درباره اثر ورزش بر روی شخصیت انسان یکی از گسترده ترین عقاید این است که ورزش از راه های گوناگون در روحیه و شخصیت ورزشکاران اثر مثبت میگذارد. چنین تاثیرات مثبتی ممکن است موقت یا دائمی باشد و ممکن است در مورد افراد جوانتر و نوجوانان به این دلیل که فرایند رشد و تکامل روانی و عاطفی آنان در حال تکوین است بیش از افراد مسن تر صحت داشته باشد. ورزش عموماً انباشته از فرصت های مناسب جهت برخورد با موانع و مشکلات و اتخاذ شیوه های مناسب برای رفع آن ها است و این وضعیت از نظر سلامت روانی فرد بسیار مهم است. در واقع انتخاب شیوه یا شیوه های ورزشی که منجر به تسلط و غلبه بر موانع شود از نظر سلامت روانی فرد بسیار مهم است، زیرا نه تنها باعث احساس رضایت در فرد شده، بلکه باعث می شود در برخورد با موانع و مشکلات روحیه ای مقاوم، جستجوگر، چاره اندیش، منعطف و تحمل پذیر داشته باشد. اگر چه برخی از جنبههای شخصیتی کاملاً باثبات هستند، اما احتمالاً از عامل جنسیت یا رفتار تأثیر میپذیرند. شخصیت از تجارب گذشته نیز تأثیر می پذیرد. مهم ترین تئوری در روانشناسی ورزش در زمینه تأثیر تجربه بر شخصیت، تئوری یادگیری اجتماعی بندورا است که یادگیری را بر اساس اصل الگوبرداری و تقویت تبیین میکند. یادگیری اجتماعی در درک و رشد رفتار ورزشی نقش دارد و بویژه بر مدل های ورزشی تأثیرگذار است. خانواده و فرهنگ منابع تأثیرگذار نیرومندی بر رشد رفتار ورزشی فرد هستند. تئوری یادگیری اجتماعی در درک نحوه عمل این تأثیرات حائز اهمیت است. شکل دیگر تئوری یادگیری اجتماعی، تئوری روان پویشی فروید است. تأثیرگذاری اندکش بر روانشناسی ورزش به دلیل تأکید زیادش بر ناخودآگاه است. اما این تئوری به درک جنبههای غیرمنطقی رفتار ورزشی کمک میکند. یافته های پژوهشی نشان دادهاند که نقش جنسیت با مشارکت ورزشی در ارتباط میباشد و زنان ورزشکار تلاش میکنند تا هم هویت ورزشی و هم زنانگی خود را حفظ کنند. http://irissf.ir
در دو دهه گذشته پژوهش پیرامون شادکامی[۳۴] افزایش چشمگیری یافته است. آرجیل[۳۵] و همکاران (۱۹۹۵) معتقدند اگر شادکامی تنها متضاد افسردگی باشد نیازی به اندازه گیری و بررسی آن نیست، زیرا افسردگی به خوبی شناخته شده است. وی باور دارد که سه جزء اساسی شادکامی عبارتند از: هیجان مثبت، رضایت از زندگی، نبود هیجانات منفی از جمله افسردگی و اضطراب. او و همکارانش دریافتند که روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصی، دوست داشتن دیگران و طبییعت نیز از اجزای شادکامی هستند. مایرز و داینر[۳۶] (۱۹۹۵) میگویند: وقتی از مردم پرسیده می شود، فرد شادکام چه کسی است، در پاسخ به شبکه ای حمایتی از روابط بین فردی در یک فرهنگ اشاره میکنند که به تعبیری مثبت و خوشبینانه از رویداد های روزمره زندگی می انجامد. هم چنین برخی از پژوهشگران از جمله شوارتز و استراک[۳۷] (۱۹۹۵) باور دارند که افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات سوگیری دارند. این سوگیری در جهت خوش بینی و خوشحالی است. یعنی اطلاعات را به گونه ای پردازش و تفسیر میکنند که به خوشحالی آن ها می انجامد. با توجه به توضیحات یاد شده، به نظر میرسد که شادکامی مفهومی است که چندین جزء اساسی دارد:
نخست آنکه جزیی عاطفی و هیجانی دارد که باعث می شود فرد شادکام همواره از نظر خلقی شاد و خوشحال باشد. دوم آنکه جزیی اجتماعی دارد که گسترش روابط اجتماعی با دیگران و افزایش حمایت اجتماعی را به دنبال دارد. سوم آنکه جزیی شناختی دارد که موجب میگردد فرد شادکام نوعی تفکر و نوعی پردازش اطلاعات ویژه خود داشته باشد و وقایع روزمره را طوری تعبیر و تفسیر کند که خوشبینی وی را به دنبال داشته باشد. بین محققان علاقه زیادی برای مشخص کردن این که چه چیزی مردم را شاد میکند، وجود دارد. اگر چه تحقیق ها بر روی عوامل جمعیت شناختی و سایر متغیر های اقتصادی-اجتماعی متمرکز شده است، ولی امروزه فکر می شود که بعضی از مردم نسبت به دیگران به خاطر ویژگی های شخصیتی شان شادتر هستند.
اولین پژوهش به وسیله کوستا و مک کری (۱۹۸۰) نشان داد که شادکامی با سطح بالای برون گرایی و سطح پایین روان نژندگرایی مرتبط میباشد. بیشتر پژوهش ها به دنبال این پژوهش مثل بربنر[۳۸] و همکاران (۱۹۹۵) چن[۳۹] و همکاران (۲۰۰۰)، فورنهام[۴۰] و همکاران (۱۹۹۷)، هیلز و همکاران (۲۰۰۱) و لو[۴۱] و همکاران (۱۹۹۷) نیز این ارتباط ها را تأیید کردهاند. با این حال سایر ابعاد شخصیت به اندازه ای که در پژوهش ها به برون گرایی و روان نژندگرایی اهمیت داده شده است مورد توجه قرار نگرفتند.
شخصیت اجتماعی بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است. چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد با سایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط برقرار کرده و در کنار آن ها زندگی می کند. (عزیزآبادی فراهانی،۱۳۷۳). جرج کلی از روانشناسان معروف، «شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف میکند.» مطالعات انجام یافته نشان میدهد که ورزشکاران و قهرمانان، با شهامت و فداکار میباشند و بر اراده خود تسلط دارند. (کوشافر، ۱۳۸۱).
“