سهیل و حسین (۲۰۰۹) ،در مطالعه ای تحت عنوان “رابطه کوتاه مدت و بلند مدت بین متغیرهای کلان اقتصادی و قیمت سهام” مورد مطالعه بورس لاهور پاکستان با بهره گرفتن از الگوی مدل تصحیح خطا (ARDL) و همچنین استفاده از داده های ماهانه طی دوره زمانی دسامبر ۲۰۰۲ تا ژوئن ۲۰۰۸ تاثیر مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی بر روی قیمت سهام را مورد مطالعه قرار داده اند. نتایج حاکی از این بوده که بین شاخص قیمت مصرف کننده و شاخص تولید صنعتی و بازده سهام رابطه منفی و بین عرضه پول و بازده سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه واریانس بیانگر این بود که شاخص قیمت مصرف کننده بیشترین تأثیر را بر روی شاخص قیمت سهام دارد.
کورو[۵۴](۲۰۰۹) نشان داد که تصمیمات سیاست پولی بر روی تمایلات سرمایه گذاران دارای اثر مهمی است. همچنین وی بیان کرد که شوک های سیاست پولی در دوره ای که بازار تحت حاکمیت خرس ها است بر تمایلات سرمایه گذاران دارای اثر قوی تری می باشد. علاوه بر این بر اساس نتایج وی سهام هایی که به تغییرات در تمایلات سرمایه گذاران بیشتر حساس هستند بسیار شدیدتر و بیشتر نسبت به اخبار پولی واکنش و عکس العمل نشان می دهند.
کلودیلین و همکاران[۵۵](۲۰۰۹) اثر اعمال سیاست پولی را بر روی شاخص های بازار سهام اروپایی به صورت بخشی و جمعی بررسی نمودند. نتایج آنها نشان می دهد که براساس نوع منطقه، افزایش نرخ بهره در روزهای اعلام عمومی سیاست سبب کاهش بازده بازار سهام در حدود ۰٫۲-۰٫۳ درصد می شود.
رایموند (۲۰۰۹) در مقاله ای تحت عنوان “رابطه بلندمدت میان شاخص قیمت سهام و متغیرهای پولی در کشور جاماییکا” با استفاده ازروش تصحیح خطای برداری طی دوره (۱۹۹۰-۲۰۰۹) پرداختـه انـد. بر اساس نتایج به دست آمده رابطه بلندمدتی بین شاخص قیمـت سـهام جامائیکـا بـا متغیرهـای پـولی وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش شاخص قیمت سهام با نرخ تورم و حجم نقدینگی رابطه مثبت و با نرخ ارز و نرخ بهره رابطه منفی دارد.
گرگوریو و همکاران[۵۶](۲۰۰۹) اثر سیاست پولی پیش بینی شده و پیش بینی نشده را بر روی بازده سهام در انگلستان به صورت منطقه ایی و کلی بررسی نمودند. آنها چنین نتیجه گرفتند که براساس داده های سری زمانی و پنل، شکست ساختاری در ارتباط بین بازده سهام و انتقال سیاست پولی اهمیت می یابد. همچنین ایشان نشان دادند که هر دو جزء سیاست پولی مورد انتظار و غیر انتظاری به طور معناداری برروی بازده سهام مؤثر است.
علی یو[۵۷](۲۰۱۱) با بهره گرفتن از مدل GARCH(1,1) و EGARCH اثر سیاست پولی بر بازده سهام در نیجریه را اندازه گرفت. وی نشان داد که علامت مثبت ضریب اثر اهرمی در مدل EGARCH بر این موضوع دلالت میکند که تغییرات مثبت، نقش مهمتری نسبت به تغییرات منفی در بازدهی سهام ایفا می کنند. همچنین وی نشان داد که تغیییرات سیاست پولی پیش بینی نشده برای ثبات در بازار سرمایه نیجریه مهمتر است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سعید و اختر (۲۰۱۲) درمقاله ای تحت عنوان"اثرمتغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص سهام بانکها در پاکستان” با بهره گرفتن از داده های فصلی (۲۰۰۰-۲۰۱۰) و با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات معمولی پرداختـه انـد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نرخ ارز، نرخ بهره بلندمدت و قیمت نفت اثری مثبت و معنادار بر این شاخص داشته و عرضه پول، نرخ بهره کوتاه مدت و تولیدات صنعتی اثری منفی بر آن داشته اند.
