- زنگنه (۱۳۸۷) در پژوهش خود با موضوع ” ارتباط بین توانمندسازها و نتایج در تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال تهران در لیگ برتر ایران بر اساس مدل (EFQM )” به این نتایج رسید که باشگاه سایپابا ۷۵/۵۶۷ امتیاز رتبه ی اول ، باشگاه صبا باطری با ۴۶/۵۳۳ امتیاز رتبه ی دوم ، باشگاه پیکان با ۳۴/۴۸۷ امتیاز رتبه ی سوم، باشگاه راه آهن با ۹۸/۴۰۷ امتیاز رتبه ی چهارم ، باشگاه پرسپولیس با ۳۳/۳۷۲ امتیاز رتبه ی پنجم و باشگاه استقلال با ۳۲۴ امتیاز رتبه ی ششم را در تعالی سازمانی به خود اختصاص داده اند.( زنگنه ، ۱۳۸۷: ۱۶۴-۱۵۱)
- خبیری (۱۳۸۳) در پژوهش خود با عنوان ” مقایسه وضعیت باشگاه های لیگ حرفه ای فوتبال با معیارهای یوفا و باشگاه های منتخب از کشورهای کره جنوبی ، ژاپن، امارات ، ترکیه ” اذعان می دارد: به گفته بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و صاحب نظران علوم انسانی ، ورزش فوتبال یکی از مهم ترین نهادهای سبز فایل انسان هاست که به مولفه ای موثر و با اهمیت در زندگی اجتماعی بدل شده است. از آنجایی که ورزش فوتبال با توجه به محبوبیت روزافزون و دسترسی راحت به انجام بازی آن در هر گوشه و کنار دارای اثرات اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، روانی ، صنعتی و… است، لذا بهتر است با حساسیت جدی نسبت به پیامدهای آن نگریسته شود و تمامی عواملی را که به نحوی آن را تحت تاثیر قرار می دهند و یا تاثیر می پذیرند شناسایی شده و نیز برای آن برنامه ریزی، سازماندهی ، کنترل و هدایت اعمال گردد.(خبیری ، ۱۳۸۳ : ۳۵)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- جلالی فراهانی (۱۳۸۸) در رساله ی دکتری خود با عنوان “بررسی تطبیقی ساختاری سازمانی و اساسنامه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران و کشورهای منتخب جهت ارائه الگوی بهینه” به مطالعه ی دقیق و تحلیل محتوای ساختار و اساسنامه فدراسیون فوتبال ایران،ژاپن ،آرژانتین، آلمان ،آفرقای جنوبی و استرالیا پرداخته است. نتایج بدست آمده نشان داد که ساختار فدراسیون فوتبال باید مورد بازبینی قرار گرفته و در تنظیم ساختار جدید از تجارب کشورهای پیشرفته در زمینه فوتبال استفاده شود.(جلالی فراهانی ، ۱۳۸۳: ۲۵۴)
۲-۲۸-۲- مروری بر مطالعات خارجی
۲-۲۸-۲-۱- تامین مالی و ساختار سرمایه
- ولچ [۸۷](۲۰۰۵) در رویکرد متفاوت از سایر تحقیقات به بررسی اثر بازده سهام ( به عنوان متغیر مستقل ) بر تغییرات ساختار سرمایه شرکت ها ( به عنوان متغیر وابسته ) پرداخت . وی مشاهده نمود که شرکت ها ساختار سرمایه خود را به دلیل تغییرات بازده سهام تغییر می دهند زیرا قصد دارند نسبت های ثابتی را نگه دارند.(ولچ ، ۲۰۰۵: ۲۱)
- بات[۸۸] (۲۰۰۱) در دهه های اخیر بحث ساختار سرمایه و روش های تامین مالی و تاثیر آن ها بر منافع سهامداران مورد توجه محققین قرار گرفته از جمله دونالدسون ، میرز، برادلی در ۱۹۶۱ تحقیقی در مورد عملکرد تامین مالی شرکت های بزرگ انجام دادند و مشاهده کردند که مدیریت از منابع مالی داخلی به عنوان یک منبع جدید وجوه شدیدا طرفداری می کند و حتی منابع خارجی را کنار می گذارد و در صورت نیاز به منابع مالی خارجی بیش تر از استقراض استفاده می کنند. حتی زمانی که نسبت قیمت به سود (P/E ) بالا بوده است و با وجود مناسب بودن زمان فروش سهام عادی ، نسبت به انتشار سهام بی میلی نشان م دادند، به گونه ای هزینه سرمایه گذاری در موجودی ها و سایر دارایی های جاری را از منابع داخلی تامین کرده اند.(بات ، ۲۰۰۱: ۱۲)
