همچنین «شهادت عالمان رجال از باب حس ( و شهادت ) نیست … (بنابراین) در آن تعدد و شرایط شهادت و بیّنه لازم نمیباشد. مناط و ملاک در حجیت خبر، وثوق است».[۱۰۶۶] البته گفته شده است در جایی که «در تشخیص مشهود به اختلاف نظر پیش میآید باید دو نفر عادل خبره شهادت دهند …».[۱۰۶۷]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
برخی معتقدند «(در توثیق راویان ) وثاقت از امور نزدیک به حس است و حدس در آن قبول نمیشود . و لکن مقصود از رجوع به ایشان از سنخ رجوع به حسیات اهل لغتی است که در کبرای رجوع به اهل خبره داخل میشود». [۱۰۶۸]
فصل دوم :
ماهیت نظر کارشناس در فقه و حقوق
در تشخیص ماهیت کارشناسی اختلاف نظر وجود دارد. لذا در مباحث این فصل به بیان آراء و اقوال مختلف دربارهی ماهیت کارشناسی پرداخته میشود.
مبحثاول: «کارشناسی؛ بینه به معنای اخص (شهادت)» که درآن موضوعاتی چون ماهیت بینه به معنی اخص(شهادت)، تشابه و افتراق شهادت و کارشناسی وآثار حجیت کارشناسی از باب شهادت بیان خواهد شد.
مبحث دوم: «کارشناسی؛ امارهی قضایی» که در آن به تبیین مفهوم اماره، تفاوت و تعارض اماره با امارات و دلایل و دیدگاه های متفاوت دربارهی اماره ی قضایی بودن نظریهی کارشناسی پرداخته میشود.
مبحث سوم: «کارشناسی؛ دلیل با ماهیت مستقل ». ماهیت دلیل، دیدگاه های مبتنی بر نظریهی دلیل بودن کارشناسی و آثار دلیل بودن کارشناسی از موضوعات مطرحشده در این مبحث است.
مباحث چهارم و پنجم به بیان اقوال «کارشناسی؛ وسیله و طریق اثبات دعوی» و «کارشناسی؛ اظهارنظر و مشاورهی تخصصی» اختصاص یافته است. و در مبحث ششم نظر منتخب (ماهیت کارشناسی؛ گاه امارهی قضایی و گاه دلیل) بیان خواهد شد.
مبحث اول: ماهیّت کارشناسی؛ بیّنه به معنای اخص ( شهادت )
گروهی از فقهاء معتقدند کارشناسی دلیل مستقلی نیست و حجیّت آن از باب بیّنه به معنی اخص (شهادت) میباشد. دلیل این رأی آن است که شارع مقدس ادله اثبات دعوی را به صورت حصری بیان کرده است.
البته در احصاء ادله اختلاف نظر وجود داشته و به سه دسته از روایات استناد شده است:
۱-ادله دعوی فقط بیّنه و یمین است. دلیل این مطلب ظاهر روایتی ازپیامبر اکرم (ص) است که میفرمایند: «من بین شما فقط با بیّنهها و سوگندها قضاوت میکنم».[۱۰۶۹] و چون دراین روایت، ادله اثبات به بیّنه و سوگند منحصر شده، کارشناسی را در زمرهی بیّنه محسوب کردهاند. پس جز بیّنه (به معنای اخص = شهادت) و سوگند هیچ چیز دیگری قابلیت اثبات موضوع قضایی و حل و فصل دعاوی را ندارد.