مناظیر و همکاران (۲۰۱۲) در مقاله ای تحت عنوان “رابطه بلند مدت میان شاخص قیمت سهام و متغیرهای پولی در کشور پاکستان ” طی دوره (۲۰۰۱-۲۰۰۷) با بهره گرفتن از آزمون گرنجر پرداخته اند. بر اساس نتایج به دست آمده بردار همجمعی و رابطه بلندمدت میان شاخص قیمت سهام و متغیرهـای پولی در این کشور وجود ندارد.
چان[۵۸](۲۰۱۳) در پژوهشی به بررسی تاثیر سیاست پولی بر بازده بازار سهام با در نظر گرفتن محدودیت های تامین مالی و اطلاع رسانی پرداخته اند. جامعه آماری پژوهش آنان بورس اوراق بهادار ایالات متحده در بازه زمانی ۱۹۹۹-۲۰۰۷ و روش مورد استفاده در این پژوهش، پنل دیتا بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست پولی برای شرکت هایی که ظرفیت متوسط برای تامین منابع مالی خارجی دارند موثرتر از سایر شرکت هاست.
لی و دیگران (۲۰۱۴) در مطالعه ای تحت عنوان تأثیر سیاستهای پولی بر روی قیمت سهام، با بهره گرفتن از مدل خود همبستگی برداری (VAR) به بررسی کوتاه مدت تأثیر سیاست های پولی بر روی قیمت سهام پرداختند. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از این بود که سیاست های پولی انبساطی اثر مثبت و معناداری بر روی قیمت سهام آمریکا و کانادا دارد.
چتزی آنتونیو و همکاران[۵۹](۲۰۱۴) با استفاده از مدل VAR اثرات سیاست پولی و مالی را بر روی عملکرد بازار سهام در آلمان، انگلستان و ایالات متحده بررسی نمودند. نتایج پژوهش ایشان نشان داد که این سیاستها، به طور مستقیم و غیرمستقیم، بر بازار سهام مؤثر هستند و ارتباط متقابل بین سیاست پولی ومالی در توضیح توسعه بازارهای مالی بسیار مهم است. پس بنابراین، سرمایه گذاران بایستی این سیاست ها را به طور همزمان مورد توجه قرار دهند.
نیکیفوروس[۶۰](۲۰۱۴) در پژوهشی به بررسی رابطه بین سیاست پولی و پویایی بازده سهام درسه رژیم پولی متفاوت در بازه زمانی ۲۰۱۳- ۱۹۷۰ پرداخته است. وی در این پژوهش نشان داده است که رابطه ثابتی بین سیاست پولی و بازده سهام در هیچیک از سه نوع رژیم وجود ندارد و این بخاطر طبیعت متفاوت پویایی هر یک از سه نوع رژیم است.
یونگ و همکاران [۶۱](۲۰۱۴) در پژوهش خود به بررسی تاثیر تغییرات سیاست پولی بر روی بازار پولی و سهام چین پرداخته اند. آنها در این پژوهش به بررسی دو سیاست عمده پولی، نرخ بهره و نسبت ذخیره قانونی در بازه زمانی ۲۰۱۳- ۲۰۰۶ پرداخته اند. آنها نشان داده اند که بازار پولی وابسته به جهت گیری سیاست کلان است ، همچنین تغییرات سیاست پولی در هریک از بازار سهام و بازار پولی تاثیرات متفاوتی دارد.
چان[۶۲](۲۰۱۴) در پژوهشی به بررسی پاسخ بازده سهام به شوکهای نامتقارن سیاست پولی پرداخته است. او در پژوهش خود با بهره گرفتن از داده های روزانه در مورد تغییرات زیاد و کم قیمت نفت تلاش کرده به این سوال پاسخ دهد که چگونه شوک های پولی ناشی از افزایش قیمت نفت بر روی بازده بازار سهام تاثیر می گذارند. او با بهره گرفتن از داده های مربوط به بازه زمانی ۲۰۰۸ – ۱۹۹۵ و مطالعه شوک های پولی وارد شده به بازار سهام و با استفاده از مدل کوتلر[۶۳] به این نتیجه رسیده است که، صنایع انرژی بر و تجارت کالاهای بادوام، بطور معناداری به شوک های پولی عکس العمل نشان می دهند. همچنین شوک های پولی در کشورهای فروشنده نفت (در مقایسه با کشور هایی که نفت صادر نمی کنند) تاثیر بیشتری روی بازده بازار سهام دارند.
چورتارس و نویکوکریس[۶۴] (۲۰۱۵) به بررسی تاثیر سیاست پولی بر بازار سهام در شرایط هدف گذاری تورم پرداخته اند. آنان در این پژوهش اطلاعات بازار سهام انگلستان در بازه زمانی ۲۰۰۰-۲۰۱۲ را با بهره گرفتن از روش خود رگرسیون برداری مورد بررسی قرار داده و چنین نتیجه گرفته اند که بین سیاست های پولی و بازده بازار سهام رابطه مشخص و علی وجود ندارد
تحقیقات داخلی
حیدری (١٣٨٠) در مطالعه ای با عنوان بررسی عوامل اقتصادی مؤثر بر شاخص قیمت سهام در بازار بورس سهام تهران، عوامل اقتصادی اثرگذار بر شاخص بورس را بررسی کرده است. نتایج این مطالعه که برای یک دوره پنج ساله و به طور ماهانه صورت گرفته است، حاکی از وجود رابطه علیت گرنجری دوسویه بین شاخص سهام، نرخ ارز، شاخص قیمت اتومبیل و شاخص قیمت مسکن است.
قالیباف اصل (۱۳۸۲) به بررسی رابطه بازده سهام بورس اورق بهادار تهران و نرخ ارز برای دوره زمانی ۱۳۸۰- ۱۳۷۵ پرداخت. نتایج مطالعه وی نشان داد که درصد تغییرات نرخ ارز اثر منفی بر روی بازده سهام دارد. اما درصد تغییرات نرخ ارز با یک وقفه زمانی اثر مثبت بر بازده سهام شرکت ها دارد.
نامداری(۱۳۸۳) رابطه علی بین شاخص قیمت سهام و نرخ ارز در بازار آزاد تهران را با بهره گرفتن از تکنیک هم انباشتگی و مکانیزم تصحیح خطا و همچنین آزمون علیت گرنجر مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از تحقیق وی نشان می دهد که رابطه علیتی از شاخص قیمت سهام در بورس تهران به نرخ ارز در بازار آزاد تنها در بلندمدت برقرار است، اما هیچگونه رابطه علی از نرخ ارز به قیمت سهام در دوره مورد بررسی قابل مشاهده نیست.
کشاورز حداد و مهدوی (۱۳۸۴) به بررسی نقش بازار سهام در سازوکار انتقال سیاست پولی پرداختند. در این راستا ایشان ارتباط بین تلاطم شرطی، واریانس شرطی بازده بازار سهام و تلاطم شرطی متغیرهای پولی)عرضه پولM1) را مورد توجه قرار دادند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که بازار سهام در اقتصاد ایران کانالی برای سازوکار سیاست پولی نیست. همچنین نتایج بدست آمده از مدل های اقتصاد سنجی که توسط ایشان به کار گرفته شد نشان داد که علیت از سمت میزان نرخ رشد اعتبارات پرداختی به بخش خصوصی به سمت بازده بازار سهام وجود دارد و افزایش تلاطم در میزان اعتبارات پرداختی به بخش خصوصی باعث افزایش تلاطم در بازده بازار سهام می شود. همچنین علیت از سمت نرخ رشد عرضه پول به سمت بازده بازار سهام وجود دارد و افزایش تلاطم در میزان نرخ رشد عرضه پول باعث کاهش بازده بازار سهام می شود.
ابونوری (۱۳۸۵)، بر اساس نظریه های اقتصادی رابطه دوطرفه ای بین قیمت سهام و نرخ ارز وجـود دارد. اثـرتغییـر نرخ ارز برقیمت سهام را میتوان از دو جنبه رویکرد سنتی و رویکرد پرتفوی مورد بررسی قرار داد. قیمت سهام نیز به نوبه خود بر نرخ ارز تأثیر می گذارد (تأثیرپذیری بازار ارز از بازار سهام). تغییـر در نرخ ارزمیتواند دواثرمتفاوت برقیمت سهام داشته باشد . از یک سو، افزایش نـرخ ارز(ازبعـد تقاضـا) منجربه افزایش درآمد شرکت های صادرکننده کالا ودرنتیجه افزایش قیمت سهام آنها شده و از سوی دیگـر (از بعد عرضه) منجر به کاهش سود شرکت های واردکننـده نهـاده هـای واسـطه ای و کـاهش قیمـت سهام آنها می شود.