- جونز و کریس[۸۹] (۱۹۹۹) عدم اطمینان و موازنه به وسیله ی آربیتراژ ( میلر) را در ساختار سرمایه شرکت های استرالیایی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که با بهره گرفتن از آربیتراژ در ساختار سرمایه می توان پرتفوی استانداردی از منابع مالی انتخاب کرد که منافع بیش تری را نصیب سهامداران و شرکت کند.(جونزو کریس، ۱۹۹۹: ۱۲)
- فوجینا و ماتسونو[۹۰](۲۰۰۱)، تامین مالی شرکت های ژاپنی را با توجه به شرایط فعلی اقتصادی آن کشور مورد بررسی قرار دادند. ایشان عنوان کردند که ۳۰ درصد از سرمایه گذاری ها و تامین مالی شرکت ها مربوط به پارادوکس تکنولوژی اطلاعات (IT) است. ایشان نیازهای مالی IT را تخمین زدند.( فوجینا و ماتسونو،۲۰۰۱: ۵-۳)
- لارس جبجرگ[۹۱] (۱۹۹۹) تامین مالی را در پروژه های کارآفرین بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که تامین مالی در انتخاب پروژه ها تنها شرط ممکن نیست، بلکه یک پیش فرض اساسی است که بدون توجه به آن ، مساله کارآفرینی در پروژه ها به حد نازل می رسد. ایشان انواع ساختار بهینه سرمایه را با توجه به ویژگی پروژه ها و الزامات تامین مالی خارجی بررسی کرده اند.(جبجرگ،۱۹۹۹: ۵۲)
- استولز[۹۲] (۱۹۹۰) معتقد است که مدیران عمدتا سرمایه را جهت افزایش اندازه شرکت و از همین رو افزایش پاداش خودشان افزایش می دهند که ای باعث آثار منفی قیمت سهام می شود.(استولز، ۱۹۹۰: ۱۴۵)
- براساس نظر مودیگلیانی و میلر[۹۳](۱۹۹۲) چگونگی تأمین مالی و در نتیجه ساختار سرمایهی شرکت، تأثیری بر ارزش شرکت نداشته است (ون هون، ۱۳۷۱: ۲۳). براساس نظر آنان به دلیل انجام فرایند آربیتراژ، ارزش شرکت به چگونگی تأمین مالی و ساختار سرمایهی شرکت ارتباط نداشته است.
- مایر[۹۴] (۱۹۸۹) ساختارهای مالی شرکتها را در هشت کشور مختلف صنعتی طی دورهی ۸۵- ۱۹۷۰ بررسی و مقایسهی کرد. برخی از نتایج این تحقیق به شرح زیر است.
۱- سود انباشته، مهمترین منبع تأمین مالی همهی کشورها به ویژه در انگلستان، کانادا و امریکا است. به طوری که در امریکا و انگلستان بیش از ۷۵ درصد سرمایهیگذاریها از طریق سود انباشته تأمین مالی شده است.
۲- یک ارتباط معکوس بین استفاده از سود انباشته و اعتبارات بانکی وجود داشته است.
۳- شرکتهای کوچک و متوسط نسبت به شرکتهای بزرگ از منابع خارجی بیشتر استفاده نموده و در این تأمین مالی بیشتر با بانکهای تجاری ارتباط داشته و کمتر از اوراق بهادار جهت تأمین مالی استفاده مینمایند (مایر، ۱۹۹۰، ۱۹۸۹، ۱۹۸۸)
- در مطالعهی دیگر سینگ و حمید[۹۵] (۱۹۹۲) ، روشهای تأمین مالی پنجاه کشور توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه را بررسی کردند. نتایج اصلی این مطالعه به صورت زیر است.
۱- شرکتهای واقع در کشورهای درحال توسعه، بیشتر از منابع خارجی برای تأمین مالی استفاده میکنند.
۲- شرکتهای واقع در کشورهای در حال توسعه، برای افزایش خالص داراییهای خود بیشتر به انتشار سهام جدید روی میآورند. (سینگ و حمید، ۱۹۹۲ :۱۵۲)
- کوربت و جنکینسون[۹۶] (۱۹۹۴)، در مطالعهی روشهای تأمین مالی کشورهای توسعه یافته را در هر دورهی ۸۹- ۱۹۷۰ بررسی کردند. مهمترین نتایج این تحقیق به صورت زیر است.
۱- مهمترین روش تامین مالی در شرکتهای همهی کشورهای مورد مطالعه، منابع داخلی است.
۲- انتشار اوراق بهادار و اوراق قرضه مقدار کمی از منابع تأمین مالی در کشورهای مورد بررسی است.
۳- مهمترین منبع تأمین مالی خارجی، وامهای رهنی بانکها به شرکتهای مورد مطالعه است.
