دعا از طریق (با نام الله فریاد زدم، و الله بزرگ و عظیم است) آمده است. نداء در اینجا: از بلندترین صداهاست که خود نوعی دعا است. اما الله اکبر گفتن در قول او: (و خداوند بزرگ و عظیم است) یکی از دعاهای کامل و جامع در کنار تسبیح و الحمد الله گفتن و لا اله الا الله گفتن است. اما بیت سوم برگرفته از این آیهی کریمه قرآن کریم است که میفرماید: ﴿یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ اَمَّ الْکِتابِ﴾ (رعد/۳۹)
با این آرزو که خداوند گناه او را پاک کند و او را ببخشد سپس به صراحت اعلام میکند که توبه کرده است و میگوید: من از آن کار به سوی پروردگار بخشنده توبه میکنم، پس یکی از نامهای خداوند را بیان میکند (رحمان) که دلالت بر دلسوزی و مهربانی دارد، هر کس که در سایهی این نام و تحت حمایت آن باشد بخشش و رحمت خداوند بر او سرازیر میشود.
ازجمله شاعرانی که با توبه و طلب عفو و بخشش به خداوند متعال پناه بردهاند میتوان ابو نواس(وفات ۱۹۸ هـ) را نام برد که بعد از آن که خود را در لذتهای دنیوی از لهو و لعب، بی بندو باری و نوشیدن شراب غرق شده دید، به درگاه عفو و بخشش الهی پناه آورده و چنین میگوید:
۱- أیا مَنْ لَیس لی مِنْهُ مُجیرٌ ۲- اَنَا الْعَبْدُ الْمُقِرُ بِکُّلِ ذَنْبٍ ۳- فَاِنْ عَذَّبْتَنی فَبِسُوءِ فِعْلی ۴- اَفَّر اِلیکَ مِنْکَ وَ اَیْنِ اِلاّ |
بِعَفْوِکَ مِنْ عَذابِکَ اَسْتَجیرٌ وَ اَنْتَ السَّیدُ الْمَوُلیَ الْغَفُورُ وَ اِنْ تَغْفِرْ فَاَنْتَ بِهِ جَدیرُ اِلیکَ یَفَّرُ مِنْکَ الْمُسْتجیرُ(ابونواس؛ ۱۴۰۷:۴۵۸) |
ترجمه
۱- ای کسی که برای من در برابر او پناهگاهی نیست از عذاب تو به عفوت پناه میبرم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲- من بندهای هستم که به تمام گناهان اعتراف میکنم و تو سرور و بخشندهی گناهان هستی.
۳- اگر در قبال اعمال زشتم مرا عذاب دهی سزاست و اگر از خطاهایم در گذری به راستی که تو به عفو و گذشت سزاوارتری.
۴- از تو به سوی تو میگریزم و انسان درمانده از دست تو به کجا فرار کند.
صیغهی دعا در این متن از سه عنصر تشکیل شده است، اول: عنصر ضعف بارز بشری در (من بندهای هستم که به گناهان اعتراف میکنم) و دوم: عنصر قدرت برتر و فعال ما یشاء خداوند (و ان عذبتنی… و ان تغفر…) و سوم:عنصر و مسئلهی عفو و بخشش است، شاعر به گناه خود اعتراف میکند، گناهان اگر بر نفس انسان مسلط شوند در آن تزلزل و نگرانی ایجاد میکنند و تنگی و ناراحتی بر آن سایه میافکند پس انسان به توبه احتیاج دارد تا احساس راحتی درونی کند زیرا خداوند متعال توبهی بندگان را میپذیرد تا زمانی که به حد هلاکت و نابودی شخص نرسد. این ابیات شاعر برگرفته از آیات قرآن کریم و ادعیهی ماثوره است.
سپس شاعر این ساختار سه گانه را برای دعا تکرار میکند و میگوید:
۱-یا رَبّ إن عَظُمَتِ ذُنُوبِی کــَـثْرهً ۲- إنْ کانَ لا یَرْجُوکَ اِلاَّ مُحْســــنٌ ۳- اُدْعُوکَ رَبِّی کَما اَمَرْتَ تَضَرُعاً ۴- ما لِیَ اِلَیْکَ وَسیلَهً اَّلا الرَّجـــــا |
فَلَقَدْ عَلِمْتُ بِاَنّ عَفْوُکَ أعْظَمُ فَبِمَنْ یَلْوذُ، و یَسْتَجیرُ الْمُجْرِمُ؟ فَاذِا رَدَدْتَ یَدی فَمَنْ ذا یَرْحَمُ وَ جَمیِلُ عَفْوکَ، ثُمَ اِنّی مُسْلمُ(همان؛ ۴۶۴) |
ترجمه
۱- پروردگارا اگر گناهانم افزایش یافته و فراوان گشته است اما میدانم که عفو تو از گناهانم بزرگتر است.
۲-اگر اینگونه است که فقط انسانهای نیکوکار تو را میخوانند پس انسانهای گناهکار به چه کسی پناه ببرند؟
۳-ای پروردگارم آنگونه که دستور دادهای با حالت تضرع و زاری تو را میخوانم اگر دست رد بر سینه ام بزنی پس چه کسی به من رحم خواهد کرد.
۴-هیچ وسیلهای به سوی تو جز امید و عفو و بخشش زیبای تو ندارم و بعد از آن من مسلمان هستم.
این یک اعتراف صریح به گناه و خطاست و کم کردن از بار غم و ناراحتی واندوه است، او را بر تهی گشتن از پنهانیهای درون یاری میدهد و او احساس راحتی درون میکند.
نفس انسانی دارای ابعاد مختلف و پیچیدگیهای مبهمی است که نمیتوان آن را تنها با نیازهای مادی پر کرد تا زمانی که انسان در جهت سیر شدن از مادیات پیش میرود و به بی بند و باری و گناه میپردازد این معنا را متوجه نیست که نیاز غیر مادی هم وجود دارد بنابراین دعا در اسلام به عنوان وسیلهای برای ارضای این نیاز غیر مادی بشر قرار داده است تا با توجه به خدا و اعتراف به خطاهایش این نیاز را نیز برطرف سازد، از طرفی خداوند نیز دستان بندگان گناهکارش که او را میخوانند نا امید بر نمیگرداند و فرد خطاکار هم با این کار ضمن برگرداندن آرامش به درون خویش یاس و نا امیدی خود را تبدیل به امید و رضایت میکند.
دعا سبب رهایی انسان از احساس گناه و خطا میشود بخصوص اگر انسان مسلمان اعتراف کند که خداوند متعال، بخشنده و بزرگوار است و بخشش را دوست میدارد، ابونواس به این معنا اشاره میکند و میگوید: