در سال ۱۹۸۷، قانون مربوط به اعطای جایزه کیفیت به عنوان یکی از تدابیری که در افزایش کیفیت نقش موثری ایفا می کند، به تصویب کنگره امریکا رسید و برای نگهداشت خاطره “مالکم بالدریج"، وزیر بازرگانی متوفای آمریکا که توجه خاصی به احیای صنایع آمریکا ابراز میکرد، جایزه بالدریج نام گرفت. این جایزه به منظور افزایش آگاهی درباره کیفیت، شناخت ویژگیهای مورد نیاز جهت کیفیت برتر و اشاعه اطلاعات درباره استراتژی های موفق مربوط به کیفیت بوجود آمد. یکی از معیارهای مهم در مدل بالدریج، تمرکز بر منابع انسانی میباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در مدل بالدریج، حوزه منابع انسانی بر سه محور کلیدی زیر تاکید دارد:
۱- نظامهای کاری شامل: الف) نظام مدیریت عملکرد ب) سازمان و مدیریت کار پ) استخدام و پیشرفت شغلی
در این محور، بحث می شود چگونه کار و مشاغل، جبران خدمات، توسعه مسیر پیشرفت شغلی و رویههای مرتبط با نیروی کار، کارکنان و سازمان را برای دستیابی به عملکرد عالی قادر میسازند.
وجوه مشخصه کار با عملکرد عالی عبارتند از انعطافپذیری، نوآوری، تسهیم مهارت و دانش، همسویی با اهداف سازمانی، تمرکز بر مشتری، پاسخ سریع به تغییر نیازهای کسب و کار و نیازمندیهای بازار کار.
تمرکز این موضوع روی نیروی کار توانا به منظور دستیابی به عملکرد عالی است. علاوه بر کارکنان توانمند و طراحی مناسب نظامهای کاری، کار با عملکرد عالی مستلزم آموزش و تحصیلات تکمیلی دائمی و همچنین نظامهای اطلاعاتی مناسب است.
عوامل کار و شغل شامل سادهسازی، طبقه بندی مشاغل، آموزش میان وظیفه ای، چرخش شغلی، استفاده از تیمهای کاری(برای مثال، تیم خود گردان) و تغییرات در طرح، جا و مکان کار می شود. به علاوه، ارتباطات موثر در میان واحدهای کاری برای تضمین تمرکز بر نیازمندیهای مشتری و ایجاد اعتماد، تسهیم دانش و احترام اهمیت دارد.
۲- یادگیری و انگیزش شامل: الف) تحصیلات، آموزش و توسعه ب) انگیزش و توسعه مسیر پیشرفت شغلی
در این حوزه، بحث می شود که چگونه برنامه های تحصیلی، آموزشی و توسعه مسیر پیشرفت شغلی کارکنان از نیل به اهداف کل سازمان و مشارکت در دستیابی به عملکرد عالی حمایت می کنند. همچنین، چگونه تحصیل، آموزش و توسعه پیشرفت شغلی، سازنده دانش، مهارت ها و تواناییهای کارکنان است.
با توجه به ماهیت کار یک سازمان، مسئولیتهای کارکنان و مرحله توسعه سازمانی و فردی، ممکن است نیازهای تحصیلی و آموزشی خیلی تفاوت کند. این نیازها ممکن است شامل کسب مهارت های تسهیم دانش، ارتباطات، کار تیمی و حل مساله، تحلیل داده ها، تامین نیازمندیهای مشتری، تجزیه و تحلیل و سادهسازی فرایند و کاهش اتلاف زمان شود. زمانی که سازمان تحصیلات و آموزش را ارزشیابی می کند باید مقیاسهای اثربخشی را به عنوان یک بخش حیاتی از ارزشیابی مورد توجه قرار دهد. چنین مقیاسیهایی ممکن است در ارتباط با تاثیر بر عملکرد فردی، واحدی و سازمانی، تاثیر بر عملکرد مرتبط با مشتری و یک تحلیل هزینه/ منفعت از آموزش باشد.
۳- رفاه و رضایتمندی شامل: الف) محیط کاری ب) حمایت و رضایتمندی
در این حوزه بحث می شود چگونه سازمان محیط کاری و جو حمایتی برای کارکنان بوجود می آورد که در رفاه، انگیزش و رضایت همه آنها سهم بسزایی داشته باشند.
بطور کلی در این مدل نتایج منابع انسانی سازمان از جمله عملکرد نظام کاری، یادگیری، توسعه کارکنان، رفاه و رضایت آنها مورد توجه قرار میگیرد. مقیاسها و شاخص های مناسب عملکرد و اثربخشی نظامکاری ممکن است سادهسازی شغل و طبقه بندی شغلی، چرخش شغلی، بهبود طراحی کار، نگهداری کارکنان و نرخ ارتقاء درونی و نسبتهای متغیر سرپرستی شوند. مقیاسها و شاخص های مناسب یادگیری و توسعه ممکن است شامل میزان نوآوری، پیشنهادها، اتمام دوره های آموزشی، یادگیری، بهبود عملکرد حین کار و آموزشهای چند جانبه گردند(قلیچلی، ۱۳۸۶ و http//:www.nist.gov/baldrige).
۳- منابع انسانی در مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت(ای. اف. کیو. ام)
ای. اف. کیو. ام، یک بنیاد اروپایی برای مدیریت کیفیت است که در سال ۱۹۸۸ براساس توافقنامه روسا و مدیران ارشد ۱۴ شرکت معتبر اروپایی تشکیل گردید و ماموریت آن بهبود منظم رقابت در جهت دستیابی به مزیت رقابتی در سطح اروپا و جهان است. این بنیاد دارای یک مدل تعالی غیر تجویزی مبتنی بر ۹ معیار است که ۵ معیار آن توانمندسازها و چهار معیار دیگرش مربوط به نتایج هستند. معیارهای توانمندساز، « آنچه که سازمان انجام میدهد» را معرفی می کنند و معیارهای نتایج « سازمان به چیزی دست مییابد» را نشان می دهند، به عبارت دیگر نتایج متعالی در عملکرد مشتریان، کارکنان و جامعه از طریق رهبری، اتخاذ سیاست و استراتژی مناسب، منابع انسانی، منابع و زنجیره تامین و فرایندها بدست می آید. مدل بنیادی اروپایی کیفیت به عنوان چاچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها معرفی شده است، مدلی که نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. بطور کلی ای. اف. کیو. ام دارای دو هدف بسیار مهم است، اول هدایت و حمایت از فعالیتهای بهبود سازمانها و شرکتهایی که از این مدل با هدف جلب رضایت مشتری، کارکنان، تاثیر بر روی جامعه و نتایج کسب و کار استفاده می کنند و دوم ، حمایت از مدیران به منظور تحقق مدیریت کیفیت فراگیر.
در این مدل معیار کارکنان و نتایج آن (معیارهای ۳و۷) و زیر معیارها آنها تشریح شده است.
معیار۳: منابع انسانی
سازمانهای متعالی، تواناییهای بالقوه منابع انسانیشان را در سطوح فردی، تیمی و سازمانی مدیریت کرده و توسعه می دهند. آنها انصاف و برابری را افزایش می دهند و منابع انسانیشان را مشارکت می دهند و توانمند میسازند. آنها به منابع انسانی خود توجه می کنند، با آنها ارتباط برقرار می کنند و به خاطر خدماتشان پاداش می دهند و قدردانی می کنند به گونه ای که به منظور استفاده از مهارت ها و دانششان برای منافع سازمان، آنها را برانگیزانند و در آنها تعهد ایجاد کنند.
۳- الف: منابع انسانی برنامه ریزی، مدیریت شده و بهبود مییابند.
این معیار ممکن است شامل موارد زیر شود:
- تدوین خطمشیها، استراتژیها و برنامه های منابع انسانی
- مشارکت کارکنان و نمایندگان آنها در تدوین خطمشیها، استراتژیها و برنامه های منابع انسانی
- همسوسازی برنامه های منابع انسانی با خطمشی و استراتژی، ساختار سازمانی و چارچوب فرایندهای کلیدی
- مدیریت جذب و استخدام، توسعه مسیر پیشرفت شغلی و برنامه ریزی جانشینی
- افزایش و تضمین انصاف در همه شرایط استخدامی از جمله خطمشیها، استراتزیها و برنامه های فرصتهای برابر
- استفاده از نظرسنجیها و سایر اشکال بازخورد کارکنان به منظور بهبود خطمشیها، استراتژیها و برنامه های منابع انسانی
- استفاده از روشهای نوآورانه به منظور بهبود روش کاری.
۳- ب: دانش و شایستگیهای منابع انسانی شناسایی شده، توسعه مییابند و حفظ می شود.
این معیار ممکن است شامل موارد زیر شود:
- شناسایی، طبقه بندی و تناسب دانش و شایستگیهای کارکنان با نیازهای سازمان
- تدوین و اجرای برنامه های آموزش و توسعه برای انطباق کارکنان با نیازهای قابلیت موجود و آینده سازمان
- توسعه و آموزش همه کارکنان برای کمک به آنها جهت به فعلیت درآوردن تواناییهای بالقوه خودشان
- طراحی و افزایش فرصتهای یادگیری فردی، تیمی و سازمانی
- توسعه کارکنان از طریق تجربه کاری
-توسعه مهارت های تیمی
- همسوسازی اهداف فردی و تیمی با اهداف سازمانی
- بازنگری و به روزرسانی اهداف فردی و تیمی
- ارزیابی عملکرد کارکنان و کمک به آنها برای بهبود عملکردشان.
۳- پ: منابع انسانی مشارکت داده شده و توانمند میشوند.
این معیار ممکن است شامل موارد زیر شود:
- تشویق و حمایت از مشارکت فردی و تیمی در فعالیتهای بهبود
- تشویق و حمایت از مشارکت کارکنان، برای مثال از طریق کنفرانسهای داخلی، مراسمها و پروژه های اجتماعی
- فراهم کردن فرصتهایی که مشارکت کارکنان را برمیانگیزاند و از رفتار خلاقانه و نوآورانه حمایت می کند
- آموزش مدیران به منظور توانمندسازی کارکنان خود
- تشویق کارکنان به کار تیمی با یکدیگر
۳- ت: منابع انسانی و سازمان گفتگو دارند.
این معیار ممکن است شامل موارد زیر شود:
- شناسایی نیازهای ارتباطی