تا ایزد تعالی دولت بخشنده از قومی باز نستاند، عنان عنایتِ پادشاه از ایشان برنگرداند. (۱۰/۵۸)
باز رهاندن: رهاندن
ساعتی به مؤانست او خود را از وحشت غربت باز رهانیم. (۱/۶۳)
برکندن: بیرون آوردن
به دستِ خویش هر دو چشم جهان بین او برکند. (۶/۱۳۸)
در بستن: نابینا کردن
بیچاره را اگرچه دیدهی ظاهر از مطالعهی عالم محسوسات در بستند، به دیدهی باطن صحایفِ اسرار قَدَر میخواند. (۷/۱۳۸)
فروگشودن: از هم باز کردن
القصه چون زیور منور روز از اطرافِ جهان فرو گشودند. (۴/۱۳۹)
۶-۱-۲-۴- فاصله گرفتن پیشوند از فعل در مرزباننامه
گاهی پیشوندها در مرزباننامه از فعل فاصله گرفته است؛ از جمله:
از شکستهی خود مومیایی دریغ نمیباید داشت و افکندهی خود را بر باید داشت. (۵/۳۰۳)
حجاب این شبهت از پیش دیدهی افهام این قوم جز به مشاهده حس بر نتوان گرفت. (۱/۳۴۴)
اگر چه امروز در دیگری پیوستهام، از آن باز نتوانم گشت. (۱/۳۹۰)
ثمرهی خیر و شرّ آن جز به خاصهی ذات شریف تو باز نخواهد داد. (۳/۵۷۱)
عنان خواطر فاسد و هواجس پریشان ایشان را هیچ صاحب کفایت فرو نتواند گرفت.(۷/۶۵۷)
یادآوری: برای این گونه ویژگی فقط همین موارد یافت شد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۶-۱-۳- افعال مرکب پیشوندی مرزباننامه
فعل مرکب پیشوندی فعلی است که هم شرایط فعل مرکب را داشته باشد یعنی قبل از فعل یک یا چند تکواژ مستقل بیاید و با آن ترکیب شود و هم شرایط فعل پیشوندی را دارا باشد یعنی یک جزء کوچک بیمعنایی در ابتدای آن آمده باشد. در این باب نظر خانلری چنین است: «فعل مرکب سه جزئی (نام + پیشوند فعل + همکرد) گاهی اسم یا صفت با فعل پیشوندی ترکیب میشود و معنی واحدی را بیان میکند که غالباً مجازی است؛ مانند: دم درکشیدن= خاموش شدن» (ناتل خانلری، ۱۳۸۲: ۶۳)
یادآوری: خیامپور و فرشیدورد این گونه افعال را جزء افعال مرکب میدانند. این گونه افعال در مرزباننامه بدون موارد تکراری ۶ مورد است همگی با پشوند «بر» همراهند.
و از این جمله:
دست بر گشودن: رها کردن
مشاطهی چرب دست فکرت را در آسایش لعبتان شیرین شمایل دست بر گشودم. (۶/۲۳)
راه برگرفتن: به راه افتادن
آخر پای افزار بپوشید و راه برگرفت و چندین شبانه روز میرفت تا آنگاه که به کنار شهری رسید. (۱۲/۱۰۵)
دمار برآوردن: انتقام کشیدن
سه مرد صعلوک راهزن با یکدیگر شریک شدند و سالها بر مدارج راه های مسلمانان کمین
بیرحمتی گشودندی و چون نوایب روزگار دمار از کاروانِ جان خلایق برآوردند. (۱۰/۱۹۵)
سر برآوردن: بیرون آمدن
ناچار باعثهی عداوت از نهاد او سر برآرد و زبان اعتراض بگشاید. (۴/۳۰۷)
طمع برگرفتن: ترک آز و حرص نمودن
خسرو چون کسی که از جان شیرین طمع برگرفته باشد، در قَلَق و جزع افتاد. (۴/۴۶۸)
لهب برآوردن: شعله کشیدن
دستور را از این سخن سنگی عجب به دندان آمد و از غیظِ حالت آتشِ غضبش لهبی برآورد. (۸/۷۳)
۶-۱-۴- انواع کارکرد عبارتهای فعلی در مرزباننامه
عبارتهای فعلی در متون فارسی فراوان است و در حکم یک فعل شمرده میشود؛ چون نسبت مجموع آنها به اجزای دیگر جمله مانند نسبت یک فعل ساده است. در این باب خانلری چنین میفرمایند: «اصطلاح عبارت فعلی را در اینجا به دستهای از کلمات اطلاق میکنیم که از مجموع آنها معنی واحدی حاصل میشود و غالباً معادل با مفهوم یک فعل ساده یا یک فعل مرکب است.
این تعریف شامل عبارتهائی است که علاوه بر این نکته، دارای شرایط ذیل میباشد؛
الف) بیش از دو کلمه باشند. ب) یکی از مجموع کلمات عبارت حرف اضافه باشد. ج) مجموع عبارت معنی مجازی داشته باشد. یعنی مفهوم صریح هیچ یک از اجزا مراد نباشد یا به ذهن شنونده نیاید.» (ناتل خانلری، ۱۳۸۲: ۶۸)
یادآوری میشود فرشیدورد و خیامپور این گونه افعال «دل به دریا زدن، از پا افتادن» را یکی از اقسام فعل مرکب میداند و فرشیدورد در انتقاد از خانلری چنین میفرماید: «اگر مراد ایشان از «عبارت فعلی» افعالی مانند «از دست دادن» و «از پا افتادن» است که آنها هم مرکبند نه عبارت یا «گروه» ولی اگر قصدشان از این گونه فعلها، گروه فعلی است که گروه نمیتواند مرکب باشد، بلکه درست در مقابل آن قرار دارد؛ مانند به خانه رفتن و از مدرسه آمدن. در اینجا به جای اصطلاح دلنشین و جا افتاده گروه، کلمهی نامناسب دبیران زبان خارجه یعنی «عبارت» را به کار بردهاند.» (فرشیدورد، ۱۳۸۳: ۴۷۷)
در مرزباننامه نیز عبارتهای فعلی فراوان به چشم میخورد. با توجه به بررسی صفحات ۲۰ و ۴۵ هر یکصد صفحهی مرزبان نامه حدود ۹% افعال مرزباننامه به صورت عبارتهای فعلی به کار رفته است. دستور نویسان محترم در مورد چند و چون و انواع آنها سخنی نفرمودهاند. به اعتقاد بنده عبارتهای فعلی مرزباننامه بدین گونهاند:
۶-۱-۴-۱- عبارتهای فعلی طولانی مرزباننامه
صبر به کار آوردن: صبر کردن
شتربان خاموش گشت و صبر به کار آورد، چنانکه پشم آب در خود گرفت. (۱/۵۱۱)
چشم بر راه داشتن: منتظر بودن
در حال جملهی مستخدمان که مستعد استقبال و مترقبِ آن اقبال چشم بر راه قدوم شاه داشتند. (۶/۱۱۹)
دست بر سینه زدن: پذیرفتن
هیچ کس دست بر سینهی قبول نمیزند و تیر تمنی به همهی نشانه ها خطا میرفت. (۵/۱۶۸)
روی به پیگار نهادن: جنگیدن
آنکه در محاربت خود را قادر نداند، با دو خصم روی به پیگار ننهد. (۲/۱۵۵)
در جوشن صبر رفتن: صبر کردن
همه در جوشن صبر رفتند. (۱/۵۴۳)
۶-۱-۴-۲- عبارتهای فعلی کوتاه مرزباننامه
در مرزبان نامه گروهی از عبارتهای فعلی به کار رفته دارای سه جز است که آن را عبارت فعلی کوتاه مینامیم و دارای انواعی است:
۶-۱-۴-۲-۱- قرار گرفتن پیشوند قبل از دیگر اجزا در عبارت فعلی
در خواب گذاشتن: غافلگیر کردن
یک روز شگال را در خوابِ غفلت بگذاشت و سوراخ را منفذ بگرفت. (۱۰/۸۱)
به کار آمدن: کمک کردن
دیو از تن او بیرون آمد و غریب مسافر را گفت: این بار تو را به کار آمدم. (۹/۱۴۹)