“
ج: مرور ادبیات و سوابق مربوطه
حسین رفسنجانی مقدم در مقاله خود در سال ۱۳۸۳ این گونه بیان کردهاست که شورای نگهبان از جمله نهادهایی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با اختیارات و وظایف مهمی پیشبینی شده است.مهم ترین وظایف این شورا بررسی مصوبات مجلس ازحیث عدم مغایرت با شرع و قانون اساسی ، تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات است.قبل از انقلاب نیز مشابه چنین نهادی در متمم قانون اساسی مشروطه پیشبینی شده است.
محمد یزدی در ۱۳۶۳ عنوان کردهاست (که شورای نگهبان که بدون مجلس شورای اسلامی اعتبار قانونی ندارد) به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی به وجود آمده است. نگهداری و حراست از احکام اسلام و همچنین از قانون اساسی مفهوم وسیعی است که مراحل مختلفی دارد و حتی شامل مسائل اجرائی و مراقبت های عملی هم خواهد شد ، بدین جهت در متن قانون اساسی این وظیفه قید شده است که تنها نسبت به مصوبات مجلس شورای اسلامی و مغایرت آن ها با احکام اسلام یا قانون اساسی است.
مرضیه سلیمانی در سال ۱۳۸۹ در مطالعه ای بیان میکند که اگر قانون اساسی را به مفهوم تعمیم یافته وکلی آن ، به عنوان بنیان انسجام و استخوان بندی دولت – کشور در نظر بگیریم و کلیه قواعدی را که به صورت قانون یا مقررات یا عرف یا رسم و عادت در ارتباط با دولت و سیاست در جامعه ای وجود داشته باشد، از مقوله قانون اساسی بپنداریم یعنی بیشتر به محتوای قواعد توجه کنیم تا به شکل آن، مفهوم مادی قانون اساسی را بیان کرده ایم.با این تعبیر ، در همه ی جوامع تکامل یافته که مراحل آغازین تحول خود را پشت سر گذارده و به درجه بلوغ و انسجام کشوری رسیده باشد، قانون اساسی به مفهوم مادی آن وجود دارد.
مهرپرور در سال ۱۳۷۲ مطالعه ای که در زمینه بررسی شورای نگهبان و قوانین آن کردهاست به این نتیجه رسیده است که بر خلاف برخی از کشورها که در صورت درخواست بعضی از مقامات یا شکایت افراد مرجع صالح مربوط (شورای قانون اساسی یا دادگاه دادگستری) وارد رسیدگی می شود و انطباق و یا عدم انطباق عادی را با قانون اساسی اعلام میدارد طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی کلیه مصوبات مجلس باید به شورای نگهبان ارسال شود و شورا آن ها را بررسی و نظر خود را اعلام دارد و هیچ مصوبه ای بدون ارسال به شورای نگهبان و اعلام نظر شورا بر عدم مغایرت آن با قانون اساسی و موازین شرع یا گذشتن ده روز از تاریخ وصول مصوبه مجلس و عدم اظهار نظر ، عنوان قانون پیدا نمی کند.و همچنین در سال ۱۳۷۷ در جای دیگر عنوان کردهاست که قانون اساسی میثاق میان ملت و دولت و بیانگر نهادها و مناسبات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه و حقوق و آزادی های اساسی ملت و ترسیم کننده چارچوب نظام حکومتی است.طبیعتاً نظام حکومتی که بر مبنای قانون اساسی پذیرفته شده از سوی ملت تشکیل می شود باید در جهت حفظ و حراست از قانون اساسی و اجرای مقررات آن همت گمارد. قانون اساسی ممکن است از یک سو با تصویب قوانین عادی یا دستورات و مقررات لازم الاجرای دولتی و از سوی دیگر با نقض عملی مقررات آن یا کوتاه در فراهم کردن زمینههای اجرایی آن ، مورد تجاوز قرار گیرد.در متن قانون اساسی بسیاری از کشورها ، تمهیداتی در هر دو زمینه مذبور اندیشیده شده و راهکارهایی طراحی شده است.
د: جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
با عنایت به اینکه شورای نگهبان صلاحیت های بسیار مهمی در قانون اساسی دارد و ایفای این صلاحیتها در عمل مسائلی را به وجود آورده که یا در زمان تصویب قانون اساسی قابل پیشبینی نبوده و یا ابعاد آن بدرستی مشخص نبوده و با عنایت به اینکه نقد و بررسی رویه عملی شورای نگهبان در تفسیر اصول قانون اساسی مخصوصا اصولی که مربوط به صلاحیتهای این شورا میباشد امری کاملا ضروری، لذا جای خالی پژوهش در این زمینه همچنان محسوس است و به همین لحاظ موضوع پیشنهادی قابل تأیید به نظر میرسد.
ه-اهداف مشخص تحقیق
۱-اهداف کلی
۱-استخراج خطوط اصلی و قواعد کلی حاکم بر رویه شورای نگهبان در استفاده از صلاحیتهای خود با مطالعه کلیه نظریات این شورا که به نحوی در دسترس عموم قرار دارد.
۲-معرفی راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد شورای نگهبان و ارتقاء بیطرفی و استقلال این شورا در رسیدگیهای خود و شفاف سازی مواردی که شورا از صلاحیتهای پیشبینی شده در قانون اساسی استفاده میکند.
و: سوالات تحقیق
-
- آیا رویه عملی شورای نگهبان با اختیارات شورا در قانون اساسی مطابقت دارد؟
-
- آیا رویه عملی شورای نگهبان با مجموعه اصول قانون اساسی منطبق است؟
- آیا رویه عملی شورای نگهبان در ادوار مختلف قانونگذاری یکسان بوده است؟
ز: فرضیه های تحقیق
۱- به نظر میرسد رویه عملی شورای نگهبان با اختیارات شورا در قانون اساسی مطابقت دارد.
۲- به نظر میرسد رویه عملی شورای نگهبان با مجموعه اصول قانون اساسی منطبق است.
۳- به نظر میرسد رویه عملی شورای نگهبان در ادوار مختلف قانونگذاری یکسان بوده است.
ح-تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی
قانون اساسی در مفهوم عام: به کلیه قواعد و مقررات عرفی و مدون یا پراکنده ای گفته می شود که مربوط به قدرت و اجرای آن است. بنابرین اصول و موازین حاکم بر روابط سیاسی افراد در ارتباط با دولت و نهادهای سیاسی کشور و شیوه تنظیم آن ها همچنین کیفیت توزیع قدرت میان فرمانروایان و فرمانبران از زمره قواعد قانون اساسی است. با این برداشت هیچ جامعه کشوری یا دولت-کشوری نمی توان یافت که فاقد قانون اساسی باشد.
قانون اساسی در مفهوم خاص:در مفهوم خاص: سند رسمی و مدونی که سازوکارهای زمان بری و نحوه اعمال قدرت و حقها و آزادیهای شهروندان را تنظیم میکند.
نظارت: که وظیفه اصلی شورای نگهبان است، در لغت به معنای عمل ناظر و مقام او، مراقبت در اجرای امور، زیرکی، فراست، نظرکردن و نگریستن و نگرش و از لحاظ حقوقی به شخص یا اشخاصی گویند که عمل یا اعمال نماینده ی شخصی یا اشخاصی را مورد توجه قرارداده و صحت و سقم آن عمل یا اعمال را به مقیاس معینی که معلوم است، میسنجند و برای این کار باید اختیارات قانونی داشته باشند (فرهنگ معین-۱۳۳۷)
صلاحیت:عبارت از اختیار قانونی یک مأمور رسمی برای انجام پارهای از امور است؛ مانند صلاحیت دادگاه ها و صلاحیت مأمور دولت در تنظیم سند رسمی.بنابرین صلاحیت، توانایی و تکلیفی است که مراجع قضایی در رسیدگی به دعاوی حقوقی یا کیفری به موجب قانون دارند و به نظر میرسد صلاحیت دارای دو جنبه حق و تکلیف است، زیرا محاکم قضایی به موجب قانون، حق رسیدگی به تمام دعاوی را دارا میباشند و هیچ مرجع دیگری نمیتواند صلاحیت را از آن ها سلب کند، چنان که در قانون اساسی آمده است: «صلاحیت قوه قضائیه شامل رسیدگی به تمام دعاویی است که از طرف اشخاص حقیقی یا حکمی، به شمول دولت به حیث مدعی یا مدعی علیه در پیشگاه محکمه مطابق به احکام قانون اقامه شود.»
«هیچ قانونی نمیتواند در هیچ حالت، قضیه یا ساحه یی را از دایره صلاحیت قوه قضائیه خارج سازد و به مقام دیگر تفویض کند.» بنابرین محاکم قضایی که به موجب قانون توانایی رسیدگی به جرایم را پیدا کردهاند، حق ندارند از توانایی و صلاحیت خود استفاده نکنند. بلکه مکلف و ملزم به اعمال صلاحیت خویش اند. به همین مناسبت در تعریف صلاحیت به دنبال کلمه توانایی، کلمه الزام به کار رفته است.(فراهانی -۱۳۸۴)
“