۲-ادله اثبات دعوی در روایت مرسلهی یونس احصاء شده است: «شهادت دو مرد عادل، یا یک مرد عادل و دو زن عادل، اگر دو زن عادل نباشد به شهادت یک مرد عادل و سوگند مدعی، و چنانچه شاهدی نباشد با سوگند مدعیعلیه واگر مدعیعلیه سوگند یاد نکرده و آن را به مدعی رد نمود، بر مدعی واجب است که سوگند یاد کند و حق خود را بگیرد، و اگر امتناع کرد و قسم نخورد، چیزی برای وی ثابت نمیگردد». [۱۰۷۰]
۳-در روایت دیگری نیز آمده است: «تمام احکام مسلیمن بر سه امر استوار است: شهادت عادل، سوگند قاطع ، سنت جاریه یا ائمهی هدی».[۱۰۷۱]
گفتار اول : ماهیت بیّنه به معنای اخص ( شهادت )
همانطور که گفته شد برخی از فقهاء (به دلیل حصری بودن ادله اثبات دعوی) حجیّت کارشناسی را از باب بیّنه به معنی اخص (شهادت) میدانند. برای بررسی این نظریه ابتدا به تبیین مفهوم وماهیت بیّنه (به معنای اخص) و سپس وجوه تشابه و افتراق آن با کارشناسی پرداخته خواهد شد.
۱ـ تعریف بیّنه به معنای اخص (شهادت):
بیّنه در اصطلاح فقه و حقوق در دو معنای عام وخاص به کار میرود:
« بیّنه به معنای اعم در معنای لغوی خویش استعمال شده … هر چه که مجهولی را بتواند اثبات کند، بیّنه است. پس بیّنه با دلیل، مترادف است… (بنابراین) بیّنه در معنای اعم، شامل هر گونه دلیل اثبات ( اعم از اثبات دعوی و غیر دعوی) است که بتواند برای قاضی ایجاد قطع و علم کند».[۱۰۷۲] در الوسیط نیز آمده است. «برای بیّنه دو معنا است: یک معنای عام و آن دلیل است هر چه که باشد، نوشته (سند) یا شهادت و یا قراین. پس وقتی میگوییم: البیّنه علی من ادعی و الیمین علی من انکر، مقصود از بیّنه در اینجا معنای عام است».[۱۰۷۳]
اما بیّنه به معنای اخص «در کلمات فقهاء به ویژه در مسائل مربوط به دعاوی و مخاصمات- در معنای شهادت معتبر شرعی به کار رفته است».[۱۰۷۴] بدین جهت به شهادت، «بیّنه» اطلاق شده است که«در گذشته شهادت، دلیل غالب بوده؛ بنابراین تدریجاً بیّنه به مفهوم اعم به معنای جدید (شهادت) انتقال پیدا کرده است».[۱۰۷۵]
در تعریف بیّنه به معنای اخص یا شهادت آمده است: شهادت «خبر دادن شخص عادل به حاکم است به آنچه که میداند و لو اینکه به یک امر کلی باشد تا حاکم (قاضی) به مقتضای شهادت حکم کند. و این شهادت منوط بر تقدم بر دعوی نیست. مثل آن جایی که افراد عادل به رؤیت ماه شهادت می دهند تا به ثبوت آن حکم شود». [۱۰۷۶]
درتعریف دیگری آمده است: شهادت یک معنای عام لغوی و عرفی دارد که عبارت است از خبر دادن به عنوان اظهار عقیده و جزم یک مطلب و یک معنای خاص و اصطلاحی نزد فقهاء دارد و آن خبر دادن خبری از حق لازم برای غیر به جز حاکم است».[۱۰۷۷] که البته این تعریف شامل اقرار، شهادت بر جرح و تعدیل و… نیز میشود.[۱۰۷۸] برخی از فقهاء معتقدند در تعریف شهادت باید به عرف رجوع کرد.[۱۰۷۹]
برخی از حقوقدانان نیز در تعریف شهادت گفتهاند: «شهادت، عبارت است از اخبار غیرمتخصص اصالتاً از روی علم شخصی به حق جزئی، یا امر شرعی جزئی … بر نفع غیر بدون ضرر بر خویشتن، به قصد شرکت در احقاق حق یا انجام دادن یک وظیفهی شرعی در خصوص مورد».[۱۰۸۰] با این تعریف نظر کارشناس و مترجم از تعریف شهادت خارج میشود.
