کاربرد غیر نظامی[۶۲]
از مصادیق و کاربردهای علم نوین سنجش از دور می توان به استفاده آن در هیدرولوژی و منابع آب و اکتشاف منابع آب زیر زمینی، نجوم، اکتشاف منابع معدنی و نفت وگاز، تغذیه سامانه های اطلاعات مکانی یا جغرافیایی و سامانه های تصمیم یار[۶۳]، اکتشاف مواد رادیواکتیو، شیلات و استصحال آبزیان، زمین شناسی، کارتوگرافی، تهیه انواع نقشه های توپوگرافی و پوششی و کاربری اراضی، شهر سازی و برنامه ریزی شهری، مطالعات زیست شناسی، خاک شناسی، مطالعات زیست محیطی، بررسی و منشع یابی آلودگی های جوی و زمینی و دریایی، حیات وحش، هوا شناسی، کشاورزی، جنگلداری، مدیریت و گسترش اراضی و دهها مورد دیگر اشاره کرد. با توجه به این موضوع که تمرکز تحقیق در پایان نامه بر روی کاربری نظامی از ماهواره ها می باشد ترجیحا بحث کاربری غیر نظامی از ماهواره ها خلاصه گردید.
کاربرد نظامی[۶۴]
استفاده از فن آوری سنجش از راه دور در کاربرد های نظامی مقوله پر افت و خیزی دارد که پیشینه آن به دوران جنگ جهانی اول و شتاب گرفتن آن به دوران جنگ سرد برمی گردد. در ابتدا به علت محدودیت امکانات هوانوردی و تجهیزات لازم،عکس برداری، تعبیر و تفسیر با مشکلات و موانع اساسی رو به رو بود، اما با پیشرفت صنایع هوانوردی و پس از آن فن آوری فضا نوردی و رواج و توسعه رایانه ها و امکان ساخت دوربین های نجومی، تجهیزات مخابراتی و توسعه روش های پردازش تصویر و ساخت سنجنده های ویژه ای که فقط در محدوده باند موجی معینیعمل می کردند، سنجش از راه دور را شتاب تازه ای داد و آن را به عامل معتبر و با اهمیتی در امور نظامی و دفاعی تبدیل کرد.
هماورد سیاسی نظامی جنگ سرد بین دو قدرت شوروی سابق و ایالات متحده آمریکا، مهم ترین عامل رشد سنجش از راه دور نظامی در سه دهه پس از جنگ جهانی دوم بود و ساخت و پرتاب ماهواره های تصویر برداری با توان تفکیک بالا با کاربردهای نظامی به سنجش از راه دور شتاب فوق العاده داد. نگرانیهای اتمی وتلاش برای کشف توانمندیهای هسته ای در سراسر جهان، به ویژه در شوروی سابق و برخی از کشور های جهان سوم، کنجکاوی برای آگاهی از آرایش نیروهای دریایی و به ویژه ناوها و زیر دریایی های هسته ای و دیده بانی، مناقشات منطقه ای نیز از عوامل تشدید کننده گرایش به فن آوری سنجش از دور بوده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سنجش از دور نظامی با تفسیر عکس های هوایی آغاز شد و پس از آن با ساخت هواپیماهای بلند پرواز با تجهیزات ویژه تصویر برداری با توان تفکیک بالا ادامه یافت، اما استفاده از هواپیما برای عکس برداری از مناطق هدف، محدودیت ها و مشکلات فراوانی داشت تا آنکه در اواخر دهه پنجاه میلادی پس از پرتاب نخستین ماهواره دور سنجی منابع زمینی به نام” لندست ۱"، نخستین ماهواره جاسوسی نظامی به فضا پرتاب شد و این محدودیت ها را از بین برد. از آن زمان تا کنون، دهها ماهواره گوناگون با این کاربرد ساخته و توسط ابر قدرت های فضای(آمریکا و شوروی سابق)در مدار قرار گرفت که هدف اصلی آن، تهیه تصویرهای ماهوارهای با توان تفکیک بالا از مناطق گوناگون زمین بود که یکی از کارکردهای ویژه این تصاویر در امور نظامی و دفاعی بوده است. امروزه نظامیان در جهان غرب تعداد بی شماری ماهواره های نظامی عکسبردار و هواشناسی و شنود رادیویی در اختیار دارند که اطلاعات آنها بسیار محرمانه است.
اطلاعات ماهواره های به صورت تصاویر ماهواره ای در امور نظامی و دفاعی، دارای ابعاد گوناکون است. با بررسی مجموعه ای از این اطلاعات و اطلاعات دریافتی از عناصر زمینی، می توان ضمن آگاه کردن مسوولان، فرماندهان را نیز از وضعیت و توانایی های دشمن و وضعیت جو و زمین با خبر نمود و می توان تصاویر ماهواره ای اخذ شده را در زمینه های زیر استفاده نمود:
الف)هدایت در گرفتن نقاط کنترل زمینی برای تصحیح هندسی تصاویر ماهوارهای برای ساخت عکس نقشه.
ب)هدایت در امر تهیه اطلاعات مداوم از منطقه رزم.
ج)هدایت فعالیت های مربوط به مطالعات میدانی و بررسی پدیده های مورد توجه در تصویر.
د)ارزیابی نتایج فعالیت ها در سطح گسترده.
ه)بزرگراه ها، خطوط راه آهن، منابع تامین غذا، سوخت و آب که هر یک دارای تاثیرات خاصی روی عملیات رزمی دارد. آگاهی از نقاط ضعف و قوت دشمن، بررسی نقل و انتقالات، تشخیص مراکز ثقل دشمن و آشنایی با نوع آرایش آن در زمان بحران و حتی برآورد تجهیزات جنگی دشمن از جمله موارد مهم در بهره گیری از اطلاعات ماهواره ای است. با بهره گرفتن از تصاویر ماهواره ای ارسالی از ماهواره های فعال (Active)می توان منطقه را در شب و در هوای ابری زیر نظر داشت. این امر، خلبانان را قادر می سازد از هر فرصتی برای حمله به مراکز دشمن و یا جلوگیری از تحرکات نیروهای دشمن در خطوط تماس استفاده کنند.
فصل دوم
ابعاد حقوقی فعالیت ها ی نظامی فضایی دولت ها
اهمیت نظامی فضا درست از زمان آغاز فعالیت فضایی شناخته شده است. در حقیقت، انگیزه رفتن به فضا این اهمیت را ایجاد کرده است. پیشرفتهای تکنولوژی دهه۱۹۵۰ و بهطور خاص موشک بالستیک (ICBM)، یک مسابقه فضایی بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق به راه انداخت که زنگ شروع آن با فرستادن اولین ماهواره ساخت بشر، اسپوتنیک ۱ در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ نواخته شد. تنها ۳ ماه بعد در ژانویه ۱۹۵۸ بود که آمریکا اولین ماهوارهی خود به نام «کاشف ۱» را به فضا فرستاد. اگر چه دهه ۱۹۶۰بهطور کلی به عنوان یک دورهی افول جنگ سرد شناخته شده است، اما اکتشافات فضایی فصل دیگری از تحقیقات متوالی را برای نفوذ نیروهای نظامی سران جهان در آن زمان باز نمود. با این وجود، انجمنهای بینالمللی، سریعا حتی با الفاظ ابتدایی به روند نظامی شدن فضا واکنش نشان دادند. مجمع عمومی سازمان ملل، اعلامیههای متعددی را مربوط به خلع سلاح فضاء ماوراء جو صادر کرده که اعلامیه اول، اعلامیه ۱۱۴۸ مورخ ۱۴ نوامبر ۱۹۵۷و مربوط به کاهش تسلیحات و عدم استفاده نظامی از فضاء ماوراء جو میباشد. در این اعلامیه بر این اصل که می بایست استفاده از فضا منحصرا برای اهداف صلحآمیز و علمی باشد تأکید شده است.[۶۵] اعلامیه مهم دیگر، اعلامیه مورخ ۲۰ دسامبر۱۹۶۱ می باشد. این اعلامیه از دولتها میخواهد که فعالیتهای فضایی آنها در چارچوب قوانین بینالمللی موجود در فضاء ماوراء جو باشد و همچنین عدم تخصیص ملی در فعالیتهای فضایی خود را رعایت نمایند[۶۶]. با این وجود، مهمترین اعلامیه، اعلامیه ۱۹۶۲ است که به صورت اجماع توسط مجمع عمومی در ۱۳ دسامبر ۱۹۶۳ تصویب شده است.[۶۷](این اعلامیه مربوط به اصول حقوقی حاکم بر فعالیت های کشورها در کاوش و بهره برداری از فضاء ماوراءجو، کره ماه و دیگر کرات آسمانی می باشد).این بیانیه حقوقی به دنبال فراهم آوردن راهی برای چگونگی استفاده از فضا جهت اهداف صلحآمیز به سودهمه بشریت است. هدف این بیانیه حقوقی تهیه یک راهنمای جامع جهت ملزم کردن دولت ها برای فعالیتهای فضایی در چارچوب قواعد ناظر بر کنترل تسلیحات میباشد.[۶۸] همچنین این بیانیه ابر قدرتها را تشویق به مشارکت در وضع قوانین الزامآور با توجه به فعالیتهای نظامی در فضاء ماوراء جو کرد. فعالیت های فزاینده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در فضا و احساس نگرانی ناشی از آن در جامعه بینالمللی منجر به مذاکره و تصویب پیمان ۱۹۶۷ درباره قوانین حاکم بر فعالیتهای کشورها در اکتشافات و استفاده از فضاء ماوراء جو، ماه و دیگر اجرام آسمانی (معاهده فضاء ماوراء جو یا OST) گردید.[۶۹] این معاهده اولین سند الزامآور قانونی در آئیننامه فعالیتهای فضایی است، و به عنوان فرمان کبیر قانون فضا در نظر گرفته میشود.[۷۰]
۱– ۲ –تاریخچه و چگونگی شکل گیری فعالیت های نظامی در فضا
صعود به آسمان از طریق ابزار ساخت دست بشر این امکان را فراهم آورد تا از فضا در کنار کاربردهای دیگر به عنوان واسطهای برای اهداف نظامی استفاده شود. اما عملیات نظامی در فضاچیست؟ عملیات نظامی فضایی به هر فعالیتی در فضا اطلاق میشود که توسط بشر، با عنوان مشروع (قانونی) یا بالفعل در سازمان نظامی کشوری ثبت قانونی شده و اجرا گردد[۷۱]. برای مثال، ماهوارهها ممکن است وظایف زیادی برای اهداف نظامی انجام دهند که شامل ارتباطات، اطلاعات آب و هوایی، دریافت از راه دور و هوانوردی (مانند GPS و راهنمای موشک) میباشد. مادامیکه عملیات نظامی در فضا ادامه داشته باشد، سلاح فضایی نیز در فضا یافت خواهد شد. سلاح فضایی نیز به معنای معرفی سیستمهای تسلیحاتی قابل استفاده در فضاء ماوراء جو است[۷۲]. مثالهای سلاحهای فضایی اختصاصی شامل سلاحهای انرژی جنبشی[۷۳]و سلاحهای انرژی مستقیم[۷۴]میباشد. مفهوم سلاحهای انرژی جنبشی بسیار ساده است «کشتن» از طریق تأثیر سرعت بالا (از ضربه-به کشتن) انجام میگیرد. سلاحهای انرژی مستقیم شامل برد وسیعی از فنآوریها از جمله لیزرها، پرتوهای ریز و فناوریهای تداخل سیگنالی مانند میکروویوهای با قدرت بالا یا فرکانسهای رادیویی قدرت بالا میباشند. سلاحهای پرتو افشانی و الکترومغناطیسی[۷۵] که زیر مجموعهی دیگری از (DEWS)[76] میباشند از طریق نشر و یا تولید ضربان الکترومغناطیسی یا پرتو افشانی عمل میکنند. وسیلهای که از دو دستاورد در یک زمان حاصل میشود سلاح هستهای است. اخیرا سلاحهای مجاورت منفجر شونده[۷۷] که همچنین مینهای فضایی نامیده میشوند به محض برخورد یا در مجاورت منفجر میشوند. برخلاف پیشرفتهای تکنولوژی، واقعیتهای سیاسی دراین زمینه سبب شده است که کشورهایی که به توانایهای فضایی نایل شده اند، بکوشند تا از قابلیتهای فضایی، به عنوان وسیلهای برای دفاع و دوام امنیت ملیخود استفاده نمایند.[۷۸]اما با این وجود، سلاح سازی فضایی توسط این دولتها بزرگ نمایی شده است[۷۹]. این فصل تمرکز دارد بر روی این مسأله که چگونه و تا چه میزان استفاده از قدرت توسط سیستم های تسلیحاتی در فضا تحت قوانین بینالمللی موجود، و بهطور خاص، معاهده فضاء ماوراء جو، منشور سازمان ملل متحد و قواعد کاربردی مخاصمات مسلحانه، قانونی میباشد. در ابتدا با ارتش و سلاح های فضایی و پیشینه قانونی-تاریخی آن ها به این مبحث پرداخته می شود.
۲– ۲ – پیدایش جنگ فضایی
زمانیکه معاهده “OST” در سال۱۹۶۷ به امضاء رسید، دارایی فضایی، یک قسمت عمده و مهم از سیستم دفاعی دو ابر قدرت به شمار میرفت. سیستمهای ماهوارهای اکتشافی و مراقبتی، هدف ۳ گانه ی جمع آوری اطلاعات جاسوسی، دیدهبانی-کنترل نظامی و تحقیق را برآورده میکنند[۸۰]. این سیستمهای فضایی از طریق قرارداد ضمنی بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به عنوان ابزار قانونی ایجاد اطمینان و معاوضه اطلاعات پذیرفته شدهاند. غیر قابل انکار است که از زمانی که اولین ماهواره در مدار قرار گرفت، فضا پیشرفت فزایندهای را در کمیت و کیفیت نظامی به خود دیده است. جنگ اول خلیج فارس(۱۹۹۱) برای اولین بار فواید عملی قابلیتهای فضایی افزایش نیرو در جنگ را نشان داد[۸۱]. در طول جنگ اول خلیج فارس، ماهوارهها، خدمات مهم و با ارزشی را برای کشورهای دارای این تکنولوژی فراهم نمودند. خدماتی که میتوان آنها را به عنوان استفاده نظامی غیر فعال، از فضایی خارجی، در نظر گرفت. این پدیده سبب شد که بعضی از متخصصین آن را «اولین جنگ فضایی» بنامند، زیرا اولین موقعیتی بود که در آن طیف وسیعی از تجهیزات فضایی مدرن برای یک درگیری زمینی به کار گرفته شد[۸۲]. وابستگی به سیستمهای ماهوارهای یک بار دیگر در لشکرکشی کوزوو[۸۳] در سال ۱۹۹۹ و حتی پس از آن در جریان تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳ نمایش داده شد.[۸۴] بنابراین انتظار میرود که سیستمهای ماهوارهای در طراحیهای نظامی به عنوان عامل فزاینده نیرو در حمایت از جنگهای آینده توسعه یابد.[۸۵] قابلیتهای جنگی فضایی که قابلیتهایی در جهت کاربرد نیرو نظامی است تقریباً، منحصراً توسط آمریکا و اتحادجماهیر شوروی از اواخر دهه ۱۹۵۰ تحقیق، توسعه و مورد آزمایش قرار گرفته است و سرانجام منجر به کشف سلاحهای ضد ماهوارهای هوابردی [۸۶] با اهمیت بالا برای مقابله با حملات موشک های بالستیک قاره پیما[۸۷]شد.
