AMOL
TONEKABON
KHORRAM ABAD
DEZDUL
AHWAZ
KAZERUN
DARAB
JAHROM
BANDAR ABBAS
MINAB
JIROFT
BAM
SHADAD
PERSIAN GULF
شکل ۱-۱- نواحی عمده کشت و کار مرکبات در ایران (جیحونی، ۱۳۹۰).
۱-۶-۱- سواحل دریای خزر
این نواحی از گرگان تا آستارا کشیده شده و ارقام مختلف مرکبات در این محدوده کشت می شود. محدودیت اقلیمی موجب تراکم باغ های مرکبات در نواحی چابکسر تا نوشهر و آمل تا بهشهر شده است. در این نواحی به ترتیب پرتقال، نارنگی، لیموشیرین، لیمو ترش و گریپ فروت کشت می شوند. سطح زیر کشت این نواحی حدود ۱۰۳۴۴۴ هکتار بوده که شامل پرتقال های پیوندی روی پایه نارنج و ارقامی مثل نارنگی محلی انشو، کلمانتین و کمی لیموترش و گریپ فروت می باشد (فتوحی قزوینی، ۱۳۷۸).
۱-۶-۲- ناحیه مرکزی
این ناحیه شامل استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان، فارس، کرمان و منطقه جیرفت و کهنوج است که در عرض جغرافیایی پایین تر از ۳۳ درجه شمالی قرار دارند. در این نواحی نیز شرایط اقلیمی متفاوتی وجود دارد. بیشتر روزها آفتابی، رطوبت نسبی محیط پایین و متوسط بارندگی این مناطق ۳۰۰-۱۰۰ میلی متر است. ناحیه مرکزی در حدود ۱۱۰۷۱۸ هکتار سطح زیر کشت داشته و شامل پرتقال های بذری، مکزیکن لایم، نارنگی محلی و لیموشیرین می باشد. در این میان فارس، جیرفت و بم (تا قبل از لزله بم) از وضعیت بسیار بهتری برخوردارند (عدولی و همکاران، ۱۳۸۴).
۱-۶-۳- ناحیه بندرعباس و دریای عمان
درحاشیه خلیج فارس و دریای عمان با عرض جغرافیایی حدود ۳۲ درجه، استان های بوشهر و هرمزگان قرار دارند که کشت مرکبات در بخشهایی از این استان ها صورت می پذیرد. این مناطق عاری از یخبندان، با رطوبت نسبی بالا (حدود ۶۸-۳۵ درصد) و گرمای زیاد در تابستان است. در ناحیه جنوبی در حدود ۴۲۵۴۷ هکتار باغ مرکبات وجود دارد. غالب ارقام در این منطقه مکزین لایم و لیموشیرین می باشد (سیاری، ۱۳۸۲).
سطح زیر کشت و میزان تولید در کشور
طبق آمارنامه کشاورزی ۱۳۸۷ سطح زیر کشت مرکبات در کل کشور ۲۲۰۹۹۴ هکتار باغات بارور و ۳۰۲۲۶ هکتار باغات نهال کاری می باشد که سالانه ۳۸۶۴۵۶۸ تن محصول مرکبات با عملکرد متوسط ۱۷۴۸۰ کیلوگرم در هکتار می باشد. استان مازندران با تولید سالانه ۱۴۷۹۴۴۷ تن مقام اول را دارد و استان فارس با تولید سالانه ۱۱۴۰۱۸۱ تن مقام دوم در کشور را به خود اختصاص داده است.
در حال حاضر استان مازندران با ۶/۳۴ درصد از اراضی بارور مرکبات کشور، بیشترین سطح را دارا است و استان های فارس، هرمزگان، منطقه جیرفت و کهنوج، گیلان و کرمان به ترتیب با ۸/۲۳، ۴/۱۲، ۳/۱۱، ۱/۶، ۵/۵ درصد از اراضی بارور مرکبات مقام دوم تا ششم کشت این محصول را به خود اختصاص داده اند و شش استان مزبور در مجموع ۷/۹۳ درصد سطح بارور مرکبات کشور را دارا می باشند (بی نام، ۱۳۸۷).
راندمان تولید مرکبات آبی در کشور ۶/۱۳۹۶۱ کیلوگرم در هکتار است. بیشترین و کمترین عملکرد آبی به ترتیب با ۲/۲۳۸۱۲ و ۷/۸۳۴ کیلوگرم به استان های مازندران و لرستان تعلق دارد. متوسط تولید در هکتار مرکبات دیم کشور ۳/۱۶۵۵۱ کیلوگرم می باشد. استان مازندران با تولید ۲/۲۶۶۱۲ کیلوگرم در هکتار بالاترین و استان گیلان با تولید ۲/۶۸۹۰ کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد دیم را دارد (بی نام، ۱۳۸۷).
انواع مرکبات در کشور
از سال ۱۳۰۹ تاکنون بالغ بر۱۵۰ رقم پرتقال، نارنگی، لیمو شیرین، گریپ فروت، بادرنگ، لیموترش و دورگههای آن ها به کشور وارد شده که پس ازانجام آزمایشهای مقدماتی و مقایسه ارقام در ایستگاه های پژوهشی، رقمهای مناسب برای نقاط گوناگون انتخاب و معرفی می شوند. رقمهای انتخاب شده در سه منطقه مرکبات کاری کشور شامل نوار ساحلی دریای خزر (گیلان ، مازندران وگلستان)، نواحی مرکزی (فارس، کرمان، کرمانشاه، ایلام، کهکیلویه و بویراحمد و یزد) و سواحل خلیج فارس و دریای عمان (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان) کاشته شده است و انجام آزمایشهای مقدماتی و مقایسه ارقام درحال حاضر بر روی تعدادی از ارقام که از سال ۱۳۷۹ به بعد وارد گردیده ادامه دارد (عدولی و همکاران، ۱۳۸۴). ویژگی برخی از مرکبات مهم تحت کشت در کشور در ذیل آورده شده است (جیحونی، ۱۳۹۰).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مشکلات کشت و کار مرکبات در ایران
باتوجه به اینکه کشور ما دارای مزیت نسبی بالایی در تولید مرکبات می باشد ولی عوامل متعددی از قبیل عدم تغذیه صحیح درختان، مشکلات بسته بندی، حمل و نقل، مسائل مربوط به قرنطینه گیاهی، مقررات زیست محیطی، استانداردهای بهداشتی سایر کشورها، عدم بازاریابی و معرفی مناسب محصول در کشورهای وارد کننده و برخی مسائل حاشیه ای از قبیل مخالفت های مغرضانه با ورود محصولات ایران به بازار جهانی دست به دست هم داده تا میزان صادرات ایران در حد پایین تری نسبت به کل تولید آن قرار گیرد.
از سوی دیگر واردات سنگین مرکبات در چند سال اخیر صدمات سنگینی به اقتصاد باغداران وارد ساخته است. اجرای برنامه تولید مستمر مرکبات با جایگزینی ارقام زودرس، متوسط رس و دیررس ، استفاده از انبارهای مناسب و برنامه های ذخیره سازی مرکبات و کاهش ضایعات محصول می تواند میزان تولید را متعادل و نیاز داخلی را مرتفع سازد تا نیاز به واردات مرکبات کم شود.
انتخاب پایه و پیوندک مناسب هر منطقه و عاری بودن از بیماری های ویروسی، شبه ویروسی و مایکوپلاسمایی در پرورش و تولید بهینه این محصول نقش بسیار مهمی را بازی می
کند زیرا وجود بیش از ۳۰ بیماری ویروسی و ۷۰ بیماری فیزیولوژیکی، قارچی، ژنتیکی در مرکبات که به وسیله حشرات، پیوندک و وسایل مکانیکی آلوده منتقل و منتشر می شوند موجبات مرگ درختان و کاهش چشمگیر محصول را فراهم می سازند.
در کنار این، عدم تغذیه صحیح و بهینه مرکبات و استفاده بی رویه از کود های شیمیایی، افزون بر ایجاد آلودگی های زیست محیطی باعث کاهش سودمندی عملکرد این گیاه در سطح باغات کشور شده است. مصرف بیش از حد کود شیمیایی در کنار بروز خشکسالی و کاهش دسترسی به آب های با کیفیت سبب تشدید شور شدن باغ های مرکبات در سال های اخیر شده است. با توجه به حساسیت شدید ارقام مرکبات به شوری خاک، این پدیده در بلند مدت می تواند آسیب های جدی به باغات مرکبات کشور وارد نماید. استفاده از کودهای زیستی و آلی، جایگزین هایی برای کود های شیمیایی محسوب می شوند که می توانند مشکلات ناشی از این کود ها را برطرف نمایند.
اهمیت و اهداف پژوهش
تغذیه صحیح درختان میوه از جمله عواملی است که به افزایش عملکرد محصول در واحد سطح کمک نموده و سودمندی عملکرد را در سطح باغ افزایش می دهد. امروزه عدم مصرف بهینه کودهای نیتروژنه و فسفره در باغ های مرکبات موجب بروز اختلالات در کشت و کار این محصول شده است. مصرف بیش از حد این کود ها افزون بر تحریک رشد رویشی شدید درخت و کاهش سودمندی عملکرد آن، باعث اختلال در جذب سایر عناصر غذایی و همچنین بروز آلودگی های زیست محیطی می شود. استفاده از منابع کودی که بتوانند این عناصر را در طولانی مدت در اختیار گیاه قرار دهند، افزون بر جلوگیری از آبشویی عناصر، مواد غذایی مورد نیاز گیاه را در زمان بحرانی در دسترس گیاه قرار می دهند و آلودگی زیست محیطی کمتری در پی خواهند داشت. در این راستا استفاده از کودهای زیستی از جمله راه حل هایی است که در سال های اخیر مورد استفاده قرار می گیرد. این گونه کود ها قادرند تا با فرآیندهای زیستی مواد موجود در خاک را به صورت بهینه برای استفاده گیاه تبدیل نمایند. در واقع کودهای زیستی (زیستی) متشکل از ریز سازواره ها و قارچ های مفیدی هستند که هر کدام برای منظور خاصی تولید می شوند که معمولا در اطراف ریشه مستقر شده و گیاه را در جذب عناصر همیاری می کنند. استفاده از این گونه مواد باعث کاهش بیماری ها ، بهبود ساختمان خاک و کاهش مصرف کودهای شیمیایی می شوند، در نتیجه با تحریک رشد بیشتر گیاه باعث افزایش کیفی و کمی محصول می شوند و از این رو این باکتری ها رامحرک رشد گیاه PGR)) می نامند.
در گذشته نه چندان دور تمام مواد غذایی انسان از چنین منابع ارزشمندی تولید می شده است ولی بهره برداری علمی از اینگونه منابع سابقه ی چندانی ندارد. امروزه با توجه به مشکلاتی که مصرف بی رویه ی کودهای شیمیایی بوجود آورده ،استفاده از کودهای بییولوژیک مجددا مطرح شده است و در آینده می توانند جایگزین مناسب و مطلوبی برای کودهایی شیمیایی باشند.
به عنوان نمونه تثبیت شیمیایی ازت فقط چندین سال پس از درک انسان از مفهوم تثبیت زیستیی ازت شناخته شد ودر سال های اوایل جنگ جهانی اول ،هابر شیمیدان المانی ،با ترکیب نمودن ازت و هیدروژن به تولید امونیاک دست یافت که این نوع ترکیب ازت و هیدروژن می تواند توسط میکروارگانیسم های تثبیت کننده ی ازت در خاک ودر داخل بافت های موجود در گره های ریشه ی برخی گیاهان تحت فشار و درجه حرارت طبیعی با کمک آنزیمی بنام نیتروژناز انجام شود.
بعد از موفقیت مواد تلقیحی بقولات در سطح جهانی در سال های اخیر، مواد تلقیحی پایه_ناقل ازتو باکتر و ازوسپریرلیوم برای گیاهان غیر بقولات بطور روز افزونی در هندوستان مورد استقبال قرار گرفته است یا میکروارگانیزم ها فسفات های پیوند شده، همانند سوپر فسفات و سنگ فسفات را به شکل هایی که به راجتی تو سط گیاهان جذب شوند تبدیل می نمایند. در مجموع سازگاری با اقلیم کشور ایران، کاهش مصرف کودهای شیمیایی، افزایش عملکرد کمی و کیفی، حمل ونقل آسان و ارزان، کاهش بیماری ها، سازگاری با سایر کودها و سموم، روش مصرف آسان برخی از مزایای استفاده از کودهای زیستی را تشکیل می دهند.
لذا در این تحقیق که بر پایه استفاده از کودهای زیستی استوار شد تلاش گردید سه نوع کود زیستی اسیدهیومیک، نیتروکسین و کود بارور-۲ برای اولین بار به طور هم زمان روی پرتقال، رقم والنسیا در جنوب کرمان آزمایش شود و با ارزیابی عملکرد کیفی و کمی درختان، بهترین تیمار معرفی گردید.
فصل دوم
مروری بر پژوهشهای پیشین
تاریخچه و منشاء پیدایش مرکبات در ایران و جهان
در مورد منشا مرکبات نظرات متفاوتی وجود دارد. امروزه دو ناحیه به عنوان منشا مرکبات شناخته می شود: منشا اولیه که شامل جنوب چین و هندوچین – جزایر مالزی و اندونزی و دامنه های جنوبی و گرمسیر رشته کوه های هیمالیا است؛ و منشا ثانویه که سواحل دریای خزر را شمال می شود (فتوحی قزوینی، ۱۳۷۸).
با اینکه محل پیدایش مرکبات را نمی توان دقیقا مشخص نمود، با این حال پژوهشگران معتقدند که گونه های مرکبات در حدود ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح در آسیای جنوب شرقی بوجود آمده اند. به این ترتیب منشاء مرکبات به نظر بسیاری از پژوهشگران، جنوب شرقی آسیا شامل کشور های مالزی، اندونزی، فیلیپین و همچنین از جنوب هیمالیا تا اندونزی بوده است (سیاری، ۱۳۸۲). استفاده از مرکبات و کشت آنها در چین به سال ۲۲۰۰ قبل از میلاد برمی گردد و نخستین کتاب چینی در مورد مرکبات در سال ۱۱۷۸ میلادی انتشار یافت (Davies and
Albrigo,1994).
مرکز تنوع مرکبات از شمال شرقی هند به سمت شرق تا مجمع الجزایر مالایا[۱] و جنوب، تا استرالیا گسترده است. احتمالا پرتقال از هند، نارنج سه برگ و نارنگی از چین، و انواع اسیدی مرکبات[۲] از مالزی منشا گرفته اند. در نوشته های چینی مربوط به ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به پرتقال اشاره شده است، پس از آن در نوشته های سانسکریت[۳] (۸۰۰ سال پیش از میلاد) از لیمو ها صحبت شده است. تئوفراستوس، پدر علم گیاهشناسی، در ۳۱۰ سال پیش از میلاد مسیح، ویژگی های گیاهشناسی سیترون[۴] را تشریح نموده است و آن را تحت عنوان Malus medica یا Malus persicum با سیب در یک گروه آورده است. در زمان مسیح و کمی پس از آن، واژه citrus از تلفظ اشتباه واژه یونانی Kedros یا Callistris که به معنی مخروط های نارنجی است و نام درختان sandalwood می باشد، به وجود آمد. در این زمان تجارت میوه های مرکبات از طریق آسیا، شمال آفریقا، و اروپا گسترش یافت. مرکبات توسط فرهنگ های مختلف در سراسر دنیا پراکنده شدند (Davies and Albrigo,1994).
