نتیجه آزمون همبستگی پیرسون و سطح معناداری نشان داد که همبستگی مثبت و قوی بین حس لذت بردن از کار و هویت سازمانی وجود دارد. بدین ترتیب هر چه کارکنان احساس کنند که حضور آنها در سازمان و انجام فعالیت های سازمانی برای آن ها لذت آور و مهیج است به همان میزان هویت سازمانی آنها بیشتر می شود در نتیجه فرضیه سوم تحقیق نیز مورد تایید قرار می گیرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فرضیه چهارم :
« بین “حس مشترک با جامعه ” و هویت سازمانی رابطه معناداری وجود دارد »
نتیجه آزمون همبستگی پیرسون و سطح معناداری نشان داد که همبستگی مثبت و نسبتاً قوی بین حس مشترک با جامعه و هویت سازمانی وجود دارد. بدین ترتیب هر چه کارکنان حس مشترک بیشتری با جامعه سازمانی خود داشته باشند به همان میزان هویت سازمانی آنها بیشتر می شود.
فرضیه پنجم :
«بین” فرصت هایی برای زندگی درونی “و هویت سازمانی رابطه معناداری وجود دارد»
با نتیجه آزمون همبستگی پیرسون و سطح معناداری نشان داد که همبستگی مثبت و نسبتاً ضعیفی بین حس فرصت هایی برای زندگی درونی و هویت سازمانی وجود دارد. بدین ترتیب هر چه کارکنان در سازمان خود فرصت هایی برای زندگی درونی داشته باشند به همان میزان هویت سازمانی آنها بیشتر می شود در نتیجه فرضیه پنجم تحقیق نیز مورد تایید قرار می گیرد.
فرضیه ششم :
«بین هویت سازمانی و جنسیت کارمندان رابطه معنادار وجود دارد »
نتیجه آزمون t دو گروه مستقل نشان داد که هیچ تفاوتی از لحاظ آماری بین زن و مرد از نظر هویت سازمانی وجود ندارد.
نتایج آزمون رگرسیون چندگانه:
نتایج رگرسیون چندگانه برای تبیین میزان هویت سازمانی در بین کارکنان کتابخانه ای استان اردبیل بر حسب مولفه های معنویت سازمانی شامل حس جامعه بودن تیم، همراستایی ارزش های فردی و سازمانی، حس مشترک با جامعه، حس لذت بردن از کار، فرصت هایی برای زندگی درونی ، نشان داد که در نهایت همه مولفه های معنویت سازمانی در مدل باقی ماندند که میزان همبستگی چندگانه ان ها برابر با ۷۹۰/۰ با سطح معناداری ۰۱/۰>P رابطه خطی معناداری بین متغیر پیش بین و ملاک وجود دارد. مقدار ۶۱۸/۰ = R2Adj نشان می دهد که ۸/۶۱ درصد از واریانس هویت سازمانی از طریق مولفه های معنویت سازمانی قابل پیش بینی است؛ به طوری که مولفه حس لذت بردن از کار با مقدار بتای ۷۵۳/۰ بیش از سایر مولفه های معنویت سازمانی قدرت تبیین کنندگی متغیر هویت سازمانی را دارد . به عبارت دیگر حس لذت بردن از کار دارای بیشترین سهم در برآورد هویت سازمانی دارد. به این ترتیب هر چه قدر کارکنان از کار خود لذت بیشتری ببرند این مسئله منجر به ارتقای بیش از پیش هویت سازمانی خواهد شد. مولفه همراستایی ارزش های فردی و سازمانی با مقدار بتای ۶۲۵/۰ در رتبه دوم برآورد هویت سازمانی داشته است. حس جامعه بودن تیم با مقدار بتای ۵۹۶/۰، حس مشترم با جامعه با مقدار بتای ۱۸۹/۰ و فرصت هایی برای زندگی درونی با مقدار بتای ۱۶۷/۰ در رتبه های بعدی از نظر قدرت تبیین کنندگی هویت سازمانی قرار دارند.
۵-۴- بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی
هویت سازمانی و معنویت سازمانی دو موضوع بسیار مهم در حوزه های رفتار سازمانی، منابع انسانی، ارتباطات و کنترل و … می باشد، و توجه محققان دانشگاهی و مدیران گرداننده سازمان ها را بطور فزآینده ای به خود جلب کرده است . سازمان ها، گروه های اجتماعی بزرگی هستند که به عنوان منبع مهم هویت اجتماعی خدمت می کنند، و هویت اجتماعی را شکل می دهند بدین دلیل که آنها جایگاه، مرتبه ها و ارزش هایی تعریف می کنند که بوسیله افراد برون از سازمان ارزیابی خواهند شد . آنها به عنوان یک جامعه کاری دیده میشوند و می توانند یک حس جامعه ای فراهم کنند که بوسیله آن؛ گفتمان، هماهنگی، یادگیری بوسیله هویت ساختار پیدا می کند : هر فردی یک” حس تعلق” دارد . افراد اساساً می خواهند به چیزی تعلق داشته باشند و عضو یک جامعه باشند . از سوی دیگر، معنویت در سازمان در سطح فردی؛ تلاش برای یافتن معنا و هدف در زندگی کاری، در سطح گروهی؛ ارتباط قوی بین همکاران و افرادی که به نحوی در کار مشارکت دارند و در سطح سازمانی؛ هماهنگی بین اعتقادات و باورهای اصلی و ارزشهای سازمان است(میلیمام و همکاران،۲۰۰۳).
بنابراین با ملاحظه اهمیت موضوع هویت و هویت سازمانی و نقش آن در شکل گیری بسیاری از رفتارهای سازمانی افراد از یک سو، و نیز معنویت سازمانی از سوی دیگر، این تحقیق به رابطه بین مؤلفه های معنویت سازمانی و هویت سازمانی کتابخانه های عمومی استان اردبیل پرداخته است.
نتایج این تحقیق نشان داد که بین معنویت سازمانی و هویت سازمانی همبستگی مثبت وجو دارد. در توجیه وجود رابطه مثبت بین معنویت سازمانی و هویت سازمانی، به استناد عقیده قلی پور(۱۳۸۶) نگرش ها، ادراکات و احساسات کارکنان از ارزش های آن ها تاثیر می پذیرد. افراد وقتی وارد سازمان می شوند ارزش های ان ها شکل گرفته و بایدها و نبایدهای آن ها رفتارشان را تحت تاثیر قرار داده است و از این رو رفتارهایی را بر رفتارهای دیگر ترجیح می دهند؛ بنابراین ارزش ها باعث می شود که عینیت و عقلانیت سازمانی تحت الشعاع قرار گیرد. در نتیجه باعث شکل گیری هویت سازمانی می شود.
نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که بین همراستایی ارزش های فردی با ارزش های سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. در توجیه این یافته می توان چنین گفت که چنانچه ارزش های فرد در راستای ارزش ها و اهداف سازمان باشد و فرد نگرشی مثبت داشته، رفتارهای مثبتی از خود نشان می دهد. بروز رفتارهای مثبت از منظر رفتارهای سازمانی نشانه ای برای افزایش هویت افراد در درون سازمان است(قلی پور،۱۳۸۶).
نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که بین حس جامعه بودن و هویت سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. در تفسیر این یافته می توان چنین استدلال کرد که هر چه قدر کارکنان در محیط کاری خود احساس بودن به عنوان بخشی از خانواده داشته باشند همچنین هر چه قدر اعضا از همدیگر حمایت و مراقبت نمایند و اعضا یک هدف مشترک داشته باند به همان میزان نسبت به سازمان خود همذات پنداری کرده و موجب شکل گیری و بهبود هویت واحد سازمانی می شود.
نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که بین حس لذت بردن از کار و هویت سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. و این عامل بیشترین سهم را در برآورد هویت سازمانی کارکنان داشته است. در تفسیر این یافته می توان چنین استدلال کرد که هر چه کارکنان هنگام کار احساس شادی و نشاط داشته باشند و لذت و سرور را هنگام کار در سازمان تجربه نمایند به همان میزان میزان نسبت به سازمان خود هم ذات پنداری کرده و موجب شکل گیری و بهبود هویت واحد سازمانی می شود.
نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که بین حس مشترک با جامعه و هویت سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. در تبیین این یافته می توان چنین گفت که هر چه کارکنان احساس کنند که فعالیت آن ها در سازمان با مسائل مهم زندگی مرتبط بوده و فعالیت آن ها برای کل جامعه مفید است به همان میزان به سازمان و کار خود علاقمند شده و هویت خود را از هویت سازمان جدا نمی داند.
و اینکه نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که بین فرصت هایی برای زندگی درونی و هویت سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. در تبیین این یافته می توان چنین گفت که هر چه کارکنان احساس کنند که ارزش های معنوی در محیط کار آن ها ارزشمند بوده و معنویت در سازمان آنها جاری و ساری است به همان میزان با سازمان خود هویت واحد پیدا می کند.
به عقیده هیتن و همکاران(۲۰۰۴) یکی از حوزه های مدیریت که می تواند استفاده زیادی از معنویت داشته باشد، مدیریت تغییر سازمانی است که هدف آن کمک به تغییر رفتار افراد در سازمان و در نتیجه آن کسب اهداف عملکردی به صورت اثربخش و سریع است. در این شیوه از مدیریت اعتقاد بر این است که افرادی که زندگی معنوی را تجربه می کنند، می توانند با روش های سازگار با اهداف سازمانی موجب رشد و توسعه خود و سازمان شوند.
همچنین پژوهشگران بیان می کنند که افزایش و تشویق معنویت در محیط کار می تواند مزایا و منافع یا طقبیل افزایش خلاقیت(فریشمن،۱۹۹۹)، افزایش صداقت و اعتماد(وانگر و همکاران،۱۹۹۹)، افزایش حس تکامل شخصی(بوراک،۱۹۹۹)، افز یش تعهد سازمانی(میلیمان و همکاران،۲۰۰۳)، بهبود نگرش های شغلی کارکنان همچون افزایش رضایت شغلی، مشارکت شغلی و نیز کاهش تمایل به ترک خدمت(همان)، افزایش اخلاق و وجدان کاری، انگیزش بیشتر(مارکوس و همکاران،۲۰۰۵) شود و همه این ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم سبب بهبود هویت سازمانی می شود. و نیز به گفته میلیمان(۲۰۰۳)، ترویج معنویت در محیط کار به شهود و خلاقیت، صداقت و اعتماد، خودکامیابی، تعهد و بهبود هویت سازمانی می انجامد.
نتیجه گیری نهایی اینکه هیچ تردیدی وجود ندارد که در محیط کار، تغییرات بنیادی در حال شکل گیری است و معنویت یکی از موضوعات اساسی خواهد بود. ایجاد معنویت در کار، دارای مزایای بسیاری برای مدیریت کارکنان وسازمان است. معنویت ماهیت کار را تغییر می دهد. افراد در جستجوی معنا در کارشان هستند، آن ها به دنبال راهی هستند که زندگی کاریشان را با معنویت پیوند بزند و با بصیرت و هدفی هماهنگ شوند که فراتر از به دست آوردن پول است.
۵-۵- پیشنهادات و راهکارها
در پایان براساس نتایج حاصل از تحقیق، پیشنهاداتی برای بهبود معنویت سازمانی برای بهبود هویت سازمانی اراده می شود:
۵-۵-۱- پیشنهادات کاربردی
-
- فرضیه اصلی تحقیق و رگرسیون چند متغیره نشان داد که معنویت سازمانی موجب بهبود هویت سازمانی می شود؛ بر این اساس پیشنهاد می شود مدیران کتابخانه ها در ارتقای سطح معنویت سازمانی اهتمام بیشتری داشته باشند.
-
- در فرضیه اول و رگرسیون چند متغیره مشاهده شد که حس جامعه بودن با هویت سازمانی رابطه معنی داری دارد، لذا پیشنهاداتی به شرح زیر توصیه می شود:
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود که شرایطی را ایجاد کنند که کارکنان در محیط کار خود را به عنوان بخشی از یک خانواده بدانند؛
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود روحیه جمع گرایی و جامعه بودن را در بین کارکنان تقویت نمایند.به کارکنان کتابخانه ها پیشنهاد می شود همدیگر را در همه شرایط حمایت نمایند؛
-
- به کارکنان کتابخانه ها پیشنهاد می شود از همدیگر در همه شرایط مراقبت نمایند؛
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود برای همه کارکنان اهداف مشترک ترسیم نمایند؛
-
- در فرضیه دوم و رگرسیون چند متغیره مشاهده شد که همراستایی ارزش های فردی با سازمانی با هویت سازمانی رابطه معنی داری دارد، لذا پیشنهاداتی به شرح زیر توصیه می شود:
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود شرایطی را ایجاد کنند که کارکنان نسبت به ارزش های غالب سازمان احساس و نگرش مثبتی پیدا کنند؛
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود شرایطی را ایجاد کنند که کارکنان نسبت به آینده سازمان احساس و نگرش خوبی پیدا کنند؛
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود به زندگی درونی کارکنان خود احترام بگذارند؛
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود که کمک کنند تا کارکنان در زندگی خود آرامش پیدا کنند؛
-
- به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود که شرایطی را ایجاد کنند که کارکنان احساس کنند که برای کل جامعه مفید هستند.
- در فرضیه سوم و رگرسیون چند متغیره مشاهده شد که حس مشترک با جامعه با هویت سازمانی رابطه معنی داری دارد، لذا پیشنهاداتی به شرح زیر توصیه می شود: