براساس این تجزیه و تحلیل، نوسانات قیمت سهام به شکل تصادفی صورت میگیرد، به عبارت دیگر قیمتهای آینده را نمیتوان بر اساس قیمت های گذشته پیشبینی کرد. البته منظور این نیست که بازار در شناسایی واقعی قیمتها ناتوان است. در یک بازار رقابتی یا آزاد، عرضه و تقاضا است که قیمتهای سهام را مشخص میکند. در یک بازار کارا، قیمتها به شکل خودکار اصلاح میشوند زیرا این نوع بازار بسیار حساس و هوشمند است. هر ناهمگنی در بازار، به شکل خودکار اصلاح میشود و قیمتهای بازار سهام، به شکل تصادفی در اطراف قیمت واقعی سهام گردش پیدا میکنند. این خصوصیت بازار آزاد و به طور کلی ویژگی بازارهایی است که بیشتر رقابتی هستند. قیمت سهام در این بازارها، منعکس کننده همه اطلاعات است. ثابت شده است که خیلی از سرمایهگذاران به تغییرات مالی و اقتصادی، خوشبین نیستند. اما طی سالهای اخیر احساس شده که این احساس تا حدی تعدیل شده است به خصوص در مورد سود سهام پرداختی، سود هر سهم، حق تقدم خرید و غیره. در بعضی مواقع خروج اطلاعات محرمانه از داخل شرکتها، توسط کارکنان شرکت، باعث تغییرات قابل توجه قیمت میشود، اما باید توجه داشت که این یک پدیده موقتی است زیرا زمانی که شرکت اطلاعات را افشاء کند، بازار قیمت را به طور اتوماتیک اصلاح میکند. در این نکته نباید شک کرد که مهمترین عامل مؤثر روی قیمت سهام، عرضه و تقاضای بازار میباشد اما به علت نبود افشای کامل و منظم اطلاعات در بازار و عدم آگاهی مالی بسیاری از سرمایهگذاران، بازار عملاً رقابتی و کارا نیست (برادران حسن زاده و همکاران، ۱۳۸۸).
ج- تئوری نوین پرتفوی
پرتفوی یعنی مجموعه یا سبدی از اوراق بهادار، به طور کلی سرمایهگذاری در مجموعهای از اوراق بهادار یا پرتفوی، بسیار کارآمدتر از سرمایهگذاری در یک سهم میباشد. چون با افزایش تعداد سهام در سبد سرمایهگذاری، ریسک مجموعه کاهش مییابد. علت کاهش ریسک تأثیرات مختلفی است که شرکتهای سرمایهپذیر از شرایط متفاوت اقتصادی سیاسی و اجتماعی میپذیرند(آریپین و همکاران[۲۵]، ۲۰۱۱).
۲-۲-۱۰- مقررات حاکم بر بازار بورس اوراق بهادار
در برخی از کشورها، به دنبال یک سری اتفاقات رایج که از سوی سرمایهگذاران، کارگزاران و مدیران شرکتهای منتشر کننده اوراق بهادار صورت گرفت، مسؤولین بازار سرمایه این کشور به فکر وضع مقرراتی جهت حفظ منافع سرمایهگذاران و ایجاد جو اعتماد در بازار سرمایه افتادند. همچنین به منظور نظارت بر اجرای صحیح قوانین فوق الذکر آنها اقدام به تأسیس سازمانهای خاصی نمودند که در اکثر کشورها به کمیسیون بورس و اوراق بهادار[۲۶] و یا SEC معروفند. حداقل قوانینی که باید برای حمایت از سرمایهگذاران وضع گردد، به شرح زیر است:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
قانون مربوط به کارگزاران.
قانون مربوط به معاملات توسط کارکنان رده بالای شرکت و سهامداران عمده.
قانون مربوط به چگونگی فروش اوراق بهادار به عموم.
قانون مربوط به فرایند گزارشگری از سوی شرکتها (عباسیان و همکاران، ۱۳۸۷).
