زمان | روند پیشرفت مفهوم مدیریت دانش |
دهه ۱۹۷۰ | مدیریت دانش مطرح شد . |
دهه ۱۹۸۰ | بر اهمیت مدیریت دانش افزوده شد و انتشارات مدیریت دانش سیر صعودی یافت. |
اول دهه ۱۹۹۰ | فعالیت شرکت های آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش شدت یافت. |
اواسط دهه ۱۹۹۰ | شبکه های بین المللی مدیریت دانش پدید آمد. |
اواخر دهه ۱۹۹۰ | مدیریت دانش در زمره فعالیت های تجاری سازمان ها درآمد. |
هزاره سوم | سازمان های بزرگ اروپایی حدود ۵۵ درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص دادند. |
۴-۲ مدل های مدیریت دانش
مدیریت دانش موضوعی پیچیده و پویاست، موفقیت مدیریت دانش مستلزم نگرشی سیستمی است که کلیه ی عوامل و اجزاء و فرآیندهای مدیریت دانش را مدنظر قرار دهد (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵). سیستم مدیریت دانش پیاده سازی شده باید بین افراد ارتباط برقرار کند بطوری که آن ها را قادر سازد تا باهم فکر کنند و در جهت تسهیم اطلاعات و دیدگاه ها و تجاربی که برای شرکتشان مفید است زمان صرف کنند (Mladkova,2012). بسیاری از سازمان ها بر این باورند که دانش مهمترین دارایی آنهاست، اما در عمل کمتر به آن پایبندند. یکی از دلایل عمده ی این امر آن است که سازمان ها نمی دانند که چگونه به سراغ مدیریت دانش بروند. برای این منظور در این قسمت مدل های مختلف مدیریت دانش مورد بررسی قرار می گیرند. بر اساس نگرش و رویکردی که صاحبنظران نسبت به مدیریت دانش اتخاذ کرده اند، مدل های مختلفی شکل گرفته اند (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵).می توان علت اختلاف در تعاریف و مدل های مدیریت دانش را در نوع پارادایم حاکم بر دانش دانست. یک پارادایم محاسباتی است که سیستم محور و تکنولوژی محور بوده و تنها از دانش آشکار به صورت مکانیکی و ایستا جهت بهینه سازی استفاده می کند و پارادایم دیگر، پارادایم ارگانیکی بوده که با توجه به ابعاد اجتماعی- سازمانی خود، تنها انسان محور بوده و به صورتی پویا و با بهره گرفتن از دانش صریح و ضمنی به دنبال حداکثر سازگاری می باشد(Hazlett et al ,2011). اثربخشی هرکدام از این مدل ها به موقعیت و جایگاهی بستگی دارد که سازمان در آن قرار گرفته است (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۴-۲ مدل هفت سی
این مدل توسط انجمن بهره وری و کیفیت آمریکا[۵۷] در سال ۱۹۹۶ ارائه گردیده است و بر مبنای هفت واژه که حرف اول آن ها «C» است، بنا شده است و از این رو با نام مدل « هفت سی» شناخته می شود. اجزاء این مدل به شرح زیر است:
خلق و ایجاد[۵۸] دانش
در دام انداختن[۵۹] (مقید کردن : تعیین ایده های بهتر و مستند نمودن آن ها )
بسط و تسهیم[۶۰] : تسهیم ایده های خود برای کمک به دیگران
همکاری[۶۱] : تبادل دانش در سطح عمومی
مصرف کردن[۶۲] : استفاده تمامی دانش جمعی برای آنچه که باید انجام دهیم
مبادله و ارتباط[۶۳] :کمک به دیگران برای توجه به دانش و فایده دانش خارجی و بیرونی که ارزش فراگیری دارد
فرهنگ[۶۴] : بسط فرهنگ تسهیم دانش در تمامی سازمان (اعرابی و موسوی ،۱۳۸۹)
۲-۴-۲ مدل شش گانه استیو هالس [۶۵]
این مدل استراتژی های شش گانه ای را به شرح ذیل ارائه کرده است:
جستجوی دانش جدید: در این مرحله مدیریت دانش باید در حوزه های مختلف، دنبال دانش جدیدی بگردد. این حوزه ها می توانند در درون سازمان یا بیرون از آن باشند.
ایجاد دانش و یادگیری: یکی از استراتژی های مهمی که این مدل ارائه می دهد، ایجاد دانش از طریق یادگیری است.
ذخیره سازی: اگر ساز و کاری مناسب برای نگهداری دانش وجود نداشته باشد، بخش عظیمی از آن به مرور از بین خواهد رفت.
توزیع: اجرای موفق این استراتژی تا حدود زیادی به فرهنگ یک سازمان بستگی دارد، اگر توزیع دانش در یک فرهنگ مورد تأکید قرار نگرفته باشد، تلاش های مدیریت دانش با شکست مواجه خواهد شد.
حذف دانش زائد (دور ریختن): تصور گذشتگان بر این بود، که هر چه اطلاعات انسان بیشتر باشد راه حل های بهتری را تدوین خواهد نمود. امروزه این تصور مورد انتقاد قرار گرفته است، زیرا اطلاعات زیاد الزاماً باعث بهبود راه حل ها و تصمیمات نمی شود. بلکه اطلاعات و دانش های صحیح و به هنگام مورد تأکید است.
این استراتژی بر حذف دانش ها و همچنین نگرش های قدیمی و مخرب تأکید دارد. در مدیریت دانش تغییری مدنظر می باشد که در راستای اهداف سازمان باشد، لذا دانش های نامناسب و مخرب می توانند مسیر این تغییر را عوض کنند.
به کارگیری: دانش به خودی خود ارزشمند نیست. زمانی ارزشمند خواهد بود که به کار گرفته شود ،دانشمندی که از دانش خود هیچ گونه استفاده ای نمی کند قطعاً دانش وی برای دیگران هیچ ارزشی نخواهد داشت. (Hales,2001)
حذف دانش زائد
جستجوی دانش جدید
ایجاد دانش و یادگیری
بکارگیری