توسعه فعال و رو به رشد سلاح های ضد ماهواره ای تا اوایل دهه ۱۹۷۵زمانی که پیمان موشک ضد بالستیک[۸۸] و پیمان کاهش سلاحهای استراتژیک [۸۹] (استارت ۱ و ۲) به امضاء رسید ادامه داشت. پس از یک دهه رکود در تولید این سلاح، در اواخر دهه ۱۹۷۰ دوباره رقابتی چشمگیر بین دو ابر قدرت در گرفت که در دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان وارد مرحله تازهای شد. [۹۰]ریگان اولین رئیس جمهور آمریکا بود که آشکارا از سلاحهای فضایی دفاع نمود و در سخنرانی معروف جنگ ستارگان، طرح دفاع استراتژیک خود[۹۱] را اعلام کرد.[۹۲] طرح دفاع استراتژیک برنامهای برای تضمین امنیت ملی می باشد که از طریق بالا بردن یک موشک غیر هسته ای دفاعی پوشش داده شده ، با اجزای فضایی برای مقابله با حمله موشکی شوروی است.
جامعه بینالمللی هنگامی که با چند آزمایش ابتدایی موفقیتآمیز با قابلیتهای سلاح های ضد ماهواره مواجه شد تلاش کرد تا با آنچه به عنوان آغاز عملیات نظامی فضایی خوانده شد، مقابله کند. کنفرانس خلع سلاح[۹۳] ژنو یک نشست منحصر به فرد و چند جانبه خلع سلاح در فضا میباشد.از سال ۱۹۸۲ به بعد، این گروه بینالمللی آغاز مذاکرات و ایجاد یک پیمان در جلوگیری از یک رقابت نظامی در فضاء ماوراء جو[۹۴] را در دستور کار خود قرار داد.[۹۵] با این حال هنوز توافقی برخلاف تکرارها و تأکیدها صریح مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر عدم تبدیل فضاء ماوراء جو به صحنهای برای رقابت نظامی شدید به دست نیامده است.[۹۶]
۳– ۲ –التزامات ماده چهارم پیمان فضا[۹۷](۱۹۶۷)
ماده چهارم، معاهده فضا از اهمیت بالایی در فعالیتهای نظامی فضاء ماوراء جو برخوردار است این ماده بیان می کند:
۱- کشورهای طرفدار پیمان تعهد می دهند هیچ وسیله حامل سلاحهای هستهای یا هر نوع دیگر از سلاحهای کشتار جمعی را در اطراف مدار زمین قرار ندهند و چنین سلاحهایی را روی اجرام آسمانی نصب نکرده و یا چنین سلاحهایی را در فضای خارجی به هر نوعی مستقر نکنند.
۲- ماه و دیگر اجرام آسمانی باید توسط تمام کشورهای عضو پیمان منحصرا برای اهداف صلحآمیز استفاد شود. از تأسیس پایگاههای نظامی، تأسیسات و استحکامات، آزمایش هر نوع سلاح و اجرای مانورهای نظامی روی اجرام آسمانی باید جلوگیری شود. اما استفاده از کارمندان نظامی جهت تحقیقات علمی و اهداف صلح آمیز بی مانع است. استفاده از هر تجهیزات یا امکانات مورد نیاز برای اکتشافات صلحآمیز در ماه و دیگر اجرام آسمانی نیز نباید منع گردد.
