۳۱ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
داشته باشد. بنابراین می توان گفت: « برنامه درسی به محتوای رسمی و غیر رسمی، فرایند محتوا، آموزشهای آشکار و پنهان اطلاق می شود که به وسیله آنها یادگیرنده تحت هدایت مدرسه دانش لازم را بدست می آورد، مهارتها را کسب می کند و گرایشها، قدرشناسی ها و ارزشها را در خود تغییر می دهد» (ملکی، ۱۳۸۳). برنامههای درسی نقش مهمی در اجرای آموزش بازی میکنند، آنها فراهم کنندهی پیوند حیاتی بین استانداردها و میزان پاسخگویی به آنها میباشد. چهارچوب و شکل آنها توسط متخصصانی که آنها را آموزش میدهند شکل گرفته است. معمولا برنامههای درسی محتوای دروس در حال تدریس را تعیین میکنند، بعلاوه با توجه به اینکه تصمیم گیری در مورد برنامههای درسی در سطح محلی در ایالات متحده آمریکا صورت میگیرد با توجه به هر منطقه برای هر موضوع طیف گستردهای از برنامههای درسی در دسترس قرار میگیرد(انجمن تحقیقات ملی[۱۵] ، ۲۰۰۴)
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بر اساس نظریه بوشامپ[۱۶]،مفهوم برنامه درسی در سه قسمت عمده طبقه بندی می شود:
۱)طراحی:که در این بخش منطقه مورد نظر برای برنامه ریزی،تعیین عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی،انتخاب افراد وجایگاه گروه ها واقشار تصمیم گیرنده ومیزان تاثیر منابع اصلی بر تعیین اهداف مورد نظر است.
۲- اجرا:در این قسمت چگونگی اجرای برنامه درسی،روش کار ونحوه اشاعه وانتشار برنامه در سطح منطقه ومیزان مطابقت اجرا شده مورد بحث قرار می گیرد.
۳- ارزشیابی:که چگونگی ارزیابی،میزان وچگونگی تاثیر ان مورد سوال قرار می گیرد.بنابراین بوشامپ نظام برنامه درسی را به عنوان یک فرایند صراحی،اجرا وارزشیابی برنامه درسی توصیف می کند(بوشامپ،به نقل از وزیری ۱۳۷۸).
عناصر برنامه درسی
عناصر برنامه درسی مجموعه فعالیت هایی که در برنامه ریزی درسی صورت می پذیرد،شامل طراحی برنامه درسی وتوسعه برنامه درسی است.در طراحی بایستی جهت گیری های برنامه درسی مشخص باشد(میرزابیگی
۳۲ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
،۱۳۷۹). قلمرو برنامهدرسی بسیار پیچیده وپراکنده است، زیرا برنامههای درسی با یک جهتگیری اجتماعی، فلسفی و سیاسی شروع میشوند وسپس بر اساس آن جهتگیریها، طرحهای متفاوتی از مفهوم برنامهی درسی ارائه میشود و طبیعی است که در مورد عناصر و اجزاء برنامهدرسی نیز نظرات متفاوتی مطرح شده است.
در برنامهدرسی عموما سه نوع جهتگیری وجود دارد:
- موضوع محور بودن برنامهدرسی: در برنامهدرسی موضوعمحور، یادگیری مکانیکی است. هدفها و مراحل مختلف یادگیری از قبل تعیین میشوند وبرنامهدرسی از پیش تعیین و سازماندهی میگردد. روش خطی است وبر حجم مطالب ومحتوا تاکید بیشتری میشود تا بر فرایند یادگیری.
- فراگیر محوربودن برنامهدرسی: در این برنامه ویژگیها ونیازهای یادگیرنده مورد توجه قرارمیگیرد و آموزش بنا به ویژگیهای یادگیرنده، انفرادیتر میشود.
۳ -جامعه محور بودن برنامهدرسی: در این برنامه اصلاح و توسعه جامعه هدف اساسی است. محتوای برنامهدرسی از زندگی اجتماعی گرفته میشود، درفرایند یادگیری روش حل مساله مورد نظر است(قورچیان، ۱۳۷۳).
یک برنامه درسی از عناصر متفاوتی تشکیل می شود؛که نوع جهت گیری های برنامه درسی،تعیین کننده چگونگی اجرای عناصر برنامه درسی است. در زیربه طور خلاصه به چند نظریه در خصوص عناصر برنامهدرسی اشاره میکنیم.
تایلر[۱۷](۱۹۴۹)عناصر برنامه درسی را شامل اهداف ومقاصد،تجربیات یادگیری،سازماندهی وارزشیابی می دانست.
زایس (۱۹۷۶)هدف،محتوا،فعالیت های یادگیری وروش های ارزشیابی را اجزاء برنامه درسی می داند.
بوشامپ (۱۹۸۲)عناصر برنامه درسی را متشکل از بیان هدف ومقصود،محتوا،کاربرد،ارزشیابی می شمارد.
۳۳ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
آیزنر (۱۹۸۵)عناصر برنامه درسی را شامل هدف،محتوا،انواع فرصت های یادگیری،سازماندهی محتوا،روش ارائه وپاسخ وارزشیابی می داند.(قورچیان،۱۳۷۴).
کلاین[۱۸](۱۹۹۱)عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی را شامل اهداف،محتوا،راهبردهای یاددهی - یادگیری،مواد ومنابع،فعالیت های یادگیری فراگیران،روش های ارزشیابی،گروه بندی فراگیران،زمان وفضا می داند(مهر محمدی،۱۳۸۱).
از میان نظریات ذکرشده مدلی که از سوی « فرانسیس کلاین ، ۱۹۸۶ » در برنامه درسی ارائه شده، نگرش جامعتری نسبت به برنامه درسی دارد که در زیر به آن اشاره می شود. این مدل از سه بخش تشکیل یافته است.
بخش اول : دیدگاه ( سطوح ) برنامه درسی است و شامل : ایده آل، رسمی، آموزشی، اجرایی و تجربی می باشد.
بخش دوم : نه عنصر برنامه درسی است که شامل : هدفها، محتوا، مواد آموزشی، راهبردهای یادگیری، فعالیتهای یادگیری، گروهبندی، زمان، فضا و ارزشیابی می باشد.
بخش سوم : شامل عوامل کیفی برنامه درسی که عبارتند از : توصیف، تصمیم گیری، منطق، اولویتها، نگرشها، تناسب، جامعیت، فردیت، عوامل تسریع کننده و بازدارنده.
این سه بخش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر هستند( کلاین، ۱۹۸۶، ترجمه مهر محمدی ۱۳۶۹ ).
در اینجا نیز به بررسی عناصر نهگانه به طور خلاصه خواهیم پرداخت.
عناصر نه گانه
- اهداف آموزشی (یادگیرندگان در جهت تحقق چه اهدافی به یادگیری می پردازند؟)