- از ۶۶ سئوال استخراج شده از کتابهای دینی دوره ابتدایی در بخش اخلاق، ۷۴% در سطح دانش، ۱۳/۶% در سطح فهمیدن و ۱۲% در سطح پاسخ دادن قرار داشت.
- تقی پور سهل آبادی، حبیب اله
در پژوهشی با نام تعیین سطوح شناختی پرسشها و تکالیف کتب علوم دوره ابتدایی در وضع موجود و اعتلای این سطح به وضع مطلوب بر اساس طبقهبندی بلوم و استفاده از چهار خانواده الگوهای تدریس در سال تحصیلی ۷۲-۷۱ / حبیب اله تقی پور سهل آبادی به تعیین سطوح شناختی پرسشها و تکالیف کتب علوم دوره ابتدایی در وضع موجود و اعتلای این سطوح به وضع مطلوب بر اساس طبقهبندی بلوم و استفاده از چهار خانواده الگوهای تدریس. این پژوهش شامل تعداد ۵۸۱ سئوال از پرسشها و تکالیف کتب علوم پنج پایه مقطع ابتدایی در دو گروه : “به این پرسشها پاسخ دهید” و “آیا میدانید که” میباشد و ملاک مقایسه، طبقهبندی هدفهای پرورشی بلوم در حیطه شناختی است که شش سطح دانش، درک، کاربرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی را در بر میگیرد. این تحقیق از نوع توصیفی است و برای جمعآوری اطلاعات از روش مطالعه کتابخانهای استفاده شده است. داده های بدست آمده از تحقیق با بهره گرفتن از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و جداول نمودارها و درصدها، معرف این روش آماری در تحقیق میباشند. نتیجه تحقیق نشان میدهند که سئوالات کتاب اول و دوم بیشتری در سطح درک و مربوط به سطح پایین طبقهبندی شناختی و سوالات کتب سوم ، چهارم و بخصوص پنجم بیشتر در سطح دانش میباشند و متأسفانه از سطوح بالای طبقهبندی شناختی بلوم هیچ سئوالی گزارش نشده است. بدین معنی که جای سطوح تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی در کتب علوم دوره ابتدائی خالی است. تغییر وضع موجود در جهت تأکید بر یادگیری سطوح بالاتر طبقهبندی بلوم، تحول اساسی در روش های تدریس را میطلبد. برای این منظور در طرح سئوالات، باید از تأکید بر جنبه حفظ کردن فاصله گرفته و در جهت تأکید بر فرصت اندیشیدن و تحلیل مطالب به شاگردان تغییر یابد بطوریکه معلم نقش راهنما را داشته باشد و مسئولیت یادگیری، تعمق، تحلیل، کشف و ارزشیابی را بعهدهی شاگردان بگذارد. بدین جهت مرحله دوم تحقیق، انواع الگوهای تدریس معرفی شده است و جدول تطبیق این الگوها و موضوعات درسی و همچنین یک سناریوی پیشنهادی از یکی از الگوهای تدریس مطرح میشود، تا معلم با بهره گرفتن از آنها بتواند روشی مناسب برای تدریس مفاهیم علوم در پیش گیرد. پیشنهادات مطرح شده برای استفاده برنامه ریزان درسی، محققان و معلمان است که اگر عملی گردد، میتواند تغییرات اساسی و مفیدی را برای انتقال از وضع موجود آموزشی به وضع مطلوب در کتب علوم دوره ابتدائی به وجود آورد. بویژه نمونه سئوالات پایانی که تمام سطوح طبقهبندی شناختی را در بر میگیرد و عملاً طرح سئوالات مطلوب را پیشنهاد میکند، در خور توجه است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- محمودی ، رضا
در پژوهشی به ارزیابی محتوای کتابهای فارسی دوره ابتدائی و ارائه یک چهارچوب نظری در خصوص تدوین و اصلاح کتابهای فارسی مقطع ابتدائی/ رضا محمودی، نتایج تحلیل بدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که: ۱- مسئله جنسیت در علاقه و عدم علاقه به موضوع و دشواری متن در تمام مقطع ابتدائی دخالتی ندارد. ۲- درجات دشواری تکالیف در پایه های مختلف دوره ابتدائی از نظر دختران و پسران دانشآموز تفاوتی ندارد و یکسان است. ۳- مسئله جنسیت دانشآموزان پایه های مختلف دوره ابتدائی در جذابیت تصاویر کتابهای فارسی ابتدائی اثری ندارد. ۴- علاقه به رنگها از نظر دانشآموزان دختر و پسر کلاسهای دوره ابتدائی متفاوت است. ۵- هماهنگی حجم تکالیف با وقت دانشآموزان در پایه های مختلف دوره ابتدائی بستگی به ویژگیهای دختران و پسران و توانائیهای ذهنی و همچنین وظایف آنها در خانواده دارد و نظر واحدی نمیتوان در این مورد بر اساس یافتهها ارائه کرد. ۶- درجات دشواری تکالیف دروس کتابهای فارسی دوره ابتدائی از دید معلمان و دانشآموزان یکسان است. ۷- درجات دشواری متون کتابهای فارسی دوره ابتدائی از نظر معلمان و دانشآموزان یکسان است. ۸- درجات علاقه و عدم علاقه به دروس کتابهای فارسی دوره ابتدائی از دید معلمان و دانشآموزان یکسان است. ۹- تناسب حجم کتابهای فارسی دوره ابتدائی با زمان تعیین شده برای تدریس از دید معلمان کلاسهای مختلف متفاوت است و نتیجه میشود که حجم کتابهای فارسی دوره ابتدائی با توجه به سطح سنی و تحصیلی دانشآموزان باید متفاوت باشد و با آن به صورت موردی باید برخورد کرد. ۱۰- مناسبت تقویمی موضوعات در کتابهای فارسی دوره ابتدائی دقیقاً مورد توجه قرار نگرفته و رعایت نمیشود. ۱۱- نظر معلمان در مورد تطابق حجم تکالیف با وقت دانشآموزان در کلاسهای مختلف دوره ابتدائی متفاوت است و نمیتوان بر اساس یافتهها نظر واحدی در مورد همه کلاسها عنوان نمود. بررسی پرسشهای کتابهای فارسی دوره ابتدائی بر اساس تقسیمبندی هدفهای تربیتی در حیطه شناختی نشان میدهد که: پرسشهای هر پنج جلد کتاب فارسی دوره ابتدائی بیش از حد به حافظه و درک و فهم دانشآموزان توجه داشته و فراگیران را به مطالعه سطحی عادت داده و آنها را از فهم عمیقتر مطالب باز میدارد، البته باید توجه داشت که این نسبت در کلاسهای مختلف دوره ابتدائی متفاوت است، ولی به طور کلی این نتیجه حاصل میشود که تکالیف و پرسشهای کتابهای فارسی کمتر به هدفهای تربیتی در سطوح بالا توجه دارند. نتایج حاصل از بررسی مفاهیم انتزاعی کتابهای فارسی دوره ابتدائی بر اساس نظریه رشد ذهنی پیاژه بر طبق تقسیمبندی این مفاهیم در جدول شماره ۶۱ ارائه گردیده است. با ملاحظه جدول مذکور مشاهده میشود که مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی در هر پنج جلد کتاب فارسی دوره ابتدائی بیشترین فراوانی و درصد فراوانی را به خود اختصاص داده و مفاهیم سیاسی و اقتصادی کمترین فراوانی را دارا میباشد با توجه به جدول مورد اشاره، کلیه مفاهیم در کلاسهای دوم و سوم ابتدائی در مقایسه با سال اول ابتدائی، تقریبا به صورت تصاعدی افزایش یافته و در کلاس چهارم و پنجم ابتدائی سیر این افقزایش به کندی گراییده و در یک مورد (مفاهیم سیاسی، اقتصادی فارسی سال پنجم ابتدائی) افزایش نشان نمیدهد. البته باید توجه داشت که در کلاسهای بالاتر (دوم، سوم، چهارم و پنجم) تعداد کتابهای افزایش یافته و مفاهیم مورد نظر در کتابهای مختلف ارائه میگردد. این جدول نشان میدهد که مفاهیم اعتقادی، مذهبی در کتابهای فارسی سال اول و سوم ابتدائی از لحاظ درصد فراوانی نسبت به سایر مفاهیم، در مرتبه دوم قرار دارد. در صورتیکه در کتابهای فارسی دوم و چهارم و پنجم ابتدائی نسبت به سایر مفاهیم در مرتبه سوم قرار دارد. مفاهیم علمی – فلسفی در کتابهای فارسی سال اول و سوم ابتدائی از لحاظ فراوانی رتبه سوم را به خود اختصاص داده درحالی که در کتابهای فارسی سال دوم و چهارم و پنجم ابتدائی در اولویت دوم قرار دارد. با استناد به جدول یالد شده متذکر میشویم که مطالب علمی، فلسفی در کتابهای فارسی اول تا پنجم ابتدائی بیشترین رشد را دارد. در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که تکرار این مفاهیم کتاب در کتابهای فارسی دوره ابتدائی بر اساس نظم و هدف خاصی نبوده است.