این قوانین به شرح زیر است:
الف) قانون مربوط به کارگزاران
خرید و فروش اوراق بهادار در بورس توسط کارگزاران انجام میشود. در بوس اوراق بهادار سرمایهگذارها حق معامله با یکدیگر، را به طور مستقیم، ندارند و کارگزارها سفارشها را از مشتریان دریافت و بنا به تقاضای آنان سفارش را اجرا میکنند. کارگزاران باید شرایط و ویژگیهای زیر را داشته باشند:
تخصص کافی در زمینه های اقتصادی ـ مالی و حسابداری
تجربه کافی در زمینه خرید و فروش و همچنین تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
سپردن ضمانت کافی جهت جبران خسارت احتمالی به سرمایهگذاران
مرتب نمودن و انجام به نوبت سفارشهای مشتریان بر حسب تاریخ دریافت سفارش
اجرای به موقع سفارشها با بهترین قیمت و اولویت دادن به اجرای سفارشهای سرمایهگذاران خردهپا
نگهداری دفاتر حسابداری و همچنین حسابهای جداگانه برای هر یک از مشتریان
سوء استفاده نکردن از وجوه مشتریان به نفع خود
تبانی نکردن با سرمایهگذاران به منظور ایجاد قیمتهای مصنوعی در بورس
ارائه اطلاعات صحیح به مشتریان
۱۰- اگر هر کدام از موارد بالا از سوی کارگزار رعایت نشود و در نتیجه زیانی متوجه مشتری گردد، مشتری قانوناً میتواند علیه کارگزار اقامه دعوا نماید. در صورتی که کارگزار دلیل و مدرک کافی برای توجیه عمل خود نداشته باشد باید از عهده خسارت وارده به مشتری برآید. اگر کارگزار چندین بار به وظایف خود عمل ننماید عضویت او در بورس باید به حالت تعلیق درآید و یا از بورس اخراج گردد (هاشمی و بهزادفر، ۱۳۹۰).
ب) قانون مربوط به معاملات کارکنان رده بالا و سهامداران عمده
بهترین وضعیت اطلاعرسانی هنگامی است که اطلاعات به طور همزمان در دسترس همگان قرار گیرد، ولی این کار به ندرت عملی میگردد. زیرا عدهای از افراد، از جمله مدیریت، کارکنان ردهبالا و سهامداران عمده (سهامدارانی که مالک بیش از ۱۰% سهام هستند) سریعتر به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند. آنان با بهره گرفتن از اطلاعات دست اول، زودتر از بقیه افراد اقدام به خرید و فروش سهام خواهند کرد و این عمل به زیان سایر افراد خواهد بود. بنابراین، باید قوانینی وضع گردد تا با اجرای آن بتوان از سرمایهگذاران عادی حمایت نمود. چنین قوانینی باید شامل موارد زیر باشد (کدخدایی، ۱۳۷۴):
نخست ـ مدیران شرکتها را ملزم نماید که در اسرع وقت اطلاعات مهم مربوط به شرکت را از طریق جراید و رسانههای گروهی به اطلاع همگان برسانند.
دوم ـ این قوانین باید مدیران، سهامداران ارشد و کلیه کسانی را که اطلاعات دست اول دارند از خرید و فروش سهام، قبل از افشای اطلاعات منع نماید. همچنین باید این افراد را ملزم سازد تا تمام داد و ستد سهام خود را به اطلاع سازمان نظارت بر بورس اوراق بهادار برسانند، و اگر این افراد در رابطه با معامله سهام، سودهای کوتاهمدت (سودی که ظرف مهلت کمتر از ۶ماه عاید میگردد) به دست آورند این سود باید به شرکت برگردانده شود(یورسیو و همکاران[۲۷]، ۲۰۱۰).
ج) قانون مربوط به عرضه عمومی اوراق بهادار
شرکتها میتوانند پسانداز مردم را از طریق فروش اوراق بهادار جذب و آنرا صرف سرمایهگذاری نمایند. هنگامی مردم اقدام به خرید سهام شرکتها میکنند که مطمئن باشند قانون حمایت از منافع سرمایهگذاران وجود دارد و یک نهاد دولتی بر شیوه عرضه اوراق بهادار به عموم نظارت میکند. این مرجع دولتی باید شرکتها را وادار کند که قبل از انتشار اوراق بهادار، اطلاعات موردنیاز سرمایهگذاران را بطور دقیق در اختیار آنان قرار دهد تا بتوانند ضمن بررسی ریسک و نرخ بازدهی شرکت ارزش اوراق بهادار را تعیین و نسبت به خریداری سهام تصمیمگیری نمایند. مرجع نظارتکننده دولتی باید شرکتهایی را که از ارائه اطلاعات صحیح و جامع طفره میروند از انتشار و فروش اوراق بهادار عمومی منع کند. در کشورهای صنعتی، مقررات و قوانین جامعی در مورد فروش اوراق بهادار به عمومی وضع شده است. به عنوان مثال به موجب قانونی که در سال ۱۹۳۳در آمریکا وضع گردیده است کمیسیون بورس و اوراق بهادار بر عرضه عمومی اوراق بهادار نظارت دارد. این کمیسیون، شرکتها را وادار میکند تا اطلاعات دقیقی در مورد اوراق بهادار و شرکت منتشر نمایند. همچنین این کمیسیون برای انتشار اطلاعات ناقص و گمراهکننده، جریمههای سختی در نظر گرفته است. براساس این قانون تمام کسانی که به گونهای در تهیه اطلاعات دست دارند، مانند مدیران، حسابداران، کارشناسان رسمی دادگستری و وکلای حقوقی مسئول صحت اطلاعات ارائه شده هستند و هر یک از آنان مسئول جبران ضرر و زیانی میباشند که خریداران اوراق بهادار در رابطه با اطلاعات نادرست و ناقص متحمل میشوند(برادشو و همکاران[۲۸]، ۲۰۰۶). جهت حمایت از سرمایهگذاران، شرکتها باید قبل از فروش اوراق بهادار به مردم، اطلاعات مورد نیاز را برای بررسی به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ارائه نمایند. کمیسیون پس از حصول اطمینان از صحت و جامعیت اطلاعات، اجازه فروش اوراق بهادار را صادر میکند. باید توجه داشت که این کمیسیون هیچگونه اظهار نظری در مورد ارزش اوراق بهادار نمیکند. ارزیابی اوراق بهادار و اتخاذ تصمیم نسبت به خرید آنها به عهده سرمایهگذاران است. شرکتهایی که قصد فروش سهام عادی به عموم دارند باید اطلاعات زیر را در کتابچهای که معروف به اعلامیه پذیرهنویسی[۲۹] است چاپ کنند. بر روی جلد اعلامیه، اطلاعاتی مثل: تاریخ آن، تعداد سهام و قیمت فروش، کمیسیون و تخفیفهای پذیرهنویسی و عواید حاصل از فروش سهام برای شرکت درج میگردد. اعلامیه پذیرهنویسی معمولا حاوی اطلاعات زیر میباشد:
۱- خلاصه اطلاعات: شامل شرح مختصری از وضع شرکت، موضع فعالیت آن، اوراقی که عرضه شدهاند و مقدار و کاربرد درآمد حاصل از عرضه اوراق بهادار. عوامل مهم خطرزا باید به صورت جداگانه ارائه شوند.
۲- رقیق کنندگی[۳۰]: هر گونه کاهش ارزش سهام، به سبب فروش اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی.
۳- مصرف درآمد حاصل از فروش اوراق بهادار: شرکت در این قسمت چگونگی استفاده از درآمد حاصل از فروش اوراق بهادار را توضیح میدهد (ترابی و هومن، ۱۳۸۹).
۴- سیاست پرداخت سود سهام: سابقه سیاست پرداخت سود سهام در شرکت و هر گونه محدودیتی که شرکت در زمینه پرداخت سود سهام با آن رو بروست در این بخش توضیح داده میشود. اگر شرکت قصد دارد در آینده، به جای پرداخت سود سهام، آنها را در شرکت سرمایهگذاری کند باید تصمیم خود را به اطلاع همگان برساند.
۵- ساختار سرمایه: بیان انواع و مقدار بدهیهای شرکت (در صورت وجود) و حقوق صاحبان سهام آن، قبل و بعد از عرضه، ارائه اثرات ناشی از درآمد به دست آمده، در صورتیکه هدف عرضه، کاهش بدهی شرکت باشد.
۶- اطلاعات مالی منتخب: خلاصهای از اطلاعات مالی مشخص پنج سال گذشته. این اطلاعات باید شامل فروش، درآمدهای عملیاتی، سود و زیان کل، سود و زیان هر سهم و اطلاعات مربوط به ترازنامه شرکت باشد (هاشمی و اخلاقی، ۱۳۸۹).
۷- تجزیه و تحلیلهای مدیریت: در این بخش معمولاً اطلاعاتی پیرامون چگونگی مدیریت جریانات نقدی، منابع سرمایهای و مدیریت عملیاتی ارائه میگردد. همچنین در این بخش میزان فروش، سود، سرمایه در گردش و هزینه های سرمایهای، برای هر یک از سه سال گذشته گزارش میشود. توضیح مفصل درباره عملیات تجاری شرکت که حداقل شامل موارد زیر باشد:
تاریخچه شرکت (با توجه خاص به ۵ سال گذشته)
محصولات یا خدمات اصلی شرکت
بازارهای عمده، روش های بازاریابی و توزیع
موقعیت رقابتی
درآمد، سود یا زیان عملیاتی و داراییها، بر حسب تولیدات مختلف و بر اساس مناطق جغرافیایی
هزینههای تحقیق و توسعه در سه سال گذشته
مطالبی درباره حق اختراع، علائم تجاری، حقوق تجاری و امتیازات مختلفی که شرکت دارا میباشد.
میزان وابستگی به یک یا چند مشتری بزرگ
منابع و قابلیت دسترسی به مواد خام و قطعات تولیدی
ارزش پولی کارهای عقبمانده شرکت (مانند سفارشهای انجام نشده)
فصلی بودن تولید و فروش شرکت قراردادهای دولتی
فروش و فعالیتهای صادراتی سرمایه در گردش خالص مورد نیاز
سرمایه در گردش خالص موردنیاز
اطلاعاتی درباره کارکنان، شامل تعداد روابط کارگری و سطح تحصیلی و مهارت آنها
ارائه فهرست اقلام مهم داراییهای مورد استفاده در شرکت
وضعیت داراییهای تحت تملک یا اجاره شرکت