کریم زاده(۱۳۸۵) به بررسی رابطه بلندمدت شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران با متغیرهای کلان پولی با بهره گرفتن از داده های ماهانه سال های ۱۳۸۱- ۱۳۶۹ پرداخت. نتیجه تحقیقات وی نشان داد که یک بردار هم جمعی بین شاخص قیمت سهام بورس و متغیرهای کلان پولی وجود دارد. رابطه برآورد شده تأثیر مثبت معنی دار نقدینگی و تأثیر منفی معنی دار نرخ ارز و نرخ سود واقعی بانکی بر شاخص قیمت سهام بورس را نشان می دهد. منفی معنی دار نرخ ارز و نرخ سود واقعی بانکی بر شاخص قیمت سهام بورس را نشان می دهد.
عباسیان و دیگران (١٣٨٧) در مطالعه دیگری به بررسی رابطه بین متغیرهایی همچون نرخ ارز، تراز تجاری، تورم، نقدینگی و نرخ بهره با شاخص قیمت بورس تهران می پردازند. آنها از روش های همجمعی و مدلهای تصحیح خطا و توابع واکنش تکانه و تجزیه واریانس استفاده کرده اند. نتایج مطالعه آنها نشان می دهد که یک رابطه تعادلی بلندمدت بین شاخص کل بورس و متغیرهای کلان اقتصادی وجود دارد. همچنین، نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که درصد زیادی از تغییرات شاخص کل سهام توسط خود متغیر و بخش اندکی از تغییرات توسط متغیرهای کلان اقتصادی توضیح داده می شود. در این پژوهش، رابطه بین شاخص قیمت بورس متغیرهای نرخ ارز و تراز تجاری به طور مستقیم و با متغیرهای دیگری همچون حجم نقدینگی، نرخ بهره و نرخ تورم معکوس است. به نظر می رسد افزایش نرخ ارز در کوتاه مدت به دلیل خروج سرمایه گذاری از بازار سرمایه به بازار پول باعث کاهش شاخص بورس اوراق بهادار می شود؛ اما در بلند مدت اثر مثبت بر بازار سرمایه دارد.
سجادی و همکاران (۱۳۸۷)، تحقیق خود را با هدف تعیین رابطه بلندمدت بین نرخ رشد شاخص کل قیمت سهام و مجموعه ای از متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ ارز، نرخ سود واقعی بانکی و درآمد نفتی، انجام دادند. در این تحقیق داده ها به صورت فصلی و برای دوره ی زمانی ۱۳۸۶ -۱۳۷۴ و با بهره گرفتن از روش خود رگرسیون برداری با وقفه های توزیعی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج آزمون ریشه واحد دیکی فولر تعمیم یافته حاکی از این است که متغیرهای نرخ رشد نقدینگی و نرخ رشد شاخص کل قیمت سهام، در سطح پایا و سایر متغیرها در تفاضل مرتبه اول پایا هستند. همچنین، نتایج آزمون همجمعی نشان داد که بین نرخ رشد شاخص کل قیمت و متغیرهای مستقل، رابطه بلندمدت وجود دارد به طوری که ضرایب نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم، با نرخ رشد شاخص کل قیمت در سطح اطمینان نود درصد معنی دار و رابطه منفی دارند و معناداری ضرایب درآمد نفتی، نرخ ارز و نرخ سود واقعی بانکی، در سطح اطمینان نود درصد، رد شد.
پاشایی فام و امیدی پور (۱۳۸۸) با بهره گرفتن از داده های فصلی سال های ۱۳۸۵-۱۳۶۹ به بررسی تأثیر نرخ تورم بر بازده واقعی سهام پرداختند. نتایج آزمون هم جمعی صورت گرفته توسط ایشان حاکی از وجود رابطه بلندمدت میان نوسان قیمت نفت و قیمت نفت و نرخ ارز با نرخ رشد شاخص بازده نقدی است. همچنین رابطه بلند مدت بین نرخ رشد شاخص بازده نقدی و درآمد نفتی و نرخ ارز منفی، و با نرخ تورم رابطه بلند مدت مثبت است. ضمنا در بررسی ایشان معناداری ضریب نرخ رشد نقدینگی در سطح اطمینان نود درصد رد شد.
نجارزاده و دیگران (١٣٨٨) در مطالعه ای به ارزیابی اثر نرخ ارز و تورم بر شاخص قیمت سهام در ایران می پردازند. تجزیه و تحلیل مدل در این مطالعه با بهره گرفتن از الگوی خودرگرسیون برداری و توابع واکنش تکانه و همچنین تجزیه واریانس صورت گرفته است. دوره مورد بررسی در این مطالعه مربوط به فروردین ١٣٨٢ تا اسفند ١٣٨۵ به طور ماهانه است. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که تأثیر نوسانات نرخ ارز و تغییرات قیمت در کوتاه مدت و میان مدت باعث افزایش قیمت سهام و در بلندمدت باعث کاهش قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران می شود.
طاهری و صارم صفاری (۱۳۹۰)، بورس اوراق بهادار به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان بازار سرمایه در کشور قادر است ضمن تجهیز و سرازیر کردن پس انـدازهای راکد در کشور و سوق دادن آنها به سوی تولید، حرکت به سوی رشد و توسعه اقتصادی را سرعت بخشد. طاهری و صارم صفاری در این پژوهش، با توجه به اهمیت این بازار در اقتصاد کشور، به بررسی رابطه بلندمدت شاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران با متغیر نـرخ ارز پرداختند. این مطالعه با بهره گرفتن از دادهه ای ماهانه در دوره ۱۳۸۷-۱۳۸۱ و به کمک روش خود رگرسیون با وقفـه هـای تـوزیعی (ARDL) صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شاخص قیمت بازار بورس اوراق بهادار با نرخ ارز واقعـی رابطـه مثبت دارد. همچنین، نتایج برآورد الگوی تصحیح خطا حاکی از آن است که در هر سال حدود ۳۶ درصد عدم تعادل ها بـه سـمت تعادل بلندمدت تعدیل می شوند.
علوی راد و حق نویس (۱۳۹۰)، تغییرات شاخص قیمت سهام یکی از شاخصهای مهم در سیستم اقتصادی یک کشور می باشد. کانون توجه مطالعه آن ها آزمون روابط بلند مدت و کوتاه مدت میان شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران و متغیرهای پولی و ارزی در ایران می باشد. با توجه به کارآمدی روش خودرگرسیون برداری با وقفه های توزیعی (ARDL) در حجم نمونه های کوچک و حساسیت کمتر به درجه پایائی متغیرها، روش برآورد در مطالعه کنونی منطبق بر این رهیافت با بهره گرفتن از سریهای زمانی ماهانه طی دوره ۱۳۸۳ -۱۳۸۸ بوده است. نتایج نشان می دهد در بلندمدت، حجم نقدینگی تاثیر مثبتی بر شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران داشته، اما نرخ ارز و ذخایر قانونی بانک ها دارای تاثیرات منفی است. از سوی دیگر متغیرهای پولی و ارزی در کوتاه مدت نیز دارای تاثیرات معناداری بر شاخص قیمت سهام بوده اند. هرچند نتایج مکانیزم تصحیح خطا نشان می دهد سرعت تعدیل مدل آهسته و مدل تصحیح خطا تنها قادر است ۶۹ درصد از نوسانات قیمت سهام را توضیح دهد.
دایی کریم زاده و همکاران ۱۳۹۲، بورس اوراق بهادار نهاد جمع آوری پس اندازها و نقدینگی بخش خصوصی به منظور تأمین مالی پروژه هـای سرمایه گذاری بلندمدت است. شاخص های این بازار تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارنـد کـه یکـی از مهمترین این عوامل متغیرهای اقتصادی می باشند، همچنین بانکها از مهمترین سرمایه گذاران در بازار مالی می باشند، بنابراین بررسی عوامل تأثیرگذار بر شاخص قیمت سهام بانکها بسیار حـائز اهمیـت اسـت. در این پژوهش، اثر متغیرهای نرخ ارز، نرخ سود بانکی، حجم نقدینگی، تولید ناخالص داخلی و نرخ تورم بر شاخص سهام بانک ها به کمک داده های فصلی دوره زمانی (۱۳۸۲-۱۳۹۰) و با بهره گرفتن از روش همجمعی یوهانسون- جوسیلیوس بررسی و رابطه بلندمدت میان آنها مشخص شـد. در ادامـه، بـا اسـتفاده از روش تصحیح خطای برداری سرعت تعدیل کوتاه مدت به بلندمدت تعیین گردید. در نهایت، با بهره گرفتن از توابع عکس العمل آنی اثر شوک متغیرها مورد بررسی قـرار گرفتـه و بـا بـه کـارگیری روش تجزیـه واریـانس متغیرهایی که بیشترین اثرگذاری را بر شاخص سهام بانکها دارند مشخص گردید. بر اساس نتایج به دسـت آمـده تورم و نرخ ارز اثر منفی و نرخ سود سپرده بانکی و تولید ناخالص داخلـی اثـر مثبـت بـر شـاخص سـهام بانکها داشته اند.
شهبازی و همکاران (۱۳۹۳)، تحقیقی را با هدف بررسی تجربی رابطه بین سیاستهای پولی و مالی و بازدهی سهام در ایران با بهره گرفتن از داده های فصلی دوره زمانی ۱۳۷۸-۱۳۸۸ انجام دادند. نتایج بیانگر این است که به دلیل تاثیر با وقفه مخارج دولت و مالیاتها بر بازدهی جاری سهام، فرضیه کارایی بازار سهام ایران نسبت به سیاستهای مالی پذیرفته نمی- شود. این بدین مفهوم است که فعالان بازار سهام توجهی بر اطلاعات موجود در زمینه سیاستهای مالی ندارند، حال آن که این اطلاعات میتوانند در تعیین بازدهی سهام نقش معنی داری داشته باشند. همچنین، با توجه به نتایج مدل برآورد شده مقادیر جاری عرضه پول اثر منفی معنی داری بر بازدهی جاری سهام دارد ولی وقفه های این متغیر تاثیری بر بازدهی جاری سهام ندارند. بنابراین، می توان گفت که فرضیه کارایی بازار سهام نسبت به سیاست های پولی پذیرفته می شود. نتایج مؤید این است که بر خلاف سیاستهای مالی فعالان بازار سهام به سیاستهای پولی به عنوان یکی از عوامل موثر بر بازدهی سهام می نگرند و تغییرات این سیاست ها را در محاسبات خود لحاظ می کنند.
اسماعیلی و غلامی (۱۳۹۳) در پژوهش خود به تعیین رابطه بلندمدت بین نرخ رشد شاخص بازده نقدی سهام و مجموعه یی از متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ ارز و درآمد نفتی پرداخته اند. محققات در این پژوهش، داده ها را به صورت فصلی و برای دوره ی زمانی ۱۳۸۱-۱۳۹۰ و با بهره گرفتن از روش خود رگرسیون برداری با وقفه های توزیعی، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. نتایج آزمون ریشه واحد دیکی فولر تعمیم یافته نشان میدهد که متغیر نرخ رشد نقدینگی در سطح و سایر متغیرها در تفاضل مرتبه اول پایا هستند. نتایج آزمون همجمعی نیز حاکی از وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای اقتصادی مزبور و نرخ رشد شاخص بازده نقدی، است. یافته های آنان نشان می دهد که رابطه بلندمدت بین نرخ رشد شاخص بازده نقدی و درآمد نفتی و نرخ ارز، منفی، و با نرخ تورم، رابطه مثبت است. در این پژوهش معناداری ضریب نرخ رشد نقدینگی، در سطح اطمینان نود درصد، رد شد.
مرادی و نجفی زاده(۱۳۹۳) در پژوهش خود با بهره گرفتن از مدل خود رگرسیونی تعمیم یافته واریانس ناهمسان شرطی و مدل نمائی خود رگرسیونی تعمیم یافته واریانس ناهمسان شرطی اثر سیاست پولی را بر روی بازده شاخص های بازارسهام در دوره زمانی فروردین ۱۳۸۳ لغایت فروردین ۱۳۹۱ با بهره گرفتن از مدل های GARCH و EGARCH مورد بررسی قرار داده اند. نتایج تحقیق آنان حاکی از وجود رابطه مثبت بین نرخ رشد نقدینگی و تورم با بازده شاخص های بازار سهام می باشد. آنان همچنین بیان می دارند که اثر شوک های سیاستی وارده به بازار سهام در ایران به صورت متقارن می باشد و بازار سهام در ایران می تواند به عنوان سپر تورمی عمل نماید.
جمع بندی تحقیقات خارجی و داخلی
در این فصل به بررسی مقالات و پایان نامه های انجام شده در ارتباط با تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی شامل نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ رشد اقتصادی، تولید ناخالص بر تغییرات در قیمت و شاخص بورس اوراق بهادار پرداخته شد. در ادامه در جدول ۲-۱ خلاصه ای از این تحقیقات آورده شده است.
جدول ۲-۱:پیشینه تحقیقات انجام شده
تاریخ | نویسنده | متغیر مورد ارزیابی | مدل | نتایج |