هدف پایداری تعیین کردن حداقل نیازمندیهای اجتماعی برای توسعه طولانی مدت و شناسایی چالشهای عملکرد جامعه در دراز مدت است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
Polese and Stren
(۲۰۰۰: ۱۵-۱۶)
توسعهای(و یا رشدی)که با تکامل متوازن جامعه مدنی سازگاری داشته، محیطی را پرورش میدهد که هدایتگر زندگی جمعی همساز با گروههای مختلف فرهنگی و اجتماعی باشد، در عین حال با بهبود کیفیت زندگی تمامی اقشار جامعه، یکپارچگی اجتماعی را تقویت میکند.
جدول نمونهای از تعاریف صورت گرفته از پایداری اجتماعی به نقل از: (Colantonio & Dixon, 2009: 17).
موضوعات کلیدی برای توسعه پایدار اجتماعی
موضوعات کلیدی چگونگی نیازهای اساسی و عدالت را به عنوان رکن اساسی پایداری اجتماعی به نمایش می گذارد:
- هویت و حس مکان و فرهنگ
- توانمند سازی، مشارکت، دسترسی
- بهداشت و ایمنی
- سرمایه اجتماعی
- انسجام اجتماعی
- رفاه، خوشبختی، کیفیت زندگی (Colantonio,2008a & Colantonio,2008b)
۲-۱-۴-توجه به اهداف جهانی پایداری در مقیاس محله و واحد همسایگی
مسئله دیگری که بر تعریف و درک پایداری اجتماعی تأثیر میگذارد، توجه به مقیاسهای مختلف بینالمللی، فراملی، میانمنطقهای، ملی، شهری و بومی، مخصوصا محله و واحد همسایگی است. برای اجرا بسیاری از راهکارهای دستور۲۱ هر دولتی با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود و با در نظر گرفتن اهداف جهانی توسعه پایدار عمل میکند. «بر اساس گزارش کمیته براتلند، اصول پایهای توسعه پایدار را میتوان با روشهای زیر مشخص کرد:
اعتماد عمومی: که بر نگهداری از منابع توسط دولتها، با توجه به منفعت عمومی اشاره دارد.
اصول پیشگیرانه: اقداماتی در جهت جلوگیری از خرابیهای جدی و برگشتناپذیر، که نباید به دلیل کمبود دانش به تعویق بیافتند.
تساوی میاننسلی: نسل آینده نباید به دلیل تصمیمات کنونی به مخاطره بیافتند.
تصمیمات باید در پایینترین سطح مناسب صورت گیرند.
هزینههای تخریب محیطزیست باید بر دوش کسانی باشد که مسبباش هستند.» (Manzi, et al , 2010 :8).
این روشها، که جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را در خود جای دادهاند، به مفاهیمی چون اعتماد عمومی، مشارکت و نظارت محلی، که مباحث اساسی پایداری اجتماعی را تشکیل میدهند، اشاره دارند. این مسئله خود ضرورت در نظر داشتن مقیاسهای محلی در راستای تحقق اهداف جهانی توسعه پایدار را مشخص میسازد. مولدان و بیلهارز (۱۳۸۱) در تعریف شاخصهای توسعه پایدار، معیارهای کمی و کیفی متعددی را مطرح مینمایند که علاوه بر این اصول، توجه به فقر و فقدان تساوی اجتماعی درون و مابین ملتها، و بین نسل حاضر و آینده، نیز در بطن مباحث توسعه پایدار وجود دارد که هر دولتی باید بر اساس محدودیتها و پتانسیلهای اجتماعی-فیزیکی خود به آن پاسخ گوید. مسئله دیگری که باید در نظر گرفت، مقیاس توجه برخی جنبههای پایداری اجتماعی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است، که با یکدیگر متفاوتند. به عنوان مثال، اصلیترین و ضروریترین مسئله کشورهای در حال توسعه کم کردن فقر، تساوی اقتصادی-اجتماعی، وجود مسکن و ارزانقیمت بودن آن، اندازه سکونتگاهها و کمبود زیرساختهای اولیه است. با این وجود اقدامات کلی تساوی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، سرمایه اجتماعی و بهداشت و رفاه ساکنین نیز میتواند در نظر گرفته شود. برخی جنبههای پایداری اجتماعی در کشورهای توسعه یافته شامل موارد زیرند:
دسترسی به امکانات و خدمات
نیازهای غایی
اندازه فضای زندگی
بهداشت سکونتگاهها
نیازهای متوسط
روحیه جامعه و تعاملات اجتماعی
حس امنیت
نیازهای اولیه
رضایت از محله (Dave, 2009: 12-29)
تعریف ارائه شده نشاندهنده وزن بیشتر برخی جنبههای پایداری اجتماعی، بر اساس نوع نیازهای اولیه، متوسط و غایی است. «وجود سرپناه یکی از نیازهای اولیهای است که توسط مازلو[۱۳] نیز معرفی شده است. همچنین اندازه سکونتگاه و بهداشت آن و وجود خدمات و زیرساختهای اولیه از ملزومات اولیه پایداری اجتماعی هستند. در مرحله بعدی امنیت محله و نوع تعاملات اجتماعی آن مورد توجه قرار میگیرد. توجه به نیازهای روانی و عاطفی ساکنین و مواردی مانند حس تعلق و غرور، رضایت از محله، مشارکت فعال و حس مسئولیت در مراتب بالا برای دستیابی به پایداری اجتماعی باید مد نظر قرارگیرند.» (Dave,2009: 49) این مهم در برنامه ریزی و طراحی خانهها، مجتمعهای زیستی و محدودههای مسکونی، از اهمیت به سزایی برخوردار است.
۲-۱-۵- جمع بندی
کمیسیون جهانی توسعه محیط در سال ۱۹۸۷ توسعه پایدار را چنین تعریف کرد: “توسعه ای که نیازهای امروز را بدون لطمه زدن به توانایی های نسل های آینده برای براوردن نیازهایشان براورده سازد".
چنین تعریفی دو مفهوم کلیدی را در بر می گیرد: عدالت در درون نسل ها و عدالت در بین نسل ها. منطق اصلی توسعه پایدار، بهبود سطح استاندارد زندگی مردم و به خصوص بهزیستی کسانی است که از کمترین مزیت ها در جامعه برخوردارند.
در نهایت برای پایداری معماری, سه راهبرد اساسی را باید قابل توجه دانست:
- پایداری زیست محیطی
- پایداری اقتصادی
- پایداری اجتماعی
می توان ادعا کرد که پایداری محیطی بدون پایداری اجتماعی– اقتصادی ممکن نیست. آینده محیط زیست جهان به کیفیت های اقتصادی – اجتماعی زندگی ما در زیست کره گره خورده است. مشارکت همه شهروندان برای پایداری محیطی آینده زیست کره مورد نیاز است و “شهروندان” ابتدا باید در حوزه های اجتماعی یعنی در مشارکت شهروندی، تصمیم گیری، مسئولیت پذیری، احترام به حقوق دیگران و قانون پذیری و خلاصه در رفتار مدنی پایداری نسبی را تجربه نمایند تا بتوانند نگرانی های زیست محیطی را نیز برطرف نمایند.
طبق مطالعات کارشناسان، یک الگوی پایدار شهری دارای خصوصیات زیر است:
- تثبیت سیاست های عمومی مسکن
- توسعه اقتصادی