یان ریپکا می گوید:(( یکی از شگفت ترین و زیبا ترین چهره ها و کسی که در هر زمینه ای اثر و نفوذی ژرف و گسترده داشت، شیخ ابو عبدالله شرف الدّین مصلح سعدی شیرازی بود.)) (ریپکا،۱۳۸۲ ،ج۲،۴۵۱)
هانری ماسه ی فرانسوی در کتاب تحقیق در باره ی سعدی،(۱۳۶۹) ضمن ستایش نبوغ سعدی گفته است:
((این محبوبیّت سعدی را در اروپا تنها با نوعی تجانس فکری وی با نبوغ غربی می توان تعبیر کرد، تجانسی که بی شک، اصولاً بر اثر سبک زیبا و ظریف و مؤجز سعدی به وجود آمده است.{ما غربیان} وقتی آثار شاعران بزرگ ایران را می خوانیم، با وجود همه ی نبوغ آنان، فکری نا آشنا در آن ها می یابیم. در آثار سعدی، حتّی با خواندن ترجمه ی آن ها این تباین از بین می رود. . . . رنان - که همیشه بسیاردان بود - وقتی می گفت: سعدی به واقع یکی از ماست، اشتباه نمی کرد.))(هانری ماسه، ۱۳۶۹، ۳۴۵)
سعدی به لطف بیان زیبا و سادگی کلام و قریحه ی خوش، مورد عنایت همه ی مردم جهان واقع شده است. سادگی و بی آلایشی ظاهری و معنوی کلامش، سبب پیوند بسیاری از مردم جهان با آثار او شده است. کاووس حسن لی به نقل از« باربیه دومنار»، درباره ی نفوذ سعدی به اروپا می نویسد: ((از تمام گویندگان شرقی، سعدی شاید تنها شاعری است که می تواند مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گیرد. . . علّت این دریافت و افتخار این است که سعدی در گلستان، جامع جمیع صفات و مواهبی است که جمال شناسی نوین خواستار آن است.)) (حسن لی،۱۳۸۰ ،۸)
زیبایی کلام سعدی را، نه تنها ادیبان غربی، بلکه خوانندگان عادی حتّی کشیشان خشک فکر و تنگ نظر اروپایی درک می کردند. ((وقتی اوّلین بار گلستان و بوستان سعدی به زبان لاتین ترجمه شد؛ یکی از کشیشان مسیحی، پس از مطالعه ی کتاب، چنین تصوّر کرده بود که این کتاب متعلّق به یکی از پیامبران بنی اسرائیل است که اثرش تازه پیدا شده است. آثار سعدی در غرب در مجموعه ی کتب مقدّسه به طبع رسیده و پیوسته مورد ستایش و منبع الهام بزرگان مغرب زمین بوده است.)) (الهی قمشه ای،۱۳۸۸ ،۲۳)
استاد فوشه کور فرانسوی در مقاله ای با عنوان شیخ سعدی از دیدگاه خود او (۱۳۶۴) درباره ی آزادگی سعدی گفته است:
((سعدی حکیمی است که به جامعه اندرز اخلاق می دهد آن هم مطابق با فرهنگ و تعلیم متداول و معتبر، امّا درکار و زندگی شخصی دیگران دخالت ندارد، بلکه جریده است. پایه ی این تجرّد محض، آن نیست که سعدی کسی را نام گرفته ملامت نمی کند، بلکه نیز آن است که شیخ به آزادگی و وارستگی دل داده و ذوق خلوت چشیده است.))(فوشه کور،۱۳۶۴،ج۳، ۱۳۴)
زرین کوب به نقل از ارنست رنان در کتاب حدیث خوش سعدی،(۱۳۸۶) گفته است:
((سعدی واقعاً یکی از نویسندگان ماست. ذوق سلیم تزلزل ناپذیر او، لطف جاذبه ای که به آثار او روح خاص می بخشد، لحن سخریه آمیز و پر عطوفت که با آن معایب و مفاسد جامعه انسانی را ریشخند می کند. این همه اوصاف که در نویسندگان شرقی به ندرت یافت می شود، او را در نظر ما عزیز می دارد. وقتی آثار او را می خوانند گویی با یک نویسنده ی اخلاقی رومی یا یک منتقد بذله گوی قرن شانزدهم سر و کار دارند.)) ( زرین کوب، ۱۳۸۶، ۱۰۵)
غلامحسین یوسفی درمقاله ای تحت عنوان جهان مطلوب سعدی در بوستان،(۱۳۷۵) گفته است:
((مدینه ی فاضله ی سعدی در بوستان، شاعری را نشان می دهد که بسیار پیش روتر از عصر خود بوده و چنان می اندیشیده که خیلی از افکار او مورد قبول بشریّت در روزگار ماست. بی سبب نیست که در قرن هجدهم در مغرب زمین برخی از اشعار او را در شمار آیات آسمانی پنداشته اند و نیز در اروپا از وی به عنوان شاعری جهانی یاد می کنند.)) (یوسفی،۱۳۷۵ ،۳۳۲)
۲-۳- آثار سعدی در ادب فارسی
در میان نویسندگان ادب فارسی، تنها شیخ شیرازی توانسته است در نظم و نثر جایگاه ممتازی کسب کند به گونه ای که گلستانش، چون گلستانی بی خزان در ادب فارسی جلوه گری می کند. هر باب بوستانش دری است به بهشت انسانیّت. انسانی با سرشتی الهی و آرزوهایی که برای همه خوشبختی می خواهد. در غزلیاتش همه چیز زیباست، پند و اندرز، عشق به محبوب زمینی و ازلی با زیبایی در کنار هم قرار گرفته اند. شیخ شیراز ارزش آثار خود را با بیانی زیبا، اعلام می دارد:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
دُر افشان چو دنیا بخواهی گذاشت که سعدی دُر افشاند اگر زر نداشت(همان،۱۳۸۴، ۱۹۱)
استادان و ادب پژوهان، مقالات فراوانی درباره ی آثار سعدی نوشته اند که ذکر نظر برخی از آنان در این مقوله ضروری به نظر می رسد.
۲-۳-۱- بوستان در آیینه ی کلام بزرگان
حسین رزمجو مسؤول برگزاری کنگره ی سعدی و سرپرست وقت کمیسیون ملَی یونسکو درایران در سخنرانی خود، (۱۳۶۴) درباره ی بوستان سعدی گفته است :
((منظومه ی بوستان که زاده ی خیال و جهان آرمانی و مطلوب سعدی است، آکنده از نیکی و پاکی و ایمان و صفاست. در این گلزار حقیقت و معنی، انسان آن گونه که باید باشد رخ می نماید و شاعر با گشودن ده باب به روی کسانی که قصد گلگشت در این فضای معنوی را دارند، آنان را به مدینه ی فاضله و آرمان شهری از اخلاق و فضیلت رهبری می کنند که در چشم انداز زیبای آن، انسان بر قلَه ی رفیع آدمیَت بر می آید و از رذایل اخلاقی پاک می شود.)) (رزمجو،۱۳۶۴،ج۱، ۲۹ )
حسن انوری در کتاب شوریده ی بی قرار(۱۳۸۴) گفته است:
(( سعدی از جان های شیفته است، ناآرام، جستجوگر، دلواپس انسانیَت. بوستان وی دنیایی آرمانی است. دنیایی است که آرزوهای او را برای ساختن آرمان شهر نشان می دهد. و هر کدام از ابواب کتاب، رنگ آرمانی و ایده ال موضوعی از موضوعات مبتلا به جامعه و فرد را به نمایش می گذارد.)) (انوری،۱۳۸۴، ۴۴)
محمّد علوی مقدّم در مقاله ای تحت عنوان عدالت در بوستان سعدی گفته است:
(( سعدی در ابواب ده گانه ی بوستان، خواسته است سیمای یک انسان نمونه ی آرمانی را ترسیم کند و انسان ها را به سوی صلاح و سداد رهبری کند و به شایست ها فرا خواند و از ناشایست ها به دور دارد که باید گفت، در این زمینه سعدی، شعر اخلاقی را به حدّ کمال رسانده است.)) ( علوی مقدّم، ۱۳۶۴، ج۳، ۶۷)
۲-۳-۲- گلستان سعدی
قبل از گلستان، هیچ نثری نتوانسته در زندگی مردم مؤثّر و این گونه عزیز واقع گردد. پس از سعدی، بیش تر نویسندگان گوشه چشمی به گلستان داشته و آثار زیادی به تقلید از گلستان نوشته شد. از آن میان می توان به کتاب پریشان اثر قاآنی، بهارستان اثر جامی، منشآت اثر قائم مقام فراهانی و… اشاره کرد. اهمیّت گلستان سبب گردید، استادان ادب فارسی، ضمن استفاده ی مناسب از کتاب، در قالب عبارات و مقالات فراوان، ارزشمندی آن را بیان نمایند.
