زراره از امام محمد باقر«علیهالسلام» نقل میکند: از امام پرسیدم بر چه کسانی نماز جمعه واجب است؟ فرمود: هرگاه که هفت نفر جمع شوند بر آنها نماز جمعه واجب است و نماز جمعه بر کمتر از پنج نفر (که یکی از آنان امام باشد) واجب نیست. پس هرگاه که هفت نفر جمع شوند و ترس (از جان و مال) نداشته باشند، بعضی از آنان برخی دیگر را امامت کنند و خطبه بخوانند.
ما رواه محمد بن مسلم عن احدهما علیهما السلام، قال سألته عن أُناس فی قریه هل یصلون الجمعه جماعه؟ قال: یصلون أربعاً إذا لم یکن من یخطب؛[۱۳۵]
محمد بن مسلم به نقل از امام باقر و یا امام صادق«علیهما السلام» نقل میکند: از ایشان در مورد مردمی که در روستایی زندگی میکنند پرسیدم که آیا در روز جمعه (نماز ظهر را) به جماعت بخوانند؟ فرمودند: اگر کسی نباشد که خطبه گوید چهار رکعت بخوانند.
أیضاً فی روایه عنه «علیهالسلام»: إذا کان قوم فی قریۀ صلّوا أربع رکعات، فإن کان لهم من یخطب بهم جمعوا إذا کانوا خمسۀ نفر، و إنما جعلت رکعتین لمکان الخطبتین[۱۳۶]
اگر طایفهای در روستایی باشند، نماز ظهر جمعه را چهار رکعت بخوانند و اگر کسی در بین آنان بود که بتواند خطبه ایراد کند در حالی که تعداد آنان به پنج نفر میرسید، نماز جمعه اقامه کنند. همانا که نماز جمعه دو رکعت قرار داده شده و بجای دو رکعت دیگر دو خطبه خوانده میشود.
ما رواه زراره عن أبی جعفر(ع) قال: فرض الله علی النّاس من الجمعه إلی الجمعه خمساَ و ثلاثین صلاه منها صلاه واحده فرضها الله فی جماعه و هی الجمعه و وضعها عن تسعه: الصغیر و الکبیر و المجنون و المسافر و العبد و المرأه و المریض و الأعمی و من کان علی رأس فرسخین؛[۱۳۷]
زراره از قول امام محمد باقر«علیهالسلام» میگوید: امام فرمودند: خداوند بر همه مردم از یک جمعه تا جمعه بعدی سی و پنج نماز واجب نموده که یکی از آن نمازها را به صورت جماعت واجب گردانید و آن نماز جمعه است که از عهده نه دسته از افراد ساقط شده و بر آنان واجب نیست که عبارتند از: کودک (نابالغ)، پیر سالخورده، دیوانه، مسافر، بنده، زن، مریض، کور و هر کس که در فاصله دورتر از دو فرسخ از محل اقامه نماز جمعه باشد.
ب) روایاتی که بر وجوب شرکت در نمازجمعههای اقامهشده دلالت دارند
کلینی از امام باقر(ع) نقل میکند:
خطب امیر المؤمنین فی الجمعه فقال: الحمد لله الولی الحمید… الجمعه واجبه علی کل مؤمن إلاّ علی الصبی و المریض و المجنون و الشیخ الکبیر و العمی و المسافر و المرأه و العبد المملوک و من کان علی رأس فرسخین؛[۱۳۸]
امیر المؤمنین در نماز جمعه خطبه میخواندند پس فرمود: الحمدلله الولی الحمید… نماز جمعه بر همه مؤمنین واجب است مگر بر کودک نابالغ، مریض، دیوانه، پیر سالخورده، نابینا، مسافر، زن و بنده مملوک و کسی که در فاصله دوری از محل اقامه نماز جمعه بیش از دو فرسخ قرار دارد.
برخی از فقها میگویند: این روایت بر وجوب شرکت دلالت دارد؛ زیرا حضرت خودشان اقامه جمعه میکردند. بنابراین در بیان وظیفه خودشان نبودند. چون وظیفه خودشان را به خوبی میدانستند. بلکه میخواستند مردم را تشویق به شرکت در نمازهایی کنند که اقامه میشده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
روایتی که مرحوم محقق در کتاب معتبر از قول پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» نقل میکند: «إن الله کتب علیکم الجمعه فریضه واجبه إلی یوم القیامه».[۱۳۹] این گونه تعبیر میشود که: میدانیم که زمانی که از پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» خبری نقل میشود، موقعی بود که خودشان اقامه جمعه میکردند. بنابراین نمیخواستند وجوب برگزاری آن را متذکر شوند بلکه در مقام بیان این بودهاند که وقتی برگزار شد واجب است در آن شرکت شود.[۱۴۰]
محمد بن حسن از سعد بن عبدالله از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده:
سمعتُ بعض موالیهم سأل ابن أبی لیلی عن الجمعه، هل تجب علی المرأه و العبد و المسافر؟ فقال: لا قال فإن حضر واحد منهم الجمعه مع الإمام فصلاها، هل تجزیه تلک الصلاه عن الظهر یومه؟ قال: نعم، قال: و کیف یجزی ما لم یفرضه الله علیه عما فرضه الله علیه- إلی إن قال: فما کان عند إبن أبی لیلی جواب، و طلب إلیه أن یفسّرها له فأبی، ثمّ سألته أنا عن ذلک ففسّرها لی: فقال: الجواب عن ذلک أنّ الله عزّوجلّ فرض علی جمیع المؤمنین و المؤمنات و رخّص للمرأه و المسافر و العبد أن لا یأتوها، فلمّا حضروا سقطت الرخصه و لزمهم الفرض الأول، فمن أجل ذلک أجزا عنهم، فقلت: عمّن هذا؟ قال: عن مولانا أبی عبدالله (علیه السلام)؛
…خداوند بر همه مؤمنین و مؤمنات نماز جمعه را واجب کرده است و بر زن، مسافر و بنده اجازه داده که در آن شرکت نکنند. اما هنگامی که این دسته در نماز حاضر میشوند رخصت از آنها ساقط میشود و باید شرکت کنند.[۱۴۱]
هرچند برخی بر این عقیدهاند که این حدیث و احادیث مشابه آن دلالت بر استحباب دارد.
ج) روایاتی که بر جایگاه و اهمیت ویژه نماز جمعه در نزد ائمه معصومین«علیهم السلام» دلالت دارند
پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند: «لقد هممتُ أن آمر رجلاً یصلی بالنّاس، ثمّ أحرق علی رجال یتخلفون عن الجمعه بیوتهم»؛ «بیگمان خواستم دستور دهم تا مردی امامت نماز مردم را بر عهده گیرد و کسانی که از حضور در نماز جمعه خودداری میکنند خانههایشان را بر آنان آتش بزنم».[۱۴۲]
ابراهیم بن علی الکفعمی به نقل از امام رضا «علیهالسلام» میگوید: «ما یؤمن من سافر یوم الجمعه قبل الصلاه أن لا یحفظه الله تعالی فی سفره، و لا یخلفه فی أهله و لا یرزقه من فضله»؛ «هر کس که روز جمعه قبل از نماز جمعه مسافرت کند خداوند او را حفظ نخواهد کرد و در سفر مصون نخواهد بود و از خود نسلی باقی نخواهد گذاشت و خداوند از فضل خویش او را روزی نخواهد کرد».[۱۴۳]
روایت سماعه از امام صادق(ع) که از قول پدر بزرگوارشان فرمودند: «أیّما مسافر صلّی الجمعه رغبهً فیها و حبّاً لها، أعطاه الله عزّوجلّ أجر مائه جمعه للمقیم»؛ «هر مسافری که در نماز جمعه شرکت کند و با علاقه در نماز جمعه حاضر شود خداوند صد برابر نماز جمعهاشخاصی که مسافر نیستند به او ثواب عطا خواهد کرد».[۱۴۴]
روایتی از قول پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله و سلم»که فرمودند:[۱۴۵] «فمن ترکها استخفافاً بها أو جحوداً لها فلا جمع الله شمله و لا بارک فی أمره ألا و لا صلاه له، ألا و لا زکوه له، ألا و لا حج له، ألا و لا صوم له، ألا و لا برّ له حتی یتوب[۱۴۶]»؛ «هرکس نماز جمعه را سبک بشمارد و یا از روی عناد ان را ترک کند، خداوند امور از هم گسیخته او را انسجام نخواهد بخشید و برکتی در کارهایش نخواهد بود. همانا که نمازی از او قبول نیست، زکات، حج، روزه و هیچ کار نیکی از او مورد قبول خدا نخواهد بود مگر آن که توبه نماید (و به نماز جمعه اهمیت دهد)».
-
- روایاتی که بر منصب خاص بودن نماز جمعه برای امام دلالت دارند
روایت عبدالرحمن بن سیابه از امام صادق(ع): «قال بأن علی الإمام أن یخرج المحبین فی الدین یوم الجمعه الی الجمعه و یوم العید الی العید و یرسل معهم فإذا قضوا الصلاه و العید ردهم الی السجن»؛[۱۴۷] «بر امام جمعه است که زندانیان را جمعه به جمعه از زندان خارج کند و همچنین در روزهای عید فطر و قربان نیز برای نماز عید حاضر نماید و کسی را همراه با آنان قرار دهد تا بعد از شرکت در نماز به زندان برگرداند». از روایت اینطور برداشت میشود که از وظایف امام معصوم حاضر کردن زندانیان برای نماز جمعه است.
