باروس و پیپوچ[۶۹] (۲۰۰۷)
+
+
ترکیه
ساریکا و اور (۲۰۰۷)
+
پرتغال
باروس (۲۰۰۸)
+
+
+
هند
کومار و ماناگی (۲۰۰۹)
۲-۲-۶ - مطالعات تجربی محاسبه کارایی در صنعت برق ایران
مطالعات داخلی در مورد کارایی صنعت برق چندان قابل توجه نبوده و اغلب به محاسبه کارایی اکتفا نموده و به بررسی عوامل موثر بر آن نپرداختهاند. مهرابی (۱۳۷۹) کارایی نیروگاهها و شرکتهای توزیع برق را با بهره گرفتن از روش تحلیل فراگیر داده ها و دیدگاه نهاده محور در سالهای ۷۷-۱۳۷۴ مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان داده است با لحاظ کردن نیروی کار و در صورت عدم لحاظ نیروی کار، کارایی تفاوت چندانی نمینماید. فلاحی و احمدی (۱۳۸۴) با بهره گرفتن از روش تحلیل فراگیر داده ها و شاخص مالم کوئیست و لحاظ کردن دیدگاه نهاده محور، کارایی فنی، کارایی کل، کارایی مقیاس، بهرهوری کل عوامل تولید و تحولات تکنولوژیکی شرکت توزیع برق را در سالهای ۸۱-۱۳۷۷ مورد بررسی قرار دادند. بر اساس نتایج این تحقیق، عدم کارایی مقیاس مهمترین عامل عدم کارایی شرکت توزیع برق در ایران است. رشد بهرهوری عوامل شرکتهای مزبور طی دوره زمانی مورد بررسی منفی است و مهمترین دلیل رشد منفی بهرهوری شرکتها، استفاده از تجهیزات فرسوده و از رده خارج در شرکتهای توزیع است.
رحمانی (۱۳۸۱) به محاسبه کارایی و بهرهوری نیروگاههای حرارتی کشور در فاصله سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ با بهره گرفتن از روش DEA و SFA پرداخته است. در این مطالعه متغیرهای نیروی کار، سرمایه و سوخت به عنوان نهاده و متغیر تولید برق به عنوان ستانده در نظر گرفته شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که میانگین کارایی فنی نیروگاههای حرارتی برابر ۹۰ درصد میباشد. پورکاظمی و حیدری (۱۳۸۱) با به کارگیری روش DEA و استفاده از سه نهاده، نیروی کار، سرمایه و سوخت و همچنین تولید برق به عنوان ستانده به محاسبه کارایی فنی نیروگاههای حرارتی کشور در دو حالت بازدهی ثابت و متغیر به مقیاس پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان داده که در حالت بازدهی ثابت به مقیاس کارایی فنی برابر ۶۴ درصد و در حالت بازدهی متغیر به مقیاس برابر ۷۴ درصد میباشد.
فلاحی و احمدی (۱۳۸۵) با بکارگیری روش SFA به بررسی کارایی هزینه در شرکتهای توزیع برق استان خراسان در فاصله سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۱ پرداختهاند. در این مطالعه ضریب بار، تراکم مشترکین و الکتریسته تحویل داده شده به مشترکین به عنوان عوامل موثر بر هزینه کل شرکتهای توزیع برق در نظر گرفته شده است. نتایج این مطالعه نشاندهنده عدم کارایی بالا در شرکتهای مورد بررسی میباشد. امامی میبدی و همکاران (۱۳۸۸) به محاسبه کارایی فنی نیروگاههای حرارتی در سال ۱۳۸۶ و به روش DEA پرداخته و نشان دادهاند که کارایی فنی این نیروگاهها در سال ۸۶ با فرض بازدهی ثابت به مقیاس و بازدهی متغیر به مقیاس به ترتیب برابر ۴/۷۶ و ۸/۹۲ میباشد. در این مطالعه متغیرهای نیروی کار، ظرفیت تولید نصب شده (مگاوات) و میزان سوخت مصرفی به عنوان نهاده و تولید ویژه برق (مگاوات بر ساعت) به عنوان ستانده در نظر گرفته شده است و از روش نهاده محور برای برآورد کارایی استفاده شده است. ابریشمی و نیاکان (۱۳۸۹) با بهره گرفتن از روش SFE به محاسبه کارایی فنی نیروگاههای حرارتی در فاصله سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۵ پرداختهاند. در این مطالعه متغیرهای نیروی کار، ظرفیت تولید نصب شده (مگاوات) و میزان سوخت مصرفی (بی تی یو) به عنوان نهاده و تولید برق (مگاوات بر ساعت) به عنوان ستانده در نظر گرفته شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که متوسط کارایی فنی نیروگاهها برابر ۹۳ درصد میباشد. در این مطالعه پس از برآورد کارایی فنی، تأثیر متغیر اندازه نیروگاه و نوع سوخت آن بر کارایی فنی بررسی شده و نتایج این بررسی نشان داده که اندازه نیروگاه و تغییر سوخت به گاز طبیعی اثر مثبت بر کارایی فنی نیروگاه داشته است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲ -۳- مدلهای بازار برق
در قرن بیستم مصرف کنندگان برای خرید انرژی الکتریکی، در انتخاب فروشنده اختیاری نداشتند و باید برق را از بنگاهی انحصاری که ناحیه مصرف آنها را تغذیه میکرد، میخریدند. برخی از این بنگاهها وظیفه تولید، انتقال از محل تولید تا محل مصرف و توزیع برق به مصرف کنندگان را بر عهده داشتند و لذا به عنوان بنگاههای یکپارچه با ساختار عمودی شناخته میشدند. در حالتهای دیگر، مصرف کنندگان، برق را از بنگاهی میخریدند که فقط مسئول فروش و توزیع در منطقه محلی آنها بود. در عوض، این بنگاه توزیع، خود میبایست برق را از تولیدکنندگان و شرکتهای انتقالی میخرید که دارای انحصار در سطح منطقه جغرافیایی وسیعتری بودند. در بخشهایی از جهان، این بنگاهها شرکتهای خصوصی با مقررات تنظیم شده بودند، در حالی که در بخشهایی دیگر، شرکتهای عمومی یا آژانسهای دولتی بودند. به طور کلی، در این دوران در اغلب نقاط جهان تولید برق به صورت انحصاری انجام میشد. در دهه ۸۰ میلادی برخی اقتصاددانان تأکید کردند که این مدل به پایان عمر خویش رسیده است. آنها انحصار را عامل بازدارنده و باعث کاهش انگیزه بهره برداری بهینه و موجب سرمایه گذاری به میزانی کمتر یا بیشتر از مقدار بهینه عنوان کردند و ابراز داشتند که هزینه اشتباهات نهادهای مسئول تولید برق نباید بر مصرف کنندگان تحمیل شود. این اقتصاددانان پیشنهاد دادند اگر تولید برق به جای اتکا بر مقررات انحصاری یا سیاستهای دولتی، بر نظام بازاری مبتنی گردد، هزینهها و قیمتها کاهش یافته، باعث منفعت اقتصادی همگان خواهد. شد. این پیشنهاد در بستر مقررات زدایی عمومی در اقتصاد غرب، در اواخر دهه هفتاد مطرح شد. پیش از ورود به صنعت برق، این نهضت، خطوط هوایی، حمل و نقل و تأمین گاز را تحت تأثیر قرار داده بود. در همه این بخشها، بازار تنظیم شده با نهادهای انحصاری، به عنوان بهینهترین روش تحویل به مصرف کننده شناخته شده بود؛ زیرا احساس میشد این کالاها با ویژگیهای خاص خود، برای مبادله در بازارهای کاملاً آزاد، مناسب نیستند. اگر برق واقعاً کالایی ساده بود؛ این امکان بود که کیلووات ساعتها را مانند چند کیلوگرم آرد یا تعدادی دستگاه تلویزیون، بر هم انباشت؛ به طوری که مصر ف کننده به محض روشن کردن چراغ یا راه اندازی فرایند صنعتی، از آن استفاده کند. این مفهوم با وجود پیشرفتهای اخیر در فنّاوری ذخیره برق و میکرو مولدها هنوز به صورت فنّی یا اقتصادی شدنی نیست. در واقع در صنایع شبکه ای به دلیل ویژگیهای خاص این صنایع امکان ایجاد بازار رقابتی در مفهوم سنتی آن وجود ندارد. این ویژگیها عبارتند از:
- انحصار طبیعی به دلیل وجود صرفههای به مقیاس، به طوری که با افزایش میزان تولید، به دلیل وجود هزینه های ثابت بالا و هزینه های متغیر پایین، هزینه متوسط کاهش مییابد.