بعضی از انواع مرکبات قبل از مسیحیت به مناطق غربی آسیا نظیر عمان، ایران و فلسطین انتقال یافته است. یکی از انواع مرکبات بالنگ یا بادرنگ می باشد که منشاء آن از مناطق جنوبی چین تا هند بوده و بنا به گزارش های مورخین، اسکندر مقدونی این گونه را در ۳۳۰ سال قبل از میلاد مسیح در ایران مشاهده کرد. تایزوبروتانکا که مطالعات وسیعی در گیاهشناسی مرکبات داشته در بیان و معرفی منشاء مرکبات، خطی را بطور فرضی از جنوب شرقی آسیا به سمت شمال شرقی آسیا پیشنهاد نمود. وی پراکندگی مرکبات ترش و شیرین را روی این خط در جنوب دانسته که سپس به سایر نقاط پخش شده است (سیاری، ۱۳۸۲).
کریستوف کلومب، پانس د لئون[۵]، جان د گریجاولا[۶] اولین کسانی بودند که در اواخر سده ۱۴۰۰ و اوایل سده ۱۵۰۰ انواع مختلفی از مرکبات را به دنیای جدید بردند. در اواخر سده ۱۷۰۰، کشت و کار مرکبات در فلوریدا توسعه یافت و از این زمان، نخستین صادرات تجاری آغاز شد. دقیقا در همین زمان بود که مرکبات به کالیفرنیا برده شد و کمی بعد از آن، تجارت مرکبات از ایالات غرب آمریکا نیز آغاز شد.
ورود مرکبات به ایران به جز گونه بالنگ سابقه ای در حدود ۴۰۰ ساله دارد. به استناد مدارک تاریخی، ایران دروازه خروج مرکبات از آسیا به سایر مناطق دنیا بوده و به عبارت دیگر مرکبات از موطن اصلی خود به سایر کشورهای جهان از ایران و سپس به فلسطین و بالاخره به اروپای جنوبی و آمریکا انتقال یافته است (فتوحی قزوینی، ۱۳۷۸).
گیاهشناسی
مرکبات از خانواده Rutaceae و زیر خانواده Aurantioideae است که سه جنس مهم آن یعنیFortunella, Poncirus, Citrus اهمیت اقتصادی زیادی دارد. طبق طبقه بندی سوئینگل جنس Citrus دارای ۱۶ گونه مختلف بود که با اختلاف نظر دو متخصص به نام های سوئینگل و دکتر تاناکا به بیش از ۱۶۲ گونه مختلف تغییر پیدا کرده است. در طبقه بندی دیگری که هوگسن انجام داده است، گونه های جنس Citrus را ۳۶ عدد ذکر کرده، که ۱۶ گونه آن با طبقه بندی سوئینگل و ۲۰ گونه با طبقه بندی تاناکا مشترک هستند. طبقه بندی سوئنیگل از لحاظ سادگی و جامع بودن دارای اهمیت بوده و مورد استفاده بیشتری دارد (فتوحی قزوینی، ۱۳۷۸).
کلیه میوههایی که مرکبات نامیده میشوند از خانواده روتاسه[۷] و زیر خانواده آورانتوییده[۸] هستند. این زیر خانواده بیش از ۳۳ جنس مختلف دارد که تنها ۳ جنس آن پونسیروس[۹]، فورچونلا[۱۰] و سیتروس[۱۱] جنبه اقتصادی دارند و در کشورهای تولید کننده مرکبات از اهمیت ویژهای برخوردارند.