“
این روش بودجه ریزی از سال ۱۹۴۹ در آمریکا به منظور اصلاح مدیریت سازمان های دولتی عنوان گردید در این سبک بودجه ریزی عملیات سازمان به شکل برنامه کار تنظیم و برای هر برنامه کار اعتبار منظور میگردد. بودجه برنامهای نوعی طبقه بندی است که با ایجاد ارتباط میان مواد هزینه و عوامل به کار گرفته شده از یک طرف و نتایج کار بهدست آمده از سوی دیگر نشان میدهد که در طی سال مالی چه کالاها و خدماتی به صورت محصول نهایی و یا فعالیتهای بخش دولتی در جهت نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی دولت تولید شده است. در نظام بودجه برنامهای، وظایف دولت در قالبهای بزرگی که هر قالب از همگنی و همخوانی مشابهای برخوردارند طبقه بندی میگردد سپس آن قالبهای بزرگ از زیرمجموعه قالبهای کوچکتری تشکیل میگردد که این قالبهای کوچکتر در ارتباط با وظایفی که قانوناً بر عهده هر یک از دستگاههای اجرایی قرار دارد تبادل عملیات و اعتبارات مینمایند. هر یک از این قالبهای کوچکتر یکی از وظایف دولت است که بر عهده یک یا چند دستگاه اجرایی قرار داده شدهاست و اعتبارات به هر یک از دستگاههای اجرایی مستلزم اجرای برنامه کار است بنابرین حجم اعتبارات در شبکه اهداف عملیات دولت به نحوی که تشخیص داده می شود، توزیع میگردد لذا هم اعتبارات و هم عملیات که در نهایت به وسیله دستگاههای اجرایی بهعمل می آید قابل کنترل هستند. عناوین برنامه ها باید به نحوی انتخاب گردند تا شاخصمند باشند (فرزیب، ۱۳۸۱).
۲-۱-۲-۵-۴ بودجه ریزی بر مبنای صفر
در این روش که یکی دیگر از زیر شاخه های بودجه برنامهای است، هر گونه هزینهای که در گذشته پیش بینی شده دیگر نمیتواند برای بودجه ریزی آینده مورد استفاده قرار گیرد. طبق معمول در فرایند تهیه بودجه، هزینه های سال پیش که به مصرف رسیده به عنوان یک نقطه آغاز به حساب می آید.کار افرادی که بودجه جدید را مینویسند یا تهیه میکنند این است که چه اقلامی از بودجه را باید حذف کرد و(بر همان اساس) چه فعالیتهایی را باید اضافه نمود. یک چنین کاری باعث می شود که مدیریت برای ادامه دادن یا ادامه ندادن نوع خاصی از کار تعصب ویژهای به خرج دهد. بودجه ریزی بر مبنای صفر سعی دارد که این نقیصه را برطرف کند .
مفهوم ZBB توجیه مجدد هر فعالیت از مبنای صفر است و طبق این روش هزینه های آینده به هزینه های گذشته بستگی ندارد. بنابرین برای هر فعالیت یا برنامه و برای هر ریالی که مصرف می شود باید توجیه وجود داشته باشد که آیا لازم است یا نه؟ در بودجه بر مبنای صفر، هزینه ها بهجای اینکه بر مبنای سطح جاری محاسبه شوند، از صفر شروع میشوند و برای ا ینکه فعالیتی باید ادامه داشته باشد و یا متوقف شود، توجیه لازم است .با رعایت این شیوه سازمان مدیریت و برنامه ریزی باید از محل صرفهجوییهای طرحها و فعالیتهای بدون اولویت و فاقد بازدهی اقتصادی دستگاهها و جایگزین کردن آنها با پروژه ها و طرحهای با اولویت بالا، اقدام به تخصیص منابع کند که سرجمع هزینه های دولت از سالی به سال دیگرثابت بماند. به طور کلی فرایند بودجه ریزی بر مبنای صفر شامل چهار مرحله به شرح زیر میباشد.
۱- تشخیص و تعیین واحدهای فعالیت
۲- مقایسه و تجزیه و تحلیل اهمیّت واحدهای فعالیت
۳- برآورد هزینه هر فعالیت در سطوح مختلف
۴- مقایسه سطوح مختلف هزینه هر فعالیت و تعیین اولویت آنها (فرج وند، ۱۳۸۲).
۲-۱-۲-۵-۵ روش طرح ریزی، برنامه ریزی و بودجه ریزی
این روش بودجه ریزی که از زیرشاخههای بودجه برنامهای است، از سال ۱۹۶۰ در امریکا پایه گذاری شد. با اجرای این روش اعطای اعتبارات به واحد اجرایی مستلزم شناخت امکانات موجود دستگاه اجرا کننده میباشد(فرزیب، ۱۳۸۱ ، ۴۳۸- ۴۳۷). اولین جلوه بودجه برنامهای عبارت از تقسیم بندی وظایف و عملیات دولت در قالب برنامه ها و فعالیتهای مشخص است(صراف ۱۳۵۱) به بیانی دیگر زیربنای اصلی این سیستم همان برنامه است، یک برنامه نیز از تعدادی فعالیت و طرحهای مربوط به هم تشکیل شدهاست. پس از اینکه برنامه ها تعیین و انتخاب شدند، برحسب هدفهایی که دارند در طبقات فرعیتری گروهبندی میشوند. این گروهها و اجزاء تشکل دهنده آنها، چارچوب اصلی برنامه ریزی استراتژیک طرحریزی، بودجه ریزی، اجرای بودجه، گزارش گیری، ممیزی و ارزشیابی قرار می گیرند (احمدی، ۱۳۸۲).
بهطورخلاصه روش مذکور که به PPBS معروف است، یعنی معلوم و معین کردن مراحل ارتباط بین منابع بهکار رفته و نتا یج بهدست آمده از انجام یک طرح، یک برنامه، یک فعالیت یا حتی اجرای یک سیاست اقتصادی. PPBS همیشه این پرسش را مطرح میسازد که از طرح، برنامه و یا سیاست به کار گرفته شده، چه نتیجه یا نتایجی به دست خواهد آمد؟ اگر این خرج را کنیم چه چیزی به دست می آید و جایگزینهای موجود کدامند؟
مراحل اجرای بودجه نویسی در روش PPBS بشرح ذیل میباشد:
۱- اهداف عینی هریک از دستگاههای دولتی به دقت شناسایی و سپس بررسی و انتخاب میشوند.
۲- نتایج هر برنامه بر اساس واقعیات مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
۳- هزینه کل هر برنامه به دقت تعیین شود. این مرحله اهمیّت بسیاری دارد زیرا اساس تصمیم گیری مدیران را تشکیل میدهد. در این قسمت میتوان از روشهای دقیق برآورد هزینه مانند حسابداری قیمت تمام شده یاری جست.
۴- برنامه ها و اهداف بلند مدت یعنی برنامه هایی که میبایست در چند سال بودجهای اجرا شوند به دقت تعیین میشوند. مهمترین هدف این روش، تجزیه و تحلیل اطلاعات واصله برای انتخاب کاراترین و کم هزینهترین راه نیل به اهداف برنامه هاست(همان،۲۰۹ – ۲۰۸).
معتبرترین مدلی که تاکنون درباره ی بودجه PPBS ارائه شده، مدل چارنز و کوپر(۱۹۷۱) [۸] است که آن را در سال ۱۹۷۱ ارائه دادهاند. این مدل که اختصاصاً برای بودجه ارتش آمریکا تهیه شده، همچنان از اعتبار لازم برخوردار است و کم و بیش از آن در متون معتبر علمی نام برده می شود. اساس مدل بر ساختار سازمانی بودجه طرح و برنامه است که در نمودار زیر نشان داده شده است.
شکل ۲-۱ مدل چارنز و کوپر ( چارنز و کوپر ۱۹۷۱)
در این شکل، واحد مرکزی، ویژگی سطح عالی سازمان است و مسئولیت تعیین اهداف و تخصیص کلی منابع را به عهده دارد. واحدهای مدیریت سطوح میانی سازمان هستند که منابع محلی تحت کنترل خود را در محدوده اختیارات تعیین شده توسط واحد مرکزی می توانند تخصیص دهند. واحدهای عملیاتی پایین ترین سطح سازمانی هستند که مسئولیت خلق پیشنهادهای پروژهای برای مسئولان واحدهای مدیریتی دارند. این ساده سازی، در سازمان های بزرگ و پیچیده شاید امر نادرستی باشد. اما این واقعیت را نمی توان انکار کرد که تمامی سازمانها در قالب کلی از چنین ساختاری، صرف نظر از روابط داخلی و بیرونی، با محیط برخوردارند.
۲-۱-۲-۵-۶ بودجه ریزی عملیاتی
۲-۱-۲-۵-۶-۱ مفهوم بودجه ریزی عملیاتی
“