در بیت «انگشتها مثل چند تا دوست، داخل صف میایستادند، نه هیچکدام جلو میزد، نه کسی را هل میدادند» و یکی دو مورد هم صورت پیامبر(ص) را به خورشید تابان و چشمهای او را به چشمه آب تشبیه کرده است ،که اینهامیتواندنقطهی قوتی در این شعر باشد و شعر را برای کودک جذابتر کند .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
دستهگل
پیامبر خدا آمد/ کنار او یواش یواش
با مهربانی گفت به او / دوست من اینطوری نباش
لباسهای تمیز بپوش / آبی بزن به روی خود
خودت رو آبوجارو کن / شانه بزن به موی خود
وقتی جوان اینرو شنید / فوری سوی خانه دوید
صورت و دست را شست و بعد/ لباسهای تمیز پوشید
جوان ژولیدهای شد / دستهگل خوب و قشنگ
دور سرش میچرخیدند/ پروانههای رنگارنگ
(مهاجرانی ، ۱۳۸۷ : ۵ )
در شعر « دستهگل » که پیامبر به جوان نامرتب سفارش میکند به نظافت خود برسد مصراع « خودت را آبوجارو کن » نامناسب به نظر میرسد و در بیت پایانی هم آوردن جوان ژولیدهای که سوژه شعر بوده است بهصورت نکره اشتباه است. بهطورکلی زبان شاعر در بعضی موارد سست شده است. (شورای کتاب کودک ، ۱۳۸۵ :۳۷۷ )
روزهای جمعه
روزهای جمعه میگرفت/ ناخن پا ، ناخن دست
اول از انگشت کوچک/ تا میرسد نوبت شست
انگشتها مثل چند تا دوست/ داخل صف میایستادند
نه هیچکدام جلو میزد/ نه کسی را هل میدادند
(مهاجرانی ، ۱۳۸۷ : ۶)
به نظر شاعر این مجموعه آشنایی کاملی با مراحل رشد ذهنی مذهبی کودکان ندارد و باید برای سرودن اشعارش تحقیقات بیشتری در این زمینه داشته باشد اما در کل آثار این شاعر نسبت به بقیه شاعران که اشعار مذهبی دارند هم بیشتر و هم مناسبتر است و اگر تکنیکهایی مانند به کار گرفتن تخیل کودک و استفاده از تشبیه و استعارههای بیشتر را در اشعارش بگنجاند شعر را برای کودکان جذابترمیکند و همینطور باید از زبان غیرمستقیم در اشعارش استفاده کند تا کودکان گیرایی بیشتری نسبت به این آموزهها داشته باشند .
نجمه السادات هاشمی
هاشمی شاعر جوان قمی است که برای کودکان و نوجوانان شعر می سراید از این شاعر تالیفات زیادی برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است .
ایشان برای گروه های سنی « الف و ب » یک مجموعه ۱۴ جلدی درباره ی چهارده معصوم (ع) سروده است که در دهه ی هشتاد توسط شورای کتاب کودک بررسی شده است اولین کتاب از این مجموعه به نام « حضرت محمد (ص)» است که در این قسمت بخش هایی از شعر های این کتاب را بررسی می کنیم .
در کتاب « حضرت محمد (ص)» شعر بصورت عامیانه بیان شده است و متناسب با گروه سنی الف و ب نیست به طور مثال استفاده از بعضی کلمات عامیانه مانند « کوچیکی و هیچکی » مناسب کودک نیست ، دوران کودکی و جوانی پیامبر نیز به نحوی بیانشده است که کودکان از او موجودی ماورای انسانها در ذهن نمیسازند،مسئلهی وحی هم به شیوهای ساده بیانشده است ، کتاب اطلاعات و پیامهای زیادی ازجمله سال روز تولد و وفات پیامبر (ص) ، نام پدر ، مادر و دختر ایشان ، مسئلهی بعثت و وحی شدن بر پیامبر و ولایت حضرت علی (ع)و… را در بردارد که برای کودک پیامهای زیادی است . شعر ازنظر ادبی و شاعرانگی بسیار ضعیف است ، در اشعار آرایهی لفظی و معنایی زیادی به کار نرفته است و بهتر بود شاعر با بهره گرفتن از تشبیه و استعاره و به کار گرفتن تخیل کودک به جذابیت این شعر طولانی میافزود.
حضرت محمد ( ص )
به نام مهربونی / که ماروآفریده
خدایی که تو دلها / محبت و کشیده
واسه ی ما آدما / پیامبر و فرستاد
تا برای ما باشه / یه راهنما و استاد
بود آخرین پیامبر / محمد مصطفی (ص)
هر لحظه بر روانش / درود ما و خدا…
پیش همه عزیز بود / او از همون کوچیکی
امین بود و درستکار / نگفت دروغ به هیچکی
بود همیشه به یاد / پروردگار عالم
بیزار بود از بتایی / که می پر سته آدم…
او واسه ی عبادت / میرفت غار حرا
که در میون کوه بود/ تنها میشدباخدا
تا یکی از این روزا/ یه اتفاقی افتاد
که هیچکسی تا امروز/ نبرده اون رو از یاد
غار یهو پر ز نور شد / ندا پیچید توی غار
فرشته آورده پیام/ از سوی پروردگار
گفت که بخوان محمد (ص)/ به نام او که یکتاست
خدای بخشندهای / که در جهان بی همتاست…
بود دستور آخری/ از خدا واسه نبی
که جانشین تو هست / امام اول علی…(هاشمی ، ۱۳۸۸ :۱۲-۱ )
به نظر میرسد شاعر با رشد روانی و ذهنی کودکان ناآشنا نیست و در شعر از حد گروه سنی موردنظر فراتر نرفته است. اما شاید بتواند بامطالعه و دقت بیشتر به جذابیت شعر خود بیفزاید و برای این گروههای سنی تأثیرگذارتر باشد.
با توجه به بحث نبوت و کار شاعران در این بخش میبینیم که شاعران در معرفی حضرت محمد (ص) برای کودکان این گروه سنی بسیار ضعیف عمل کردهاندو اشعارشان زیاد با نظر روان شناسان و مراحل رشد ذهنی کودکان مطابق نبوده است . و لازم بود که شاعران به پیامبران دیگر نیز توجه کنند و کودکان را بیشتر با آنان آشنا سازند .
۳-۱-۳-امامت
بسیاری از مطالبی که پیرامون بحث امامت و آموزش آن به کودکان وجود دارد با بحث نبوت مشابهت دارد ازجملهعلاقهمند ساختن کودک به امامان، ذکر جنبه تقدس و احترام معنوی به آنان، شناساندن آنان با عنوان افرادی برجسته و مرتبط با دستگاه غیب و ملکوت، ذکر کرامات آنها و…
ما نباید فراموش کنیم که امام پیشوای مردم است و پیشوا باید عمل و اخلاقش سرمشق باشد و احترامات فوقالعاده معنوی میتواند پشتوانه و انگیزه ایجاد رغبت و علاقه و شیفتگی نسبت به آنان گردد.اما درهرحال پس از جلب علاقه باید زمینهای برای پیروی وجود داشته باشد تا این رغبت به ثمر رسد و اثر نیک داشته باشد.