۱ –۳– ۲ - بند اول ماده چهارم معاهده فضا:سلاحهای مخرب دسته جمعی
پاراگراف اول این ماده از قرار دادن سلاحهای هستهای یا هر نوع دیگری از سلاحهای مخرب جمعی در مدار یا فضای خارجی جلوگیری میکند. با این حال، این معاهده کلمات اساسی مانند «فضاء ماوراء جو»، «مدار»را تعریف نکرده است و جای تعجب نیست که “سلاحهای مخرب جمعی» را بدون تعریف باقی گذارده است. به طور کلی این قابل درک است که فضا، شامل اجرام آسمانی از جمله ماه[۹۸] و تمام فضای ما بین، فضای به اصطلاح تهی خارجی میباشد.[۹۹] مدار عموماً، حداقل یک مدار کامل اطراف زمین است که قلمرو آن بالاتر از قلمرو تعیین شده در قوانین موشک های بالستیک قاره پیما می باشد.[۱۰۰]علاوه بر این اشیاء منع شده اشیایی هستند که سلاحهای کشتارجمعی حمل میکنند نه سلاح فی نفسه. این تفسیر می تواند تنها به وسیله یک تفسیر هنری توجیه شود[۱۰۱] با این وجود توجه بیش از حد به چنین مطلب محدودی، میتواند تعبیر غلط و در تضاد با روح معاهده فضا باشد. اگر چنین باشد سؤال همچنان باقی است .سلاحهای کشتار جمعی چه هستند؟ گرچه سلاح کشتار جمعی در هیچ قراردادی تعریف نشده است، اما مجمع عمومی سازمان ملل در مصوبه ابتدایی خود این تعریف را به کار برده است: سلاحهای اتمی و تمام سلاحهای عظیم قابل تعمیم به سلاح های تخریب جمعی.[۱۰۲] در سال بعد سازمان ملل در کمیسیون خلع سلاح [۱۰۳] سلاحهای منفجر شونده اتمی، مواد رادیواکتیو، سلاحهای زیستی و شیمیایی کشنده و هر سلاحی که در آینده به وجود آید و دارای ویژگیهای قابل مقایسه با تأثیر مخرب باشد را نیز به عنوان سلاحهای کشتار جمعی تعریف کرده است.[۱۰۴] بنابراین بر طبق نظر گُرو یک مسئلهی نسبی در رابطه با سلاحهای جدید و بطور خاص آنهایی که برای گسترش در فضا به وجود آمدهاند وجود خواهد داشت و آن اینکه «قابلیت آنها از تخریب جمعی باید با هر پیشرفت فناوری ارزیابی گردد.[۱۰۵]»
علاوه بر این، عدهای بر سر این مسئله بحث کردهاند که هر سلاحی که از انرژی اتمی برای هر هدفی استفاده میکند باید مانند سلاح هستهای و در نتیجه یک WMD[106] در نظر گرفته شود. این نظر بطور ویژه در مورد DEWs صادق است.[۱۰۷] با این وجود این پیشنهاد شده است که حداقل برای رعایت اهداف معاهده OST ،سلاحهای هستهای که ویژگیهای یک WMD را ندارند، و مواد هستهای که موکداً در پی استفاده به عنوان سلاح نیستند از منع خارج شوند.[۱۰۸] از اینرو سلاحهای فضایی که از انرژی هستهای استفاده میکنند اما ویژگیهایی که در اثر طراحی WMD ذکر شد را ندارند (مانند بعضی از DEWs از حوزه بند ۱ماده ۴ معاهده فضا خارج میشوند.
۲ –۳– ۲ –بند ۲ماده۴ معاهده فضا: «اهداف صلحآمیز»
بند دوم ماده چهارم تنها به غیر نظامی شدن «ماه و دیگر اجرام آسمانی» مربوط میشود.[۱۰۹]باید یاد آوری نمود که در سال ۱۹۶۷ نه آمریکا و نه اتحاد جماهیر شوروی تلاش نداشتند روندغیرنظامی شدن کامل کل فضاء ماوراء جو را در مقایسه با قوانین ایجاد شده توسط معاهده قطب جنوب[۱۱۰]را پی گیری کنند.[۱۱۱] بنابراین، یک حذف عمومی صورت گرفته است.[۱۱۲]در غیر اینصورت بند دوم ماده ۴ معاهده فضا شباهت مهمی با معاهده قطب جنوب دارد و به گونه بحث انگیزی تأثیر مشابهی مانند تأسیس یک رژیم حقوقی بین المللی مبتنی بر غیر نظامی کردن کامل داشته است، اگرچه به طور خاص به فضا و کرات آسمانی محدود شده است.[۱۱۳]
در این ماده، بحث اصلی روی تفسیر واژه «صلحآمیز» در مفهوم استفاده از فضای خارجی جهت «اهداف صلحآمیز» تمرکز میکند. گرچه این تصور به ذهن میرسد که این واژه معنای کاربردی خود را خواهد داشت و در غیر این صورت، مباحث بطور کلی به سمت دو واژه دیگر «غیر تهاجمی» و «غیر نظامی»کشیده میشوند. ابتدا به دنبال حوادث اسپوتنیک و اکسپلورر، آمریکا واتحاد جماهیرشوروی ، در ابتدا به غیرنظامی شدن فضاء ماوراء جو بطور کامل چشم دوختند.[۱۱۴]با این حال، در دسترس بودن و کاربردها و قابلیت های بالقوه سیستمهای ماهوارهای، آمریکا را بر آن داشت که تفسیر قبلی خود از واژهی صلحآمیز را که در سال ۱۹۵۸ داشته از غیرنظامی به غیر تهاجمی تغییر دهد. اما این موضوع مورد بحث و مجادله قرار گرفت و استدلال شد که تفسیر صلحآمیز به معنای غیرتهاجمی آن طور که مورد نظر و حمایت امریکاست، نادرست می باشد. جایگزینی عبارت صلحآمیز با غیر تهاجمی دربند دوم ماده ۴ معاهده فضا به معنای این است که اگر دولتی کاربرد فضایی محدود بند ۲ ماده ۴ را بپذیرد که فضای تهی خارج از جو زمین ممکن است برای اهداف تهاجمی مورد استفاده قرار گیرد[۱۱۵]، این نتیجه قابل ضمانت نمیباشد. به ویژه هنگامی که ماده ۳ معاهده فضاو همچنین مفاد منشور ملل متحد کاربرد زور در فضاء ماوراء جو را ممنوع اعلام کرده است.[۱۱۶]به بیان دیگر میتوان در این راستا بند ۲ماده۴ را بیثمر دانست. از طرف دیگر، تفسیر کلمه صلحآمیز» به «غیرنظامی» بسیار محتملتر است. صلحآمیز باید جدا از واژههایی مانند «آفندی» یا «تهاجمی» و«پدافندی» یا «غیر تهاجمی» در نظر گرفته شود. چنگ اپتلی ماده۱ پیمان قطب جنوب ۱۹۵۹ را، به صورت زیرتفسیر یا خلاصه میکند:
الف) صلحآمیز به معنای غیرنظامی است.