۲ـ شرایط شاهد در شهادت:
شرایط شاهد[۱۰۸۱] در نزد فقهاء عبارتست از:
۱- بلوغ: شهادت اطفال ممیّز با شرایطی پذیرفته شده است.
۲-عقل.
۲-۳ ایمان(یا اسلام):[۱۰۸۲] در شاهد، اسلام شرط است و تنها شهادت مسلمان بر مسلمان و غیرمسلمان پذیرفته میشود. بنابراین شهادت غیرمسلمان (چه کافر حربی و چه ذمّی) علیه مسلمان و یا له او (به نفع او) قابل قبول نیست.[۱۰۸۳] دلیل این حکم روایتی است از پیامبر(ص) که میفرمایند: «شهادت اهل یک دین علیه اهل دینی دیگر پذیرفته نمیشود به جز شهادت مسلمانان؛ زیرا ایشان در شهادت دادن ، چه علیه خودشان وچه علیه غیر از خودشان عادل میباشند». [۱۰۸۴]
۲-۴ عدالت: عدالت یکی از شرایطی است که فقهاء در آن اتفاق نظر دارند.[۱۰۸۵]درتمام مواردی که با گواهی شاهد اثبات می شود، عدالت شرط است.
اما مرحوم خوانساری معتقد است «آیات و روایات، دلالتی بر اعتبار عدالت در همهی شهادات نداشته و اعتبار عدالت در شهادت به صورت مطلق ، مسامحه است».[۱۰۸۶]
۲-۵ رعایت مروت: برخی از فقهاء رعایت مروّت را لازم دانسته [۱۰۸۷] و برخی لازم نمیدانند.[۱۰۸۸]
۲-۶ طهارت مولد.
۲-۷ انتفای تهمت در شاهد: تهمت به دو طریق جلب منفعت و دفع ضرر ممکن است. عداوت دنیوی یکی از مواردی است که هر دو احتمال در آن میرود.
۲ـ۸ تعدّد شاهد: تعدّد شاهد بستگی به موضوع مورد شهادت دارد. به طور مثال در شهادت بر جرایم مستوجب حد مانند زنا، گواهان باید چهار مرد عادل و یا سه مرد عادل و دو زن عادل باشند. اما در سرقت تنها دو شاهد عادل لازم است. در دعاوی مدنی نیز تعداد شهــود و جنسیت آنها در مادهی ۲۳۰ آیین دادرسی مدنی ذکر شده است.[۱۰۸۹]
در غیر از دعاوی به طور مثال در عبادات (مانند اثبات هلال ماه) شهادت دو شاهد عادل کفایت میکند. قدر مسلم آن که رعایت شرط تعدد در شاهد در تمام موارد الزامی است. تنها در یک مورد به طور استثنایی(به جهت این که در روایت ذکر شده) شهادت یک زن پذیرفته شده است: «…قول قابله در ربع (یک چهارم) میراث مستهلل (نوزادی که تازه به دنیا آمده) پذیرفته میشود». [۱۰۹۰]
۲-۹جنسیّت: در برخی از موارد شهادت زنان به همراه مردان پذیرفته شده است و در مواردی نیز اثبات دعوی، مانند وصیت تنها با گواهی دو مرد ممکن خواهد بود. شهادت زنان به تنهایی نیز در مسائلی که عادتاً زنان از آن آگاه میشوند، پذیرفته میشود.[۱۰۹۱] به طور مثال شهادت دو زن در تولد طفل و حتی شهادت قابله به تنهایی جایز دانسته شده است.[۱۰۹۲]
۳-شرط تحقق شهادت:
شرط تحقق شهادت آن است که شاهد به آنچه که شهادت (خبر) میدهد، علم داشته باشد. منشأ و اخبار شاهد یا حس است و یا امر قریب به حس. اکثر فقهاء علم حاصل از حدس و نظر را برای ادای شهادت معتبر ندانستهاند. در این صورت اخبار اهل خبره که از روی حدس و نظر خبر میدهد داخل در شهادت نیست. به طور مثال مرحوم خوانساری قبول شهادت مستند به حدس و ظن حاصل از بعضی از قراین را در از بین رفتن نور چشم، محل تأمل دانسته است. [۱۰۹۳]
۳ـ۱ اخبار از طریق حس(علم حاصل از حواس ظاهری): موضوعــی که با شهادت ثابـت میشود باید علاوه بر اینکه دارای اثر شرعی است، محسوس نیز باشد. حال یاخود مخبرعنه محسوس است، مانند مطلق یا مضاف بودن آب و گاهی هم مخبرعنه، سبب محسوس است مثل طهارت و نجاست.[۱۰۹۴]
دلیل اشتراط اخبار از روی حس، روایتی از پیامبر(ص) است که میفرماینــد: « آیا خورشید را میبینی؟ اینگونه شهادت بده یا رها کن».[۱۰۹۵] «مقصود آن است که تا از راه یکی از حواس، علم و آگاهی شخصی برای شاهد حاصل نشود، شهادت و گواهی او مورد قبول واقع نخواهد شد؛ زیرا«شهود به معنای حضور است؛ یعنی احساس کردن واقعهی مورد شهادت».[۱۰۹۶]« به همین جهت قول به جواز شهادت به ملکی که شاهد آن را نمیشناسد (ندیده است) تضعیف شده است». [۱۰۹۷]
درمنشأ علم شاهد، اختلاف نظر وجود دارد. برخی منشأ علم شاهد را مشاهده یا شنیدن دانسته و عدهای علم حاصل از سایر حواس ظاهری مانند حس لامسه و بویایی و چشایی را نیز برای ادای شهادت جایز میدانند.[۱۰۹۸] پس چنانچه فرد نابینا از طریق حس بویایی (به طور مثال بو کردن عطری که قاتل استفاده می کرده است) شهادت دهد باید مورد قبول واقع شود. مشهور شهادت فرد نابینا را در اموری که نیاز به مشاهده ندارد صحیح می دانند.[۱۰۹۹] برخی از حقوقدانان نیز معتقدند علم شخصی نه تنها از حواس بینایی و شنوایی شاهد ناشی میشود، بلکه ممکن است از اوضاع و احوال و یا از استفاضه و گفته های اشخاص نیز حاصل شود.[۱۱۰۰]
۳ـ۲ اخبار از آنچه نزدیک به حس است: مقصود از آن جایی است که واسطهی غیر حسی در طریق علم به واقع وجود داشته باشد. و این واسطه از سنخ امری است که برای عامهی مردم موجب علم میشود. مانند تواتر».[۱۱۰۱] مرحوم نراقی در اینباره معتقد است: «لازم نیست در صدق خبر مستند به حس، تمام اجزای موضوع خبر، محسوس باشد؛ بلکه یا باید محسوس محض باشد یا متضمن امری باشد که یافتن آن مترتب بر محسوس باشد…در این صورت خبر به طور عرفی مستند به حس است».[۱۱۰۲]«(بنابراین) شهادت به این قبیل موضوعات هم پذیرفته است و حس کردن این موضوعات با حس کردن آثار آنها است …».[۱۱۰۳]
۳ـ۳ اخبار از هر طریق و سبب: برخی از فقهاء معتقدند علم از هر طریق و سببی که برای شاهد حاصل شده باشد کفایت میکند. امام خمینی در تحریرالوسیله میفرمایند: «معیار در باب شهادت آن است که از روی علم و یقین باشد و شرط نیست (علم به یکی از حواس ظاهری مستند باشد) بلکه شهادت کافی است که از روی علم و یقین باشد، از هر راهی که بهدست آمده باشد».[۱۱۰۴]
گفتار دوم : تشابه و افتراق شهادت و کارشناسی
۱ـ تشابه:
۱ـ۱ همانطور که شهادت اخبار (از واقع) است، کارشناسی نیز از جنس اخبار است.