۹- شروین وکیلی در:اسطوره شناسی پهلوانان ایرانی(وکیلی:۱۳۸۹)
۱۰- محمد امین ریاحی در:فردوسی(ریاحی:۱۳۸۹)
۱۱- میرجلال الدین کزازی در:مازهای راز(کزازی:۱۳۸۸)
۱۲- حسین رزمجودر: قلمرو ادبیات حماسی ایران(رزمجو:۱۳۸۸)
۱۳- وبرخی منابع دیگر به صورت پراکنده،به خصلتهاو ویژگیهای اخلاقی شخصیّتهای شاهنامه، از جمله پهلوانان پرداختهاند.امّا تاکنون کتاب یا مقالهای تحت عنوان«سجایای اخلاقی پهلوانان درشاهنامهی فردوسی» نگاشته نشده است. هرکدام از آثار مزبور به بعضی از ویژگیهای کلی شخصیّتهای مختلف شاهنامه میپردازندو تعدادی ازرذیلت هاو فضیلتهای اخلاقی را با هم نشان داده اند.به عنوان مثال در کتاب زندگی ومرگ پهلوانان در شاهنامه اثر اسلامی ندوشن به شرح زندگی ومرگ هفت تن از شاهان وپهلوانان شاخص شاهنامه به صورت کلی پرداخته شده است. امّا در این پژوهش اختصاصاً به سجایا وفضیلت های اخلاقی کلیه پهلوانان شاهنامه پرداخته شده است وهدف از آن ذکر اخلاق پسندیدهی کسانی است که در اوج قدرت و توان بدنی مظهر خصلتهایی هستند که نیاز امروز جامعهی بشری است.جوانان امروز جهان که در زندگی ومسابقات مختلف ورزشی به موفقیّتی دست پیدامیکنند، چنانچه از سجایای اخلاقی پهلوانان شاهنامه الگو بگیرند به چنان جایگاهی میرسند که میتوانند برای جامعهی خود مفید باشند و از هرنظر پهلوان نامیده شوند ؛در آن صورت هدف آنان بالاتر از قهرمانی است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در دیگر آثار مزبور نگاهی کلی به زندگیومرگ همهی شخصیّتهای شاهنامه از جمله شاهان وپهلوانان انداخته شده است که در جای خود بسیار سودمند است امّا مردم عادینمیتوانند خود را با آنان همانند سازی نمیکنند، زیرا جایگاه شاهی برای مردم عادی جایگاهی خاص است که نصیب هر کس نمیشود به ویژه اینکه باید شاهزاده بود تا به شاهیرسید وعدم بهرهمندی از این ویژگی یعنی محرومماندن از آن مقام. در صورتی که جنس پهلوانان از همین مردم عادی و به اصطلاح رعیت است و هر کس با سعی و تلاش میتواند به مقام پهلوانیرسید.رستم، سهراب، گودرز،گیو و بسیاری دیگر از پهلوانان شاهنامه از خانواده های عادی جامعه بوده اند که به مقام پهلوانیرسیده اند.
نگاه ویژه به فضیلتهای اخلاقی پهلوانان وپرداختن به آن باعث دمیدن روح پهلوانی درجامعه میشود. وقتی کسی شرح دلاوریهای رستم را میخواند خود را به جای او قرار میدهد وسعی میکند او را سرمشق خود قرار دهد. رستمی که همواره و در هر موفقیّتی حمد و ثنای خدا را به جا میآورد.
پهلوان خصلتی است که در طول تاریخ به انسان های فداکار، غیور،شجاع،جوانمرد ودلاور گفته میشد وشرح خصلتهای پسندیدهی آن ها به صورت ویژه در این پژوهش، امید، آرزو و هدفی است که جوانان ما میتوانند آن را سرلوحهی کار خود قرار دهند ؛ مرامی است که هرکس میتواند آن را در وجود خود مجسم کند، نیازی به خون ونژاد ندارد. مخصوصاً این که اکثر پهلوانان از خانواده های عادی وپایین جامعه بودهاند که هدف غایی آن ها رضایت خدا و خدمت به خلق خداست وبدین خاطر در ارزش واحترام هم پای شاهان قرار گرفته اند.
