KPSC = 0.29*RC, Errorvar.= 0.036 , R² = ۰٫۷۰
(۰٫۰۲۱) (۰٫۰۰۹۴)
۱۳٫۹۸ ۳٫۸۹
این معادله نشان میدهد که به ازای افزایش ۱ واحدی سرمایه ارتباطی، دانش شرکا تامینکنندگان مشتریان ، ۰۸۶/۰ افزایش مییابد.
معادله ساختاری بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی به صورت زیر تبیین می شود.
BP = 0.25*HC + 0.27*RC + 0.17*SC, Errorvar.= 0.77 , R² = ۰٫۲۳
(۰٫۰۵۹) (۰٫۰۶۷) (۰٫۰۶۵) (۰٫۰۹۹)
۴٫۲۹ ۴٫۰۸ ۲٫۵۹ ۷٫۸۰
با توجه به معادله فوق بیشترین تاثیر بر روی عملکرد سازمانی به ترتیب، سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سپس سرمایه ارتباطی دارا میباشد.
نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه
عنصری که باعث معنی داری تحلیلهای انجام شده از داده ها میگردد نتایجی است که از پژوهش استخراج میگردد بنابراین فصل پنجم پایان نامه از اهمیتهای زیادی برخوردار است، همچنین در این فصل پیشنهادات مبتنی بر آزمون فرضیه ها و یافتههای نظری و همچنین پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه میگردد و در نهایت به محدودیتهای تحقیق اشاره می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
نتیجه گیری حاصل از تحلیل نتایج تحقیق
نتیجه گیری و تحلیل فرضیه اول
فرضیه اول تحقیق بیان میدارد بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد، همانطور که از تحلیلهای آماری فصل ۴ بر می آید سرمایه فکری که خود شامل، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی است ارتباط مستقیمی با عملکرد سازمانی دارد به این معنی که تغییر در هر یک از این سرمایهها باعث تغییر در عملکرد سازمانی خواهد شد. با توجه به پژوهش انجام شده در شرکتهای نرمافزاری در سطح تهران، نتایج حاکی از این است که بیشترین تاثیر را سرمایه ساختاری و سپس سرمایه انسانی و در نهایت سرمایه ارتباطی بر روی عملکرد سازمانی دارا میباشند.
بنابراین توجه هدفمند و به موقع به سرمایهفکری در شرکتهای نرمافزاری باعث ارتقای عملکرد سازمانی در آنها خواهد شد. هر کدام از اجزای سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی از متغیرهای مستقلی تشکیل یافتهاند که در ادامه فرضیات به بررسی آنها پرداخته خواهد شد.
نتیجه گیری و تحلیل فرضیه دوم
فرضیه دوم بیان می کند که بین سرمایه انسانی، آموزش و یادگیری رابطه مستقیم وجود دارد، به این منظور که با افزایش ۱ واحدی سرمایه انسانی، ۱۵/۰ آموزش و یادگیری افزایش مییابد.
در صنایعی که سرمایه انسانی یک دارایی نامشهود به حساب می آید و نیروهای انسانی متخصصان بی بدیلی در آن صنایع هستند. لزا آموزش و یادگیری برای این نیروها می تواند اهرمی برای بالا بردن سرمایه انسانی شرکت و به طبع آن سرمایه فکری شرکت نرمافزاری باشد.
این بدان معنی است که آموزش و یادگیری رابطه معنی داری و مثبتی با سرمایه انسانی دارد و در رده سوم اهمیت در سرمایه انسانی بر طبق یافتههای این پژوهش قرار میگیرد .
نتیجه گیری و تحلیل فرضیه سوم
فرضیه سوم بیان میدارد که تجربه و تخصص ارتباط معنی دار و مثبتی با سرمایه انسانی دارد، بدین صورت که با افزایش ۱ واحدی سرمایه انسانی، تجربه و تخصص، ۳۲/۰ افزایش مییابد، که این خود نشان از سهم بالای تجربه و تخصص در شرکتهای نرمافزاری میباشد. پس باید به این نکته توجه کرد که تجربه و تخصص سهم مهمی در ارتقای سرمایه انسانی دارد.
نتیجه گیری و تحلیل فرضیه چهارم
فرضیه چهارم بیان میدارد که خلاقیت و نوآوری ارتباط معنادار و مثبتی را با سرمایه انسانی دارا میباشند، بدین معنی که با افزایش ۱ واحدی سرمایه انسانی ۳۹/۰ به خلاقیت و نوآوری افزایش مییابد. خلاقیت و نوآوری بر طبق یافتههای فصل ۴ بیشترین تاثیر را روی سرمایه انسانی در شرکتهای نرمافزاری دارا میباشند. پس میتوان با تقویت و اثربخشی خلاقیت و نوآوری کارکنان دانشی در سازمان سرمایه های انسانی سازمان را تحت تاثیر مهمی قرار داد.
نتیجه گیری و تحلیل فرضیه پنجم
فرضیه پنجم مبتنی بر این است که سیستمها و برنامه های شرکت رابطه مستقیمی با سرمایه ساختاری دارد. بر طبق فصل ۴ از همین پژوهش به ازای تغیر ۱ واحدی سرمایه ساختاری، ۳۲/۰ در سیستمها و برنامه ها تغییر ایجاد خواهد شد. با ارتقای سیستمها و برنامه های شرکت در جهت بهبود ساختار شرکتهای نرمافزاری میتوان عملکرد سازمانی این شرکتها را بهتر کرد.
نتیجه گیری و تحلیل فرضیه ششم