به منظور مقایسه سهم بخش کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی در اقتصاد کشور در شکل (۱-۲-۶) نمودار نسبت تولید ناخالص هر کدام از بخشهای اقتصادی به تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت پایه سال ۱۳۷۶ آورده شده است. در طی دوره ۱۳۸۹-۱۳۳۸ سهم بخش خدمات از اقتصاد کشور به صورت میانگین نزدیک ۵۰ درصد، سهم بخش نفت به صورت میانگین حدود ۲۳ درصد، سهم بخش صنعت و معدن به صورت میانگین حدود ۱۶ درصد، و همانگونه که گفته شد سهم بخش کشاورزی به صورت میانگین نزدیک به ۱۳ درصد بوده است. همانگونه که از شکل مشخص است سهم بخش کشاورزی بعد از سال ۱۳۶۷ که حدود ۱۶ درصد بوده است رو به کاهش گذاشته و در سال ۱۳۸۹ به ۱۳ درصد است.
شکل ۱-۲-۶: نمودار نسبت تولید ناخالص هر کدام از بخشهای اقتصادی به تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت پایه سال ۱۳۷۶ |
منبع: آمار و داده ها، بانک مرکزی |
در شکل (۱-۲-۷) نسبت کل مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی کشور به عنوان شاخصی برای اندازه دولت آورده شده است. همانگونه که مشاهده می شود قبل از سال ۱۳۵۳ این شاخص به صورت بسیار فزایندهای در حال رشد بوده است، در سال ۱۳۵۳ به اوج خود رسیده و سپس رو به کاهش نهاده است. کمترین مقدار آن در سال ۱۳۷۰ حدود ۲۰ درصد است. سپس این شاخص به صورت ملایم رو به رشد نهاده است و در سال ۱۳۸۵ به حدود ۳۴ درصد رسیده است. نهایتاً در سال ۱۳۸۷ نزدیک به ۳۲ درصد بوده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۱-۲-۷: اندازه دولت (نسبت کل مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی کشور) |
منبع: آمار و داده ها، بانک مرکزی |
مکاتب اقتصادی دیدگاه های کاملاً متفاوتی در ارتباط با اندازه مناسب دولت و مقدار مخارج دولت دارند. اینکه اندازه بهینه دولت چه مقدار است یا به عبارت دیگر در کشور ما مخارج دولت بایستی چه نسبتی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهد، محل بحث در بین اقتصاددانان است. برای مشخص شدن وضعیت ایران از نظر اندازه دولت و دریافت تصویری کلیتر بهتر است به آمارهای جهانی توجه نمائیم. در شکل (۱-۲-۸) اندازه دولت (نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی) در سال ۲۰۰۸ برای کشورهای مختلف آورده شده است[۱]. با توجه به این شاخص رتبه ایران در جهان ۱۰۲ با عددی حدود ۳۱ درصد میباشد. عراق در رتبه اول با عددی حدود ۸۷ درصد، فرانسه در رتبه هفتم با عددی حدود ۶۱ درصد، انگلستان در رتبه ۳۷ با عددی حدود ۵۰ درصد، ترکیه در رتبه ۷۴ با عددی حدود ۳۹ درصد، ژاپن در رتبه ۱۰۳ بعد از ایران با عددی حدود ۳۰ درصد، گابن در رتبه ۱۰۴ بعد از ژاپن با عددی حدود ۳۰ درصد، کره جنوبی در رتبه ۱۰۷ با عددی حدود ۲۹ درصد، چین در رتبه ۱۳۲ با عددی حدود ۲۲ درصد، روسیه در رتبه ۱۴۱ با عددی حدود ۲۱ درصد، هند در رتبه ۱۴۲ با عددی حدود ۲۰ درصد، چاد در رتبه ۱۴۳ با عددی حدود ۲۰ درصد و آمریکا در رتبه ۱۴۴ با عددی حدود ۲۰ درصد.
در شکل (۱-۲-۹) اندازه دولت (نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی) در سال ۲۰۱۱ برای کشورهای مختلف آورده شده است[۲]. در این جدول ایران در رتبه ۱۰۹ با عددی حدود ۲۵ درصد قرار دارد.
همانگونه که دیده می شود ترتیب مشخصی از کشورها از نظر سطح توسعه یافتگی در این اشکال دیده نمیشود. در صدر، میانه و انتهای جدول ترکیبی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دیده می شود. به طور کلی آنچه که از این اشکال و در ارتباط با اندازه دولت استنباط می شود این است که اندازه دولت در هر کشور بستگی به مکتب اقتصادی که آن کشور از آن تبعیت می کند و ساختارهای اقتصادی آن دارد. با این وجود مشاهده می شود که کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و آمریکا که حداقل در ظاهر از طیف متنوعی از مکاتب اقتصادی در ارتباط با اندازه و سهم دولت در اقتصاد پیروی مینمایند از نظر این شاخص بسیار نزدیک به یکدیگر بوده و نسبت به دیگر کشورها نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی در آنها پائین است.
شکل ۱-۲-۸: اندازه دولت (نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی) در سال ۲۰۰۸ |
منبع: داده های بانک جهانی |