امروز رشته «مدیریت آموزشی» بعنوان شاخه ای از آموزش عالی در پاسخ به نیازهای آموزشی وزارت آموزش و پرورش نقشی حساس دارد. این رشته به تدریج شکل گرفته و به سوی ساختاری منظم و مرکب از موضوعات، عناوین، مفاهیم، اصول، مهارتها و اصطلاحات مربوط به خود پیش می رود. نیاز روزافزون به مدیریت آموزشی بیشتر ناشی از تغییرات کلی است که در عناصر مختلف آموزشی و بافت آن از آغاز دوره جدید آموزشی رسمی ایران صورت گرفته است. افزایش تعداد معلمان، دانش آموزان، مدارس، موضوعات و عناوین دروس، مشاغل آموزشی و پرورشی و هزینه ها، توام با گسترش قلمرو و وظایف، اهداف پیچیدگی، وسعت محتوا، و انتظارات روزافزون از آموزش و پرورش تربیت و آماده سازی مدیران آموزشی را الزامی ساخته است.
در امر مدیریت، آموزش نقش تعیین کننده ای در یک مدیریت خلاق دارد. «کنفوسیوس» فیلسوف و حکیم چینی احکامی در زمینه مدیریت ارائه می دهد که یادآوری آن به جاست او می گوید: اگر مایلید تغذیه یکسال خود را تامین کنید گندم بکارید – اگر ده سال رفاه می خواهید درخت بکارید اگر در پی رفاه و آسایش یک قرن هستید به آموزش توجه کنید. مردم ژاپن این اندرز را با بهره گرفتن از سنت و آداب خود در کار روزانه بکار گرفته اند. آلفرد مارشال پرورش نیروی انساین را با ارزش ترین نوع سرمایه گذاری به شمار می آورد و معتقدات تربیت یک صنعت کار یا مخترع می تواند هزینه آموزش و پرورش یک شهر را جبران کند.
در کل می تواند عنوان کرد که هدف از انجام تحقیق کمک به نظام آموزشی و مدیریت به علت پیچیدگی آموزش و پرورش، هر چه جامعه پیشرفته تر باشد، به همان اندازه آموزش و پرورش در آن رسمی نقش مهمتر، پیچیده تر و دشوارتر بر عهده داشته سازمانهای آن گسترده تر و متنوع تر می باشد.
و همچنین ضرورت تغییر در تصمیم گیری و سیاست گذاری، بهبود کیفی و ایجاد فرصتهای برابر آموزشی برای همگان نقش خطیر مدیریت نظام آموزشی را بر وظیفه ای سنگین و پر مسئولیت مبدل ساخته است و می بایستی نظام آموزشی را به یک نظام خلاق و با ابزارهای کیفیت فرایند آموزشی آشنا ساخت.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲- تعریف مدیریت آموزشی
تفاوت عمده مدیریت: هر رشته از دانش بشری دارای تربیت خاصی است. این تعریف حوزه دانش مورد بحث را معلوم می دارد. مثلا علوم ریاضی بیشتر به محاسبات و اندازه گیری می پردازد و از این محاسبات در حوزه دانش فیزیک بهره گرفته می شود. در حوزه علوم محض تقریبا همه دانشمندان تعاریف یکسانی را پذیرفته اند. اما در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به دلیل تفاوت در نگرشها و بینشها این تعاریف یکسان نیستند.
مشهورترین تعاریف مدیریت
۱- مدیریت یعنی کنترل عناصر مسئول و زیردست به طوری که تلاشهای آنان در تحقق اهداف دستگاه تشکیلات هماهنگ شود. (آرتارنن بوم ۱۹۶۱) مدیر در کارهای خود که یکی از کارها کنترل همکاران و زیردستان خود است تا بنگرد که در کارهای خود مشکلی ندارند و آنان را یاری دهد تا در کارهای خود با مشکلی مواجه نشوند و کارها به خوبی انجام شود.
۲- مدیریت در حقیقت عبارت است از اتخاذ تصمیم برای پیشبرد امور، بنابراین مدیریت یعنی اخذ اطلاعات و تنظیم آنها به منظور انجام دادن اعمال لازم سازمانی. (جی. دبلیو. فورستو. ۱۹۶۲)
یعنی مدیر با مطالعه تجربیات دیگر مدیران برای پیشبرد کارهای خود و سازمان اطلاعات زیادی را کسب نماید و دست به خلاقیت و نوآوری زند.
۳- مدیریت فرایندی است که به وسیله آن فعالیتهای فردی و گروهی در جهت هدفهای مشترک همسو و هماهنگ می شود. (ج. اچ. دانلی ۱۹۷۱) مدیر یا رهبر آموزشی باید قادر به ایجاد اوضاعی باشد که در آن افراد با همکاری یکدیگر امور محول را انجام دهند. مسلم این است که شرکت در حاصل تجربه های دیگران سبب رشد و نمو فردی خواهد شد از راه تجدید تجربه ها عمل یادگیری صورت می گیرد و تجربه هنگامی تجدید می شود که افراد با عقاید و آراء تجربه ها و اندوخته های ذهنی دیگران تماس و مجاورت داشته باشد.
۴- مدیریت عبارتست از به وجود آوردن یک محیط موثر برای افرادی که در گروه های رسمی سازمانی تلاش می کنند تا آنها بتوانند در جهت تحقق هدفهای سازمانی تلاش کند. (دانل. ۱۹۷۲)
مدیر باید محیطی توام با آرامش و امنیت برای کارکنان خود فراهم کند و راههایی را کشف کند که به وسیله افراد بتوانند با همکاری و تعاون یکدیگر در داخل گروه امور محول را انجام دهند.
(اصول و مفاهیم اساسی مدیریت نوشته سید محمد عباس زادگاه چاپ دوم ص ۸۵-۸۰)
تعاریف مربوط به مدیریت آموزشی
مدیریت عبارت است از:
۱- هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران (فالت، ۱۹۲۴) یعنی هر کس بتواند کارها را با بهره گرفتن از نیروی دیگران به انجام برساند و مسئولیتی به دوش دیگران بیندازد.
۲- ایجاد محیطی موثر برای افرادی که در گروه های رسمی سازمانی فعالیت می کنند. (کونتزواودانل، ۱۹۷۲) یعنی مدیر با آماده کردن یک محیطی آرام و بدون تشنج و محیط مناسب و مطلوب برای کارمندان خود – واگذاردن احترام لازم به آنها.
۳- هماهنگ سازی منابع انسانی و مادی در جهت هدفها (کاست ورزنزویگ، ۱۹۷۴) مدیر برای پیشبرد اهداف سازمان منابع انسانی و مادی را هماهنگ سازد و با استفاده صحیح و منطقی از منابع انسانی و مادی برای رسیدن به هدف سازمان تلاش نماید.
۴- فراگرد هماهنگ سازی فعالیت فردی و گروهی در جهت هدفهای گروهی. (دانلی و همکاران، ۱۹۷۱)
مدیر فعالیتهایی که بین افراد سازمان است منظور فعالیتهای رسمی و یا غیر رسمی را برای رسیدن به اهداف سازمان هماهنگ می سازد.
۵- فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل – این فراگرد تغییر و تبدیل را تصمیم گیری می نمایم (فورستر، ۱۹۶۲)
اصل مهم در امر مدیریت تغییر است اگر در تغییر بتواند دانش آموزان را به خلاقیت تشویق سازد در امر مدیریت موفق بوده است.
(مقدمات مدیریت آموزشی، علی علاقه بند، ص ۱۳، انتشارات بعثت، اسفند ۱۳۷۲)
۶- فراگرد برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت کار اعضای سازمان و استفاده از همه منابع موجود سازماین برای تحقق هدفهای مورد نظر سازمان (استونر و همکاران، ۱۹۹۵) آنچه از این تعریف بر می آید آن است که وظیفه اصلی مدیریت، استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدفهای سازمانی می باشد.
(مدیریت عمومی، علی علاقه بند، نشر روان، دانشگاه علامه طباطبایی، زمستان ۱۳۷۶)
۷- مدیریت عبارت است از هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به هدف.
این تعریف همانند نظر کاست وززنزویگ می باشد که مدیر باید از تمام موارد و عوامل مادی و معنوی و غیره از کتاب (مدیریت اسلامی دکتر محمد رضا سرمدی ص ۱۲۰-۹۰)
(سازمان و مدیریت، علی محمد اقتداری)
تعریف مدیریت آموزشی
۱- کترویج مدیر آموزشگاهی را چنین تعریف می کند،
مدیریت آموزشگاهی فرایند اجتماعی مربوط به هویت دادن، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردن و وحدت بخشیدن تمام نیروهای رسمی و غیر رسمی انسانی و مادی سازمان یافته در یک نظام واحد و یکپارچه می باشد که برای دست یابی به هدفهیا از پیش تعیین شده طراحی شده است. (رهبری و مدیریت آموزشی، دکتر سید محمد میر کمالی)
مدیر آموزشگاه بتواند قادر به ایجاد اوضاعی باشد که در آن افراد با همکاری یکدیگر امور محول را انجام دهند و مدیر با بهره گرفتن از تجربه های خود و بکار بردن موارد بالا بین گروه هماهنگی ایجاد نماید.
۲- منظور از مدیریت در سازمانهای آموزشی، تحقق هدفهای آموزشی و پیشبرد موثر آموزش و یادگیری است. (مقدمات مدیریت آموزشی، دکتر علی علاقه بند، ص ۱۳۶)
یعنی مدیر بتواند با بهره گرفتن از امکاناتی که در دسترس وجود دارد و خلاقیت و نوآوری مدیر برای پیشبرد اهداف آموزشی تلاش کند.
۳- کیمبل وایلز در تعریف مدیریت و رهبری آموزشی می گوید:
رهبری آموزشی عبارتست از یاری، مدد و بهبود کار آموزشی و هر عملی که بتواند معلم را در یک قدم پیش تر ببرد، رهبری آموزشی خوانده می شود. یعنی رهبر و مدیر آموزش باید قادر باشد که صاحبان عقاید و آرای جدید را به کارکنان آموزش و پرورش معرفی نماید و باید در رابطه اش با معلمان چنان روشی در پیش گیرد که معلمان برای حل دشواریهایی که در کار خود حس می کنند به او رجوع کنند.
(مدیریت آموزشی، تألیف دکتر امان خزائی مقدم، ص ۳۴)
۴- مدیریت آموزشی فرایندی است اجتماعی که با بکارگیری مهارت های علمی، فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمینه های انگیزش و رشد با تأمین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان، دانش آموزان و کارکنان بطور صرفه جویانه به هدفهای تعلیم و تربیت برسد. در کل می توان گفت رهبری آموزشی عبارت از یاری به ایجاد فرصت های بهتر برای آموختن و آموزاندن است و یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است.
(رهبری و مدیریت آموزشی، دکتر سید محمد میر کمالی، ص ۲۵)
۵- فرهنگ لغات بین المللی تعلیم و تربیت:
(International Dictionary of Education)
مدیریت آموزشی را بکار بردن تکنیک ها و روش های اداره سازمان های تربیتی با در نظر گرفتن هدف ها و سیاست های کلی تعلیم و تربیت تعریف می کند.
مدیر بتواند با بهره گرفتن از تکنیک ها و فن آوری روز باعث و سبب بروز و شکوفایی یا رکود خلاقیت و ابتکار می شود.
(رهبری و مدیریت آموزشی، دکتر سید محمد میرکمالی، ص ۲۴)
ویژگی یک مدیر موفق:
۱- مدیران و رهبران آموزشی باید کودکان و نوجوانان را یاری کنند تا استعدادها و توانایی های خود را کشف کنند و راهنمایی شوند تا رشته تحصیلی، یا شغل و حرفه مناسب برای خود برگزینند.
۲- به شاگردان خود فرصت دهند تا استعدادهای خلاق خود را شکوفا سازند و با همکاری یکدیگر طرحهای تنظیم شده را به اجرا درآورند.
۳- مدیران آموزشی، باید آگاه باشند که هدفهای آموزش و پرورش در یک جامعه ممکن است وسیله ای برای حفظ شرایط موجود و تسلیم به سرنوشت و مقدرات باشد یا بر عکس، انسان را حاکم بر سرنوشت خود سازد و در تکاپوی زندگی مرفه تر و ایجاد جهان بهتری او را یاری کنند.
۴- با نظام فرهنگی جامعه و ارزشها و هنجارهای آن آشنا و به اهمیت و نقش آنها واقف باشد و بداند که تاثیر ارزشها و هنجارهای نامناسب و غلط، چنان عمیق و گسترده است که می تواند حتی در کارایی و عدم کارایی – اهمیت ندادن به وقت – فرار از کار و بیزاری از آن، بی اهمیت شمردن ثمر کار خود، کم اهمیت شمردن برخی مشاغل و برتر شمردن بعضی مشاغل دیگر، بسیار موثر است.
۵- مدیران آموزش و پرورش باید آگاه باشند که چه راهی را می پیمایند و چه هدفهایی را دنبال می کنند و آیا این هدفها و خط مشی بنابر مصالح ملی و مملکتی است یا زیر نفوذ گروه خاصی که بنام «گروه فشار» نامیده می شود قرار دارد.
۶- مدیران و مسئولان آموزش و پرورش در هر مقام و مرتبه ای که هستند باید در برابر وسوسه های شیطانی که آنان را به سوء استفاده از اختیارات قانونی و اداری می کند ایستادگی نمایند.
اینها و خصوصیات دیگری که از ذکر آنها خودداری می گردد به خوبی معلوم می نماید که مدیریت آموزشی تا چه اندازه وظیفه ای خطیر و مهم است و مدیران آموزش و پرورش باید چه ویژگیهایی برخوردار باشند تا بتوانند به اداره امور بپردازند و جامعه را بسوی رشد و توسعه سوق دهند.
(مدیریت آموزشی – خزائی مقدم – ص ۴۰-۳۸)
تعریف روش تحقیق: یک علم منظم که در نتیجه آن پاسخ هایی برای سوال های مورد نظر مطرح شده در موضوع تحقیق به دست می آید.
این چنین پاسخ ها ممکن است کلی و ذهنی، نظیر یافته های تحقیقات بنیادی یا بر عکس قابل لمس و ویژه مانند یافته های تحقیقات کاربردی باشد که در هر حال محقق سعی دار حقایقی را آشکار کند و بر اساس تعبیر و تفسیر این حقایق به دانشی نو دست یابد.
تحقیق بنیادی: