Scopus-57 (S57)
(۲۰۰۸)
W. Wilson,
S. Hus
ارزیابی استراتژیهای تعادلی بیوکشاورزی و شرکتهای بذر با توجه به تجاریسازی غلات اصلاح شده ژنتیکی
کمی/تئوری بازیها
بیوکشاورزی و شرکتهای بذر
-
- ادغام و اکتساب
-
- لیسانس
-
- محرک های ادغام( شامل بهره برداری از دارایی های مکمل، درونی سازی سرریز دانش، مقابله با عدم امکان صدور قرارداد کامل و مشروط)،
-
- محرک لیسانس(هزینه های مالکیت شرکت)
(S53موقعیت مالی شرکت به شدت با حفظ حقوق شرکت در همکاری در ارتباط است. به عبارتی شرکت نواور می تواند در ازای عدم دریافت بخشی از حق مالی خود، شرکت تثبیت شده را متقاعد به اعطای حق مشارکت به وی در فرایند تجاری سازی نماید. البته این امر بستگی به وضعیت مالی شرک نوآور دارد بطوریکه اگر شرکت از منظر مالی در معذوریت قرار داشته باشد امکان دارد که از این حق صرفنظر کند. در صورت کسب حق همکاری، یک اتحاد استراتژیک می تواند به بهترین نحو چنین قراردادی را تحت پوشش قرار دهد. چرا که این نوع قرارداد طیف وسیعی از شرایط مالی و غیر مالی را دربر می گیرد.
هزینه مذاکره
(S41هزینه پایین مذاکره بویژه در شرکتهای کوچک و متوسط تمایل به همکاری را افزایش می دهد. تعاریف نامشخص در مورد برنامه های کاربردی پتنت و اصطلاحات نامتناقض، دادخواهی صاحبان اختراع را در قراردهای لیسانس افزایش خواهد داد. این عدم اطمینان موجب افزایش هزینه جستجو و چانه زنی مفصل بین طرفین در مورد حق امتیاز و دیگر مقررات مشروط در قرارداد خواهد شد. یافته ها نشان می دهد که برای شرکت های کوچک و متوسط، هر چه هزینه های مذاکره متأثر از عدم اطمینان های ذکر شده کمتر باشد، تمایل به همکاری های لیسانس افزایش مییابد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
هزینه عملیات
(S57 چنانچه خرید یک شرکت دیگر موجب هزینه های پایین تر عملیات شود، استراتژی بهینه با احتمال بیشتری از استراتژی لیسانس فناوری به خرید شرکت دیگر یا استراتژی ترکیبی تغییر خواهد کرد.
سرمایه خطرپذیر
(S40سرمایه خطرپذیر علاوه بر نقش مهمی که در توسعه اقتصادی ایفا می کند، مادامیکه منابع مالی کافی جهت دنبال کردن تحقیقات وجود ندارد، فرصت مناسبی را جهت تجاری سازی فناوری ایجاد خواهد کرد.
- Wonglimpiyarat (2009) استراتژیهای حمایتی دولت(استراتژیهای رو به جلو) جهت توسعه سیستم نوآوری موثر برای توسعه کارافرینی را بصورت زیر پیشنهاد می کند:
- پشتیبانی مالی دولت در توسعه اقتصادی بسیار موثر است زیرا کارآفرینان فناوری در دوره آغازین با فقدان سرمایۀ خطرپذیر رو به رو هستند. بنابراین تأمین مالی خطرپذیر دولت نقش کاتالیزور را برای توسعه گروه ها در ابتدا ایفا می کند، اما در بلند مدت باید بخش خصوصی تسهیل کننده اقتصادی باشد.
- در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سرمایه خطرپذیر بخشی از سیاست های مالی دولت به منظور افزایش ظرفیت سرمایه گذاری در فناوری پیشرفته می باشد. این سیاست های نوآوری مالی باید در امتداد و پشتیبان سیاست های توسعه اجتماعی و اقتصادیِ ملیِ کنونی باشد. ایجاد سیستم نوآوری ملی مستلزم پیاده سازی سیستم های کارآفرینی پشتیبان فراوانی مانند امور مالی خرد، کسب و کارهای کوچک و تأمین مالی خطرپذیر می باشد.
دولت ها به منظور غلبه بر مشکلاتی که موجب توقف نواوری خواهد شد، اقدام به تأسیس مراکز رشد کسب و کار[۷۴] با هدف کشف و تجاری سازی فرصت های فناورانه خواهند کرد. مراکز رشد، فضای ادارای مشترکی هستند که در پی ارائه یک سیستم استراتژیک همراه با ارزش افزوده و به عنوان واسطه جهت نظارت و کمک به تازه واردان کسب و کار با هدف تسهیل توسعه اقدامات خطرپذیر جدید می باشند. به بیانی دیگر، مرکز رشد یک برنامه کمک رسان است که محیطی پرورشی، طیفی از مشاوره، مدیریت و خدمات شبکه ای را برای شرکت های نوپا فراهم می کند (Hackett and Dilts 2004, 2008).
در واقع مراکز رشد کسب و کار، سیستمی نوآورانه می باشند که با هدف فراهم آوردن پشتیبانی فناوری و مدیریتی جهت یاری رساندن به کارآفرینان در توسعه سرمایه های خطرپذیر طراحی شده اند (Smilor, 1987) و موجب دسترسی شرکت های کارافرینی جوان به دانش جدید، تخصص و شبکه های صنعتی خواهند شد (Barrow 2001). این مراکز با ارائه تسهیلات فیزیکی و خدمات مختلف خود بویژه در مراحل اولیه توسعه موجب بقای حیات شرکت های جدید می شوند. شکل۴-۱۵ شمایی از مراکز رشد ارائه می کند که به عنوان واسطه ای برای ایجاد ارتباط بین فناوری، کارآفرینان، شرکت های بزرگ و کوچک و منابع سرمایه عمل می کنند.
شکل ۴-۱۵- شمایی از مراکز رشد
)منبع: برگرفته از (OECD,1997b
مراکز رشد می توانند حوزه خدمات خود را با ادغام در عملیات پارک علمی گسترش دهند. پارکهای علمی مناطقی با فعالیت های فراوان R&D هستند که به شرکتهای نوپای با فناوری پیشرفته در تجاری سازی تحقیقات خود کمک می کنند و به عنوان یک استراتژی حیاتی جهت ارتقاء صنایع با فناوری پیشرفته محسوب می شوند. (Sherman 1999; Millar et al. 2005).
A.Sajjad (P4 (2004)در پژوهش خود به توسعه و آزمون مدلی که سه بعد استراتژی تجاری سازی شرکت نوپا(تأمین مالی سرمایه خطرپذیر، مالکیت دارایی و مالکیت حق اختراع) را به دو بعد استراتژی پرخاشگری رقابتی[۷۵] (تنوع عملیات و حجم عملیات) مرتبط می سازد و همچنین به مقایسه روابط بین استراتژی تجاری سازی و پرخاشگری رقابتی برای شرکت های نوپایی که فرصت های بازار جهانی را دنبال می کنند با شرکت های نوپایی که فرصت های بازار داخلی را دنبال می کنند می پردازد. یافته های وی نشان دهنده آن است که تأمین مالی خطرپذیر در ارتباط مستقیم با حجم عملیات یک شرکت نوپاست. همچنین نتایج وی تأیید کننده رابطه بین تأمین مالی خطرپذیر و حجم عملیات شرکت های دنبال کننده فرصت های بازار داخلی و مالکیت دارایی با تنوع عملیات شرکت های دنبال کننده فرصت های بازار جهانی است.