(اتکینسون ، ترجمه براهنی ، ۱۳۶۸ )
مطالعه استرس به عنوان احساس حاصل از ارزیابی موقعیتی به عنوان فشار یا اضافه باری به منابع روانشناختی ، مطالعه چگونگی تعادل بین جسم و روان است . محققان بر این نکته توافق دارند که ما را در وریطه ی یک همه گیری استرس هستیم که باعث بیماری و حتی مرگ می شود . اما درباره ی چگونگی تعریف استرس توافق کمتری دارند . تعریف استرس دشوار است . نظریه پردازان مختلف این اصطلاح را به شیوه های مختلفی بکار برده اند . یکی از شیوه های رایج تعریف استرس در نظر گرفتن آن به عنوان محرک است . توماس هوامز (۱۹۷۹) استرس را واقعه محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود تعریف کرد . بنابراین استرس به عنوان یک محرک ، هر موقعیتی است که در خواست های غیر معقول و فوق العاده را داشته و نیازمند تغییر در الگوی زندگی جاری فرد باشد (هولمزو راهه ۱۹۷۶)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
موارد استرس به عنوان یک محرک شامل امتحان بلایای طبیعی و جدایی زناشویی است این واقع استرس زا هستند . چون فرد را ملزوم به انجام رفتارهای سازگارانه برای کنار امدن با درخواست های محیطی تحمل شده می کند .
استرس به شکل دیگر می تواند به صورت پاسخ فیزیولوژیکی در نظر گرفته شود (سیله ۱۹۷۶) طبق نظر هانس سیله فیزیولوژیست ، الگوی نا متمایز فعالیت فیزیولوژیکی ذاتاً ناگوار است . زیرا تند شدن ضربان ، قلب ، تند شدن تنفس و افزایش تنش عضلانی و کارکرد تعادل حیاتی را مختل می کند . طبق نظریه سیله ، هرگاه شخصی برای مدت طولانی انگیختگی ، فیزیولوژیکی را تجربه کند (مثل بیمار تب دار ) بدن دچار استرس می شود . پژوهشگران دیگر می گویند واکنش استرس نه تنها تغییرات فیزولوژیکی بلکه اختلال واکنش های رفتاری – حرکتی (مثل لرزش دست ، اختلال های گفتاری) آشفتگی هیجانی و بدکاری شناختی را شامل می شود (لازاروس ۱۹۶۶)
چون مردم به محرک های یکسان ، به صورت متفاوت واکنش نشان می دهند پس باید استرس را چیزی بیش از یک محرک در نظر گرفت . لازاروس و فوکلمن مخالف در نظر گرفتن استرس به عنوان پاسخ فیزیولوژیکی نیز هستند . بسیاری از وقایع زندگی نظیر ورزش و عاشق شدن ، به تشدید فعالیت دستگاه عصبی خودمختار می انجامد ولی شخص ورزش و عشق را به عنوان یک عامل استرس زا تجربه نمی کند .
دانشجویان در جامعه ای زندگی می کنند که مشخصات بارز آن را می توان افزایش جمعیت ، شهر نشینی گسترش موسسات و پیچیدگی تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش انسانها و مخصوصاً دانشجویان را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو و تلاش بیشتر وادار شوند . از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روز افزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مسمر الثمر نخواهد بود . یکی از مهمترین موضوع که با آن بیشتر در این تحقیق سرو کار داریم استرس ها و عواملی که باعث این فشار های عصبی است که همه دانشجویان با آن درگیر هستند که باید آنها را بشناسیم . امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع می باشد که باعث به وجود آمدن امراض جسمی و اختلاهای روانی در رفتارهای دانشجویان است . استرس در زندگی دانشجویان به شیوه های متفاوتی بروز می کند ، پرخاشگری ناگهان در پاسخ به یک سوال ساده لوحانه ، سر درد شدید در پایان یک روزگاری سخت ، بروز عصبانیت برای همین میزان تحمل دانشجویان به استرس نسبت به فاکتورهای شخصیت و محیط متفاوت است و آنها در دوران تحصیل استرس را تجربه می کنند . گروهی از روانشناسان رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده اند در حالی که در عصر حاضر که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای روانی و عصبی است دوره ای که در آن دانشجویان بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل وجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بی شماری از هر طرف آنها را احاطه کرده است .
بیان مسئله :
استرس به سه مفهوم در نظر گرفته شده است (الهه میرزایی ، ۱۳۷۸ ) در یک رویکرد ، تمرکز بر محیط معطوف است و استرس به عنوان محرک توصیف شده است که شامل واقعه یا رشته ای از شرایط ویژه به عنوان مثال ، زمانی که فرد می گوید شغل من بسیار پر استرس است از همین دیدگاه به مفهوم استرس نگاه کرده است . وقایع و شرایطی تهدید کننده یا زیان بخش اند و در نتیجه احساس تنش ایجاد می کند ، استرس زا خوانده می شود .
رویکرد دوم استری را به عنوان پاسخ در نظر گرفته و تمرکز آن بر واکنش مردم به عوامل استرس زا ست . از این دیدگاه مردم به نقشی که احساس می کنند استرس می گویند ، مانند زمانی که فرد می گوید : به هنگام سخنرانی احساس استرس می کنم . پاسخ فرد شامل دو جزء مرتبط با هم است . جزء شناختی که شامل رفتار ، الگوی فکری و احساسات است . مانند زمانی که احساس می کنید عصبی هستید و جزء فیزیولوژیکی که برانگیختگی های جسمی را در بر می گیرد مانند زمانی که قلبتان تند تند می زند دهانتان خشک می شود و عرق می کند (الهه میرزایی ، ۱۳۷۸)
رویکرد سوم ، استرس را فرایندی می دانند که در عین آنکه در برگیرنده استرس زا ها و فرسایش هاست اما بعد مهم دیگری را نیز به آن می افزاید و آن رابطه میان فرد و محیط است ( به نقل از همان کتاب) این فرایند شامل تعامل ها و تطابق های دایم مسان فرد و محیط است که هر یک بر دیگری اثر می گذارد و از دیگری اثر می پذیرد و بر اساس این نظریه ، استرس تنها یک محرک یا پاسخ نیست بلکه فرایندی است که فرد می تواند از طریق راهکارهای رفتاری ، شناختی و احساسی به گونه ای فعال از تاثیرات آن بکاهد .
ارزیابی وقایع به عنوان پر استرس به دو گونه گروه از عوامل بستگی دارد ، عواملی که مربوط به فرد است و عواملی که به موقعیت بستگی دارد . عوامل فردی شامل ویژگی های شخصیتی ، هوش و انگیزش فرد می شود برای مثال ، افراد برخوردار از عزت نفس بالا بر این باورند که توانایی های لازم را برای برآوردن نیازهای یک موعیت را دارند . در صورت مواجهه با موقعیتی پر استرس ، ممکن است به عوض تهدید انگیز قلمداد کردن آن را به گونه ای مبارزه طلبی ببینند . در مورد انگیزه می توان گفت که هر چه هدف بیشتر در معرض خطر قرار گیرد و مهم تر باشد ، فرد میزان استرس بیشتر را ارزیابی خواهد کرد (الهه میرزایی ، ۱۳۷۸)
الیس معتقد است باورهای غیر منطقی بسیاری از مردم موجب افزایش استرس آنها می شود عواملی که موقعیتی را پر استرس می کند در وهله ی اول وقایعی هستند که ملزومات شدیدی را می طلبند (پرسون و نیوفلد ، ۱۹۸۷)
به عنوان مثال ، بیماری که در انتظار عمل جراحی دردناکی را می کشد ، این موقعیت را پیش از انجام گرفتن سنجش فشار خود استرس زا می بینند . گذارهای زندگی نیز استرس زا هستند ( موس و شفر ، ۱۹۸۶)
زندگی شامل وقایع مهمی است که مستلزم گذر کردن از یک مرحله یا موقعیت به مرحله یا موقعیت دیگر است که باعث ایجاد تغییرات بسیار زیاد و ملزومات جدیدی در زندگی می شوند .
ازدواج کردن – رفتن به دانشگاه به ویژه اگر از شهر و خانه مان دور باشد – والد شدن – شاغل بودن – تغییر محل – از دست دادن همسر ، طلاق گرفتن .
استرس در زندگی روزمره به وفور دیده می شود و همه افراد به دفعات متعدد تحت تاثیر استرس قرار می گیرند و آن را تجربه می کنند و وقتی که کسی دچار استرس شده وارد محیط درس یا دانشگاه می شود معمولاً همه دوستان و هم کلاسی ها متوجه می شوند و در تعامل با دیگران استرس فرد به آنها سرایت می کند .
برای همین و آنچه گفتم در این تحقیق به بررسی میزان تحمل استرس دانشجویان پسر و دختر رشته روانشناسی می پردازیم و به این دلیل که دانشجویان در محیط دانشگاه با عوامل استرس زا برخورد دارند . می خواهیم بدانیم چه عواملی دانشجویان را با توجه به سطوح مختلف آنها در کلاس دچار استرس می کند . این عوامل چه چیزهایی هستند و شیوه های مقابله با استرس دانشجویان پسر و دختر را بررسی کنیم . پس از توضیحات مختصر داده شد این سوال مطرح می شود که چگونه می توان میزان تحمل استرس دانشجویان را بالا برد؟
به نظر می رسد یکی از رویکردهایی که بتوان در پاسخ گویی به سوالات مزبور از آن یاری گرفت رویکرد شناختی – رفتاری باشد . چرا که با بررسی اجمالی ، مشخص می شود هر یک از این مفاهیم به نوعی بستگی به حالات شخصیتی ، عزت نفس ، اعتماد به نفس و به آن نگرش ها ، باورها و عقاید و تفکرات فرد دارد – پژوهش ها نشان داده که آرامش گام به گام ماهیچه ها در کاهش استرس بسیار موثر است . افراد با بهره گرفتن از تجارب خود ، مهارتهای کنار آمدن را شامل راهکارهایی که پیش از آن خودشان به کار برده با بکار گرفتن آنها را به وسیله دیگران دیده اند می آموزند ، روانشناسان بر آموزش کنار آمدن با استرس ، روش هایی تدوین کرده اند . بعضی از این روشها به طور عمده به رفتار فرد می پردازند و بعضی به فرایند تفکر (الهه میرزایی ، ۱۳۷۸)
با توجه به مطالب مذکور تلاش پژوهشگر بر این است که با اعمال مداخله به صورت تجربی میزان تحمل استرس بین دانشجویان پسر و دختر را بررسی و پاسخ مناسبی برای سوالات پژوهش بدست آورد .
اهداف پژوهش :
هدف کلی :
تعیین میزان تحمل استرس دانشجویان پسر و دختر
هدف فرعی :
تعیین میزان تحمل استرس دانشجویان پسر و دختر با توجه به رشته تحصیلی
سوال پژوهش :
آیا بین میزان تحمل استرس دانشجویان پسر و دختر تفاوت وجود دارد ؟
فرضیه های پژوهش :
۱) بین میزان تحمل استرس دانشجویان پسر و دختر تفاوت معنی داری وجود دارد.
۲) بین میزان تحمل استرس دانشجویان پسر و دختر رشته روانشناسی تفاوت معنی دار وجود دارد .
اهمیت و ضرورت پژوهش :
ضرورت این پژوهش در راستای بررسی میزان تحمل استرس بین دانشجویان پسر و دختر رشته روانشناسی صورت گرفته و می تواند اطلاعات مفیدی را در حیطه تصمیم گیری های متعدد در دانشگاه فراهم سازد که این عمل از طریق انجام تحقیقات منظم و شناسایی میزان استرس دانشجویان امکان پذیر است در واقع می خواهیم بدانیم که در سطوح مختلف بررسی کنیم و راهکارهای مفیدی که باعث کاهش دادن این استرس ها می شود ارائه دهیم .
عواملی که اهمیت این پژوهش را نشان می دهد این است که محیط دانشگاه محیطی استرس زا است و بسیاری از دانشجویان دچار استرس می شوند مثلاً زمانی که مشغول دادن امتحان پر استرس هستند پرسش را بد می فهمند یا موضوعی را شب قبل از امتحان به خوبی مطالعه کردند را به یاد نمی اورند ، بسیار سخت است که فکر کنیم پاسخ پرسشی را می دانیم و احتمالاً پس از پایان امتحان آن را به یاد می اوریم . لذا استرس باعث کاهش در عملکرد دانشجویان شده و موجب می شود سلامت روان آنها به خطر بیافتد . برای همین بدنبال این هستیم تا این عوامل استرس زا شناسایی و راهکارهای مقابله با آنها را بررسی کنیم.
تعاریف نظری :
در لغت نامه آکسفورد (oxford Dictionary) تعریف استرس فشار است .
فرهنگ جامع روانشناسی و روانپزشکی (۱۳۷۳) استرس را چنین تعریف کرده است . هر چیزی که در تمامیت زیست شناختی ارگانیسم اختلال به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز می کند استرس شمرده می شود ( ص ۱۴۴۹)
استرس : حالتی پویا و هیجان انگیز است که فرد با یک فرصت ، محدودیت یا تقاضای غیر عادی مواجه می شود و واکنشهای احساسی فیزیکی و شناختی از خود نشنا می دهد (مقیمی ۱۳۷۸ ص ۳۵)
استرس : استرس را می توان به عنوان محرک یا تغییری در محیط داخلی یا خارجی تعریف کرد که در درجه آن از نظر قدرت و شدت تداوم از حد ظرفیت سازشی ارگانیسم فراتر رود و در نتیجه در شرایطی مشخصی بتواند به هم ریختن رفتار یا نوعی سازگار و اختلال منجر شود و احیاناً به بیماری منجر شود .
تعاریف عملیاتی :
در جامعه ای هستیم اینطور معلوم است که برای اندازه گیری استرس ، خود عامل استرس دهنده را مورد مطالعه قرار می دهند ، در صورتی که این درست نیست و وجود یک میهمان ناخوانده در یک بدن ممکن است به هیچ وجه مورد اعتنا واقع شود و بدن در مقابل آن عکس العمل نشان ندهد و در بدن دیگری آنقدر مهم و قابل اعتنا باشد که همه زنگهای خطر را به صدا در آورد و بدن را به عکس العمل شدید وا دارد . بنابراین برای اندازه گیری استرس بهتر است تغییرات حاصله از ان را در بدن مورد دقت قرار داد و آنجا که ورود یک عامل جزئی است تحریک شدید دستگاه های بدن و هیپوتالاموس می شود آن را به خوبی و به موقع شناخت و از رورودش جلوگیری کرد ( پریور ، ۱۳۷۲)
در این تحقیق برای سنجش استرس دانشجویان پسر و دختر از آزمون یک طرفه در گروه های مستقل استفاده می کنیم و برای سنجش راه های مقابله با استرس نیز از آزمون T و تفاوت میانگین استفاده می شود تا شیوه های مقابله با استرس را در میان دانشجویان پسر و دختر سنجیده شود تا ازن این طریق دانشجویان هر کدام از چه روشهایی برای کنار آمدن استفاده کنند .
در این تحقیق از پرسشنامه کنار آمدن لازاروس شامل ۶۶ سوال است که ۵۰ سوال آن در ۸ مقیاس روش های کنار آمدن (کنار آمدن رویارویانه ، دوری جویی ، خویشتن داری، جستجوی حمایت اجتماعی ، مسئولیت پذیری ، گریز ، اجتناب ، حل مدیرانه مسئله ، ارزیابی مجدد مثبت ، طبقه بندی شده و به ۱۶ سوال آن نمره ای تعلق نمی گیرد .
فصل دوم
مقدمه :
از آنجایی که عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس نامیده ، پیچیدگی های جاری جامعه بشری ، سرعت تغییرات و بی توجهی نسبت به زمینه های مذهبی و ایئولوژیک و نظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری تضاد ها و تعارض های تمدن بشر و ارتباطات اجتماعی استرس های تازه ای نیز پدید آورده است که مقابله با آنها برای هر فردی لازم و ضروری است . از طرفی نیز همه استعدادهای عظیم و کشف نشده ای برای رشد و تکامل و دگرگونی ، توانایی یافتن معانی ژرفتر ، دست یافتن به توفیق بیشتر در زندگی بهره مندیم . بنابراین استفاده از تواناییها و استعدادها برای مقابله با انواع استرسهایی که در زندگی روزمره برایمان پدیده می آید ، امکان پذیر می باشد .
مفهوم استرس :
در سال ۱۹۳۶ ، پروفسور هانس سلیه اهل مونترال اولین رساله خود را در مورد واکنش دهنده منتشر ساخت ، نامبرده در آوریل و در ۱۹۴۸ در مجموعه ای از کنفرانسهایش در کالج فرانسه و سپس در ژوئن ۱۹۵۰ در بیمارستان لانیک سندرم عمومی سازگاری (S.G.A) را با جنبه های بیوشیمیایی و مکانیسم های هورمونی اش بیان کرد (هیپوفیز غدد فوق کلیوی سینه قند کرشه که بسیاری از پژوهشگران پیش از او اختلال ارگانیسم را به هنگام پاسخ به تهاجمات محیط خارج بیان کرده اند :
-نظر کاریوکلارینک مربوط به داستین ، وی واکنشهای بافتی مربوط به واکنشهای هشدار دهنده را در دستگاه لنفوئید مشاهده کرد :
نظریه راسل داپیگز آماس منسوج نرم ، در سال ۱۹۳۲ کانن « ترشح سریع آدرنالین را به عنوان پاسخ در برابر ترس و خشم » متذکر شود .
نامبرده در کتاب خود تحت عنوان (فروتن) مکانیسم های متفاوتی را که سبب ثبات میزان قند ، پروتئین ها ، مواد چربی ، کلسیم ، اکسیژن ، حالت خنثی و درجه حرارت خون می شود تحلیل می کند . کانن تحلیل سیستماتیک پدیده های سازگاری را که برای حفظ حیات در برخی شرایط ضروری هستند ، بنیان نهاد ، با این همه سلیه تاکید می کند کانن هرگز نقش هیپوفیز یا قشر غدد فوق کلیوی را به منظور بررسی واکنشهای غیر اختصاصی سازگاری در مقابل هرگونه تقاشای محیطی و نیز جدا کردن سندرومی که در برابر اثرات مختلف آن یکسان است ، مورد مطالعه قرار نداده است . پی . ای . روکس والکساندر – جی پرسین در انستیوپاستور خاطرنشان ساختند که در خوکچه هندی مبتلا دیفتری غدد فوق کلیوی غالباً متورم و دچار خونریزی است ولی کاوشهای آن از حدا این یافته فراتر نرفت (کوپر ، ۱۳۷۳ ، ص ۴۰)
این پژوهشگران در مجموع استرس را ، دست کم در برخی از جنبه های آن ، احساس کردند و یا آنها را به اثبات رساندند . یک فرانسوی به نام رئیسی در سال ۱۹۳۴ ، پدیده های واکنشی غیر اختصاصی را ، تحت عنوان سندرم تحریک شرح داده است که البته با تغییری متفاوت به توضیحات سیله بسیار نزدیک است . اکتشافهای مهم ، غالباً تصادفی می افتد ، به شرطی که برای دریافت قوانین پوشیده و بسدت آوردن حقیقت ، قضایای القا کننده با ذهن تصمیم دهنده تلاقی کند (پیرلو ، ۱۳۷۱ ، ص ۲۸ و ۲۹ )
استرس را هر چند بطور مشخص می توان زائده تمدن صنعتی و شهری شدن دانست ، اما هیچ دوره از تاریخ انسان و زندگی فرد را نمی توان سراغ گرفت که با استرس همراه نبوده باشد ، تنها می توان گفت که بتدریج از ماهیتی فیزیکی مانند گرسنگی ، سرما ، بلاهای طبیعی ، مرگهای دسته جمعی و زودرس تبدیل به ماهیت روانی و اجتماعی شده است .
دیرینه پرداختن به استرس را می توان با دیدگاه دوگانه انگاری تن و روان و تاثیرات یک بر دیگری در نظریات افلاطون و ارسطو مربوط دانست . از قدماب اندیشمند ایرانی ، ابوعلی سینا کاملاً با موضوع استرس واثرات آن بر جسم آشنا بوده است . علاوه بر این در پزشکی قدیم ایران تاثیر عوامل محیطی بر بیماریهای تحت عنوان اعراض نفسانی مورد نظر بوده است . (قریب ۱۳۷۱ ، ص ۱۸۷ )
از نظر واژه شناسی ، استرس کلمه یونانی است که در قرن ۱۷ به معنای سختی و دشواری بکار رفته است ، در اواخر قرن ۱۸ از استرس به معنای نیرو و فشار زیاد تلاش بسیار استفاده شده است . در سال ۱۹۱۰ سرعت بروز بسیاری از آنژینهای صدری (سکته خفیف قلبی) در بین مشاغلین یهود در محیط های کاری برخورد تند و هیجانی آنها دانست (کوپر ؛ ۱۳۷۳ ، ص ۹۷)