با توجه به این مباحث، نگاشتن این پژوهش وامثال آن نیاز امروز جامعهی جهانی است. تا با الهام و الگو گرفتن از منش پهلوانان نامدار شاهنامه شاهدگسترش روحیهی جوانمردی، غیرت، ازخودگذشتگی،راستی وصداقت وهمهی صفتهای برتر در میان مردم وبه ویژه جوانان باشیم.
فصل سوم:
روش تحقیق
۳-۱- روش تحقیق
روش پژوهش در این پایان نامه روش توصیفی (Descriptive Method) و نیز، روش پژوهش تحلیل محتوا (Content analysis) بوده است که پس از گردآوری منابع ومآخذ لازم، به مطالعه وفیش برداری از هرکدام پرداخته شده است. نمونه های مورد نیاز از ابیات شاهنامه که با موضوع مرتبط بوده گردآوری ودر پژوهش ذکر گردیده، پس از آن به تجزیه وتحلیل محتوای ابیات پرداخته شده است.در این پژوهش از سه نسخهی معتبر شاهنامهی فردوسی برای ذکر نمونه های شعری استفاده شده است.(ر.ک.قسمت منابع ومآخذ)
۳-۲- شیوه وابزار جمع آوری اطلاعات
این پایان نامه، به صورت «فیش برداری وروش کتابخانه ای» است.
۳-۳- بیان قلمرو تحقیق
۳-۱-۱- محدوده وموضوع پژوهش
صرفاً «سجایای اخلاقی پهلوانان در شاهنامهی فردوسی» است.
۳-۱-۲- کاربرد پژوهش
برای استفاده عموم به ویژه قهرمانان ورزشی،سیاست مداران، نیروهای نظامی و دانش جویان و ادب دوستان و علاقه مندان به ادبیات فارسی.
۳-۴- روش تجزیه وتحلیل داده ها
داده ها، با روش توصیفی تجزیه وتحلیل خواهند شد؛ به این صورت که ابتدا سجایا و منش های اخلاقی تعریف میگردد و بخشی در خصوص اخلاق و مکاتب اخلاقی آورده شده است.در ادامه سجایای اخلاقی پهلوانان که بیشترین کاربرد را در اعمال ورفتار آنان دارد،به صورت کلی مورد بررسی قرار گرفته است و در هرمورد نمونه هایی از ابیات ناب شاهنامه که با آن سجایا مرتبط باشد،به عنوان شاهد ودلیل ذکر میگردد.
فصل چهارم:
ارائه و تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- مقدمات پژوهش
۴-۱-۱- مقدمه
سخن گفتن درمورد فردوسی وشاهنامهی گران سنگ وی درابتدای امر بسیار ساده می نماید. امّا هنگام به دست گرفتن قلم در مییابی که، چه کار مشکلی درپیش داری و میترسی، مبادا سخنی گفته شود وآن سخن در شأن عظمت وبزرگی فردوسی وشاهنامه ی وزین وی نباشد.سخن گفتن درخصوص شخصیتی است،که نام وآوازهی وی ازدایرهی مرزها وکشورها فراتر رفته، ودر تمام جهان دانشمندان وادیبان بنامی، درمورد وی سخن گفته اند. شهرت ومهارت فردوسی در سرودن شعر حماسی وشعر پهلوانی ورزمی باعث شده است، که شاهنامه ی وی به اکثر زبان های خارجی ترجمه شود.
به قول سعید حمیدیان درکتاب «درآمدی بر اندیشه وهنر فردوسی»: «سخن گفتن از فردوسی واثر گران سنگ ایشان شاهنامه، اگرچه در ابتدا آسان مینماید،امّاواقعاً آسان نیست. زیرا او شخصیّتی پایاب وآسان یاب نیست،این خردمند ژرف نگر،این نماد ونمود فرهنگ آزادگی وستم ستیزی،این وجدان اقوام ایرانی واین پاسدار ارزش های انسانی واخلاقی هرکیش وکسوت،برتر از هر توصیف است.»(حمیدیان،۱۳۸۷: ۱)
شاهنامهی فردوسی اثری است که در آن عناصر متضاد علیه همدیگر مبارزه مینمایند، به قول ذبیح الله صفا «شاهنامه داستان رویارویی خصلت های نیکان و بدان وپهلوانان وجباران ایران وانیران وعناصر اهورایی واهریمنی وجلوه گاه آرمان ها وامیدها وناامیدی ها وروزهای تاریک و روشن مردم ایران و از این لحاظ در عرصه پهناور فرهنگ و ادبیات ایران، منحصر به فرد و به نظر بسیاری از دانایان و پژوهندگان، در ادب و فرهنگ سایر اقوام ملل جهان بی نظیر است.» (صفا،۱۳۸۹: یط)
فردوسی تمام عمر گران بهای خود را فقط درنوشتن یک کتاب به کار برده است ومانند دیگر شاعران آثار زیادی خلق نکرده است.وی کوشیده است، یگانه اثری بیافریند که کمتر کتابی هم سنگ آن وجود داشته باشد. محمدامین ریاحی دراین مورد میگوید:«در میان تمام شاعران بزرگ جهان، هیچ یک را نمییابی که مثل فردوسی همه عمر خود را از جوانی تا پیری صرف آفرینش تنها یک کتاب با یک آرمان والا کرده باشد، حماسه های معروف جهان: مهابهاراته ورامایانه هند و ایلیاد و اودیسهی یونان و روایات محلی یا اساطیری و شرح جنگ ها وخونریزیها بر سر یک عشق یا کینه جویی شخصی وقبیله ای است.» (ریاحی، ۱۳۸۹ :۱۴)
قطعاً یکی از دلایل ماندگاری اشعار فردوسی، رعایت ادب در همه عرصه های سخنوری اوست. به تعبیر دیگر اهمیّت دادن و بزرگداشت «سجایای اخلاقی وارزشهای انسانی» است،که در جای جای شاهنامه ذکر گردیده است وتا این دنیا برقرار است، هرگز گزندی به اعتبار وارزش آن نخواهد رسید.خود فردوسی چه زیبا گفته وچه درست پیش بینی کرده است:
بنــــاهای آبــــاد گــــردد خـــراب از بــــاران و از تــــابـــش آفتــــاب
پـــی افکنــــدم از نظـم کــاخـی بلنــد کــــه از بــــاد و بــاران نیــابد گـزنـد
(فردوسی، ۱۳۸۷: ۷۴۵)
۴-۱-۲- زندگینامه فردوسی
در خصوص زندگی نامهی فردوسی بسیاری از نویسندگان ما سخن گفتهاند امّا همگان بر این باور هستند که فردوسی در خانواده ای فرهیخته و با علم ودانش به دنیا آمده است. از جمله این نوشتهی ذبیح الله صفادر تاریخ ادبیات ایران است :«استاد بی بدیل، حکیم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسی،شاعر بزرگ حماسه سرای ایران ویکی از شاعران مشهور عالم و ستارهی درخشندهی آسمان ادبفارسیو از مفاخر نامبردار ملّت ایرانست.مولد او قریهی باژ از قرای ناحیهی طابران یا طبران طوس بوده،جایی که امروز درآنجا آرام گرفته وزیارتگاه میهنپرستان وادبدوستان تمام عالم است. او در آن ده در حدود سال ۳۲۹-۳۳۰ هجری در خانواده ای از طبقهی دهقانان چشم به جهان گشودودرسال ۴۱۱یا۴۱۶بدرود جهان گفت». (صفا،۱۳۷۲: ۱۱۶)
در خصوص وضعیت مالی فردوسی گفته اند که وی ازطبقهی فاضل،دانشمند ودرعین حال ثروتمند جامعهی زمان خود بوده است که به آن«دهقان» گفته میشد. آقای صفا طبقهی «دهقانان»را این گونه معرفی میکند: «طبقهی از مالکان بودند که دردورهی ساسانیان وبعد ازآن در ایران زندگی میکردندو یکی از طبقات اجتماعی فاضل میان طبقهی کشاورزان واشراف درجهی اوّل را تشکیل میداده وصاحب نوعی اشرافیت ارضی بوده اند.فردوسی در سال ۳۷۰ یا ۳۷۱هجری نسخهی شاهنامهی ابومنصوری رابهیاری یکی از دوستان طوسی خود بدست آورد وبه نظم آن همت گماشت. »(همان :۱۱۶و۱۱۹)
طبقهی دهقانان دارای اعتبار واحترام ویژه ای درمیان مردم و از دیگر طبقات جامعه آگاه تر بودند. به قول محمد امین ریاحی «دهقان» به معنای ایرانی تبار (دربرابر ترک وتازی)ونیز مالک روستا یا رئیس شهر بوده ودانایی ودل آگاهی با دهقانی ملازمت داشته است.(ر.ک.، ریاحی،۱۳۸۹: ۷۲)
در آن زمانی که مردم به ندرت سواد خواندن و نوشتن داشتند، فردوسی در خانواده ای فاضل وادیب به دنیا آمد وهمین امر به او کمک کرد تا با ثبت کتاب بزرگ شاهنامه، نام خود را در تاریخ ادبیات ایران وجهان جاودانه نماید.
آقای ریاحی در خصوص تربیت وتحصیل فردوسی میگوید:«آزادگی وگردنفرازی فردوسی وفضیلتهای اخلاقی وپاکیزگی زبان او حاصل تربیت خانوادگی او بود.بی اینکه درتأثیر وراثت در خلق وخوی آدمیان مبالغه شود، نباید فراموش کرد که فردوسی در خاندانی محتشم از دهقانان چشم به جهان گشوده بود وایام کودکی ونوجوانی را با عزّت وسرافرازی گذرانده وبه سنت دهقانان تربیت یافته است.»(همان:۷۳-۷۲)
فردوسی بسیاری از سال های عمر خود را صرف سرودن شاهکارخود کرد. بسیار رنج ومحنت کشید تا از جمع آوری داستان های مختلف وپراکنده، کتابی منسجم وقوام یافته به نام شاهنامه را تألیف نماید. زندگی این شاعر توانا سرشار از ناملایمات زندگی است و در راه خلق این اثر بینظیر بسیار سختیها کشید؛ امّا چون به عاقبت ثبت کتاب خود واثراتی که در تثبیت فرهنگ، زبان و ادب فارسی میگذاشت، آگاه بود،هر رنج و نامهربانی و تهدیدی را به جان میخرید و سرانجام هم اثری بهیادگار گذاشت که باعث افتخار هر ایرانی است. گنجینه ای از معرفت و اخلاق پسندیده است که هرگزدر تمام روزگاران گرد وغبار کهنگی بر آن نمینشیند.
۴-۱-۳- ویژگی های هنری شاهنامه
شاهنامهی فردوسی سرشار از زیباییهایهنری، ادبی، اخلاقی، اجتماعی و…است که در این مجال اندک نمیتوان به همهی آن اشاره نمود. از آنجا که در زمینهی ویژگی اخلاقی در طول پژوهش اشاراتی میشود در این جا تنها به بعضی از ویژگی های هنری این اثر نادر وارزشمند پرداخته میشود.
هنر شاهنامه در نگاه اوّل خدمت به زبان شیرین فارسی است.اگر شاهنامه نبود سرنوشت این زبان هم معلوم نبود. فردوسی خود دربیتی زیبا سختی کار خود را در محافظت از زبان فارسی وزنده کردن ایران را بیان نموده است :
پــی افکـــندم از نظــم کــاخـــی بلــــند کـــه از بـــاد وبـــاران نیـــابـد گـــزنــد
(فردوسی،۱۳۸۷: ۷۴۵)