۱۵۰۱- با وجود این که فریاد درونم مانند اسپند استفاده شده بود و دیگر دودی (فریاد ) نداشت. امّا نفس سوخته ام به ناگه فریاد و فغان بلندی سر داد.
۱۵۰۲- دست من توان و طاقت این را ندارد که پای ظریف و باریکت را با دست بگیرد، ولی به پای تو می افتد و مانع تردّد و رفتن تو می شود.
۱۵۰۳- سپر انداختن: کنایه از تنزّل و فروتنی نمودن . || عاجز شدن . (برهان)
هم سفرانش سپــــر انداختنـــــد بال شکستنــــد و پر انداختنـــــد
نظامی))
معنی بیت: نگین و جواهر در برابر لب سرخ و زیبایت سپرش را انداخته و اظهار عجز و ناتوانی کرده است. و ما برای اثبات این حرف و ادّعا ، همه شاهد وگواهیم و با مهر کردن آن سندیّتش را تأیید می کنیم .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱۵۰۴- دم زدن: مجازاً سخن گفتن.
معنی بیت: با وجود این که چراغ مجلس هستم ولی اگر تو اظهار فخر نمایی، من سکوت می کنم و در فکر جدل با تو نیستم. آری با سخن گفتن تو من آرام و بی صدا می شوم ،زیرا هنگامی که بادی بوزد چراغ روشن را هم خاموش می کند.
۱۵۰۵- معنی بیت: اگر بعد از مرگ هم مشکلات و گرفتاری های من باقی مانده است. این طور به نظر می رسد که خار ماهی من مژگان چشم دام است که همچنان منتظر بلایا و گرفتاری های من است.
۱۵۰۶- معنی بیت: گناهان گذشته من با وجود پشیمانی و گریه و زاری من پاک نشد. بسیار گریستم و ناله کردم ولی هم چنان نامه اعمالم سیاه ، تاریک و پرگناه است.
۱۵۰۷- مغیلان: نام درختی است خاردار و به عربی آن را ام غیلان خوانند. (برهان)
معنی بیت: پای من به حدّی شوق و میل رفتن به سوی خار مغیلان را دارد ، که هر بار چشمان ورم کرده اش پر از اشک شده و اندوهناک و آرزومند آن است.
۱۵۰۸- روشناس: کنایه از شخص مشهور و معروف و آشنای همه کس . (برهان قاطع)
ندیــــدم کس از مردم روشنـــاس کز آن مــردمی نیست بر وی سپاس
نظامی))
معنی بیت: من همچون مردمک چشم فردی باوقار، سرشناس و مشهورم و همه مردم مرا می شناسند. با وجود این که زیاد از خانه بیرون نمی روم و با آنها معاشرت ندارم.
۱۵۰۹- معنی بیت: در دیوان و دفتر اشعارم به دنبال چه چیزی هستی و چه مطلبی را جست وجو می کنی ؟ کاری بی فایده انجام می دهی زیراکه تمام ابیات دیوانم منتخب، پخته و برگزیده اند.
۱۵۱۰- معنی بیت: اگر آیینه ای را در مقابلم قرار دهند به خاطر ضعف و ناتوانی زیاد من چیزی جز نام من باقی نمی ماند. همانطور که بر نگین جز نام چیز دیگری را حک نمی کنند .
۱۵۱۱- معنی بیت: از بس که درون هر آبله آب فراوان وجود دارد؛ مانند آب چشمان من، از فشردن پای خود بر زمین، سر آبله باز شده و از آب آن، زمین آنقدر گل آلود شده که من در گل فرو رفته ام.
مضمون بیت: مبالغه در پرآبی آبله پا.
۱۵۱۴- معنی بیت: هرچند که سرم(موی سرم) از سیاهی خالی شده است یعنی مویم سفید شده است، اما هنوز مانند کودکان به نوشتن مشق مشغولم.با این تفاوت که در کودکان مشق نوشتن گناه نیست اما برای من گناه محسوب می شود و من در این دوران به نوشتن مشق گناه مشغولم.
۱۵۱۵- معنی بیت: من هرگز بخت و اقبال آزاد شدن از بند قفس را ندارم. حتّی اگر پری از بال من جدا شود آن پر در قید و بند اوست و آزادی را از من می گیرد .
۱۵۱۶- معنی بیت: زمانی که پیرهن دیوانگی را برای خود دوختم(دیوانه شدم)، از خارهای پای خود به بخیه کردن دامن صحرا مشغول شدم.