ب) مراجع تأسیسات نظامی، مانورهای نظامی و غیره در قوانین ، تمثیلی و غیر جامع هستند.
ج) امکان استفاده از پرسنل نظامی و تجهیزات یا تحقیق علمی یا اهداف صلحآمیز دیگر به هیچوجه مورد” الف “فوق الذکر را بیاعتبار نمیکند.[۱۱۷]
طبق قوانین مرسوم تفسیر پیمان، واژههای معاهده باید مطابق معنای آنها در متن و در زمینه هدف و منظور معاهده تفسیر شوند.[۱۱۸]ابتدا، معنای معمول (جامعهشناسانه یا حقوقی) «صلحآمیز» دلالت بر بیش از تنها عدم تهاجم، می کند. که این تفسیر یک حالت عادی از اجبار را دربر دارد. ثانیا، در متن معاهده فضا مراجع زیادی درباره"اهداف صلحآمیز” وجود دارد که به یک معنای غیرنظامی اشاره میکند.[۱۱۹] ثالثا، دیگر معاهدات با طبیعتی مشابه میتوانند برای تفسیر اهداف (مانند تفسیری که دیوان بینالمللی دادگستری بیان داشته)[۱۲۰]در نظر گرفته شوند. تعداد زیادی معاهده وجود دارد که طبق اهداف و نیتهای آنها «صلحآمیز» به عنوان غیرنظامی تفسیر میگردد.[۱۲۱]مسلما، هیچ کدام از این معاهدهها تعریفی برای «صلحآمیز» فراهم نکردهاند. بنابراین معنای صلحآمیز که غیرنظامی است باید در بند دوم ماده چهارم معاهده فضا مورد استفاده قرار گیرد. آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی تنها ماده ۴ از معاهده فضای ماوراء جو را قبول کردند که سعی بر اتخاذ حداکثر آزادی در حفظ منافع ملی آنها دارد. معاهده فضاء ماوراء جو سال ۱۹۶۷، فعالیتهای نظامی خاص در رژیمهای متفاوت تنظیم نموده که عبارت اند از: ماه وسایر اجرام آسمانی ( بند دوم ماده ۴) و فضای تهی خارجی (ماده ۳).[۱۲۲]این تمایزو تفکیک این سؤال را به وجود میآورد که آیا نتایج قانونی برای استفاده از زور همچنان برابر برای هر دو رژیم باقی میماند یا خیر؟
۴– ۲ –استفاده از زور[۱۲۳] در فضای خارجی
هر مداخلهای شامل کاربرد زور علیه یک شیء فضایی ممنوع است. این امر ریشه در قلمرو صلاحیت انحصاری در مورد اشیای فضایی دارد که به عنوان مطلب اصلی در ماده هشتم معاهده فضاء ماوراء جو آمده است.[۱۲۴]با این وجود، مشخص نمی کند که آیا چنین مداخلهای به ممنوعییت توسل به زور با هدف پیشگیری از جنگ[۱۲۵]مربوط می شودیا نه؟ و یا به بیان دقیقتر به ممنوعیت توسل به زور در حین جنگ[۱۲۶] که در منشور سازمان ملل آمده است مربوط می شود یا نه؟ قانون اساسی کاربرد زور بین کشورها، ماده معروف بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل می باشد که استفاده از زور در روابط بینالمللی را منع میکند.[۱۲۷]بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد بیان یک قاعده عام بین المللی است[۱۲۸]و در آن، دفاع مشروع حق ضروری در نظر گرفته شده است.[۱۲۹]از اینرو رعایت این ماده در مورد تمام کشورها و در تمام روابط بینالملل آنها، از جمله روابط آنها در فضاء ماوراء جو الزامآور است.
ماده ۲ معاهده فضا تخصیص در فضا را نفی کرده و از اینرو امکان استفاده از زور بر علیه تمامیت ارضی کشورها را نفی میکند.[۱۳۰]حتی بدون حمله زمینی به مرزهای یک کشور نیز استقلال سیاسی آن کشور می تواند در معرض تهدید باشد.[۱۳۱]از آنجا که بند ۴ ماده ۲ منشور ملل شامل منع مطلق میباشد بنابراین هر گونه استفاده از زور در فضا خارجی که به نوعی در تضاد با این ماده باشد در تناقض با منشور سازمان ملل نیز خواهد بود.[۱۳۲]علاوه بر این، بطور کلی این پذیرفته شده که «زور» به معنی نیروی نظامی است. با این وجود، برای مثال سلاحهای مداخله سیگنال(جنبشی)در این قانون در نظر گرفته نمی شوند[۱۳۳]. برن لی برای تعمیم بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل به کاربرد تمامی سلاح ها، از جمله سلاح های قابل استفاده در فضا به بیان این مطلب می پردازد که این ماده زمانی قابل اجرا خواهد بود که آژانس های مسوول تمامی این سلاح ها را فقط بعنوان یک ابزار جنگی که قابلیت تخریب دارند در نظر بگیرند(بعنوان مثال نباید گفت سلاح های هسته ای یا بیولوژی)[۱۳۴]و از سوی دیگر جهت رسیدن به غایت این هدف می باید مفهوم زور مورد تفسیر و بازنگری مجدد قرار گیرد.
بطور کلی استفاده از نیروی نظامی در منشور سازمان ملل، در روابط بین الملل منع گردیده مگر در دو حالت:
اول: بر اساس مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد.
دوم: در مقام استفاده از حق دفاع مشروع .
از آنجا که در منشور محدودیتی برای اعمال این اصل در فضاء ماوراء جو نیست، لذا کاربرد آن در فضا خارجی نباید مورد غفلت قرار گیرد. با این حال، پیش از استفاده از این ابزار، شورای امنیت باید تعیین کند که آیا یک وضعیت مشمول قلمرو ماده ۳۹ سازمان ملل میباشد یا خیر؟ شرایطی که بیش از همه در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است این است که چه چیزی صلح و امنیت بین المللی را تهدید می کند. به کار بستن این موقعیتها در فضا، میتواند دربردارنده تهدید علیه بشریت(مانند سلاح های کشتار جمعی، آثار زباله های فضایی یا به صورت تئوری حتی ساخت تسلیحات فضایی در چنین موردی)یا تهدید علیه امنیت ملی کشور دیگر (مانند تهدید یا استفاده از زور علیه داراییهای فضایی یک کشور) باشد. ماده۴۱ منشور سازمان ملل به طور قابل توجهی به اقدامات غیرنظامی از جمله قطع «تلگراف، رادیو و دیگر وسایل ارتباطی» می پردازد و بیان می کند که این اقدامات با کمک سایر کشورها انجام خواهد شد.[۱۳۵]این واکنش میتواند شامل دارایی های فضایی آن کشور نیز باشد مانند ماهوارههای ارتباطی و ماهوارههای جی پی اس[۱۳۶].
با وجود فقدان هر گونه مرجعی در فضا، ماده ۴۲ منشور سازمان ملل بهصورت خودکار در این قلمرو قابل اعمال بوده ومانع اجرای اقدامات نظامی شورای امنیت در فضا نمی شود. حتی اگر نظریهای مغایر با ماده ۴۲ منشور ملل اتخاذ شود، هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم که شورای امنیت سازمان ملل نمیتواند این تعبیر را ازطریق تفسیرهای بعدی تغییر دهد[۱۳۷]. علاوه بر این، پیشرفتهای فنی در فضا به صورت انکار ناپذیری تاثیر بسیاری در مأموریت ایجاد و حفظ صلح سازمان ملل دارد.[۱۳۸]
۵– ۲ –موضوع دفاع مشروع
ماده ۵۱ منشور سازمان ملل به روشنی حق دفاع مشروع را تعریف نکرده است. واساسا به شرایطی که تحت آن معیارها دفاع مشروع قانونی میباشد، می پردازد.[۱۳۹]اساسا اعمال این امر مستلزم وقوع یک حمله نظامی و یک واکنش موقت است تا زمانی که شورای امنیت تدابیر لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را اتخاذ کند. ماده ۵۱ منشور سازمان ملل کشورها را به ارائه گزارش فوری به شورای امنیت در هنگام تدابیر دفاعی فرا میخواند. علاوه بر این حقوق بین الملل عرفی، دو محدودیت را بر حق قانونی دفاع مشروع اعمال می کند. این محدودیت ها عبارتند از: اصل ضرورت واصل تناسب.[۱۴۰]در نتیجه نیازهای قانونی و عرفی، کاربرد این حق را در فضاء ماوراء جو محدود نمیکند. این نتیجه امروزه به صورت گسترده پذیرفته شده است.[۱۴۱]
