از ۳ تا ۴ سال
کودکان نوباوه
۴
از ۴ تا ۶ سال
کودکان آمادگی
® تعریف عملی کودکان پیش دبستانی : منظور ما در این پژوهش کودکان ۴ تا ۶ ساله می باشد.
® تعریف بیمارستان : بیمارستان مؤسسه ای است با هدف اصلی فراهم آوردن کلیه امکانات لازم جهت بهبودی افرادی که دارای مشکلات سلامتی می باشند (زند شهری، ۱۳۸۴).
® تعریف عملی بیمارستان : در این پژوهش، منظور بیمارستانهای کودکان شهر تهران می باشد که واحدهای مورد پژوهش (کودک بیمارف والدین او) برای تشخیص و درمان بیماری به آنها مراجعه کرده و برنامه بازی و اسباب بازی توسط پژوهشگر برای آنها اجرا می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
بازی
بازی خود مدرسه بزرگی است که کودک در آن تربیت می شود و از تمام جهت، برای زندگی آماده می گردد و همه نیروهای بدنی، عاطفی و اجتماعی او رشد و پرورش می یابند. به عبارت دیگر، بازی وسیله ای است که کودک خود را با آن تربیت می کند، و بی شک این تربیت، بهترین و مفیدترین انواع تربیت است (شعاری نژاد، ۱۳۸۵). روان شناس معروف کودک به نام گزل[۱۹] و ایلگ[۲۰] این گونه بیان داشته اند « بازیهای کاملاً جذاب برای رشد کامل عقلی ضروری به نظر می رسد. » (سلمان، ۱۳۷۱)
کودکی که از بازی می گریزد هرگز رشد سالم ندارد و از لحاظ روانی بیمار است و باید فوراً به درمان او پرداخت. به عقیده وولورث[۲۱] حتی تخیل کودک، نوعی بازی است و می توان گفت : بازی معمولاً اگر دائماً هم نباشد – شامل عامل تخیل و اختراع است. (شعاری نژاد، ۱۳۸۵).
در واقع، بازی به کودک کمک می کند تا دنیایی که در آن زندگی می کند، بشناسد، بفهمد و کنترل کند. کودک به هنگام بازی، درباره خودش، دیگران با آنها مطالب و مهارتهایی را یاد می گیرد.
میزان توانایی های خود را با دیگران مقایسه می کند و بدین ترتیب مفهومی روشن تر واقع گرایانه تر از خود به دست می آورند.
از طریق بازی است که کودک ارزشهای اجتماعی جامعه ای را که بدان تعلق دارد کشف می کند در نهایت به سازگاری کودک با محی اجتماعی اش کمک می کند. در واقع بازی پیش تمرینی است سودمند، جهت آماده شدن برای زندگانی (شریفیان ، ۱۳۸۰).
تعریف بازی
در فرهنگ جامع روان شناسی بازی را این گونه تعریف کرده اند. بازی، فعالیتی که به طور کلی برای تفریح و سرگرمی صورت می گیرد (پورافکاری، ۱۳۸۴).
پیاژه[۲۲] روان شناس معروف سوئیسی، برای تعریف بازی معیارهایی را پیشنهاد می نماید. واضح است فعالیتهایی که فاقد چنین معیارهایی هستند به نظر او از مقوله کار می باشند :
۱ ) بازی داری هدفی درخود است.
۲ ) بازی اختیاری است.
۳ ) بازی دلپذیر و خوشایند است.
۴ ) بازی فاقد سازماندهی می باشد.
۵ ) بازی از قید کشاکش و پرخاش آزاد است (آذریان، ۱۳۳۶).
بهترین توصیف برای بازی، توسط کاترین گاروی در سال ۱۹۷۷ ارائه شده است :
۱ ) بازی خوشایند و لذت بخش است.
۲ ) بازی هیچ هدف بیرونی ندارد و متوجه هیچگونه هدف عملی نیست، بلکه انگیزش ذهنی کودک است.
۳ ) بازی خودجوش و داوطلبانه است و بازیگر خود نوع آن را انتخاب می کرد.
۴ ) بازی کردن مستلزم درگیری فعالانه بازی گر است (مجیب، ۱۳۷۷).
اهداف بازی
با توجه به تعریفی که از بازی شد، اهداف بازیهای کودکان را می توان به شرح ذیل فهرست کرد :
۱ ) ایجاد نشاط
برای رشد عاطفی کودک هیچ چیز ضروری تر از ایجاد بانشاط نیست. در سایه این عامل است که کنجکاوی و شوق کودکان برای فهم اشیاء و محیط پیرامون آنان می تواند رشد نماید. شادی کودکان بیشتر ناشی از به کارگیری امکانات و توانمندیهای موجود و کسب و موفقیتهای آنی و زودگذر است.
به وسیله بازی است که کودک از سرگرمی و به کارگیری حواس خود احساس شادمانی می نماید.
۲ ) بهبود رشد بدنی
کودکان حساس ترین مراحل رشد بدنی خود را می گذرانند. لازمه بهبود این رشد، به کارگیری حواس مختلف است. در سایه بازی توأم با جست و خیز، سوخت و ساز بهتر انجام می شود در حقیقت بازی نوعی ورزش ساده محسوب می شود که سلامت بدنی کودک را تأمین می نماید. بازی در تنظیم عمل دفع، تسریع گردش خونف فرمی مفاصل و پرورش و تقویت سلسله اعصاب نیز موثر است.
۳ ) رشد روانی عاطفی
یکی از امکانات مهم برای رشد روانی و عاطفی، بازی است. این عامل است که تا سنین بزرگسالی در شخصیت و رفتار فرد تأثیر می گذارند. کودکانی که در سنین اولیه به خوبی بازی نکنند ممکن است در مراحل بعد زندگی، عبوس، بهانه گیر و دیرجوش بار آیند.
۴ ) پرورش تخیل
تقویت اندیشه و تفکر کودکان بیشتر از طریق تخیل صورت می گیرد. بازی در پرورش تخیل سهم بسزایی دارد. تخیل در تکوین شخصیت کودکان چنان تأثیر دارد که برخی از روان شناسان بین تخیل و سلامت شخصیتی فرد سنین بالاتر رابطه مستقیم قائلند. اسباب بازیها در حقیقت و مسائلی هستند که تخیل را تقویت می کنند (عسگری / ۱۳۸۴).
طبقه بندی بازی
بازی به شکل گوناگونی در جوامع مختلف جلوه می نماید. بازیهای بی شمار کودکان متخصصین را بر آن داشته تا با ارائه طبقه بندیهای به این تعدد، شکلی ببخشند. اما از آنجائیکه برای هر طبقه بندی ملاکهای خاصی منظور شده است، نمی توان طبقه بندی خاصی را به عنوان کلی انتخاب کرد. اما در اینجا برای نمونه، یکی از بهترین و کاملترین طبقه بندیها را مورد بررسی قرار می دهیم.
طبقه بندی پیاژه
طبقه بندی پیاژه یکی از کاملترین طبقه بندیها در مورد بازیست که طی آن مراحل بازی کودکان بررسی می شود. در این طبقه ندی بازی کودکان به سه دسته بازیهای حسی – حرکتی، تمرینی و با قاعده تقسیم می شوند. در هر یک از این دسته ها نیز مراحلی قابل تشخیص است.
۱ ) بازیهای حسی – حرکتی
در دوره حسی – حرکتی (از تولد تا ۲ سالگی) بازی کودکان عمدتاض تقلیدی از صداها و رفتار افراد و حیواناتی است که در محیط زندگی آنها وجود دارد. تقلید کودکان در این دوره شش زیر مرحله دارد که هر مرحله از مرحله قبل کاملتر بوده است.
مرحله اول (از تول تا ۱ ماهگی) : در اولین ماه تولد، کودکان پاسخهای عزیزشان را هرچه بیشتر بهبود می بخشد. در واقع در این مرحله مقدمات تقلید با جنبه انعکاسی فراهم می شود و کودکان در استفاده از بازتابهایی چون مکیدن، گریه کردن، پاسخ به صدای بلند و حرکت سر به سمت نور و نیز دریافتن محرکی که زمینه کارکرد پاسخهای درونیشان را فراهم می آورد مهارت می یابند (مجیب، ۱۳۷۷). در این مرحله تعداد زیادی از وقت کودک صرف خوابیدن می شود، بنابراین یادگیری آشکارا و بسیار اندک است. او در اکثر ساعات بیداری، وقت خود را صرف تمرین طرح های شناخته شده ای که آماده دارد (بازتاب) و از قبل و در هنگام تولد با او بوده اند می نماید. در این هنگام بهترین بازی کودک عبارت از خواندن لالایی و تکان دادن گهواره اوست (مجهور، ۱۳۷۰).
مرحله دوم (۱ تا ۴ ماهگی) : در این مرحله اعمالی را که به طور تصادفی ممکن است روی داده باشد و یا اعمالی را که لذت بخش است تکرار و اصلاح کند. مثلاً ممکن است به طور تصادفی پایش به آویز بالای تختش بخورد و آن حرکت کند. چون این تجربه برای او لذت بخش است، برای همین دوباره پایش را حرکت می دهد تا حرکت تولید تولید شود. کودک در این مرحله تحت تأثیر محرکات صوتی قرار می گیرد. اما، او دقیقاً از اصواتی می تواند تقلید کند که خودش برای نخستین بار آنها را ادا کرده باشد. (مجیب، ۱۳۷۷ ).
مرحله سوم ( ۴ تا ۸ ماهگی ) : در این مرحله کودک می تواند صداها و حرکات را تقلید کند اما مشروط به این که در حد توانایی های او باشند و نیز بتواند منبع تقلید را ببیند. در این مرحله کودک به تدریج در اشیایی که در اطراف او قرار دارد، دخل و تصرف می کند و در محیط تغییراتی ایجاد می کند تا تجارب جالب گذشته را تکرار کند. اما در هر حال تقلید او به صورت کلی است و تقلید جزء به جزء برای او ممکن نیست (مجیب، ۱۳۷۷).