۴- منابع داخلی تأمین مالی در کشورهای امریکا و انگلستان نسبت به ژاپن از اهمیت بیشتری برخوردار است. (کوبرت و جنکینسون ، ۱۹۹۴ :۹۴۸)
۲۸-۲-۲- تامین مالی فوتبال
یکی از روش های تامین مالی استفاده از حمایت مالی است که در این زمینه پژوهش های صورت گرفته که در این قسمت به مهم ترین آنها اشاره ایی مختصر خواهد شد:
- گراتان وتیلور[۹۷] (۱۹۸۵) حمایت مالی شرکتی[۹۸] را حمایت از یک ورزش ، رویداد ورزشی ، سازمان ورزشی یا رقابت توسط یک شخص یا شرکت برای کسب منافع یا سود دوجانبه برای هر دو طرف قرارداد می دانند.(گراتان و تیلور ،۱۹۸۵: ۱۰۲)
- از سویی هرناندر [۹۹] (۲۰۰۲) واژه ی حمایت مالی شرکتی را به کاربرده و آن را شناساندن محصول ، نام یا آرم شرکت با بهره گرفتن از وجهه و تصویر بخش های مختلف مرتبط با ورزش تعریف می کند. (هرناندر، ۲۰۰۲، ۲۳-۲۰)
در این میان باشگاه های حرفه ای فوتبال نیز از فرصت موجود نهایت استفاد ه را برده و درآمد های کلانی را از محل حامیان مالی کسب می نمایند.
- مرکز تحقیقاتی دلویت و تاچ[۱۰۰] (۲۰۰۷) در گزارش سالانه خود درآمد باشگاه های حرفه ای دنیا را از محل حامیان مالی پیراهن باشگاه [۱۰۱] گزارش نموده است.در این گزارش میزان این درآمد برای باشگاه های یوونتوس، بارسلونا ، منچستر یونایتد، چلسی و بایرمونیخ برای یک سال به ترتیب برابر با ۴/۴۳ ، ۳۰ ، ۲۰/۴ ، ۱۷/۴ و ۱۷ میلیون یورو اعلام شده است.
موضوع حامیان مالی به دلیل تاثیرات بسزایی که در توسعه اقتصاد ی صنعت ورزش به همراه داشته است همواره مورد توجه محققان بوده است.
- جی یونگ کو[۱۰۲] (۲۰۰۴) به شرایط و نظام اقتصادی کشورها به عنوان عاملی مهم در جذب حامیان مالی اشاره می کند. به عنوان مثال ، وی وجود ساختار رقابتی در اقتصاد کشورها را به عنوان یک عامل محرک برای توسعه حمایت مالی اشاره می کند.به عنوان مثال ، وی وجود ساختارها رقابتی در اقتصاد کشورها را به عنوان یک عامل محرک برای توسعه حمایت مالی از ورزش می داند.(جی یونگ کو ، ۲۰۰۴: ۱۲۰)
- از سوی دیگر یافته های پژوهشی هودا[۱۰۳](۲۰۰۱) بیانگر آن است که “اصل انتظار سود حاصل از سرمایه گذاری"مهم ترین عامل جذب سرمایه گذاری حامیان مالی در ورزش است.وی چنین نتیجه گیری می کند که حامیان مالی هنگامی متقاعد به سرمایه گذاری در ورزش می شوند که تا حدی اطمینان یابند در صورت قرار دادن سرمایه خود در یک ورزش خاص بیش از سایر گزینه های قابل انتخاب سود خواهند برد.(هودا ، ۲۰۰۱: ۱۱)
- در هرصورت این وظیفه صاحبان صنعت فوتبال است که شرایط و فضای مطمئن اقتصادی را فراهم نمایند تا جذب سرمایه گذاری در صنعت فوتبال به خوبی انجام شود.الیسون و مارتا [۱۰۴](۱۹۹۸) در این ابطه اظهار می دارد که یکی از مهم ترین وظایف مدیران ورزشی برای جذب حمایت مالی فراهم ساختن اطمینان لازم برای شرکت ها در مورد تحقق اهداف آنها و در نهایت بازگشت سرمایه شان است.(الیسون و مارتا ، ۱۹۹۸: ۵۹-۴۵)
- استرلایز[۱۰۵] (۲۰۰۵) نقش نمایش تلویزیونی را در جذب حامیان مالی بسیار مهم می داند و بیان می کند هرچه نمایش مسابقات ورزشی در سطوح ملی و بین المللی وسیع تر باشد میزان جذب حامیان مالی بیشتر خواهد بود.(استرلایز، ۲۰۰۵: ۲۲)
- کشاک[۱۰۶] (۲۰۰۴) نیز وجود اطلاعات شفاف و کامل اقتصادی در مورد یک ورزش خاص را یکی از مهم ترین ابزار های تصمیم گیری شرکت ها برای ورود به حمایت مالی از ورزش می داند.(کشاک ، ۲۰۰۴: ۴)
- در همین رابطه ، میچی و آگتون [۱۰۷](۲۰۰۵) نیز ادعا می کنند که باشگاه های حرفه ای می توانند با افشاسازی اطلاعات مدیریتی و مالی خود سود بیشتری را از سوی حامیان مالی عائد خود سازند.(میچی و آگتون، ۲۰۰۵: ۵۳۱-۵۱۷)
- درهر صورت این وظیفه صاحبان صنعت فوتبال است که شرایط و فضای مطمئن اقتصادی را فراهم نمایند تا جذب سرمایه گذاری در صنعت فوتبال به خوبی انجام شود. آلیسون و مارتا[۱۰۸] (۱۹۹۸) در این رابطه اظهار می دارند که یکی از مهم ترین وظایف مدیران ورزشی برای جذب حمایت مالی فراهم ساختن اطمینان لازم برای شرکت ها در مورد تحقق اهداف آنها و در نهایت بازگشت سرمایه شان است. (الیسون و مارتا ، ۱۹۹۸: ۵۹-۴۵)
- استرلایز (۲۰۰۵) مهم ترین هدف شرکت ها برای حمایت مالی را ایجاد آگاهی از نشان تجاری[۱۰۹] خود برای مردم می داند. (استرلایز، ۲۰۰۵: ۲۲)
- بر اساس نظر آرتور ، اسکات و وودز[۱۱۰] (۱۹۹۷) اهداف یک شرکت برای حمایت مالی عموما تحت تاثیر دو دسته انگیزه های هیجانی [۱۱۱]و عقلانی[۱۱۲] قرار می گیرد. آنها بیان می دارند که انگیزه های هیجانی انگیزه های غیر تجاری محسوب می شوند و منظور از انگیزه های عقلانی دستیابی به اهداف تجاری و شرکتی است.( آرتور ، اسکات و وودز، ۱۹۹۷: ۲۳۳-۲۲۳)
- ناتان توماسینی [۱۱۳] (۲۰۰۴) مهم ترین اهداف شرکت ها از حمایت مالی ورزشی را شامل نمایش رسانه ای ، پوشش مستقیم رسانه ای ، تایید و شناسایی نام و آرم شرکت ، ارتقاء آگاهی بازار، افزایش فرصت های فروش ، ایجاد ارتباط با سایر حامیان مالی و ارتباط با جامعه بیان نموده اند. (ناتان توماسینی،۲۰۰۴ : ۲۶۴-۲۵۳)
- بر اساس نظر دابسون و گودارد[۱۱۴] (۲۰۰۱) مدیری می تواند باشگاه را در فضای رقابتی تجاری و حرفه ای اداره نماید که دارای تخصص و تجارب حرفه ای در دنیای تجارت باشد.( دابسون و گودارد، ۲۰۰۱ :۲۱-۱۸)
با توجه به اینکه عدم بهره گیری از مدیران با تفکرات تجاری و درآمد زایی در صنعت فوتبال به عنوان یکی از موانع شناسایی شده به نظر می رسد با ایجاد ساختاری تجاری و رقابتی در صنعت فوتبال، باشگاه ها برای ماندن در فضای رقابت خود به خود مجبور خواهند بود از مدیرانی با ویژگی های مذکور استفاده نمایند.
- همانطور که دابسون و گودارد (۲۰۰۱) در پژوهش خود اشاره کرده بود : عموما تمایل حامیان مالی برآن است تا با پرداخت مبالغی بتوانند به صورت انحصاری آرم یا نشان خود را در عرصه صنعت فوتبال به نمایش بگذارند. ( دابسون و گودارد، ۲۰۰۱ :۲۱-۱۸)
به نظر می رسد با توجه به اجرا نشدن قانون کپی رایت در ایران صنعت فوتبال نخواهد توانست اهداف حامیان مالی را به خوبی برآورده سازد. هرچند این موضوع مهم باید در سطح کلان کشور حل و فصل گردد تا صنعت فوتبال نیز از آن بهره کافی را ببرد.
- دابسون و گودارد (۲۰۰۱) اشاره می کنند که یکی از شناخته شده ترین راهکارهای ارتقای آرم یا نشان باشگاهها و لیگ حرفه ای جذب بازیکنان و مربیان نخبه و معروف است. ( دابسون و گودارد، ۲۰۰۱ :۲۱-۱۸)
- هاکان[۱۱۵] (۲۰۰۶) چنین بیان می کند که جذب بازیکنان معروف به طور همزمان موفقیت باشگاه ورزشی ، ارتقای وجهه باشگاه و در نتیجه جذب منابع مالی بیشتر ، صحه گذاری ، پخش تلویزیونی و نهایتا افزایش قیمت سهام باشگاه را به همراه خواهد داشت. (هاکان ، ۲۰۰۶: ۶۹۹-۶۹۵)