نمایندگی
Delegacy
قبول انجام عمل در سیستمهای چندعامله
شایستگی یا احساس مسئولیت
Competency or Amenability
ارزیابی فعالیت انجام شده در تحقق هدف، تقسیم وظایف در صورت لزوم، و ادامه عمل تا تحقق هدف
عقلانیت
Rationality
این بدان معنی است که یک عامل در راستای اهداف خود فعالیت میکند، و کاری که مانع رسیدن به آن اهداف شود را انجام نمیدهد، حداقل تا جایی که باورهای او اجازه میدهد.[۱۴, ۱۵] به عبارت دیگر، انجام اعمال منطقی (نه لزوماً درست) برای رسیدن به اهداف
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
قابلیت استنتاج
Inferential capability
این ویژگی بدان معنی است که یک عامل، میتواند با بهره گرفتن از دانشی که از اهداف کلی دارد، و روشهای ارجح، بر روی مشخصات کار، به فعالیت بپردازد تا به انعطافپذیری دست یابد، اطلاعات بیشتری بدست آورد، و مدلهای واضح و صریحی از خود، کاربر، شرایط، و یا دیگر عاملها داشته باشد.[۱۹]
پاسخگویی
accountability
عامل باید وقایع و فعالیتهای خود را ثبت کند تا در صورت نیاز ارائه دهد. [۱۳]
غیرقابل پیشبینی بودن
Unpredictability
عامل قادر است به نحوی عمل کند که به طور کامل قابل پیشبینی نباشد، حتی اگر تمام شرایط اولیه شناخته شده باشند.[۱۳]
۲-۴-۱-۲- معماری عاملها
معماری عاملها یک متدولوژی خاص برای ساخت عاملها فرض می شود، بطوریکه معماری بیانگر چگونگی تقسیم عاملها به پیمانههای مختلف و ارتباط بین آنها میباشد. معماری در برگیرنده تکنیکها و الگوریتمهایی است که این متدولوژی را پشتیبانی می کنند. معماریهای مختلفی برای ساخت عاملها پیشنهاد شده است. میدانیم در بررسی عاملها از مواردی که دارای اهمیت است بحث تکنیک مورد استفاده در آنها میباشد که مسائلی نظیر اخذ دانش، اکتساب دانش و بازنمایی دانش را در بر میگیرد. انتخاب و طراحی معماری مناسب برای عامل به پارامترهای مختلفی وابسته است. حوزه کاربردی، محیطی که عامل در آن عمل می کند، اطلاعات در اختیار عامل، نیازها و ویژگیهای مورد انتظار از عامل، میزان انعطاف پذیری، تکنولوژی مورد استفاده، برای پیاده سازی از جمله مهمترین این پارامترها هستند. معماری عامل به مکانیزمی برای برنامه ریزی و اجرا، به شکل همزمان هم نیاز خواهد داشت. بدون چنین مکانیزمی عامل یا در حالت برنامهریزی گرفتار خواهد شد و نمیتواند به موقع به رویدادها پاسخ دهد و یا با تمرکز بسیار زیاد بر روی پاسخگویی به رویدادهای محیط نمیتواند رفتار هدفمند از خود نشان دهد. در چنین محیطهایی عامل باید امکان تطبیق دادن رفتار خودش با محیط را نیز داشته باشد. بدون چنین امکانی عامل توانایی انجام درست وظایفش را به تدریج از دست خواهد داد. در محیطهای پویایی که عاملها باید رفتار خود را با عاملهای دیگر هماهنگ کنند، داشتن مکانیزم هماهنگ سازی با حداقل ارتباط یکی دیگر از نیازهای معماری عامل است.
به طور کلی چهار نوع معماری برای چهار گروه از عاملها مطرح شده است:
عاملهای منطقی/ نمادین: عاملهایی که تصمیم گیریهای آنها بر مبنای استنتاج منطقی است.
عاملهای واکنشی: عاملهایی که در آنها فرایند تصمیم گیری به صورت تابع نگاشتی از وضعیت به عمل است.
عاملهای BDI[26] : عاملهایی که در آنها تصمیم گیری بر مبنای کار بر روی ساختار دادههایی است که بیانگر باورها و تمایلات و قصدهای عامل است.
عاملهای ترکیبی و چند لایه: عاملهایی که تصمیم گیری در آنها از طریق لایه های نرمافزاری مختلف صورت میگیرد که هر لایه کما بیش استدلالهایی درباره محیط خود در سطوح مختلف انتزاع دارد.
در اینجا ما تنها معماری BDI را معرفی مینماییم. برای مطالعه بقیه موارد میتوانید به [۱۰] مراجعه نمایید.
۲-۴-۱-۲-۱- معماری BDI
در معماری BDI رسیدن به هدف و انجام عمل از طرف عامل بر اساس نحوه تصمیم گیری انسانها درباره مسائل مختلف زندگی است که هر روزه انجام می دهند.[۲۰, ۲۱] انسانها در هر موقعیتی بر اساس باورهایی که از موقعیت خود و دنیای بیرون دارند، به بررسی انتخابهای ممکن (تمایلات) میپردازند و در نهایت یکی از گزینه های ممکن انتخاب می شود تا رسیدن به آن هدف حاصل آید. به عبارت دیگر در این معماری رسیدن به هدف با توجه به مفهوم “استدلال عملی” صورت میگیرد. از دیدگاه فلسفی، استدلال عملی مستلزم دو فعالیت مهم تصمیم گیری در مورد اهداف مورد نظر و چگونگی رسیدن به این اهداف میباشد. بحث اول تحت عنوان بررسی و قیاس و بحث دوم نتیجه گیری بر مبنای تحلیل استدلال عملی مطرح است.
یک عامل می تواند تصمیم گیری کند که چه کاری را انجام دهد و چگونه به این کار برسد. در این راستا عامل سعی میکند انتخابهای مختلف را درک کند و سپس یکی از آنها را انتخاب می کند. مسأله اصلی در استدلال عملی دستیابی به قصدهای صحیح با توجه به تغییرات محیط است. ممکن است قصد در زمانهای مختلف تغییر کند و لذا نیاز به تجدید نظر نمودن قصد خواهد بود. تجدید نظر خود با هزینههایی همراه است. با توجه به موضوع عنوان شده، برای عاملهای BDI تابعی تحت عنوان تابع تبادل نظر در نظر گرفته می شود که به دو جزء تقسیم میگردد. بخش اول ایجاد کننده انتخابها و بخش دوم فیلتر کردن انتخابها. بخش ایجاد کننده انتخابها به گونهای است که هر عامل مجموعه ای از پیشنهادهای مختلف را تولید می کند. این کار از طریق تابعی بنام Option که باورهای جاری عامل و قصدهای جاری آنرا میگیرد، صورت میپذیرد و بر این اساس مجموعه انتخابها (تمایلات) تعیین می شود. در بخش فیلتر کردن، عامل بین حالتها و پیشنهادهای مختلف، انتخاب انجام داده و برای رسیدن به آنها به توافق میرسد. به عبارتی از تابعی که فیلتر نامیده می شود برای انتخاب حالتهای مختلف استفاده مینماید. در ادامه نیاز به بازنمایی اهداف/ قصد برای رسیدن به آنها و نیز اعمالی که می تواند انجام بدهد و بازنمایی محیط خواهد داشت. بطوریکه برای رسیدن به هدف برنامه ریزی نموده، و این کار به صورت برنامهسازی اتوماتیک صورت میپذیرد. همانگونه که قبلاً نیز مطرح شد، معماری BDI بر مبنای استدلال عملی است. در این معماری، تصمیم گیری بر اساس ساختارهای دادهای است که باورها، تمایلات و قصد عامل را بیان می کنند. باورها بیانگر اطلاعات عامل در مورد وضعیتهای جاری بوده، و تمایلات مجموعه ای است که کانون فعالیت عامل را بیان کرده، بطوریکه همان اهداف ممکن است. انتخاب اهداف نیز همان قصد است. فرایند استدلال عملی در عامل BDI در شکل (۲-۱) به صورت تصویری و صوری آورده شده است. با توجه به این شکل، یک معماری BDI شامل هفت جزء میباشد:
یک تابع بازنگری باورها (brf) که به عنوان ورودی درک عامل را با نگاشت بر روی محیط دریافت نموده و باورهای جاری را به هنگام میسازد.
پایگاه دانش باورهای جاری، که اطلاعات عامل را در محیط جاریاش بیان می کند.
تابع تولید گزینه های انتخاب (Option) که ورودی آن، باورها و قصد عامل بوده و بر اساس آنها انتخابهای ممکن برای عامل را که در واقع همان تمایلات وی است، تعیین می کند. توصیف صوری این تابع به صورت زیر است:
مجموعه ای از گزینه های معتبر، که مبین اعمالی است که عامل می تواند انجام دهد.