- ایراندخت کلبعلی
در پژوهشی بررسی محتوای کتابهای تعلیمات دینی – تعلیمات اجتماعی و ادبیات فارسی (مقطع ابتدائی و راهنمایی) در رابطه با آشنا سازی دانشآموزان با ارزشهای اسلامی و ایرانی مورد مطالعه قرار داد این پژوهش در پی بررسی جامع و با هم نگر و فرا تحلیلی دستاوردهای تحقیقات انجام شده در کشور در رابطه با محتوای کتب درسی (علوم اجتماعی – ادبیات فارسی و تعلیمات دینی) در دوره آموزشی عمومی به منظور : ۱- آسیبشناسی محتوای کتب مذکور در جهت اشناسازی دانشآموزان با ارزشهای اسلامی – ایرانی و تحکیم ارزشهاست. ۲- ارائه راهکارهای مفید در جهت اصلاح و بهینه سازی و رفع اشکالات و نارسائیهای احتمالی محتوای کتب درسی در جهت تحقق هدف مذکور میباشد. روش انجام این پژوهش، اسنادی یا پیمایشی بوده که به بررسی فرا تحلیلی تحقیقات انجام شده در خصوص تحلیل محتوای کتب درسی تعلیمات اجتماعی – تعلیمات دینی و ادبیات فارسی که توسط مراکز تحقیقاتی کشور اعم از ” سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی - وزارت آموزش و پرورش- شورا یعالی آموزش و پرورش، مرکز اسناد و تحقیقات انجام شده در مراکز دانشگاهی ” پرداخته است. از این رو تعداد ۶۳ عنوان مقاله و پایان نامه، ۷ عدد سند فارسی و ۱۱ عدد کتاب به زبان انگلیسی استفاده قرار گرفته است.
بررسی نتایج تحقیقات در مورد کتابهای فارسی نشان میدهد که ارائه ارزشهای اسلامی (اصول عقاید، ارزشهای اخلاقی و احکام) مطابق آنچه در تدوین اهداف این دروس ارائه شده است از نظر کمی در کتابهای فارسی ابتدائی و راهنمایی آمده است اما این کتب، دانشآموزان را با ارزشهای ایرانی مطابق با آنچه در طرح اهداف این کتب و اهداف مصوب آن آمده است، آشنا نمیسازد.
در مورد کتابهای دینی نتایج بررسی نشان میدهد که مطالب مربوط به ارزشهای اسلامی از نظر کمیت پراکندگی در این کتابها واجد رتبه یکسانی نبوده است. برخی تحقیقات به کفایت کمی ارزشهای اسلامی و برخی به عدم کفایتِ کمی اشاره نمودهاند اما در خصوص ارزشهای ایرانی، نتایج بررسی همخوان بوده و نشان میدهد که محتوای کتب دینی به انتقال و توسعه میراث فرهنگی اهتمام جدی نورزیده است.
نتایج بررسیهای این تحقیق در مورد کتب تعلیمات اجتماعی نشان میدهد که انتخاب محتوای این کتب در جهت اهداف کلی تربیت اجتماعی است و به موضوعاتی چون مسائل روز، واقعیت جامعه، فرهنگ و ارزشهای آن توجه نموده است و به توسعه و درک و فهم دانشآموز از مسائل اجتماعی همت گماشته است. اما محتوای این کتب مطابق اهدافی که برای آن ترسیم شده است به ارزشهای اسلامی و اصول عقاید خصوصا اخلاق و احکام اسلامی نپرداخته است.
در انتهای پژوهش، به چهل و سه نکته که جهت بهینه سازی نظام تربیتی کشور در راستای انتقال و نهادینه سازی ارزشهای اسلامی و ملی در خور توجهند، اشاره شده است.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
مقدمه
دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمان یکه با روش شناسی[۵۴] درست صورت پذیرد. روش شناسی را میتوان از چند دیدگاه مطمح نظر قرار داد: از دیدگاهی روش شناسی مطالعه منظم و منطقی اصولی است که تفحص علمی را راهبری میکنند. از این دیدگاه، روش شناسی بعنوان شاخهای از منطق و یا حتی فلسفه است. لازارسفلد[۵۵] و روزنبرگ[۵۶]، در اثرخود تحت عنوان” پژوهش اجتماعی” دیدگاهی دیگر دارند. به نظر آنان باید تاکید بر مسائل ملموس تحقیق نهاده شود. در این روند اندیشه و با بسط آن به جایی میرسیم که روش شناسی را، فارغ از ابعاد فلسفی، به نظام یا مجموعهای بهم پیوسته از قواعد، اصول و شیوههای معمول در یک رشته از دانش اطلاق میکنند ((ساروخانی، ۱۳۸۵،ص ۲۳و۲۲).
روش شناسی مبحثی است که به بررسی روش های شناخت در علوم میپردازد. این مبحث میتواند شامل همه جوانب شناخت شود، در واقع راهی مبتنی بر اصول خاص برای دستیابی به واقعیت است. این راه، مجموعهای از اقدامات و تدابیر را شامل میشود که برای شناخت واقعیت و دوری از لغزش بکار میرود. بطور کلی پایه هر علمی، روش شناخت است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روش شناختی مبتنی است که در آن علم بکار میرود.
هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه و روشی را اتخاذ کند تا او را هرچه دقیق تر و آسانتر و سریعتر در درستیابی به پاسخ یا پاسخ هایی برای پرسش یا پرسش هایی تحقیقی مورد نظر کمک کند. محقق به خوبی آگاهی دارد که آنچه یافته است تا حد زیادی بستگی به نوع کاوش او برای دست یافتن به آنها دارد. انتخاب روش تحقیق بستگی به هدف ها، ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. بنابراین هنگامی می توان در مورد روش بررسی و انجام یک تحقیق تصمیم گرفت که ماهیت موضوع پژوهش هدفها و نیز وسعت دامنه ی آن مشخص باشد.( نادری و نراقی ۱۳۸۲ ص ۶۱)در این فصل به بیان روش تحقیق جامعه آماری نمونه آماری و روش نمونه گیری، ابزار جمع آوری اطلاعات، روایی و پایانی ابزار اندازه گیری، و روش تجزیه تحلیل اطلاعات در پژوهش حاضر پرداخته شده است.
۳-۱٫ روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات ترکیبی یا توصیفی ( کیفی کمی) بوده و متکی بر تحلیل محتوا است.[۵۷] تحلیل محتوا را می توان فرایند نظام مند شناسایی، طبقه بندی، تبیین و تفسیر استنباط و استخراج پیام ها، نمادها، آثار و مفاهیم پیدا و پنهان در متون نوشتاری، رسانه ها و سایر مجموعه های مورد بررسی براساس روش های پژوهش کمی و کیفی تعریف کردتحلیل محتوا فقط در مواردی بکار برده می شود که تحلیل گر بخواهد فراتر از محتوای ظاهری کلام برود بنابراین در این نوع تحلیل تأکید بر کشف رمز محتوای پنهان پیام هاست و هدف دستیابی به عمق ساختار متون و اسناد مورد بررسی است.( معروفی ، یوسف زاده ، ۱۳۸۸، ص ۱۵ وص ۷۱)
تحلیل محتوای کتاب درسی یک شیوه پژوهش دقیق عمیق و پیچیده است که از طریق تجزیه و تحلیل متون به تعیین تعداد مفاهیم و واژه های درون متن می پردازد تا ارتباط بین مفاهیم، معانی، تأکید است و دلالت ها را مشخص کند و ورای توصیف و طبقه بندی مقوله های جدید در پیام آشکار از طریق درک موقعیت و شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نویسنده به تفسیر آثار و پیامدهای پیام در فراگیر بپردازد.( حسن مرادی، ۱۳۸۸، ص ۱۱۶)
۳-۱-۱٫ نوع پژوهش با توجه به هدف
پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. پژوهش کاربردی به دنبال فراهم آوردن نتایج علمی و قابل استفاده است. پژوهش کاربردی، یک تحقیق پایهای است با این تفاوت که علاوه بر بدست آوردن دانش علمی یا فنی جدید، از ابتدا برای رسیدن به یک هدف علمی مشخص جهت داده میشود و نتایج آن اساسا جهت افزایش کارایی یک محصول و یا عملیات، روشها و نظامها بکار گرفته میشود. ( اعرابی، ۱۳۷۸، ۵).
هدف اصلی پژوهش کاربردی پیدا کردن راه حل برای مشکلات زندگی و یافتن زمینههایی است که نتایج پژوهشهای بنیادی را مورد استفاده قرار دهد. از این رو، بر خلاف پژوهشهای بنیادی که اصول و روابط کلی و انتزاعی را کشف میکند، پژوهش کاربردی موارد استفاده آن اصول را جستجو میکند. (سیف، ۱۳۸۰، ۷۰).
پژوهشهای کاربردی با هدف پاسخگویی به نیازهای مطرح در جامعه، شناسایی و توصیف پدیدهها به منظور حل مشکلات عینی و فوری صورت میگیرد. (طالب، ۱۳۸۰، ۱۱).
بطور کلی هر پژوهشی(چه کمی و چه کیفی) بر شالودهی پیش فرضی استوار است که به پژوهشگر میگوید:«اعتبار» تحقیق بسته به چیست و کدام شیوه برای انجام آن پژوهش مناسب تر است. بنابراین آگاهی از این پیش فرضها برای انجام و یا ارزشیابی پژوهشهای کیفی اهمیت زیادی دارد. (اعرابی و همکاران، بی تا).
۳-۱-۲٫ روش
در پژوهش مورد نظر مقولهی تعریف شده تحلیل محتوای دروس کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی (پایه های چهارم، پنجم، ششم) است. مولفههای آن هم اهداف به کار گرفته شده دراین کتابها که مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش هستند و واحد تحلیل هم کلیه فرصتهای یادگیری ایجاد شده در کتاب مورد نظر میباشد.
۳-۲٫ جامعه آماری
هر جامعه آماری عبارتست از مجموعهای که حداقل در یک ویژگی اشتراک دارند و همین اشتراک باعث گرد آمدن آن مجموعه است. اصطلاح جامعه منحصر به انسان نیست. در روانشناسی و علوم اجتماعی اگر چه اغلب با انسان وجامعه انسانی سروکار داریم اما مواردی هم وجود دارد که آزمودنی ها موجوداتی غیر از انسان باشد و جامعه میتواند مجموعهای از اشیاء، نمادها، کتابها، روزنامهها و… را شامل شود. جامعه آماری تحقیق مجموعهای از افراد یا اشیاء میباشد که دارای ویژگیهای همگون و قابل اندازه گیری میباشند. (سرمد و دیگران، ۱۳۸۰،۱۷۷). جامعه آماری این پژوهش کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی یعنی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی می باشد. از نظر حجم محتوا، تمام محتوای مطرح شده در این کتابها (عناوین، اهداف، داستانها، جملات، و … ) مورد بررسی قرار گرفته است و با بهره گرفتن از این نمونهها کلیه مفاهیم یکی از منظر اهداف (شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی )و همچنین موارد انطباق محتوای متن، تصویر و تمرین کتاب ها با هر یک از این اهداف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. همانطور که روشن است ما در این پژوهش با تمام جامعه آماری سروکار داریم و تمام جامعه آماری بعنوان نمونه انتخاب شده است و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
۳-۳٫ طرح تحقیق و تعیین طبقات تحلیل
در این پژوهش طبقه تحلیل با بهره گرفتن از روش جعبه ای [۵۸] تعیین شده است و براساس آن واحد محتوا در طبقات مشخص شده مورد شمارش قرارگرفته است.طبقات تحلیل فضاهایی است که واحدهای محتوا باید در آنها قرار گیرد این فضاها براساس فرضیات تحقیق تعیین می گردند و رسانه مورد نظر تحلیل و اجزای آن در طبقه مناسب خود قرار داده می شود.
همچنین باید توجه داشت که هر طبقه معرف یک متغیر است. تجربه نشان داد. فقط بررسی هایی که طبقاتشان به طور صریح تنظیم و با مسأله و محتوای پژوهش به خوبی تطبیق داده شدهاند ثمربخش بودهاند هر طبقه بندی براساس یک معیار انجام می گیرد در تحلیل محتوا این معیارها بستگی به فرضیات و سوالات تحقیق دارد. (نوریان، ۱۳۸۷، ص ۷۸)
۳-۳-۱٫ طبقه بندی محتوا براساس مهارت های شناختی
- حیطه شناختی :حیطه شناختی مشتمل بر رفتارهایی است که توانایی های ساده ذهنی تا مهارت های پیچیده عقلی مانند :بازشناسی و یاد آوری مطالب آموخته شده و تفسیر مطالب را در بر می گیرد.
- حیطه عاطفی :حیطه عاطفی مربوط به رغبت ها ،نگرش ها و اعتقادات و ارزش ها است.
- حیطه روانی –حرکتی :حیطه روانی حرکتی آن دسته از رفتار هایی را در بر می گیرد که با مهارت های عقلی و اعمال بدنی هر دو ارتباط دارند مانند نقشه کشی ،طراحی و حرکات ورزشی.
در این پژوهش منظورو هدف بررسی محتوای کتابهای فارسی با توجه به مهارت های شناختی ،عاطفی و روانی حرکتی است بدین طریق که محتوا،برنامه درسی ، متن نوشتاری و تصاویر در کسب مهارت های ذکر شده موثر است یا خیر.
۳-۴٫ ابزار جمع آوری اطلاعات