در کتاب عیون اخبار الرضا از فضل بن شاذان از امام رضا «علیهالسلام» نقل شده که فرمود:
انما جعلت الخطبه یوم الجمعه، لان الجمعه مشهد عام، فأراد ان یکون للامیر سبب الی موعظتهم و ترغیبهم فی الطاعه و ترهیبهم من المعصیه… الی أن قال: و لیس فاعل غیره ممن یؤم الناس فی غیر یوم الجمعه؛[۱۴۸]
همانا در روز جمعه دو خطبه برای نماز جمعه قرار داده شده زیرا نماز جمعه اجتماعی عمومی است و خداوند خواسته است تا در چنین اجتماعی پیشوای مسلمانان فرصتی داشته باشد برای نصیحت مردم و توصیه آنان به طاعت و بندگی خداوند و ترسانیدن از گناهان وعواقب آن… تا آن جا که فرمود: همانا کسی غیر از پیشوا و امام مسلمانان نمیتواند امامت مردم را در نماز جمعه برعهده گیرد.
اینطور استدلال میکنند که اگر برای غیرمعصوم جایز بود که امامت جمعه کند چنین تحلیلی آورده نمیشد.
روایت حماد بن عیسی از امام صادق از امام باقر از حضرت علی(ع): «اذا قدم الخلیفه مصراً من الأمصار جمع الناس لیس ذلک لاحد غیره»؛[۱۴۹] «هنگامی که خلیفه مسلمانان وارد شهری شد باید که نماز جمعه برپا دارد و چنین کاری به عهده کسی غیر از خلیفه مسلمانان نمیباشد».
از کلمه لیس ذلک باحد غیره عدم جواز تصدی غیر معصوم برای امامت جمعه استنباط میشود.
روایت محمد بن مسلم از امام باقر(ع): «تجب الجمعه علی سبعه نفر من المسلمین (المؤمنین) و لا تجب علی اقل منهم؛ الامام و قاضیه و المدعی حقاً و المدعی علیه و الشاهدان و الذی یضرب الحدود بین یدی الامام»؛[۱۵۰] «نماز جمعه واجب است بر هفت نفر از مسلمانان که جمع شوند واجب است و بر غیر از این افراد که برشمردیم واجب نیست؛ امام قاضی مدعی (که به حق باشد) مدعی علیه، دو شاهد و کسی که در حضور امام اقامه حدود میکند».
اینطور استدلال میشود که این روایت عدم مشروعیت نماز جمعه را در زمانی که امام معصوم غایب است نشان میدهد.
-
- روایاتی که بر اجازه ائمه معصومین «علیهم السلام» بر اقامه نماز جمعه توسط غیر امام معصوم دلالت دارند
زراره چنین نقل میکند:
ابوعبدالله (علیه السلام) علی صلاه الجمعه حتی ظننت انه یرید أن ناتیه فقلت: نعذو علیک؟ فقال لا، إنما عنیت عندکم؛[۱۵۱]
امام صادق«علیهم السلام» ما را به نماز جمعه تشویق نمودند تا آن جا که خیال کردیم میخواهند در آن شرکت نماییم پرسیدم: به شما اقتدا کنیم؟ فرمود نه در نزد خودتان برپا کنید.
جمله «إنما عنیت عندکم» نشاندهنده اجازه امام برای اقامه نماز جمعه است؛ هرچند برخی این اذن را خاص زراره در آن زمان دانستهاند؛ نه شخص یااشخاص دیگر.
زراره از عبدالملک نقل میکند که امام باقر(ع) به او فرمود:
مثلک یهلک و لم یصل فریضه فرضها الله قلت کیف اصنع؟ قال(ع): صلّوا جماعهً یعنی صلاه الجمعه؛[۱۵۲]
مانند تو هلاک میشود زیرا نمازی را که خداوند فریضه قرار داده است را نمیخواند.پرسیدم؟ چگونه بخوانم؟ فرمود: آن را به جماعت بخوانید یعنی نماز جمعه برپا کنید.
اینطور استدلال میکنند که «صلّوا جماعه» دلالت بر اذن عام دارد بر اقامه نماز جمعه از جانب مومنین.
توضیح: ناگفته نماند که ممکن است برداشت شود که امثال زراره اگر شرکت نکنند هلاک میشوند. به عبارت دیگر مورد آزار عامه واقع میشدند. پس میتوان این خبر را دال بر تقیه دانست. علاوه بر این میتوان این خبر را اعم از جماعت در نماز جمعه و سایر نمازهای یومیه نیز دانست.
در کتاب وسائل الشیعه آمده است: احمد بن محمد از ابی بکر حضرمی چنین نقل کرده است:
قلت لأبی جعفر(ع) کیف تصنع یوم الجمعه؟ قال: کیف تصنع أنت؟ قلت: أصلی فی منزلی ثم أخرج فأصلی معهم. قال: کذلک أصنع أنا؛
از امام باقر «علیهالسلام» پرسیدم چگونه نماز میخوانید؟ فرمود: تو چطور میخوانی؟ عرض کردم در منزل نماز میخوانم سپس خارج میشوم و با آنها هم میخوانم. فرمود: «من نیز چنین میکنم.[۱۵۳]
توضیح: ظاهر این خبر مهم میتواند بر عدم وجوب دلالت داشته باشد و شرکت کردن از باب تقیه امر دیگری است.