۰۳/۶
۵۲/۵
۱۹/۶
۱۱
۷/۰
۰۹/۰
۰۰۲/۰
۲/۰
۲/۰
۶۰/۰
۵۳/۲۹
۵۱/۳۰
۷۴/۳۰
۲۴/۳۰
۴۷/۳۰
۸۴/۲۹
۶
پروپیونات و ایزو بوتیرات
۷/۰
۰۹/۰
۰۰۲/۰
۲/۰
۲/۰
۶۰/۰
۳۵/۳۱
۷۵/۳۰
۹۴/۳۱
۶۷/۳۱
۰۰/۳۰
۹۷/۳۰
۱۱
نمونه گیری در هفته های ۶ و ۱۱ از تمامی بزغاله ها تهیه گردید.
با توجه به نتایج ما سطوح مختلف اسانس توانسته قابلیت تخمیر جیره بر پایه جو را اضافه کند . لذا چون منبع اصلی انرژی برای نشخوارکنندگان اسیدهای چرب فرار میباشند. این افزایش از نظر موازنه تخمیر بهتر می باشد. با توجه به نتایج مندرج در جداول ۴-۱و ۴-۴ افزایش در تولید کل اسیدهای چرب فرار در دانه جو مکمل شده با سطوح مختلف اسانس را میتوان احتمالا تاثیر اسانس مرزه بر روی قابلیت هضم ماده آلی و افزایش ماده خشک مصرفی دانست.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
موافق با نتایج ما کاستیلجوس و همکاران (۲۰۰۵)، مشاهده کردند که افزودن ۵/۱ میلی گرم از مخلوط اسانس های گیاهی، بدون آنکه اثری بر نسبت های تک تک اسیدای چرب فرار بگذارد باعث افزایش تولید کل آنها شد واین آزمایش در یک سیستم پیوسته آزمایشگاهی و در pH ثابت انجام شد. افزایش تولید کل اسیدهای چرب فرار با عدم تأثیر مخلوط اسانس های گیاهی بر قابلیت هضم ماده آلی، در تناقض است. در مطالعه دیگری که به همان روش در سیستم پیوسته آزمایشگاهی و توسط همان محققین قبلی انجام شد (Castillegos et al., ۲۰۰۷) افزودن ۵ میلی گرم در هر لیتر از مخلوط اسانس ها گیاهی، باعث افزایش کل اسیدهای چرب فرار و همچنین تولید مقدار بیشتر استیک و مقادیر کمتر اسید پروپیونیک گردید.
بنچار وهمکاران (ب۲۰۰۷)، در مطالعه خود مشاهده کردند که کل تولید اسیدهای چرب فرار در شکمبه زمانی که گاوهای شیری با جیره پایه سیلوی یونجه به همراه افزودن ۷۵۰ میلی گرم در روز تغذیه می شدند به میزان ۵ درصد افزایش یافت اما زمانی که جیره برای ذرت سیلو شده بود کاهش نشان داد (۱۰ درصد). گرچه تغییرات مشاهده شده کم بود اما همین نتایج نشان داد که تغییر غلظت اسیدهای چرب فرار ناشی از اثر مخلوط اسانس های گیاهی ممکن است به جیره بستگی داشته باشد.
کاهش در تولید کل اسیدهای چرب فرار جیره ی برپایه ذرت نسبت به جو ممکن است انعکاسی از کاهش تخمیر پذیری جیره باشد و به طور کلی این مساله از نظر تغذیه ای نامطلوب است چرا که اسیدهای چرب فرار منبع اصلی انرژی قابل متابولیسم برای نشخوارکنندگان محسوب می شوند( Castillegos et al., ۲۰۰۷).کاستیجلوس وهمکاران (۲۰۰۶) مشاهده کردند که مصرف ۵۰۰ میلی گرم در لیتر تیمول باعث کاهش کل اسیدهای چرب فرار تولیدی و افزایش سهم استات تولیدی و کاهش سهم پرپیونات تولیدی شد. بنجار و همکاران (ب۲۰۰۷)، گزارش کردند که کارواکرول (۴۰۰ میلی گرم در لیتر) و ایوگینول (۸۰۰ میلی گرم در لیتر)، باعث کاهش نسبت مولی اسید پروپیونیک تولیدی و عدم تغییر کل اسیدهای چرب فرار تولید در محیط کشت بسته شدند. ممکن است اثر اسانس های گیاهی بر الگوی تولید اسیدهای چرب فرار در شکمبه، همچنان که یک مطالعه در سیستم بسته آزمایشگاهی توسط کاردوزو و همکاران (۲۰۰۵) نشان میدهد وابسته به جیره و pH باشد. به عنوان مثال در pH برابر با ۷، سینامالدئید و فلفل، باعث افزایش نسبت استات به پروپیونات گردیدند در حالی که در pH برابر با ۵، موجب کاهش این نسبت شدند.
در تحقیقی بره هایی با جیره بر پایه جو تغذیه شدند تمایل به نشان دادن PH کمتری داشتند. در مقایسه با آن هایی که با جیره ذرت تغذیه شده بودند که این متناسب است با غلظت بالاتراسید های چرب فرار در بره هایی که با جیره بر اساس جو تغذیه شده بودند در مقایسه با بره هایی که با جیره بر پایه ذرت تغذیه شده بودند..(Chaves et al; ۲۰۰۸) بر عکس بنجامین و همکاران گزارش کردند که در گاو های گوشتی تغذیه شده با جیره بر پایه ذرت PH و غلظت کل اسید های چرب فرار به ترتیب پایین تر و بالاتر از تیمار تغذیه شده با جیره بر اساس جو بود. که علت آن را احتمالا ناشی از بالاتر بودن ماده خشک مصرفی گاوهای تغذیه شده با جیره بر اساس ذرت بود.Beauchemin et al; 2005) . (
بر خلاف نتایج ما چاوز و همکاران در سال ۲۰۰۸ گزارش کردند که در بره های در حال رشد نسبت مولار استات ، پروپیونات، والرات و بوتیرات تحت تاثیر نوع غله و اسانس کارواکرول و سینامالدئید قرار نگرفت .(Chaves et al; 2008) همچنین در همین مطالعه ایزو بوتیرات و ایزو والرات تحت تاثیر کارواکرول و سینامالدئید قرار نگرفت. ولی نوع دانه غلات در آنها تاثیر گذار بود. در بره های تغذیه شده با جو بالاتر بود که این معرف این موضوع است که تجزیه اسید های چرب شاخه دار با تغذیه جیره بر پایه ذرت در مقایسه با جیره بر پایه جو کاهش می یابد. در همین مطالعه محققین مشاهده کردند که گاوهای گوشتی تغذیه شده با ذرت دارای نسبت مولار بالاتری برای استات و نسبت مولار پایین تری برای پروپیونات در مقایسه با گاو های تغذیه شده با جو می باشند که این می تواند دال بر این باشد که ذرت با شدت پایین تری نسبت به جو در شکمبه تخمیر می شود Beauchemin et al; 2005) .(گزارش شده است که افزودن ۵/۱ میلی گرم مخلوط اسانسها با افزایش اسید های چرب فرار شکمبه بدون تاثیر بر متابولیسم آمونیاک شد(Castillejos et al;2005).
در تحقیق اخیر بزغاله های تغذیه شده با جیره بر پایه جو تمایل به PH کمتری در مقایسه با بزغاله های تغذیه شده که با جیره ذرت داشتند.که این متناسب با غلظت بالاتراسید های چرب فرار در بز غاله های تغذیه شده با جیره بر اساس جو تغذیه شده بودند در مقایسه با بز غاله های که با جیره بر پایه ذرت بود.
باسکوت وهمکاران ) ب۲۰۰۵( بیان کردند که برخلاف موننسین که باکتری های گرم مثبت را محدود می کند اثر اسانس های گیاهی بر ضد تولید برمتان و تولید اسید های چرب فرار می توانند بر میکروارگانیسم های آرچای۱در شکمبه تاثیر گذار باشند.
هررا و همکاران (۱۹۹۰) گزارش کردند که جو با سرعت بیشتری در شکمبه نسبت به ذرت تخمیر شد و به تبع آن باعث تولید اسید های چرب فرار بیشتر و pH کمتری می گردد. مک آلیستر و همکاران (۱۹۹۰) گزارش کردند که غلظت بالاتر اسید های چرب فرار آن باعثPH پایین شکمبه می شود. جنکینز و همکاران(۲۰۰۳) هیچ تغییری در PH شکمبه با وجود غلظت بالای اسید های چرب فرار در جو در مقابل ذرت مشاهده نکردند.
مک گین وهمکاران(۲۰۰۵) مشاهده کردند که گاوهای تغذیه شده بر پایه ذرت غلظت اسید های چرب بیشتر و pH پایین در مایع شکمبه در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جوداشتند. هم چنین در مطالعه خود، را غلظت بیشتر اسید های چرب فرار را با مجموع ماده خشک مصرفی بالاتر برای گاو های تغذیه شده با ذرت در مقایسه با گاو های تغذیه شده با جو را متناسب دانستند.
با توجه به اینکه مصرف ماده خشک از لحاظ سطوح اسانس در سطح ۴۰۰ میلی گرم اسانس مرزه و از لحاظ دانه غلات دانه جو بیشترین مصرف را داشتند. می توان غلظت بیشتر اسید های چرب فرار وpH کمتر را در رابطه با مصرف ماده خشک بیشتر متناسب دانست. یانگ و همکاران(۱۹۹۷) تصریح کردند که غلظت اسید های چرب کل شکمبه برای گاو های تغذیه شده بر پایه ذرت ، نسبت به گاوهای تغذیه شده با جیره بر پایه جو پایین تر بود . در نتیجه pH شکمبه در گاوهای بر پایه جیره ذرت پایین تر از جیره بر پایه جو بود. مک گین وهمکاران (۲۰۰۵)گزارش کردند که در گاو تغذیه شده بر پایه ذرت، نسبت مولار استات و پروپیونات شکمبه در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جو، به ترتیب افزایش وکاهش می یابد واین نشان دهنده هضم کم تر جو در شکمبه نسبت به ذرت است.