۱–۵– ۲ –دفاع مشروع در فضای لایتناهی خارج از زمین
بدون شک حق دفاع مشروع هنگامی که حملهای نظامی علیه داراییهای فضایی صورت بگیرد در هر جایی از فضای تهی خارجی پا بر جا می باشد.[۱۴۲]با این وجود بحث های فراوانی مبنی بر حق دفاع مشروع در برابر ماهوارهای چند ملییتی و ماهوارهای با سکوی پرتاب از کشوری ثالث و همین طور ماهوارهای موجود که در کشوردیگری ثبت شده باشند وجود دارد. تعریف سال ۱۹۴۷ از تهاجم بیان میکند که در حمله ناوگان های هوایی و دریایی، همیشه وجود نیروی نظامی برابر با عمل تهاجم است.[۱۴۳]اگرچه معنای تهاجم لزوما با معنای حمله نظامی منطبق نمیباشد دیدگاه سنتی این است که هرچه به مرحله تهاجم می رسد به حمله نظامی نیز برمیگردد. بنابراین مطابق روح ماده ۳ زیر مجموعه d از تعریف تهاجم، تفسیری که ناوگان فضایی یا سیستمهای فضایی میتوانند به عنوان هدف حمله قرار گیرند پذیرفتنی است. حمله به داراییهای مجزا که قسمتی از یک ناوگان یا سیستم فضایی باشند سبب اعمال حق دفاع مشروع نیز می شود. باید در اینجا متذکر شد که گرچه مفهوم دفاع مشروع برای بکارگیری در فضاء ماوراء جو پذیرفته شده است، اما بکارگیری این قانون در فضا با چالش های فراوانی روبه رو است. با این حال هر بحث در این مورد باید با مفهوم خاصی از عملیات فضایی در ذهن پردازش شود.
۲–۵– ۲ - دفاع مشروع بر روی اجرام آسمانی و منطقه قطب جنوب
در مفهوم دفاع مشروع یک منطقه غیر نظامی بطور کل و اجرام آسمانی بطور خاص می توانند مکان دفاع مشروع واقع شوند. یک نظریه “غیر تهاجمی “طرفدار تاسیسات نظامی روی اجرام آسمانی با هدف دفاع مشروع می باشد.[۱۴۴]علاوه بر ایرادهای وارد آمده، این مبحث از دید حق جنگ[۱۴۵]“jus contra bellum” قابل پذیرش نیست. غیرنظامی کردن اجرام آسمانی میتواند به عنوان یک قانون کلی در نظر گرفته شود که دقیقا برای جلوگیری از تهدید علیه صلح انجام شده است. اجرام آسمانی اشیایی مشترک برای تمامی انسانها جهت اهداف غیر نظامی و صلح آمیز می باشند. در این موقعیت است که مقایسه این قانون با رژیم حقوقی آنتارتیک (قطب جنوب) بسیار به جا و مربوط به نظر می رسد. مقدمه پیمان قطب جنوب، آنتارتیک، به روشنی بازگو و تصدیق میکند که این به نفع تمام بشریت است که قطب جنوب برای همیشه منحصرا جهت اهداف صلحآمیز به کار خود ادامه دهد و صحنه جدال بینالمللی قرار نگیرد.
همچنین این پیمان، تنها، استفاده از منطقه قطب جنوب را جهت اهداف صلحآمیز تضمین میکند. تداوم هماهنگی بینالمللی در قطب جنوب اهداف و قوانین منشور سازمان ملل را بیشتر در برداشته است.[۱۴۶] ارجاع به منشور سازمان ملل تنها در زمینه پیشبرد اهداف و قوانین ذکر شده است. در نتیجه در پیشبرد حق جنگ و حفظ صلح و امنیت بینالمللی، کشورها یک گام فراتر از منشور برداشتهاند و آنتارتیک را محدود به اهداف صلح آمیز کرده اند، علاوه بر این که «آنتارتیک نباید صحنه یا هدف بینالمللی» قرار بگیرد. این جمله میتواند اینگونه تعبیر شود که قطب جنوب نباید صحنه یا هدف دشمنی قرار گیرد. عرف بین دولتها تصدیق میکند که این قانون حتی در زمان جنگ هم لغو نمی شود.[۱۴۷] کشورها به صورت غیر آشکارا از چنین نظریهای در سال ۱۹۶۷ با به کار بستن الفاظ مشابهی در معاهده فضا، تأکید بر روی جامع بودن آن با عبارت “منحصراً برای اهداف صلحآمیز” قدردانی کردهاند.[۱۴۸] از اینرو میتوان نتیجه گرفت که ماده چهارم، معاهده فضا هر فعالیت نظامی (تهاجمی یا دفاعی) در یا برعلیه اجرام آسمانی را منع کرده است.