جملۀ دوم نرخ رشد سرمایه است.
شاخص های بهرهوری در روش پارامتری بر اساس عواملی چون نرخ سودآوری، شاخص مالمکوئیست[۵۸]، شاخص TFP متمایل به ستاده، شاخص TFP متمایل به نهاده، شاخص هاینس[۵۹]، شاخص بهرهوری کراگ و هریس[۶۰]، شاخص ویتو[۶۱]، شاخص کندریک[۶۲]، شاخص دیویژیا[۶۳] و پسماند سولو قابل دستیابی است، که در ادامه پسماند سولو را توضیح خواهیم داد. البته شاخص های حجمی دیگری نیز وجود دارند، که به علت گستردگی مطالب از ذکر آنها خودداری میکنیم.
۳-۹-۲-۱-پسماند سولو
که در حقیقت تفاضل میانگین موزون رشد عوامل از رشد تولید میباشد. آن بخش از رشد تولید که توسط رشد کمی نیرویکار و سرمایه قابل قابل توضیح نیست، به بهرهوری کل عوامل نسبت داده می شود. بهرهوری کل عوامل تولید از یک تابع تولید کاب-داگلاس بصورت: تعریف می شود و یعنی تابع تولید دارای بازدهی ثابت نسبت به مقیاس میباشد. در این تابع تولید ستاده Y، ارزش کالاهای تولید شده در یک سال را برای واحدهای تولیدی نشان میدهد. موجودی سرمایه (K) کالاهای بادوام را با فرض استهلاک ۵ درصد در نظر میگیرد و نیروی کار (L) جمع کارکنان هر صنعت را نشان میدهد.
۳-۱۰-ساختار الگو
بهرهوری بیانگر represents a ratio of output per unit of input in business activitنسبتی از محصول سرانه به نهاده در فعالیتهای تجاری است.Productivity can be divided into two kinds of productivity. بهرهوری را میتوان به دو نوع بهرهوری تقسیم کرد.One یکی بهرهوری سرمایه یا نیروی کار، is labor or capital productivity, which is measured as a ratio ofکه به عنوان نسبتی از محصول سرانه به نیروی کار یا کالاهای سرمایهای به کار گرفته شده اندازه گیری می شود.output per unit of labor or capital goods employed.The other is دیگری بهرهوری کل عوامل (TFP)total factor productivity (TFP), which measures a change in، که تغییر در محصولtotal output relative to a change in the usage of all inputs. کل را نسبت به تغییر در نهادههای مورد استفاده اندازه گیری می کند.Labor بهرهوری سرمایه و نیروی کار and capital productivity are easy to measure, but cannot explainبه آسانی قابل اندازه گیری است، اما بر اساس آن نمی توان توضیح دادwhether the growth of productivity comes from technical که، این رشد بهرهوری از تغییرات فنی استchange or simply the growth of other inputs. یا بطور سادهتر از رشد نهادههای دیگر.On the other hand, از سوی دیگر، با TFP can capture a change of output that cannot be explained byTFP میتوان تغییر محصولی را که نهادهها نمی توانند بیان کنند را توضیح داد، the quantity of input, that is, the growth of productivity causedیعنی بیان این نکته، که رشد بهرهوری ناشی ازby technical changes. تغییرات فنی بوده است.In this empirical analysis, TFP is used. در این تحلیل تجربی از TFP استفاده کردهایم.
Exact analysis of factors that affect total factor productivityتحلیل دقیق عواملی که روی بهرهوری کل عوامل اثر گذاشته،is difficult, because it is hard to include all factors in the دشوار است. البته از آن جهت دشوار است که، همه عوامل در تحلیل مدل آمدهاند و در حل آن با مشکل همخطی میان عوامل روبرو میشویم. problems among factorHowever, the object of this researchبا این حال، هدف از این تحقیق به جای یافتن عوامل دقیق، تحلیل و بررسی ارتباط بین بهرهوری و جریان تجاری است. the analysis of correlations between productivity and networktrade rather than the finding of exact factors, so we assume tبنابراین، بر اساس مقاله دوکهی لی و میسوکیانگ تابع ساده زیر را برای تجزیه و تحلیل تجربی فرض میکنیمfollowing simple function for empirical analysis that includes که، شاملmajor explanatory variables: متغیرهای اصلی توضیحی است: (دوکهی لی و میسوکیانگ، ۲۰۰۹: ۷۶)
In this equation, PT represents a productivity index, such as
در این معادله، نشان دهندۀ شاخص بهرهوری کل عوامل میباشدtotal factor productivity.، که آن را تابعی از R R and TP are R&D investment and theو ، یعنی سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه[۶۴] وtrade pattern, respectively. جریان تجاری[۶۵] در نظر گرفتهایم. به طور کلی R&D investment has generally beenسرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه، عامل عمدهای در بیان تغییرات فنی استused as a major factor in expressing technical changes,، که۴so it isincluded in this research. در این تحقیقات گنجانده شده است.The trade pattern variable that is used متغیر جریان تجاری که مورد استفاده قرار گرفته،is the number of car manufacturers (N) that supplier firms trade تعداد بنگاههای تولیدکننده خودرو (N) است که، در این with in panel regression analysis.تحقیق استفاده شده اند.Considering this function as a با توجه به این تابع به عنوان یکbasic model, we show the correlations between trade patterns مدل پایه، ما روابط میان جریانات تجاریand TFP through the automobile industry. و TFP را در صنعت خودرو نشان میدهیم.Firstly, to examine the relationship between TFP and the
در مرحله اول، جهت بررسی رابطۀ میان TFP وtrade pattern, we need to estimate the TFP. جریان تجاری، باید TFP را برآورد کنیم.The concept of TFP در TFP is introduced by regarding technological advance as anپیشرفت تکنولوژی عامل مهم بهرهوری استimportant factor of productivity, because it seems that labor، چرا که به نظر میرسد که نهادههای کارand capital inputs alone cannot explain steady economic و سرمایه به تنهایی نمی توانند رشد اقتصادی با ثبات را توضیح دهند.growth.Much of the literature on estimation of TFP uses جهت برآورد TFP از تابع تولید تجمعی سولو[۶۶] استفاده میکنیمSolow’s aggregate production function..In this research, we also در این تحقیق، همچنین از مدل سولوuse Solow’s model as a basis for estimation ( Solow, 1957 به عنوان مبنای برآورد استفاده شده است).
According to Solow’s method, the growth rate of output can beبا توجه به الگوی رشد سولو، نرخ رشد محصول میتواندbroken down into three components: the contributions of the به سه مؤلفه تقسیم شود: سهمfactors of production (labor and capital), and of the residual عوامل تولید (کار و سرمایه) و باقیمانده deemed to be TFP.که TFP تلقی می شود.The following Eq. (۳۰) is Solow’s aggregate معادله (۱) تابع تولید تجمعی سولوproduction function. میباشد. Y represents output, and L and K representY بیانگر محصول، L[67] و[۶۸]K بترتیب بیانگر labor and capital inputs, respectively.نهادههای کار و سرمایه میباشند.The variable T is included متغیر T در این مدل برای بیان تغییرات فنی در طول زمان استin this model to express technical change over time..
To explain technical change simply, Solow assumed neutralبرای سادگی، فرض میکنیم که پیشرفت تکنولوژی خنثی باشد. technical change.5In that case, the production function takesدر این صورت، تابع تولید شکل خاصی از معادله the special form of Eq. (۳۱) .(۲) به خود میگیرد.
(۳۱)
Here the multiplicative factor A(Á) measures the cumulatedدر اینجا ضرب عامل (.)Aeffect of technical change shifts over time. اثر تجمعی تغییرات فنی را که در طول زمان شیفت یافته را نشان میدهد. ۶Applying the Cobb-با بهره گرفتن از تابع تولید کاب-Douglas production function and log-changed form to Eq. (۳۱)داگلاس[۶۹] و شکل تغییر لگاریتمی در معادله (۲), داریم:
(۳۲)(۳)
are output, labor, and capital of the period t,، و بترتیب محصول، نیروی کار و سرمایه در زمان t هستندrespectively.. معادله Eq. (۳۳) represents TFP, and it can be derived from(4) بیانگر TFP است و میتوان آن را از معادله Eq. (۳۲) .(۳) بدست آورد.
(۳۳)(۴)
In Eq. در معادله (۳۴)(۴), if we know a and b, which represent the share o، اگر مقادیر α و β که بترتیب بیانگر سهم محصول output produced by labor and capital respectively, we caتولید شده توسط نیروی کار و سرمایه هستند را بدانیم، میتوان estimate TFP by using existing data of YTFP را با بهره گرفتن از اطلاعات موجود در ، و t, Lt, and Kt.a andتخمین زد. α و β b can be obtained from the results of regression of Eq. (۳۲) .را میتوان از نتایج رگرسیون معادله (۴) بدست آورد.
به منظور مشاهده رابطه میان TFP و ساختار تجاری، در ادامهTable 2Comparison of the manufacturer and the parts supplDedicated traNetwork tradOutpuManufacturer2ð۱۴۰ÀnNext, we assume TFP by Eq. (۳۴) in order to observe th TFP را توسط معادله (۵) فرض میکنیم.
(۳۴)(۵)
In Eq. (۳۵) , eدر معادله (۵)، ltrepresents technical advances over time.بیانگر پیشرفتهای فنی در طول زمان است. با بهره گرفتن از Apply-ing the assumption of PT = F(R, TP), we can derive Eq.(35)فرض
، می توانیم از معادله (۵) مشتق بگیریم,،which is the embodied form of the assumption. که همان فرض اولیه است. در مورد ارتباط میان N و TP اینکه، چون N شاخص بکار گرفته شده بجای ساختار تجاری میباشد و از طرفی دیگر بهرهوری تابعی از TP میباشد ()، بنابراین به جای TP مقدار N را که بیانگر سهم فروش بنگاه i- ام نسبت به سهم فروش کل بنگاههای دیگر مورد نمونه است، قرار میدهیم. پس در ابتدا TFP را برآورد میکنیم و سپس ارتباط میان TFP و ساختار تجاری را مشاهده میکنیم. معادله Eq. (۳۵) is the log-changed form to be used for panel(6) شکل تغییر لگاریتمی جهت استفاده رگرسیون با داده های پانلregression. است.
(۳۵)(۶) ln TFPt = lnA + β۱ ln Rt + β۲ ln TPt
lnTFPt بهرهوری کل عوامل
lnA پیشرفت تکنولوژی که خنثی فرض شده است
lnRtسرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه در بنگاه i-ام
lnTPt ساختار تجاری بنگاه
با توجه به مطالب ذکر شده در مبانی نظری و مدل نهایی، روند متغیر را نیز در تخمین مدل میآوردیم.
Ln Yit = Constant + α ln Lit + β ln Kit + γ trend + εit
ln TFPit = Constant + β۱ ln Rit + β۲ ln Nit + β۳ Trend + Uit