نتیجهگیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۲۲
منابع و مآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۲۶
چکیده
دوره سامانیان از مهمترین دورههای اثرگذار در گستره فرهنگ و تمدن ایران و شهرهای قلمرو حکومتی این دودمان، بستر شکوفایی عناصر گوناگون فرهنگی و تمدنی بودهاند. از دیگر سو، شرایط جغرافیایی و عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در ساخت و توسعۀ شهرها و شکوفایی شهرنشینی تأثیر داشتهاند. از آنجا که شهرپژوهی بر پایه پیشینه تاریخی شهرها از مهمترین مسائلی است که جامعه کنونی به آن نیازمند است و شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان دورهای تأثیرگذار را طی کرد، در این پایاننامه این موضوع مورد بازشناسی و تحلیل قرار گرفته است. در اینجا از نظر زمانی محدوده سده چهارم قمری (دهم میلادی) و از نظر مکانی قلمرو فرهنگی و تمدنی ایران با تأکید بر بخشهای شرقی ایران (خراسان و ماوراءالنهر / خراسان بزرگ) را در بر میگیرد. از این رو مسئله اصلی که این پژوهش به آن میپردازد چنین است: پیشینه ساخت شهر و شهرنشینی در ایران و عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی(دهقانان، روستاها، ساختار اقتصاد شهری و… ) و اقدامات سامانیان تا چه اندازه در شکوفایی شهرها و شهرنشینی در دورۀ سامانیان تأثیر داشتند؟
این پژوهش بر اساس روش تحقیق تاریخی و مبتنی بر منابع جغرافیانگاری و تاریخی انجام گرفته است. دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: پژوهش دربارۀ شهرهای سامانی؛ بررسی عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مؤثر در بالندگی شهرها در آن دوره؛ پژوهش دربارۀ شهرواحههای سغد و بازشناسی ساخت کالبدی شهر بخارا در دورۀ سامانیان. در این راستا شهر در آن دوره بر پایه پیشینه ساخت شهر و تأثیرگذاری دورۀ سامانیان در آن مورد بررسی قرار گرفته است.
واژههای کلیدی: سامانیان، تاریخ شهروشهرنشینی، سُغد، بخارا
پیشگفتار
علاقهمندی به پیشینه تاریخی و بالندگی فرهنگ و تمدن ایرانزمین در دورههای گوناگون، مسئلهای مهم و همیشگی است که نه تنها در این مرز و بوم بلکه در فراسوی مرزهای آن، هر پژوهندهای را مشتاق مطالعه و تفحص در پیرامون آن میکند. در این میان، دوره سامانیان که از نامدارترین دورههای تأثیرگذار در فرهنگ و تمدن ایران است با اقبال بیشتری از سوی پژوهشگران روبرو بوده و هر کس از دیدگاهی به آن پرداخته است.
نگارنده در طی درسهای تاریخ دوره میانه در محضر استاد محترم جناب آقای دکتر اللهیار خلعتبری، مدتی را به راهنمایی و پیشنهاد ایشان سرگرم تهیه طرحی بود برای پژوهش پیرامون موضوعی در راستای «تاریخ در ادبیات دوره سامانیان» که دستاورد اولیه آن ارائۀ چند جلسه بحث در پیرامون خردورزی در آن دوره بود. در همان زمان این پرسش همواره برای نگارنده مطرح بود که چرا سدۀ چهارم قمری که دوره تکوین زبان پارسی دری (نوین) است، بیشترین سهم را در میان تمام سدههای تاریخ ایران در تدوین آثاری در موضوع «المسالک و الممالک» و به تعبیری «البلدان» نویسی داشته است؟ این مسئله در مشورت با استاد محترم راهنما و البته در پی منتفی شدن موضوع پیشین، نگارنده را سرانجام مصمم به تدوین طرحی کرد در راستای پژوهش پیرامون شهر و شهرنشینی در دوره سامانیان که آنچه در پی میآید دستاورد این طرح است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بدین سان، بایستی مراتب سپاسگزاری خود را از استاد محترم راهنما، جناب آقای دکتر اللهیار خلعتبری، که در طی دوره کارشناسی ارشد و دکتری بزرگترین مشوق اینجانب در راستای پژوهش پیرامون سامانیان بودهاند، اعلام دارم. ایشان علاوه بر راهنماییهای ارزنده علمی، اختصاص دادنِ بیشترین وقتِ ممکن و بر عهده گرفتن این مسئولیت، همواره با علوّ طبع و مرام والای خویش، نگارنده را مورد الطاف خویش قرار دادند.
