یکی از وظایف مهم جامعه، تعلیم و تربیت افراد برای ورود به دوره تأهل است. جامعه می تواند با ایجاد کلاس های آموزشی و فرهنگی در مدارس یا مراکز عمومی جهت تشکیل زندگی پر از مهر و صفا و آرامش بکوشد و افراد را قبل از تشکیل خانواده با خصوصیات و نیازهای جنس مخالف خود آشنا سازد و در مقابل نیازها و تکالیف مخصوص به خود را شناخته و در صورت بروز مشکلات زندگی، قدرت تحلیل و رفع آن ها را داشته باشند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۴-۴-در نظر گرفتن استقلال اقتصادی برای زنان خانه دار بیوه یا سرپرست خانوار
اگر در خانواده ای مرد در قید حیات نیست یا با تلاش شبانه روزی، قادر به تأمین امکانات لازم و ضروری نمی باشد یا به علت بیماری قدرت رفع نیازهای خانواده خود را ندارد، دولت باید کمبود او را جبران نماید و حقوقی برای همسران این افراد در نظر گیرد.
۲-۴-۵-ایجاد امنیت اجتماعی برای زنان
امنیت اجتماعی حاصل دو فرایند اخلاق و قوانین است. جامعه اسلامی موظف است در چارچوب قوانین و موازین اسلامی امنیت اجتماعی را فراهم نموده و حضور راحت زنان در عرصه کار و فعالیت را تضمین نماید.
۲-۴-۶-ایجاد حق مالکیت و تصرف در دارائی های شخصی
جامعه لازم است بر طبق دستور قرآن کریم«. . وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ ممَِّّا اکْتَسَبن. .»[۸۵۵] زمینه ساز مالکیت و بهره گیری بانوان از مایملکشان باشد.
۲-۴-۷-همکاری در ایجاد فرصت های شغلی برای زنان
جامعه می باید بکوشد تا با ایجاد مشاغل نیمه وقت، هم به بهره برداری از نیروی زنان بپردازد، و هم به وظیفه اصلی آن ها که مدیریت خانه و تربیت فرزندان است صدمه ای وارد نسازد،[۸۵۶] به طوری که قوا و نیروی آن ها در انجام فعالیت های اجتماعی از بین نرفته بلکه انرژی و نشاطی مضاعف برای او ایجاد نماید تا مایه سرور و آرامش خانواده «. .وَ جَعَلَ مِنهَْا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیهَْا. . »[۸۵۷]باشد.
۲-۴-۸-همکاری در ایجاد مشاغل متناسب با نقش اصلی زنان
نقش انسان ساز و حضور مستقیم زن در فعالیتهای توسعه ای اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بنابر هویت انسانی او و به عنوان نیمی از منابع انسانی جامعه حائز اهمیت است و از آنجا که حیثیت فرهنگی و تربیتی جامعه در دستان اوست، باید ملاحظات خاصی برای او در نظر گرفت. بی تردید حضور و مشارکت زن نباید در تعارض با نقش او در خانواده قرار گیرد و جامعه موظف است زنان را در ایفای نقش اصلی حمایت نماید و مشاغلی متناسب با نقش اصلی او در نظر گیرد و از سوق دادن آن ها به سوی فعالیت های متضاد و مقابل با نقش اصلی او بپرهیزد و آن حرفه ها را ارزشمند جلوه ننماید.
۲-۴-۹-همکاری در ایجاد مشاغل متناسب با ویژگی زنان
فرهنگ و ارزش گذاری جامعه باید به سمتی سوق داده شود که در آن مشاغل متناسب با توانایی و ویژگی های جنسیتی انتخاب شود. بدین روی جامعه موظف است به وضعیت روحی و جسمی افراد در انجام مشاغل دقت وافی نماید تا تعارضی میان فعالیت ها و مسئولیت ها با توانایی ها و خصوصیات افراد ایجاد نگردد.
۲-۴-۱۰-بر قراری دستمزد عادلانه
توجه به این امر، که فعالیت زنان در داخل و خارج از خانه در پیشرفت اقتصادی جامعه بسیار مؤثر است. در حالی که آن ها نیمی از جمعیت بالغ و یک سوم نیروی کار رسمی کشورها را تشکیل داده و تقریباً دو سوم از کل ساعات کار را انجام می دهند، ولی فقط یک دهم از در آمد جهانی را دریافت می دارند و مالک یک درصد از دارایی های جهان هستند.[۸۵۸]این تقسیم ناعادلانه موجب نارضایتی و دلسردی آنان می گردد. بنابراین جامعه موظف است با برقراری دستمزد عادلانه بین افراد نشاط کاری ایجاد نماید.
۲-۴-۱۱-تأمین آینده و پیش بینی پوشش حمایتی از بانوان خانه دار
زنان همانند سایر افراد نیازمند بیمه درمانی، بیمه ناتوانی، بیمه بیکاری . . . هستند. آنان در تمام مراحل زندگی بدون حمایت قانونی رها شده اند و تحت پوشش هیچ مرجع حمایتی قرار ندارند. بنابراین اجتماع موظف است قوانینی برای حمایت و تأمین رفاه آن ها بوجود آورد تا خانه داری به عنوان یک شغل محسوب گردد و تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی آینده جسمانی و روانی آن ها را تضمین گردد.
۲-۴-۱۲-ایجاد حقوق سیاسی
اسلام زن را به عنوان عضو مؤثر جامعه در همه امور مهم و سرنوشت ساز پذیرفته است. بنابراین حضور او در زمینه های سیاسی امری موجه و ضروری می باشد. از جمله موارد حضور زنان در تصمیم گیری های سیاسی می توان به بیعت عقبه ثانی اشاره نمود که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله این حق سیاسی را برای بانوان ایجاد نمود و الگویی جهت حضور آن ها در فعالیت های سیاسی قرار دادند.
۲-۴-۱۳-اطلاع رسانی به جامعه در معرفی حقوق زنان
در برخی از جوامع برای جنس مؤنث هیچگونه حقوق طبیعی قائل نیستند و او را صرفاً ابزاری برای تمتع هرچه بیشتر می پندارند. این نوع نگرش واقع بینانه ای نیست و مخالف جایگاه والای زن می باشد. بنابراین جوامع باید حقوق زن را در این مورد با اطلاع رسانی صحیح و دقیق به گوش همگان برسانند.
۲-۴-۱۴-اطلاع رسانی زنان از حقوق خویش
آن گاه که جامعه بانوان را از حقوق خویش مطلع ساخت آن ها می توانند بر اساس این حقوق آینده خود را بسازند و به عنوان ضمانت اجرایی در هنگام عقد ازدواج به آن تأکید نمایند.
۲-۴-۱۵-آموزش بهره بری از آزادی
تمامی افراد جامعه در نحوه صحیح بهره بری از آزادی فردی بدون تجاوز به حقوق دیگران باید تعلیم بگیرند و آن را رعایت نمایند.
با توجه به مطالب ذکر شده اسلام با ژرف اندیشی متناسب با فطرت افراد حقوقی را در ارکان مختلف جوامع و خانواده ها حاکم نموده است و وظایفی را از آن ها خواستار گردیده که رعایت تمام آن نکات زمینه فلاح و رستگاری افراد را بدنبال دارد و راه های صحیح پرورش و تربیت نیروهای انسانی را مهیا می سازد. به امید روزی که با اجرای صحیح و کامل قوانین و مقررات الهی بتوان مجری خوبی برای احکام آن بود و دین مبین اسلام را به تمام نقاط جهان صادر نمود
بخش سوم
جایگاه متعادل اخلاقی، عملی و حقوقی زن و مرد
مقدمه بخش:
هویت انسانی، ابزار مشترک، یکسانی زمینه رشد و تکامل در زن و مرد و عدم برتری آن ها از جنبه خلقت و آفرینش، زمینه ساز دریافت ارزش های اخلاقی یکسان گردید تا آن ها همزمان با کسب این صفات، نیروهای بالقوه خود را به فعلیت رسانند و در مسیر تکاملی با حفظ و احترام به هویت جنسی، گام های بلند بردارند و با اعمال و رفتار خویش، خصوصیات و ویژگی های انسانی کسب نمایند و درقبال جایگاه متعادل و انجام تکالیف و مسئولیت های متعادل با وجود امکانات برابر، جامعه حقوقی متعادل برای آن ها در نظر گیرد.
۱-جایگاه متعادل اخلاقی
انسان موجودی مختار و آزاد آفریده شد تا با ترجیح و تعیین گزینه های اخلاقی کمالات و ارزش های انسانی را کسب نموده، زمینه ساز رشد و تعالی همه افراد جامعه گردد. بدین روی زن و مرد با آزادی کامل می توانند خیر یا شر را انتخاب نمایند « وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّئهَافَأَلهَْمَهَا فجُُورَهَا وَ تَقْوَئهَا »[۸۵۹]و به بالاترین مراحل، عروج کنند و به کمالات و قرب الهی دست یابند یا به پست ترین مراحل حیوانی نائل گردند. برخی از این صفات عمومی ارزشمند عبارتند از:
۱-۱-تقوی[۸۶۰]
مردم از این جهت که مردمند همه با هم برابرند، و هیچ اختلاف و فضیلتى در بین آنان نیست، و کسى بر دیگرى برترى ندارد، و اختلافى که در خلقت آنان دیده مىشود که شعبه شعبه و قبیله قبیله هستند تنها به این منظور در بین آنان به وجود آمده که یکدیگر را بشناسند، تا اجتماعى که در بینشان منعقد شده نظام بپذیرد، و ائتلاف در بینشان تمام گردد، چون اگر شناسایى نباشد، نه پاى تعاون در کار مىآید و نه ائتلاف، پس غرض از اختلافى که در بشر قرار داده شده این است، نه اینکه به یکدیگر تفاخر کنند، یکى به نسب خود ببالد و فخر بفروشد. لازم به ذکر است که این فطرت و جبلت در هر انسانى است که به دنبال کمالى مىگردد که با داشتن آن از دیگران ممتاز شود، و در بین اقران خود داراى شرافت و کرامتى خاص گردد و از آنجایى که عامه مردم دلبستگیشان به زندگى مادى دنیا است قهرا این امتیاز وکرامت را در همان مزایاى زندگى دنیا، یعنى در مال و جمال و حسب و نسب و امثال آن جستجو مىکنند، و همه تلاش و توان خود را در طلب و به دست آوردن آن به کار مىگیرند، تا با آن به دیگران فخر بفروشند، و بلندى و سرورى کسب کنند. در حالى که این گونه مزایا، مزیتهاى موهوم و خالى از حقیقت است، و ذرهاى از شرف و کرامت به آنان نمىدهد، و او را تا مرحله شقاوت و هلاکت ساقط مىکند. آن مزیتى که مزیت حقیقى است و آدمى را بالا مىبرد، و به سعادت حقیقیش که همان زندگى طیبه و ابدى در جوار رحمت پروردگار است مىرساند، عبارت است از تقوى و پرواى از خدا [۸۶۱] بنابراین در نظام الهی تنها عامل برتری و شایستگی تقوی است نه مرد سالاری و نه زن سالاری و نه وابستگی های ملیتی و طبقاتی «یَأَیهَُّا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمُ مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثىَ وَ جَعَلْنَاکمُْ شُعُوبًا وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکمُْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَئکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیر »[۸۶۲] بدین روی اسلام همه افراد را به تقوی دعوت می نماید«یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ الله. . .»[۸۶۳]و در مقابل قرب الهی به همراه باغ هایی در بهشت «إِنَّ المُْتَّقِینَ فىِ جَنَّاتٍ وَ نهََرٍ.فىِ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرِ »[۸۶۴] وعده می دهد.
۱-۲- حیا
حیاء و نجابت از اعمال[۸۶۵] و سکنات فرد«. . قَالَتَا لَا نَسْقِى حَتىَ یُصْدِرَ الرِّعَاء. . »[۸۶۶]می باشد و در رفتار او حتی راه رفتن او هویدا می شود«فجََاءَتْهُ إِحْدَئهُمَا تَمْشىِ عَلىَ اسْتِحْیَاء. . »[۸۶۷]
۱-۳-پاکدامنی
یکی دیگر از صفات پسندیده بین مردان و زنان رعایت پاکدامنی است، چنانچه حضرت یوسف«وَ رَاوَدَتْهُ الَّتىِ هُوَ فىِ بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَ قَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبىِّ أَحْسَنَ مَثْوَاىَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُون»[۸۶۸] با تقوی و پاکدامنی خود را از درخواست مراوده زلیخا نگه داشت و البته بهترین نوع تقوى آن است که به خاطر لطف، محبّت و حقّ خداوندى گناه نشود، نه از ترس رسوایى در دنیا یا آتش در آخرت. مورد دیگر حضرت مریم سلام الله علیها دختر عمران است که دامن خود را از آلوده شدن حفظ کرد «وَ مَرْیمََ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا . .»[۸۶۹] و خود را از پلیدى و آلودگى گناه و از حرام محفوظ داشت.[۸۷۰]بنابراین اتصاف به پاکدامنی برای بانوان و مردان پسندیده می باشد.
۱-۴-صدق و درستی
کسانی که در قول و ایمانشان راستگو می باشند،[۸۷۱] اعم از زنان و مردان«…وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقَات ..»[۸۷۲]صدقشان به منفعتشان بوده و پاداشی از جانب خداوند«لِّیَجْزِىَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ . .»[۸۷۳]، رضایت الهی و بهشت جاودان« قَالَ اللَّهُ هَاذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لهَُمْ جَنَّاتٌ تجَْرِى مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضىَِ اللَّهُ عَنهُْمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیم »[۸۷۴] و مغفرت پروردگار«. . .وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقَاتِ . . .أَعَدَّ اللَّهُ لهَُم مَّغْفِرَهً وَ أَجْرًا عَظِیمًا »[۸۷۵]به همراه دارد.
۱-۵-صبر و شکیبایی
مردان و زنانی که در برابر سختی های روزگار و آزمون های الهی مقاومت می ورزند.[۸۷۶]«…وَ الصَّابرِِینَ وَ الصَّابرَِاتِ . ..»[۸۷۷] مشمول کمک، نصرت و توفیق الهی[۸۷۸]«. . . إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِین »[۸۷۹] هستند که در نهایت منجر به حب الهی نسبت به آن ها« . .وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرین »[۸۸۰] می باشد.
۱-۶-خشوع و تواضع
زنان و مردانی که در مقابل پروردگار خاکسار و فروتن هستند. «… وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ…»[۸۸۱]برای آن ها نزد پروردگارشان اجر و پاداشی«. . خَاشِعِینَ لِلَّهِ . . . أُوْلَئکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ . . »[۸۸۲] مقرر گردیده است.
۱-۷-ذکر و یاد خدا