۱۵۱۷- معنی بیت: اکنون می خواهم در راه شوق همانند تیری پر در بیاورم و از دوش مردم رهایی یابم. تا کی دیگران بخواهند مرا همچون کمان بر دوش بکشند و مرا به عنوان بار تحمّل کنند؟!
۱۵۲۰- معنی بیت: آنچه که از مردم گرفتیم آن را حواله ایشان کردیم. یا آنکه، آنچه از مردم گرفتیم و خوردیم، به خودشان پس دادیم. به نان خشکی که به زور بازوی خودمان بود، قناعت کردیم ولی دین کسی را برگردن نگرفتیم.
۱۵۲۲- معنی بیت: همانند میوه ای در باغ که نمی تواند از تماشا کردن فصل بهار بهره ببرد، ما نیز بی بهره ایم. وقتی میوه ای پخته و رسیده می شود که دیگر فصل بهار نمی ماند و می گذرد. چون فصل پختگی میوه ها، ایّام سرماست.
لفظ«رسیدن» در این بیت، دارای دو معناست.
۱۵۲۳- معنی بیت: هر پنبه ای که طبیب بر سر زخمم می گذارد تا مرا درمان کند. من آن را بر می دارم و همانطور که فتیله را بالا می کشند تا بسوزد من هم از غصه و داغ دیگران می سوزم .
۱۵۲۴- معنی بیت: حتّی اگر تیغ و شمشیر هم بر سرم بزنند از جای خود تکان نمی خورم. اما مانند کوه از زخم زبان دیگران می نالم.
اشاره به پژواک کوه، وقتی که در کوه آواز سر دهند همان آواز دوباره از کوه بلند می شود .
لفظ تیغ مناسب کوه است.
۱۵۲۵- بیگانگی اختیار کردم. از تعابیر خاصّ غنی است.
۱۵۲۷- معنی بیت: آن قدر پیر شده ام که حتّی دندانم ریخت با وجود این هم حاضر نشدم حق را یاد کنم.
همانطور که کودکان تسبیح را در بازیشان گم می کنند، من هم دندانم را در پیری گم کرده ام(دندانم ریخت).
مثال اطفال اشاره به این است که طفل هم دندانش را هنگام در آمدن دندان دیگرش گم می کند.
۱۵۲۸- سالگره: روز شروع سال نو از عمر طبیعی و در این روز جشن هم کنند خاصه سلاطین و امرا. و این تسمیه برای آن است که رشته ای باشد که هر سال از عمر مولود بر آن گره میزنند تا سالهای عمر بدان معلوم شود. (آنندراج)
معنی بیت: وقتی که رشته عمرم کوتاه شد، تازه معنی سالگره را فهمیدم. زیراکه در سالگره برای تعیین سال رشته را گره می زنند و این کار باعث کوتاه شدن رشته می شود.
۱۵۲۹- معنی بیت: تا زمانی که ساغر در دست دارم، می نوشیدن لذت بخش است. دهان انگشت من همانند نرگس از خنده گشاده شده است.(بسیار خوشحال است.)
صورت شاخ گل نرگس،مانند ساغر و انگشت است؛ یعنی ، تا زمانی که ساغر در دست من است، دهان هر انگشت از خنده متوقف نمی شود.
خندیدن دهان انگشت : استعاره مکنیه ( تشخیص).
۱۵۳۱- زه: چلّه کمان، وتر. (فرهنگ فارسی معین)
کمان را زه کردن: قرار دادن چلّه بر کمان، کنایه از آماده کردن کمان برای تیراندازی.
زه را کمان کردن: کنایه از خماندن زه بر اثر کشیدن بسیار.
معنی مصرع دوم: چلّه را بر کمان قرار بده ، سپس زه را چنان بکش که به خاطر فشار و کشیدگی بسیار همچون کمان، خمیده شود و آماده تیراندازی شو.
۱۵۳۲- منظور از نغمه صدای دلکش ، زیبا ، خوش آهنگ و دل نشین است.
نغمه شیرین: دارای آرایه حسامیزی است.
بیت دارای آرایه حسن تعلیل و تشبیه تفضیلی است.
۱۵۳۳- مصرع: یک نیمه از یک بیت شعر، نیمه ای از قالب تک بیت در ساختار سبک هندی که اشاره به محسوس می کند که اگر زیبا و هنرمندانه و تازه باشد به آن «مصرع برجسته »می گفتند.
موزون: دارای آرایه استخدام است: ۱٫ به معنای «دارای وزن و آهنگ »با «مصرع »مناسبت دارد. ۲٫ به معنای « متناسب» که با« سرو سهی» تناسب دارد.