همچنین جناب آقای دکتر علی اصغر مصدق، استاد محترم مشاور، با متانت و گشادهرویی همیشگی، مشاورۀ این پایاننامه را به سان دوره کارشناسی ارشد پذیرفتند و پرسشهای نگارنده را در روش تحقیق و ساماندهی این موضوع پاسخ گفتند. جناب آقای دکتر قباد منصور بخت، دیگر استاد محترم مشاور در این پایاننامه، نیز از زمان تدوین طرح تحقیق تا سرانجام یافتن آن، با مشورتهای عالمانه خویش در راستای طرح مسئله، بررسی و بازشناسی مفاهیم کلیدی این موضوع و ساماندهی نهایی پایاننامه، همواره نگارنده را صمیمانه و صادقانه یاری کردند. بدین سان از این بزرگواران، مراتب سپاسگزاری و امتنان خویش را اعلام میدارم.
همچنین بایسته است تا سپاسگزاری خویش را از دیگر استادان محترم گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی که همواره با راهنماییهای عالمانه و محبتهای بی شائبه، نگارنده را از مراهم خویش بهرهمند ساختهاند، اعلام دارم. از آن میان از جناب آقای دکتر عطاءالله حسنی مدیر محترم گروه و جناب آقای دکتر کریم سلیمانی که داوری این پایاننامه را پذیرفتند و در طی دوره تحصیلی همواره یاریگر نگارنده بودهاند.
همچنین سپاسگزارم از جناب آقای دکتر حسین سلطانزاده، مدیر محترم گروه پژوهش هنر دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی، که از پیشگامان شهرپژوهی در ایران و آثار ایشان از مراجع مهم پژوهشی در زمینه تاریخ شهر و شهرنشینی به شمار میروند. ایشان ضمن پذیرفتن داوری این پایاننامه همواره در طی چند سال گذشته در این زمینه نگارنده را از راهنماییهای خویش بهرهمند کردهاند. همچنین از جناب آقای دکتر شهرام یوسفیفر، عضو محترم هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، که علاوه بر راهنمایی نگارنده در این موضوع، از پایاننامه دکتری ایشان بهره فراوان بردم، مراتب سپاسگزاری خود را اعلام میکنم.
بایسته است از استادان محترم جناب آقای دکتر ناصر تکمیل همایون و جناب آقای دکتر محمد علی اکبری که همواره راهنما و مشوق نگارنده بودهاند، مراتب سپاسگزاری خود را اعلام کنم.
همچنین سپاسگزاری خود را از خانم دلآرا مردوخی، عضو محترم دفتر پژوهشهای فرهنگی، اعلام میدارم. حروفنگاری، نمونهخوانی و بازنگری این پایاننامه بر عهده ایشان بوده که با وسواس و دقت فراوان آن را به سامان رساندهاند.
بدیهی است که این رساله لغزشها و نقصهایی دارد و کوشش میشود با راهنماییهای استادان ارجمند، رفع شوند. در پایان توفیق روزافزون و همیشگی این عزیزان را در راستای بالندگی فرهنگ و دانش در این مرز و بوم از درگاه ایزد منان خواستارم.
بخش مقدماتی
درآمدی بر روش تحقیق و منبع شناسی
-
- مدخل پژوهش
سامانیان در دورهای بر بخشهای وسیعی از شرق ایران حکمرانی داشتند که از نظر بالندگی فرهنگ و تمدن ایرانی _ اسلامی، دورهای نامدار است. نقش این دودمان در عرصه سده چهارم قمری (دهم میلادی) از نظر تأثیرگذاری در روند تاریخ فرهنگ و تمدن ایران، چندان مهم است که دوره امارت آنان را با لقبهایی فراتر از دیگر دورههای تاریخی ایران و بر پایۀ اعتلای فرهنگ و تمدن، معرفی کردهاند: عصر «طلایی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی»، «عصر زرین فرهنگ ایران» و «دورۀ رنسانس ایرانی- اسلامی».[۱] در این دوره دستاوردهای عصر انتقال زمینۀ بالندگی جنبههای گوناگون فرهنگی و تمدنی را فراهم آورد و بخشهای شرقی ایران به عنوان خاستگاه و قلمرو سامانیان، بستر این جریانِ اثرگذار بود.
دربارۀ اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دورۀ سامانیان، همچنین جغرافیای تاریخی و تاریخ محلی و جغرافیای تاریخی شهرهای ایران در آن دوره، تا کنون تأملات، مطالعات و پژوهشهای بسیاری انجام گرفته و از این نظرمیتوان پنداشت، به دلیل ویژگیهای این دوره، از خوشاقبالترین دورههای تاریخی ایران بوده که توجه مورخان و جغرافینگاران قدیم (به ویژه در همان دوره) و پژوهشگران دورۀ معاصر را به خود معطوف کرده است. دربارۀ بیشتر شهرهای این دوره، دستکم تکنگاشتههای علمی یا دربارۀ برخی از آن شهرها مانند بلخ، سمرقند، بخارا، نیشابور، مرو، هرات و … کتابها و مقالههای بسیاری به پژوهش و نگارش درآمده است. از این رو، همین امر دستکم دو موضوع را مورد تأکید قرارمیدهد:
نخست آن که دورهای است مهم و تأثیرگذار که به رغم انجام مطالعات و پژوهشهای بسیار همچنان جای آن دارد تا دربارۀ موضوعهای گوناگون آن تحقیق علمی صورت گیرد. دیگر آن که، شاخصهها و عناصر گوناگون فرهنگ و تمدن ایران در این عصر به گونهای از «سامانِ» اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نائل آمدند، که از این رو جای آن دارد این مشخصه ها بر اساس تأثیرپذیری از پیشینۀ تاریخی ایران و اسلام تا آن زمان و اثرگذاری در روند تاریخ ایران و اسلام پس از آن، مورد تأمل قرار گیرند. در این میان بر اساس علاقهای که نگارنده نسبت به دورۀ سامانیان، همچنین به موضوع «شهرپژوهی» داشت، شهر و شهرنشینی در این دوره را مورد مطالعه قرار داد. در بررسی شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان و با تأکید بر پیشینۀ این مسئله در ایران، بخش قابل تأملی از مطالعه به جریان تاریخی و مفاهیم کلیدی آن در ایران برای فهم واقعی از شهر در دورۀ سامانیان، اختصاص یافته است.
اهمیت موضوع شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان:
پیدایش و بالندگی شهر و شکوفایی شهرنشینی در گسترۀ جغرافیای طبیعی و تاریخی ایرانزمین (ایرانشهر)، متأثر از عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گوناگونی بوده است که با در نظر گرفتن این عوامل در حوزههای گوناگون علمی مانند جغرافیایی (طبیعی و انسانی – شهری و روستایی)، تاریخی، جامعه شناسی، علوم اقتصادی ، سیاسی و… میتوان جریان شکلگیری شهر و برقرار شدن زندگی شهری یا شهرنشینی را از سپیده دم تا تکوین و شکوفایی آن، بررسی کرد. گستردگی جغرافیایی، تنوع ساخت فضایی- کالبدی، اهداف، انگیزهها و شیوههای بیش و کم متفاوت استقرار در مکانهای گوناگون، نقش جامعه، اقتصاد، فرهنگ و … در پویایی شهرها و اثرگذاری شهرها بر جنبههای گوناگون زندگی انسان و دَهها دلیل دیگر باعث شدهاند تا شهرنشینی همچنان نیازمند مطالعات و کاوشهای گسترده و دامنه دار از دیدگاه تاریخی باشد.
امروزه توجه به رشتههایی مانند جامعهشناسی شهری، اقتصاد شهری، جغرافیای شهری، و گروههای گوناگون شهرپژوهی در عرصههای تاریخی، باستانشناسی، فرهنگ و مدنیت و… برآمده از نیازهای اساسی جوامع به شناخت بستر و محیط زندگی و پویایی آن است. در این راه نظریههای گوناگون از سوی پژوهشگران رشتهها و عرصههای مختلف علمی ارائه شده که نشاندهنده اهمیت این موضوع در سطح منطقهای و جهانی است. در چنین شرایطی، نقش پیشگامان مدنیت و سرزمینهایی که خاستگاه و بستر نخستین شهرها یا نخستین جوامع شهرنشین بوده و دورههای گوناگونی از بالندگی شهرنشینی را تجربه کردهاند، بیش از پیش نمایان میشود.
شهر به عنوان بستر پویایی و تکوین هر جامعۀ برخوردار از ویژگیها و مؤلفههای تمدن، ریشه در تلاشهای جامعهای دارد که با قدم و اندیشه در طی چندین هزاره زمینههای پیدایش و شکوفایی آن را فراهم آوردهاند. از این رو شهر میتواند نماد جوامعی باشد که بر شالوده و بنیاد و بر سیما و پیشینه مدنیت خود میبالند.
در سرزمینی که به تعبیر تاریخی «ایرانشهر» یا «ایرانزمین» خوانده میشود، شهر همواره پایگاه و پهنۀ انتقال دهنده دستاوردهای جامعه ایرانی در دورههای گوناگون بوده است. از این رو شهر و شهرنشینی در ایران ریشه و پیشینه کهن دارد. چندان که در سیر تکوین جامعه ایران توأمان با دیگر شیوههای زندگی، همچون روستانشینی و شبانکارگی، همواره سهم قابل تأملی داشته است. ساخت شهر و زندگی شهری یا شهرنشینی در ایران پیش از اسلام در دورهای دستکم سه هزارساله به تجربههایی نائل آمد که در دورههای گوناگون، بالندگی خود را نوید بخشید. شهر در ایران پیش از اسلام و پس از آن، از تلاقی و تعامل اندیشهها و سنتهای مختلف بهره برد و پویایی زندگی و تمدن بر اساس شهر و واحدهایی که زمینه بالندگی آن را فراهم آوردند(ده، روستا و…)، در ساختاری هماهنگ از فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست بر گستره جغرافیایی این سرزمین پایداری خود را بردوام نگه داشتند. از این رو، دست کممیتوان باور داشت که به رغم رویدادهای گوناگونی که در طی هزاران سال بر سر شهرهای ایران گذشته و با آنها خو کرده و راه خود را پیمودهاند، هنوز هممیتوان به رغم گسترش پیوندهای میان شهرها در پهنه جهان صنعتی امروز نشانههای بالندگیهای گذشته را به وضوح مشاهده کرد!
پس از اسلام با آنکه شهرهای ایرانی طی دو سده دچار آشوبهای سیاسی و رکود اقتصادی شدند، اما در سده سوم قمری رو به توسعه گذاشتند و در عصر فرمانروایی دو دودمان سامانیان آلبویه، با تلاشهای فکری اندیشمندان، شهرسازان و معماران بنیان شهرها در تلفیقی از هویت ایرانی _ اسلامی قرار گرفت.
پیشینۀ تحقیق: