-
- پاسخ رشد گیاه
-
- عکس العمل کارکردی علفخوار که اثر حیوان را بر روی منبعی قابل مصرف نشان می دهد.
-
- عکس العمل شمارشی علفخوار که اثر منبع را بر روی علفخوار به دست می دهد.
-
- عکس العمل ذاتی علفخوار
به نظر می رسد در میان روش هایی که برای تعیین ظرفیت برد زیستگاه های حیات وحش استفاده می شوند بهترین و رایج ترین روش مربوط به روش های برآورد ظرفیت برد تغذیه ای است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- روش های برآورد ظرفیت برد تغذیه ای
یکی از اهداف اصلی مدیریت حیات وحش برآورد ظرفیت برد، یا تعداد جانورانی است که منابع یک منطقه می توانند در سراسر دوره های مشخص حمایت کنند (Beck et al, 2006).در منابع مختلف به صورت مجزا به برخی از روش های تعیین ظرفیت برد تغذیه ای اشاره شده است.Demaris و Krausman گروهی از روش هایی را که به وسیله ی زیست شناسان حیات وحش برای تعیین گنجایش برد زیستگاه بکار برده شده است را ارائه نموده اند (Demaris & Krausman, 2000). که البته باید به این نکته اشاره نمود که پایه ی اکثر روش های برآورد گنجایش برد زیستگاه بر این فرض استوارند که کمیت و کیفیت علوفه است که تعیین کننده ی تعداد حیواناتی است که یک منطقه می تواند نگهداری کند. نکته ای که باید در این زمینه مورد توجه قرار داد این است که استفاده از چنین مدل هایی نیازمند داده هایی در مورد رژیم غذایی، علوفه قابل دسترس، کیفیت علوفه مورد تغذیه و نیازهای تغذیه ای حیوان است. در واقع ظرفیت برد از رابطه بین علوفه قابل دسترس و نیازهای تغذیه ای حیوان ویژه ای به دست می آید (عجمی، ۱۳۸۱). و کیفیت علوفه نیز بسته به ترکیب گیاهی یا به عبارت دیگر نسبت حضور گونه های گیاهی موجود در هر تیپ متفاوت است (ارزانی، ۱۳۸۸). لذا می توان مدل های تغذیه ای را به انواع مختلفی تقسیم نمود که این تقسیم بندی بر اساس نوع متغیری که برای تعیین ارزش غذایی استفاده می شود صورت می گیرد. که این متغیرها عبارتند از: درصد نیتروژن، پروتئین خام، خاکستر، مواد آلی، چربی خام، انرژی خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی (دیوراه سلولی)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (دیواره سلولی منهای همی سلولز)، انرژی قابل هضم، انرژی متابولیسمی و … (ارزانی، ۱۳۸۸). از روش هایی که برای تعیین ظرفیت برد تغذیه ای تاکنون در منابع مورد استفاده قرار گرفته می توان به موارد زیر اشاره نمود:
-
- احتمالات انتخاب زیستگاه، ظرفیت برد تغذیه ای بازگو کننده ی یکسری از نیازهای تغذیه ای ویژه برای مواد غذایی ای است که در زیستگاه در دسترس جانور موجود است (Beck et al, 2006 ; MacLeod, 1997).
-
- مدل های مبتنی بر میزان علوفه یا میزان زیتوده ، که به عنوان اساسی ترین مدل تعیین گنجایش برد مع روف است. در این روش گنجایش برد از از تقسیم زیست توده علوفه مورد مصرف بر میزان ماده خشک مورد مصرف روزانه به دست می آید ( عجمی، ۱۳۸۱).
-
- مدل هایی که مبتنی بر برآورد های مربوط به انرژی و نیتروژن در دسترس (Hobbs et al., 1982; McCall et al., 1997) و نیاز های روزانه ی جانور مورد مطالعه هستند.
-
- تعیین ارزش رجحانی گونه های مصرفی
اغلب صاحب نظران ارزش رجحانی و خوشخوراکی را به یک معنی می دانند (ارزانی، ۱۳۸۸؛ عجمی، ۱۳۸۱). خوشخوراکی یکی از ویژگی های مهم گیاهان مرتعی است، که منظور از آن انتخاب گیاه توسط دام است (ارزانی، ۱۳۸۸). کیفیت مواد غذایی (گیاهان) به حضور تراکم های نسبی از مواد مغذی مختلف از قبیل پروتئین ها، چربی ها، کربوهیدارت ها، ویتامین ها و مواد معدنی است (Seal, 2011). و درک محتوی ساختار گیاهی یک راه مفید برای تعیین ظرفیت مراتع است(Asaadi & Dadkhah, 2010). به طور کلی عوامل متعددی هستند که بر خوشخوراکی گیاه اثر می گذارند:
-
- ویژگی های فیزیکی گیاه: از جمله این ویژگی ها میتوان به آبدار و گوشتی بودن (ارزانی، ۱۳۸۸)، وجود تیغ، خار، کرک و زبری سطح برگ (عجمی، ۱۳۸۱) اشاره نمود.
-
- ویژگی های محیط زیستی: مانند شرایط اقلیمی، پستی و بلندی، و فاکتورهای مربوط به خاک و همچنین حشرات و بیماری ها (عجمی، ۱۳۸۱).
-
- ویژگی های شیمیایی گیاه: ترکیبات شیمیایی گیاهان از مهمترین عوامل تعیین کننده خوشخوراکی هستند (ارزانی، ۱۳۸۸). از این ویژگی ها می توان به مواردی از قبیل پروتئین، قند، فیبر، لیگنین، سیلیس، اسانسها و ترکیبات ثانویه گیاهی اشاره نمود (عجمی، ۱۳۸۱).
-
- مرحله رشد گیاه (عجمی، ۱۳۸۱؛ ارزانی، ۱۳۸۸): این مورد مهمترین عامل در خوشخوراکی گونه های گیاهی است. به طوری که با پیشرفت در مراحل رشد بخش های کربوهیدراتی(سلولزی) گیاه زیادتر شده و لذا خوشخوراکی گیاه کاهش می یابد.
-
- فراوانی گونه های همراه
-
- قابلیت استفاده
۱-۸-۱- شاخص های ارجحیت تغذیه ای
کوک(۱۹۷۸) پیشنهاد کرده که سه موضوع باید در تصمیم گیری در مورد شاخص ارجحیت مناسب توجه شود (Krebs, 1999):