نتایج پژوهش اسماعیلی طرزی و همکاران(۱۳۹۰)، با عنوان«رابطه هوش اخلاقی با میزان اعتمادآفرینی مدیران»، نشان داد که هوش اخلاقی مدیران برروی تمام مولفههای اعتمادآفرینی تأثیرگذار است. همچنین بین هوش اخلاقی مدیران با میزان انواع اعتمادراسخ، مبتنی بر صداقت، فراگیر، پایدار و اعتماد متقابل رابطه معنادار وجود دارد.
یافتههای پژوهش آراسته و همکاران(۱۳۹۰)، با هدف بررسی وضعیت هوش اخلاقی دانشجویان، نشان داد که شایستگیهای اخلاقی دانشجویان در حد بالای متوسط بود. نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین مولفههای هوش اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج آزمون همبستگی بر رابطه مثبت و معنادار متغیرهای سن، سطح تحصیلات و هوش اخلاقی دلالت داشت.
پژوهشی با عنوان« رابطه بین سرمایه اجتماعی با سطح بهداشت روانی در بین دانشجویان« توسط کیوان آرا و همکاران در سال ۱۳۹۱ به انجام رسیده است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان رشته های علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان در مقاطع مختلف تشکیل میدادند. ابزار جمعآوری اطلاعاتی، پرسشنامه بود. ضریب همبستگی بین مؤلفه های اعتماد، احساس تعلق و علاقه و معتمد بودن با بهداشت روانی رابطه معنی دار و معکوس داشت. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که بین سرمایه اجتماعی دانشجویان و بهداشت روانی آن رابطه معکوس وجود دارد.
نتایج پژوهش بهرامی و همکاران(۱۳۹۱)، با عنوان« بررسی سطح هوش اخلاقی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد» نشان داد که سطح هوش اخلاقی و ابعاد زیر مجموعه آن در جامعه پژوهش دارای وضعیت مطلوبی است.
سروش(۱۳۹۱)، در تحقیقی با عنوان « احساس مسئولیت فردی و اجتماعی، دیگرخواهی و اعتماد اجتماعی مطالعه نوجوانان شیراز» نشان داد که مسئولیت پذیری فردی با اعتماد اجتماعی، اعتماد به گروه ها و دیگر خواهی رابطه مثبت و معناداری دارد اما مسئولیت پذیری اجتماعی با اعتماد رابطه منفی معنادار داشته و با دیگر خواهی رابطه معناداری ندارد.
یافتههای پژوهش ولیخانی و همکاران(۱۳۹۱)، حاکی از این است که هوش اخلاقی و مؤلفه های آن از سرمایه های اجتماعی سازمان محسوب می شود و از بین این مؤلفه ها در مرتبه اول مسئولیت پذیری با ۵/۲۵، در مرتبه دوم دلسوزی با ۸/۷ و در مرتبه سوم صداقت ۳/۳ سرمایه اجتماعی را تبیین می کند.در مجموع هوش اخلاقی و مولفههای آن ۷/۳۶ درصد سرمایه اجتماعی را تبیین می کنند.همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه بخشش پیش بینی کننده معنیدار سرمایه اجتماعی نیست و ازمدل پیش بینی حذف شده است. بنابراین هرچه مدیران از هوش اخلاقی بالاتری برخوردار باشند، سرمایه های اجتماعی ارزشمندی برای سازمان هستند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مرادی چهری (۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان« رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال ۹۲-۹۱» ا نشان داد که وضعیت هوش سازمانی دانشگاه در حد متوسط(۳) قرار دارد و همچنین میزان هوش اخلاقی و سلامت سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط (۳) میباشد. بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی از یک طرف و هوش اخلاقی و سلامت سازمانی از طرف دیگر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ۲۱۶/۰ از تغییرات سلامت سازمانی توسط مسئولیتپذیر هوش اخلاقی، ۲۷۴/۰ توسط مؤلفه چشم انداز استراتژیک هوش سازمانی و ۳۰/۰ توسط مؤلفه دلسوزی هوش اخلاقی تبیین میگردد.
امینی و همکاران(۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان « ارزیابی میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان» نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفه های مسئولیت پذیری بالاتر از حد متوسط است. بین میزان مسئولیت پذیری دانشجویان بر حسب جنسیت، تفاوت معنادار وجود ندارد؛ اما این تفاوت برحسب رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی معنادار است.
گلابی و همکاران(۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان « بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیامنور مشگینشهر آذربایجان شرقی»نشان داد که میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سهگانه آن دارای همبستگی مستقیم معنیدار میباشد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس تأهل دانشجویان معنیدار نبود.
رحیمی و همکاران(۲۰۱۱)، در تحقیقی با عنوان« بررسی تاثیر هوش اخلاقی کارکنان بر موفقیت شغلی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ۱۳» به بررسی حیطه درستی، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشندگی بر موفقیت شغلی بیرونی و درونی ۳۲۲ نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ۱۳ پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که میان موفقیت شغلی کارکنان و چهار حیطه هوش اخلاقی ذکر شده رابطه معناداری وجود داشت.
۲-۴-۲ تحقیقات خارجی
ماتوز و ریلی[۱۲۶] (۱۹۹۵) در تحقیقی درباره تاثیر برنامه های آموزشی در تغییر نگرش نتیجه گرفتند که افزایش دانش به تغییر در نگرش و تغییر در رفتار منجر می شود و در نهایت افزایش دانش، با مسئولیت پذیری اجتماعی بیشتری همراه است.
چیکرینگ[۱۲۷] (۲۰۰۱) در پژوهشی تحت عنوان «ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی»، بیان می کند که دانشگاهها و مدارس میتوانند در آماده سازی دانش آموزان به عنوان شهروند اجتماعی مسئول، نقش کلیدی داشته باشند و همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی میبایستی خواستار تغییرات اساسی در محتوای برنامه های درسی و عملکرد تعلیم و تربیت باشد.
گلاسر و همکاران[۱۲۸](۲۰۰۰) در تحقیق خود« رویکرد اقتصادی به سرمایه اجتماعی» نشان دادند که متغیر سن نقش مهمی در سرمایه اجتماعی دارد و منحنی ارتباط آن با سرمایه اجتماعی به صورتU وارونه بوده که در ابتدا با افزایش سن تا اندازه معینی، سرمایه اجتماعی تحت تأثیر سن قرار دارد و از آن به بعد این تأثیر کاهش مییابد.
چامورو و همکارانش[۱۲۹] (۲۰۰۳، شکری به نقل از نعمتی، ۱۳۸۷) طبق تحقیقات خود متوجه شدند وظیفه شناسی، نظمپذیری و مسئولیت پذیری با عملکرد تلاش به منظور پیشرفت(پیشرفتگرایی) رابطه دارد. آنها نیز دریافتند که منظم بودن، پیشرفتمداری، پشتکار، وقت و وظیفه شناسی می تواند عملکرد فرد را در حوزه های مختلف از جمله موقعیت تحصیلی را پیش بینی کند.
جکسون و وید[۱۳۰](۲۰۰۵)، در تحقیقی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و حس مسئولیت در بین افراد پلیس و اثر آن بر فعالیت حرفهای پلیس پرداختند. نتایج نشان میدهد که سرمایه اجتماعی ارتباط معناداری با حس مسئولیت و فعالیت حرفهای پلیس دارد.
داگلاس میلر و همکاران[۱۳۱](۲۰۰۵)، به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و انسانی و سلامت در اندونزی پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که بین سرمایه اجتماعی و سلامت رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد ولی رابطه سرمایه انسانی و سلامت از نظر آماری معنیدار نیست.
هیهونگ پارک[۱۳۲] (۲۰۰۶) و استون[۱۳۳] (۲۰۰۲)، در پژوهش خود به بررسی نقش اعتماد در خلق دانش در یک سازمان مجازی پرداختهاند. آنها شرایط اصلی برای وجود تولید سرمایه اجتماعی را فرصت و انگیزش و توانایی میدانند و نتیجه میگیرند که اعتماد روی خلق دانش از طریق فرصت و انگیزه و توانایی ترکیب دانش در یک سازمان مجازی اثر می گذارد و عواملی مانند شبکه غیررسمی، هنجارها و ارزشهای مشترک و اعتماد متقابل در خلق دانش موثرند.
نیلسون و همکاران[۱۳۴] (۲۰۰۶)، تحقیقی با عنوان « بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان در روستاهای بنگلادش» انجام دادند. هدف اصلی این محققان تشخیص عوامل تعیین کننده تأثیرگذار بر همبستگی کیفیت زندگی با سطح فردی و جمعی سرمایه اجنماعی در میان سالمندان در روستاهای بنگلادش بوده است. آنها برای جمعآوری اطلاعات یک نمونه ۱۱۳۵ نفری از روستاییان سالمند با سن بالای ۶۰ سال را انتخاب کردند و با بهره گرفتن از پرسشنامه، به مصاحبه با آنها پرداختند. نتایج نشان داد که سن بالا، پایگاه اقتصادی ضعیف خانواده و میزان پایین سرمایه اجتماعی در سطح فرد و روستا، عوامل تعیین کننده در کیفیت زندگی افراد به شمار میروند.
توتارمن و ولف[۱۳۵] (۲۰۰۷)، به بررسی تسهیم اطلاعات در یک دانشگاه از طریق دیدگاه سرمایه اجتماعی پرداختهاند. آنها سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش را از طریق سه متغیر(هویت اجتماعی و اعتماد موثر و مشارکت و ارتباط شخصی) مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان می دهند که تسهیم طلاعات در میان بخشها، شبکه های پیوسته محلی و شبکه های خارجی دانشکده به طور موثر صورت میگیرد. در این محیط، پیشنیازهای اصلی برای سرمایه اجتماعی حضور دارند، مصاحبه شوندگان، تأکید اصلی روی بعضی از مشوقها برای تسهیم اطلاعات داشته اند و همچنین به وضعیت کنونی یعنی عدم صداقت، رقابت برای کسب مقام، نداشتن حس تعلق به محیط کار و … اعتراض داشتند.
یاماوکا[۱۳۶](۲۰۰۸)، طی پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و سلامت بهزیستی روانشناختی در آسیای شرقی به این نتیجه رسید که بین سرمایه اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. یعنی افرادی که در زندگی خود اجتماعی بوده و از دوستان بیشتری برخوردار هستند از بهزیستی روانی بالاتری روانی بالاتری نیز برخوردارند.
در تحقیقی که میگولز، مورنو و آرتیس[۱۳۷](۲۰۰۸)، با موضوع « نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد و تقویت دانش آفرینی» در اسپانیا کار کرده اند به این نتیجه رسیده اند که مقوله هایی چون اعتماد، همکاری بین افراد و با سازمانهای عمومی، در نوآوریهای فناورانه و به عبارتی دانشآفرینی تأثیر به سزایی دارند. در واقع، نتایج یافتههای ایشان نشان داد که سرمایه اجتماعی همبستگی مثبتی با دانش آفرینی و نوآوری دارد و تأثیر سرمایه اجتماعی در تولید دانش، اساسی است.
کلارکن[۱۳۸] (۲۰۰۹)، در پژوهشی تحت عنوان « هوش اخلاقی در مدارس» به این نتایج رسید که هوش اخلاقی رهبران آموزشی و معلمان در مدارس ایجاد صفت هایی همچون احترام ، علاقمندی و ایجاد کیفیت در دانش آموزان را تقویت می کند، همچنین دریافتند که هوش اخلاقی می تواند توسط رهبران آموزشی ، معلمان و کودکان آموخته شود و سپس به این نتیجه رسیدند که توسعه بیشتر هوش اخلاقی می تواند بازدهی مطلوبی در مدارس و جامعه به عنوان نتایج سازمانی مثبت داشته باشد.
ایجی یامامورا[۱۳۹](۲۰۰۹)، در مطالعه خود به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت در بین زنان و مردان در ژاپن پرداخته و به این نتیجه رسیده که سرمایه اجتماعی در بین زنان بر سطح سلامت تأثیر مثبت و معنیدار دارد ولی در بین مردان این رابطه معنیدار نیست.
ورنر[۱۴۰](۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان« مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت، مقدمهای بر محدودیتهای اجتماعی در بنگلادش» به این نتیجه رسید که مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت از بالقوه مثبت و پایا در کشورهای در حال توسعه در جوامع دارای محدودیتهای اجتماعی دارد.
جین و درزدنکو[۱۴۱](۲۰۱۰)، در پژوهشی در رابطه بین اخلاقیات، مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد سازمانی به این نتیجه رسیدند که مدیران سازمانهای نظام یافته در مقایسه با سازمانهای ماشین بنیاد، سطح مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاقیات بالایی دارند.
ساراسینو[۱۴۲](۲۰۱۰)، در پژوهشی با عنوان« سرمایه اجتماعی و بهزیستی» انجام داد. دریافت که سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیدار دارد. یعنی افراد که در زندگی خود اجتماعی بوده و شبکه های اجتماعی بیشتری دارند، رضایت از زندگی و بهزیستی روانی بالاتری نیز برخوردارند.
نگاموک[۱۴۳] (۲۰۱۱)، در تحقیقی تحت عنوان« مطالعه هشت ویژگی اخلاق بنیادی در دانشجویان کارشناسی تایلند» به کشف هشت ویژگی اساسی اخلاقی دانشجویان کارشناسی پرداخته است. این هشت ویژگی اخلاقی عبارتند از: سعی و کوشش، صرفهجویی، صداقت، نظم و انضباط، ادب، پاکیزگی، وحدت و سخاوت، در این تحقیق و پس از تجزیه و تحلیل داده ها، این ۸ ویژگی اخلاقی به این ترتیب رتبه بندی شده اند: ادب، سخاوت، صداقت، وحدت، پاکیزگی، انضباط، سعی و کوشش و صرفهجویی.
جاسون[۱۴۴] (۲۰۱۳) در تحقیقی باعنوان« ساختار مدرسه، مسئولیت پذیری جمعی و خوشبینی و تأثیر آن روی عملکرد تحصیلی» دریافت که ساختار مدرسه و مسئولیت پذیری جمعی هر کدام از طریق خوشبینی تأثیر غیرمستقیم روی عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارد.
خلاصه بحث و نتیجه گیری
در قلمرو نظام آموزشی کشور و نهادهای مرتبط به آن همواره ایجاد رشد هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری بین دانشجویان به عنوان یکی از مهمترین جهتگیری و اهداف محسوب می شود. با توجه به روند جهانی شدن علم، نیاز به زبان مشترک در بیان اخلاقیات، اعتماد و مشارکت اجتماعی و مسئولیت پذیری را بیش از گذشته در مراکز دانشگاهی را مهیا کرده است. از سوی دیگر وظایف مراکز دانشگاهی ترویج ارزشهای اخلاقی، سرمایه اجتماعی و احساس مسئولیت پذیری بین دانشجویان است و تا شکوفایی توانمندیهای دانشجویان فراهم شود و بستر لازم جهت رشد همه جانبه، شخصیتی، عاطفی، رفتاری و فکری آنان حاصل گردد. این درحالی است که، شناسایی قواعد رفتاری سره و ناسره در میان انسانها به یکی از دغدغه های جوامع بشری تبدیل گردیده است. کسب ارزشهایی مانند راستگویی و بیان حقیقت، حمایت از عدالت، مسئولیت پذیری، مشارکت و اعتماد اجتماعی و احترام به انسانها، منجربه پیامدهای مثبت اخلاقی در میان دانشجویان خواهد گردید. لذا هدف کلی این تحقیق بررسی و تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه بود. مطالب این فصل در چهار بخش ارائه شده است. بخش اول مبانی نظری مرتبط با هوش اخلاقی که شامل هوش وانواع هوش، تبیین مفهوم اخلاق، هوش اخلاقی، اصول هوش اخلاقی بوربا و لینک و کیل و فواید هوش اخلاقی میباشد. در بخش دوم مبانی مرتبط با سرمایه اجتماعی که شامل تاریخچه سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، تئوریپردازان و تعریف آن از سرمایه اجتماعی، تعریف مفهومی سرمایه و سرمایه اجتماعی و … میباشد. در بخش سوم مبانی نظری مرتبط با مسئولیت پذیری که شامل تبیین مسئولیت و مسئولیت پذیری، مسئولیت پذیری از منظر جامعهشناختی و روانشناسی، اهمیت و جایگاه مسئولیت پذیری از منظر اسلام، مسئولیت پذیری اجتماعی، ابعاد و مؤلفه های مسئولیت پذیری میباشد و در بخش چهارم شامل ادبیات تحقیق و سوابق پژوهشی مرتبط با مسئله است.
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
تحقیق به معنای رسیدن به حقیقت است و فرایند رسیدن به پاسخ سوال پژوهشی را شامل میشود. پژوهشهای رفتاری نیز رویکردی سازمان یافته و حرفهای به تحقیق فراهم میآورد و صرفاً امر سادهای که مبتنی بر کشف واقعیتهای مورد تعلیم و تربیت باشد، نیست. هدف پژوهش رفتاری تدوین نظریههایی برای تبیین پدیدههای مجهول است. پژوهشگران مختلف، مواضع مختلفی را درمورد مسائل حل نشده، اتخاذ کردهاند و درنتیجه رویکردهای کاملاً متفاوتی نسبت به تحقیق رفتاری داشتهاند، ولی بیشتر آنها معتقدند برای حل مسائل و پاسخ دادن به سئوالات مجهول پژوهشی باید از روش علمی استفاده شود. روش علمی فرایند جستجوی سازمان یافته برای بررسی روابط احتمالی میان پدیده هاست و توسط نظریات، فرضیهها و تجارب آزمایشی هدایت میشود و برای اجرای درحیطه عمل پیشنهاداتی فراهم می کند.
انتخاب روش پژوهش در علوم رفتاری به هدف و شرایط، امکانات و محدودیتها و نیز به خود موضوع یا مسئله بستگی دارد. بنابراین پژوهشگر همواره درپی یافتن بهترین روش برای پاسخ به سئوالات و فرضیههای پژوهشی خود میباشد. در این فصل در مورد طرح تحقیق به تفصیل توضیح داده شده است. نخست توضیحاتی در مورد نوع تحقیق داده شده و سپس ابزارهای تحقیق، طرز ساختن آنها، تعیین روایی و پایایی و کنترلهایی که در ابزار تحقیق و اجرای آن صورت گرفته است تا داده های مناسب و معتبری جمع آوری شود، تشریح شده اند. حجم نمونه ها، نحوه انتخاب آنها، روش های جمع آوری داده ها و روشهای آماری که در تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتهاند، توصیف شده اند.
۳-۱ نوع تحقیق
با توجه به اینکه در این پژوهش، پژوهشگر درصدد تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه بوده، بنابراین نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی میباشد. این تحقیق از آن جایی که به بررسی وضع موجود می پردازد، در قلمرو تحقیقات توصیفی قرار دارد و از آن جایی که محقق درصدد بررسی رابطه بین سه متغیر هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت پذیری است از نوع همبستگی میباشد. تحقیق توصیفی به منظور توصیف پدیده ها یا شرایط مورد بررسی و شناخت بیشتر شرایط موجود است (سرمد و همکاران،۱۳۹۰). یکی از انواع روشهای تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی) تحقیق همبستگی است. در این نوع تحقیق رابطه میان متغیرها بر اساس هدف تحقیق تحلیل میگردد.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند"(سرمد و همکاران،۱۳۹۰: ۱۷۸). جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ به تعداد ۷۱۳۲ نفر میباشد.
جدول (۳-۱): توزیع فراوانی جامعه آماری به تفکیک دانشکده
دانشکده | جامعه |
دانشکده مهندسی |