حسن انوری در کتاب شوریده ی بی قرار(۱۳۸۴) گلستان را اثری بی همتا در ادبیّات فارسی دانسته ، گفته است:
((گلستان نام دارترین اثر منثور در زبان فارسی است و چون گوهری درخشان بر تارک نثر فارسی می درخشد و در درازنای قرون متمادی که از عمر زبان فارسی می گذرد، نه پیش از آن و نه پس از آن، هیچ نویسنده ای نتوانسته است اثری همانند آن به وجود آورد و در طول قرونی که از زمان سعدی می گذرد، کتاب محبوب فارسی زبانان و الهام بخش نویسندگان بوده و ژرف ترین تأثیر را بر زبان فارسی گذاشته است.)) (انوری،۱۳۸۴، ۳۳)
((گلستان با وجود حجم اندکش از جهت تنوّع موضوع دامنه ی وسیعی دارد. سعدی از همه چیز سخن می گوید. اختصاص آن به هشت باب، دال بر آن نیست که نویسنده، فقط در موضوع عناوین باب ها سخن رانده است. از غرایز پست آدمی تا صفات متعالی انسانی موضوع گلستان است.)) (همان، ۳۴)
((کاری که سعدی کرده، این بود که نصیحت و موعظه و اخلاق و در یک کلمه«حکمت عملی» را چنان زیبا بیان کرده که سخن نصیحت آمیز او مقبول خاص و عام شد و به دور و نزدیک جهان رفته است. اگر ما به تاریخ آموزش زبان فارسی در کشور های دیگر رجوع کنیم، می بینیم از زمان سعدی به بعد هر جا آموزش زبان فارسی بوده، گلستان هم بوده است. اگر از فارسی دانان هندوستان و ترکیه بپرسیم که « چشم شما به زبان فارسی با کدام کتاب روشن شد؟» پاسخ ها یکی است. همه گلستان خوانده اند، در شبه قاره ی هند، در افغانستان، سراسر ایران، آسیای صغیر و خلاصه هر جا که زبان فارسی رفته است، گلستان سعدی اوّلین کتاب آموزش ادبیّات فارسی بوده، و این سبب هنر اوست.)) (حداد عادل ، ۱۳۶۴،ج۳،۴۰۸ )
حسین رزمجو مسؤول برگزاری کنگره ی سعدی و سرپرست وقت کمیسیون ملَی یونسکو درایران در سخنرانی خود (۱۳۶۴) درباره ی گلستان گفته است :
(( بی گمان گلستان او زیباترین اثر منثور فارسی در زمینه ی مسایل اجتماعی و اخلاقی است. در این کتاب که تصویری از دنیای واقعیَت است، چهره ی عاطفی و اخلاقی انسان ها، آن چنان که هستند نه آن چنان که باید باشند، ماهرانه نگارگری شده و زشتی ها و زیبایی های موجود در جوامع عصر نویسنده و تناقضات و تضادهایی که در جهان بینی و طرز تفکَر و دل بستگی های طبقات و افراد مختلف وجود دارد، مو شکافانه تفسیر و تحلیل گردیده و در قالب داستان هایی دلکش و مزیَن به آیات قرانی و احادیث نبوی همراه با اشعار فارسی و عربی در نهایت بلاغت و شیوایی به گونه ای مدوَن شده است که چونان گلستانی جاویدان.)) (رزمجو،۱۳۶۴، ج۱، ۲۹ )
((گلستان را سعدی در هشت باب نگاشته است که می گویند (بهشت) هشت باب دارد که سعدی با انتخاب عدد هشت برای ابواب کتاب خود، هم گلستان را از خرّمی و صفای کلام و سخن به نزهت بهشت شبیه کرده و هم این نکته را به اذهان خطور می دهد که هرکس این کتاب را بخواند و به راهنمایی ها و پند ها و نصایح سعدی، گوش جان بسپارد به بهشت رسیده است.)) (دانش پژوه،۱۳۸۸، ۳۷و۳۸ )
۲-۳-۳- غزلیّات سعدی
ضیاء موحد در کتاب سعدی، (۱۳۸۸) درباره ی غزل های سعدی گفته است: (( امَا سعدی از شاعران انگشت شماری است که غزل های عاشقانه ی او از مطلع تا مقطع عاشقانه می ماند و بر خلاف حافظ، به موضوع های دیگر نمی پردازد. امَا این همه ی مطلب نیست. غزل های عاشقانه ی سعدی بیان عشق انسانی و زمینی و ملموس است که در عین سرشاری از شور و احساس، والا و فاخر است.))(موحد،۱۳۸۸، ۸۸)
سعدی، تصویر زیبایی از عشق در آثارش ترسیم کرده است. جلوه ی این زیبایی را در همه ی غزل های شیخ می توان دید.
منصور رستگار فسایی در مقاله ای با عنوان حدیث عشق (۱۳۷۹) گفته است: ((ما از لحظه ای که غزل های سعدی را می شناسیم و به آن دل می بندیم، به این نتیجه می رسیم که «عشق» مرکز آتشفشان عاطفی و ذهنی غزل سعدی است و هنر بزرگ سعدی نیز آن است که توانسته است این آتشفشان شعله بار سوزناک را آن چنان در سخن خویش ملموس، آفاقی و زنده و طبیعی، تصویر و ترسیم کند که صرف نظر از درک فراز و نشیب های عشق، به حقانیّت عاشقی و تمرکز بر عشق، در روزگار قحط وفا و عاطفه نیز شهادت می دهد. )) (رستگار فسایی،۱۳۷۹ ،۱۳و۱۴)
ذبیح الله صفا در کتاب تاریخ ادبیَات ایران،(۱۳۷۱) درباره ی نثر سعدی گفته است :
((برروی هم باید گفت که نثر سعدی در اساس و بنیاد مانند شعر او ساده ولی همراه با فصاحتی اعجاز آمیز و اعجاب برانگیز است. و حتَی باید معترف بود که نثر او هم مثل نظمش سهل ممتنع است. نثری است جذَاب، شیرین، دلچسب، آموزنده و سرگرم کننده.
نثر ساده و سهلی است که در عین سادگی و سهولت هر نوع صنعت و آرایشی را که نویسنده خواسته است برتافته و به خوبی تحمَل کرده است. صنایع و آرایش های لفظی سعدی چنان به جای خود آمده که گویی اگر چنین نبود چنان دل پذیر نمی افتاد و اگر خطا نکنیم باید گفت که او در نثر خود شاعر است و در شعر خود اشعر.)) (صفا،۱۳۷۱، ج۳،ب۲، ۱۲۱۸ )
سعدی در قالب واژه ها و کلمات فارسی، زبان فارسی را زنده کرد. در دوره ی سعدی تمایل زیاد نویسندگان ادب فارسی، به استفاده از ابیات و امثال عربی، زبان فارسی را به شدت بیمار کرده بود. شیخ شیراز چون طبیبی درد شناس با نثر شیوای گلستان به مداوای زبان فارسی مبادرت ورزید. دوستداران زبان فارسی از گلستان به عنوان یکی از شاهکارهای ادب فارسی یاد می کنند. کتاب دارای دیباچه ای بسیار نادر و هشت باب است. امّا نثر آهنگین، جملات کوتاه با سجع مناسب، سادگی کلام، ترکیب زیبای نظم و نثر، اعتدال در استفاده از آرایه های ادبی و تنوّع موضوع، کتاب را زیبا و دل نشین کرده است. علاوه بر نثر زیبا و دل کش گلستان، غزل های عاشقانه ی او احساسات زیبای آدمی را به تصویر کشیده و عشق و دل دادگی را به بهترین و رساترین عبارت ممکن بیان نموده است.
مدایح سعدی نیز دارای زیبایی خاصّی است. در مدح نیز ابتکار به خرج داده و اساس مدایح خود را بر تشویق و نصیحت صاحبان قدرت بنا نهاده، از آنان می خواهد که در رعایت حقوق زیر دستان کوشش نمایند. لطافت و هماهنگی موجود در قصایدش نیز، بر شگفتی سخن شیخ می افزاید. بوستانش هم چون باغی است که سراسر زیبایی ها را در خود جای داده است. در این کتاب ارزشمند، همه ی حکایت ها با بیانی دل نشین نقل شده اند به گونه ای که حتّی حاکمان خودرأی و مغرور مغول، از تلخی نصایحش، رنجیده خاطر نمی شوند. مهم تر این که همه ی مردم، کلامش را می فهمند.
می توان گفت که نثر زیبای گلستان و توانایی سعدی در همه ی انواع شعر از قبیل قصیده، غزل، مثنوی و… سبب گردید تا ادب دوستان، زیبایی کلامش را درک کنند و از او به عنوان یکی از ارکان زبان فارسی یاد نمایند. شیخ شیراز نیز به زیبایی کلام خود آگاهی دارد و خود بهتر از دیگران، زیبایی کلامش را بیان کرده است:
سعدیا، خوشتر از حدیث تو نیست تحفه ی روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت کاین همه شور درجهان انداخت(سعدی،۱۳۸۴، ۳۳۶ )
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس زحمتم می دهد از بس که سخن شیرین است
(همان ، ۳۵۷ )
قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلّم نیست طوطی را در ایّامت شکرخایی
(همان، ۵۰۵)
هم بود شوری در این سر بی خلاف که این همه شیرین زبانی می کند(همان ،۴۱۱)
گرفتم که سیم و زرت چیز نیست چو سعدی زبان خوشت نیز نیست(همان ، ۲۳۸)
همه عمر تلخی کشیده است سعدی که نامش بر آمد به شیرین زبانی(همان، ۷۰۷ )
گوش بر ناله ی مطرب کن و بلبل بگذار که نگوید سخن از سعدی شیرازی به(همان، ۵۰۱)
فصل سوم: