قطب الدین راوندی، فقه القرآن فی شرح آیات الأحکام، ج۱، ص۳۴۹ ↑
قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱ و ج۳، ص۲۴۶ ↑
ابنبابویه، کمال الدین، ج۱، ص۵ ↑
بقره/ ۳۰ ↑
«..خدا نیرنگ خائنان را به جایى نمىرساند» یوسف/ ۵۲ ↑
«..و زنهار جانبدارِ خیانتکاران مباش»نساء/ ۱۰۵ ↑
ابنبابویه، کمال الدین، ج۱، ص۱۱ ↑
بقره/ ۳۰ ↑
رک: حلی، الألفین، ص۷۳-۷۴ ↑
بقره/ ۱۲۴ ↑
حرعاملی، اثبات الهداه، ج۱، ص۹۷ ↑
رک: همین نوشتار بخش ۱-۲-۳-۱- ارتباط خلافت با نبوت و امامت، ص۷۲-۷۹ ↑
بقره/ ۱۲۴ ↑
حلی، الألفین، ص۲۷۶-۲۷۷ ↑
همان، ص۳۹۳ ↑
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴ ↑
جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۴۱۴ ↑
مفید، الفصولالعشره، ص۱۲۴؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۱۷؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۸ ↑
أنبیاء/ ۷۳ ↑
«در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست، مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند» حجر/ ۴۲ ↑
«و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را» حجر/ ۳۹-۴۰ ↑
حلی، ألفین، ص۳۴۴ ↑
آل عمران/ ۳۳ ↑
رک: ابنشهرآشوب، متشابهالقرآن، ج۲، ص۵۰ ↑
«بلکه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک مىورزند در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکى بزرگ بخشیدیم» نساء/ ۵۴ ↑
طباطبایی، المیزان فى تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۶۵-۱۶۶ ↑
حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۱۵۳؛ قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۱۴، ص۳۸۳ ↑
رک: حلی، ألفین، ص۱۰۰ و ۱۴۵ ↑
«اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است پس به هدایت آنان اقتدا کن» أنعام/ ۹۰ ↑
«..و هر که را خدا گمراه گرداند برایش راهبرى نیست. و هر که را خدا هدایت کند گمراهکنندهاى ندارد..» زمر/ ۳۶-۳۷ ↑
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
«..خدا هر که را راهنمایى کند او راهیافته است..» کهف/ ۱۷ ↑
«اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وى دشمن آشکار شماست؟ و اینکه مرا بپرستید این است راه راست! و [او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد..» یس/ ۶۰-۶۲ ↑
رک: حسینی تهرانی، امام شناسی، ص۶۷-۶۸ ↑
سجده/ ۲۴ ↑
أنعام-۷۵ ↑
تکاثر/ ۶ ↑
مطففین/ ۱۴-۲۱ ↑
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۷۳ ↑
«و در حقیقت [آن زن] آهنگ وى کرد، و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او مىکرد. چنین [کردیم] تا بدى و زشتکارى را از او بازگردانیم، چرا که او از بندگان مخلص ما بود» یوسف/ ۲۴ ↑
قصص/ ۳۲ ↑
نساء/ ۱۷۴ ↑
نمل/ ۶۴ ↑
«و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانى، به سوى آنان خواهم گرایید و از [جمله] نادانان خواهم شد» یوسف/ ۳۳ ↑
«پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده..» جاثیه/ ۲۳ ↑
«و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت، از روى ظلم و تکبّر آن را انکار کردند..» نمل/ ۱۴ ↑
طباطبایی، المیزان فى تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۱۲۸-۱۲۹ ↑
بقره/ ۳۰-۳۳ ↑
رعد/ ۳۸ ↑
قصص/ ۳۲ ↑
إبراهیم/ ۱۰ ↑
واژه «بیّنه» نیز در ارتباط با معجزه به کار رفته مانند آیات «حَقیقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ..»(أعراف/ ۱۰۵) و “قالُوا یا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَیِّنَهٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِکی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ..»(هود/ ۵۳) لکن با توجه به صفت مشبه بودن آن، به نظر مىرسد که «بیّنه» صفتی برای «آیه» باشد که در برخی موارد به ذکر صفت «بیّنه» اکتفاء شده، مؤید این مطلب آیاتی است که در آن این دو واژه به صورت ترکیب موصوف و صفت استعمال شده مانند آیات “سَلْ بَنی إِسْرائیلَ کَمْ آتَیْناهُمْ مِنْ آیَهٍ بَیِّنَهٍ..»(بقره/ ۲۱۱) و “وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى تِسْعَ آیاتٍ بَیِّناتٍ..»(إسراء/ ۱۰۱) ↑
ابنبابویه، علل الشرایع، ج۱،ص۱۲۲ ↑
همو، اعتقادات الإمامیه، ص۹۴ ↑